ایرنا-انفجارهاي زنجيرهاي، پرجمعيتترين كشور قاره سياه را در آستانه موج تازهاي از جنگهاي داخلي و حتي خطر تجزيه قرار داده است.
تعداد كشتههاي نيجريهاي طي روزهاي نخست ديماه با وقوع انفجار هفدهم ديماه در شمال شرق اين كشور به 145 نفر رسيد تا به اين ترتيب، ترس از بالا گرفتن ناآراميها در جان مردم پرجمعيتترين كشور قاره آفريقا بيش از پيش رسوخ كند.
در آخرين تحولات نيز به گزارش خبرگزاري آلمان، برگزاري مراسم دعاي مربوط به ميلاد حضرت مسيح (ع) در همه كليساهاي اين كشور لغو شد.
اين حادثه پس از انفجارهاي چهارم ديماه در كليسا و سه نقطه ديگر رخ داد كه طي آن 40 نفر كشته شدند.
هفتم ديماه 'ابراهيم فارينلوي' مسوول هماهنگي نهاد ملي امدادرساني در منطقه شمال شرق نيجريه، به خبرگزاري فرانسه گفت خشونتهاي اخير سبب آوارگي حدود 90 هزار نفر شده است.
البته حمله به كليساها در نيجريه امر تازهاي نيست. پيش از حادثه رخ داده در آغاز سال نو ميلادي، حملات به چند كليسا و سه پاسگاه پليس در سيزدهم آبانماه، 67 كشته و حدود يكصد زخمي برجا گذاشت.
بجز اماكن مربوط به مسيحيان ديگر مراكز اسلامي نيز در معرض حملههاي گاه و بيگاه افراد مسلح قرار گرفته است. براي نمونه، هفتم ديماه پرتاب بمب به داخل مدرسهاي اسلامي در جنوب نيجريه سبب زخمي شدن هفت نفر از جمله 6 كودك شد.
بنابراين، به نظر ميرسد علاوه بر مسيحيان كه 40 درصد جمعيت 155 ميليون نفري نيجريه را تشكيل ميدهند، حدود 78 ميليون مسلمان نيز در تيررس اين حملات قرار دارند.
اتحاديه مسيحيان نيجريه پس از حوادث چهارم ديماه اعلام كرد گروه تندرو 'بوكوحرام' عليه مسيحيان و كل نيجريه اعلان جنگ كرده است.
** باز هم ترور در جامه اسلامگرايي افراطي!
-----------------------------------------------------
مسووليت بسياري از ناآراميهاي نيجريه را گروه تندرو بوكوحرام بر عهده گرفتهاند. اين گروه، نام خود را -به معناي 'تحصيل به شيوه غربي ممنوع' در زبان هوسايي- از اعتقاد اعضاي آن به حرام بودن هرگونه مظاهر غربي در جوامع اسلامي گرفته است.
گروه بوكو حرام فعاليتهاي خود را از سال 1382 در مناطق شمالي نيجريه آغاز كرد؛ جايي كه محل تمركز بيشتر مسلمانان اين كشور است.
دستارهاي قرمز يا سياه روي سر اعضاي اين گروه و همچنين ريش بلند آنان، اقتباسي از ديگر همتايان تندرو همچون طالبان در افغانستان است.
'محمد يوسف' رهبر اين گروه، پس از حملات و درگيريهاي پنج روزه با نيروهاي امنيتي در شمال نيجريه كه 800 كشته بر جا گذاشت، دستگير و سپس كشته شد.
گرچه براي مدتي از ميزان كشتارها كاسته شد اما تيرماه 1389 'ابوبكر شكوه' معاون پيشين يوسف، رهبري گروه را بر عهده گرفت و حملات و بمبگذاريهاي جديدي را در مناطق مركزي و شمالي هدايت كرد. براي نمونه در حملات آذرماه همان سال به مراكز دولتي و كليساها، 86 نفر كشته شدند.
در سال 1390 استراتژي اين گروه درباره هدف قرار دادن مراكز دولتي تغيير كرد؛ به اين ترتيب كه بمبگذاري انتحاري در دستور كار قرار گرفت و مقر يك نهاد بينالمللي يعني ساختمان سازمان ملل متحد به عنوان هدف جديد معرفي شد. حادثه چهارم شهريورماه، 24 كشته و 76 زخمي برجا گذاشت.
از اين زمان به بعد، سلاحهاي قديمي و سنتي اين گروه، جاي خود را به تفنگها و تركيبهاي پيچيده براي ساخت بمب داد.
سيزدهم آبانماه حمله به كليساها و سه پاسگاه پليس، 150 كشته و صدها زخمي داشت.
به گفته سازمان حقوق بشر نيجريه، خشونتهاي دو روز ابتداي ديماه در شمال نيجريه به بهاي جان بيش از يكصد نفر تمام شد. به گزارش سوم ديماه خبرگزاري رويترز به نقل از يك مقام نظامي، شبهنظاميان بوكوحرام در درگيري با نيروهاي دولتي در شهرهاي 'داماتورو'، 'مايدوگوري' و 'پوتيسكوم' در شمال نيجريه، مجهز به سلاحهاي سنگين بودند.
همان روز سخنگوي اين گروه در گفتوگو با خبرگزاري فرانسه از تداوم حملات در روزهاي آينده خبر داد.
در انفجارهاي چهارم ديماه در كليسا و سه نقطه ديگر نيز 40 نفر كشته شدند.
هفتم ديماه پرتاب بمب به داخل مدرسهاي اسلامي در جنوب نيجريه هفت نفر از جمله 6 كودك را زخمي كرد. در همان روز، سه نفر نيز به دست افراد مسلح كشته شدند.
دو روز بعد نيز چهار نفر در نزديك مسجدي در شمال شرق اين كشور به دليل چندين انفجار جان خود را از دست دادند.
اقدامهاي جديد گروه بوكوحرام پس از آن شدت گرفته است كه برگزاري انتخابات رياست جمهوري در فروردينماه سال جاري، سبب پايان دادن به دوره انتقالي يكسالهاي شد كه به موجب آن ارتش، قدرت را در دست داشت.
** خطر هژموني استعماري بيخ گوش نيجريه
-------------------------------------------------
آغاز فعاليت گروه بوكوحرام در كشوري آفريقايي با 155 ميليون نفر جمعيت كه نيمي را مسلمانان و 40 درصد را نيز مسيحيان تشكيل ميدهند، بويژه به سبب تفكرات افراطگرايانه و مشابه گروههايي مانند طالبان، از نگاههاي مختلفي قابل تحليل است.
از يك سو، بافت تقريبا متمركز مسلمانان در شمال و مسيحيان در جنوب، دو بخش نسبتا مجزا را در نيجريه شكل داده است به طوري كه حتي در 12 ايالت از ايالتهاي 36 گانه نيجريه، قوانين اسلامي حاكم است.
در چنين شرايطي بروز هر گونه اختلافهاي قومي و مذهبي، كوبيدن بر طبل جدايي و تجزيه احتمالي خواهد بود.
شيخ 'سالم محمد ثاني' دبيركل موسسه رسول اعظم (ص) نيجريه، پانزدهم آبانماه به شبكه خبري العالم گفت: گروه بوكوحرام از وهابيها جدا شده است و عناصر آن تمايل به خشونت دارند.
به گفته او، 'مسلمانان و مسيحيان نيجريه سالهاي طولاني بدون هيچ مشكلي در كنار يكديگر در حال زندگي بودند'.
محمد ثاني افزود: حوادث نيجريه پيش از هر چيز توطئهاي ضد اسلام و مردم نيجريه است. اين امر بيانگر آن است كه توطئهاي براي تجزيه اين كشور و سلطه بر منابع نفتي آن در جريان است.
اشاره وي به ذخاير نفتي 5/39 ميليارد بشكهاي نيجريه است كه 95 درصد درآمدهاي ارزي و 80 درصد درآمدهاي بودجهاي كشور را تامين ميكند. البته به گزارش آبانماه 1390 بانك جهاني، نيجريه با توليد ناخالص ملي 194 ميليارد دلار در سال 1389، 1/6 ميليارد دلار سرمايهگذاري مستقيم خارجي را به خود جذب كرده بود.
** منابع طبيعي؛ ابزار رونق اقتصادي يا هدف منفعتجوييهاي غرب
---------------------------------------------------------------
به نوشته تارنماي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سي. آي. آ)، پرجمعيتترين كشور قاره آفريقا با توليد 458/2 ميليون بشكه نفت در روز (تا پايان سال 1389)، دهمين توليدكننده نفت بوده است. همچنين 21/23 ميليارد مترمكعب گاز طبيعي توليد شده (تا پايان سال 1388)، جايگاه بيست و هشتم را از آن اين كشور كرد. منابع و ذخاير به ثبت رسيده گاز طبيعي نيجريه به بيش از 150 تريليون فوت مكعب است و همانند منابع نفتي، در دلتاي رود نيجر قرار دارد. نيجريه نهمين كشور دارنده گاز طبيعي جهان است.
4/37 درصد از 7/73 ميليارد دلار صادرات اكثرا نفتي اين كشور (تا پايان سال 1389) نصيب آمريكا بوده است.
بنابراين به نظر ميرسد آمريكا و ديگر كشورهاي غربي پس از دخالت آشكار در ليبي به عنوان نخستين كشور توليدكننده نفت در قاره سياه كه منجر به سرنگوني حكومت 'معمر قذافي' شد، و همچنين جدا كردن سودان جنوبي از كشور سودان كه 360 هزار بشكه در روز توليد دارد، تحولات نيجريه را با حساسيت دنبال ميكنند تا منبع عظيم ديگري از منابع نفتي را در اختيار گيرند.
از سوي ديگر، نيجريه با داشتن ذخايري معادل ١٣٠٠ تن، سومين صادركننده اورانيوم در جهان است. همچنين معادن زغال سنگ، طلا و روي نيز در اين كشور سود زيادي را نصيب شركتها و بهرهبرداران خارجي ميكند.
دو رودخانه پرآب در دو بخش شرقي و غربي وجود دارد كه با توجه به اقليم استوايي، سبب ايجاد جنگلهاي طبيعي زيادي در اين كشور شده است.
در چنين شرايطي، حضور يك گروه مسلح تندرو بهترين بهانه را براي دخالتجوييهاي بيشتر كشورهاي غربي بويژه آمريكا فراهم آورده است تا به اين ترتيب، نيات منفعتجويانه خود را در كشور ديگري از قاره آفريقا دنبال كند.
دوازدهم مهرماه تارنماي آمريكايي 'آنتي وار' نوشت وزير امورخارجه آمريكا در ملاقات با همتاي نيجري خود، ضمن 'آشتيناپذير' خواندن گروه شبه نظاميان بوكوحرام، وعده داد آمريكا در هر قالبي كه ضرورت داشته باشد، به دولت نيجريه كمك ميكند تا اين گروه را ريشهكن كند.
به نوشته اين تارنما، 'آشتيناپذير صرفا يك لغت نيست، بلكه آمريكا را متعهد ميكند درگيري جديد ديگري در نيجريه به پا كند'.
البته دوم فروردينماه 1390 نيز تارنماي نشريه كانادايي 'گلوبال ريسرچ' نوشت: ليبي 5/3 درصد منابع نفتي جهان يعني بيش از دو برابر نفت ايالات متحده آمريكا را در اختيار دارد. تسلط بر كشورهاي واقع در مرزهاي جنوبي ليبي از جمله نيجريه، چاد و سودان از مهمترين اهداف ناتو در حمله به ليبي است.
به نوشته اين تارنما، 'جنگ نفت' به راه افتاده از سوي آمريكا و كشورهاي غربي، با هدف كنترل و تسلط بر حدود 66،2 تا 75،9 درصد از منابع زيرزميني جهان و همچنين خطوط لوله نفت و گاز در كشورهاي مسلمان از جمله نيجريه انجام شد.
گلوبال ريسرچ افزود: اين همان جنگي است كه ميتواند وال استريت را رونق بخشد و با توجه به سير صعودي نفت و بحران مالي، اقتصاد اروپا و آمريكا را جاني تازه ببخشد.
البته بيرون راندن رقبايي همچون چين و حتي كشورهاي اروپايي مانند فرانسه و ايتاليا از شمال آفريقا توسط آمريكا از ديگر موضوعهاي مورد اشاره در اين مطلب بود. به نوشته اين تارنما، 'واشنگتن، برنامهها و اهداف ويژهاي براي گسترش حضور خود در منطقه شمال آفريقا دارد'.
بدهكار كردن كشورهاي ضعيف كه با وجود منابع عظيم درآمدي، به دليل توسعه نيافتگي زيرساختها و همچنين سطح پايين دانش علمي قادر به بهرهبرداري از داشتههاي خود نيستند، بخش اعظم برنامه هژموني جديد كشورهاي غربي را در آفريقا تشكيل ميدهد.
خليج گينه در غرب آفريقا نيز كه با كشورهاي عمدتا بدهكاري چون نيجريه، كنگو، گابن، كامرون و گينه احاطه شده ، طعمه مناسبي براي سودجوييهاي پايانناپذير اقتصادهاي بحرانزده غربي است.
بدهيهاي ناخالص خارجي نيجريه به نوشته تارنماي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا تا پايان سال 1388 689/9 ميليارد دلار بوده است. بتازگي پايگاه اطلاعرساني رسمي كشور نيجريه در هفتم ديماه گزارش شوراي اجرايي فدرال را منتشر كرد كه طي آن، بدهي خارجي اين كشور 8/4 ميليارد دلار اعلام شد.
برنامه سال 1384 وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) با عنوان 'ابتكار پان ساحل' براي ارسال يك كشتي به خليج گينه با بهانه 'آموزش ملتهاي آفريقاي غربي در مبارزه با خطرهايي همچون تروريسم، قاچاق مواد مخدر و سرقت نفت خام' نيز در راستاي شناسايي منابع انرژي در اين كشورها صورت گرفت.
به نوشته يكم تيرماه 1388 تارنماي شبكه تلويزيوني الجزيره به نقل از 'والتر كانشتاينر' معاون پيشين وزير امورخارجه آمريكا در امور آفريقا، 'نفت قاره سياه جزو منافع ملي و استراتژيك آمريكا به شمار ميرود'.
الجزيره با اشاره به ديدگاه 'هري ترومن' رييس جمهوري پيشين آمريكا، مبني بر اينكه 'حدود و ثغور قلمرو ايالاتمتحده تا آخرين چاه نفت خاورميانه كشيده شده است'، نيجريه، گينه استوايي، گابن، آنگولا و سودان را به سبب توليد بالاي نفت، را به عنوان كشورهاي مد نظر آمريكا در قاره آفريقا معرفي كرد و سخنان 'اد رويس' سناتور جمهوريخواه، مبني بر اينكه 'پس از حوادث يازدهم سپتامبر 1380 موضوع نفت آفريقا بايد در اولويت مسائل امنيت ملي آمريكا قرار گيرد' را مورد استناد قرار داد.
همچنين به نوشته اين تارنما، 'كنگره آمريكا در گزارشي تاكيد كرد منطقه بين آنگولاو نيجريه در خليج گينه كه مملو از منابع نفتي است، براي آمريكا اهميت فوقالعادهاي دارد'.
الجزيره، با اشاره به اينكه آمريكا 15 درصد نفت مورد نياز خود را از كشورهاي آفريقايي نيجريه، آنگولا، گابن، گينه و كنگو برازاويل وارد ميكند، پيشبيني كرد 'سهم آفريقا در تامين نيازهاي نفتي آمريكا در سالهاي آينده به حدود 25 درصد برسد'.
افزايش كمكهاي اقتصادي، فني و نظامي آمريكا به نيجريه از 10 ميليون دلار به 40 ميليون دلار همراه با حضور نظامي براي تامين امنيت منابع نفت از قزاقستان تا آنگولا بويژه در ساحل غربي آفريقا به منظور تامين امنيت لولههاي نفت چاد- كامرون بر اساس استراتژي ملي انرژي آمريكا معروف به 'گزارش چني' از ديگر راهبردهاي مورد استفاده آمريكا براي سلطه بر قاره سياه بوده است.
** نيجريه؛ صحنه رقابتهاي بينالمللي و درگيريهاي داخلي
--------------------------------------------------------------------
افزايش حضور نظامي، سياسي و اقتصادي آمريكا در قاره سياه، ميزان رقابت و چهبسا درگيريهاي بينالمللي را در آفريقا دامن ميزند.
از سوي ديگر، منازعات داخلي در كشورهاي منطقه، راه را براي تصميمگيريهاي توسعهاي سختتر كرده است.
به گزارش يازدهم ديماه خبرگزاري فرانسه، درگيري ميان دو اقليت قومي در جنوب شرق نيجريه دستكم 50 نفر را به كام مرگ فرستاد.
در چنين شرايطي، حملات گروه بوكوحرام شائبه تقابلهاي مذهبي ميان مسلمانان و مسيحيان را دامن زده و با واكنشهاي بينالمللي همراه شده است. اين، در حالي است كه 78 ميليون مسلمان اين كشور نيز قرباني هميشگي اقدامهاي خشونتبار اين گروه بودهاند.
ادامه اين ناآراميها، به دليل ايجاد هراس عمومي و از بين رفتن امنيت 'گودلاك جاناتان' رييس جمهوري نيجريه را وادار به اعلام وضعيت فوقالعاده در برخي ايالتهاي اين كشور كرد.
به گزارش يازدهم ديماه خبرگزاري انگليسي 'رويترز'، جاناتان گفت: ما تروريستها را از پاي در ميآوريم و آنان را شكست ميدهيم.
وي تاكيد كرد 'تا پايان با گروه بوكوحرام مي جنگيم'.
البته ژنرال 'اويو آندرو آزازي' مشاور امنيت ملي نيجريه، به خبرگزاري رويتزر گفت: سرويسهاي امنيتي اين كشور در حال بررسي تماس با برخي از اعضاي ميانهرو گروه بوكو حرام از طريق كانالهايي غيرمستقيم هستند.
با اين اوصاف، ناامنيهاي داخلي بيشترين توجه مقامهاي اين كشور را به خود معطوف ميكند. در اين ميان، زيرساختهاي هرچند ناقص و دستاوردهاي معدود اين كشور طي سالهاي اخير آسيب ميبيند. فرار سرمايههاي خارجي به دليل بالا رفتن ميزان ريسك نيز تلنگر ديگري به بدنه اقتصاد متكي به نفت اين كشور خواهد زد.
در اين ميان، شركتهاي قويتر غربي با از ميدان به در كردن رقباي ضعيفتر خود، دولت مركزي را نيز براي قبول پيششرطهاي خود در فشار قرار ميدهند. ميل حكومت نيجريه براي فائق آمدن بر بحرانهاي داخلي نيز دستان آن را براي كمك طلبيدن از كشورهاي غربي بويژه آمريكا دراز ميكند.
در اين حالت است كه كاخ سفيد در حاشيه نگاههاي طمعآلود خود به توليدكننده عمده انرژي در خليج گينه، راه را براي توسعه سپري براي نفوذ اسلام در آفريقا فراهمتر مييابد؛ سپري كه با حمايت از حكومتهاي وابسته در كرانههاي غربي و شرقي قاره سياه و همچنين دخالتهاي مستقيم در سومالي، سودان و نيجريه شكل داده است.
تجزيه كشورهايي كه مانند سودان از دو بخش تقريبا منفك قومي و مذهبي (اسلام و مسيحيت) تشكيل شدهاند و بيشترين ثروتهاي طبيعي و منابع انرژي نيز در نيمه مسيحينشين قرار دارد، امري است در قاره آفريقا با موفقيت اجرايي شده است.
بنابراين دور از ذهن نيست كه ادامه درگيريها در نيجريه همين سرنوشت را در آيندهاي نه چندان دور براي اين كشور رقم زند.