جهان > آفريقا - گروه بينالملل: در سالگرد انقلاب مردم مصر درباره دستاوردها و تاثيرات اين انقلاب در داخل مصر، منطقه و جهان با دكتر احمدبخشي كارشناس مسائل آفريقا گفتوگو كردهايم.
* مصر يك سال بعد از انقلاب و سرنگوني مبارك، تا اكنون چه دستاوردهايي داشتهاست؟
مهمترين دستاورد سقوط رژيم مبارك و مستقر شدن نظامي است كه با فرايند دمكراتيك و اكنون با تشكيل پارلمان مستقر شدهاست. سيستم غيردمكراتيك قبلي كه مورد حمايت غرب بود اكنون ديگر وجود ندارد. اين تغيير نظام با فرايندي ممكن شد كه اين هم دستاورد دوم انقلاب مردم مصر است؛ يعني انتخابات. در هفتههاي گذشته شاهد آن بوديم كه مردم مصر در انتخابات شركت كردند و نتيجه اين شد كه جنبش اخوانالمسلمين و بازوي سياسي آن يعني جنبش آزادي و عدالت توانستند 47درصد آرا را به دست آورند. اين گروه به همراه سلفيهاي حزب نور، نزديك 70درصد كرسيهاي پارلمان را بهخود اختصاص دادند. اين مهمترين دستاورد در سطح داخلي است.
در سطح منطقهاي هم بايد گفت كه مصر كشوري تاثيرگذار بر كل تحولات منطقه است. اتفاقاتي كه در مصر روي داد بر كل منطقه تاثير گذاشت. ما شاهد تاثير تحولات مصر بر تونس و ليبي بوديم؛ تحولاتي كه من اسم آن را پايان عمر ديكتاتورهاي دوران جنگ سرد ميگذارم. تاثير و دستاورد منطقهاي ديگر تاثيري است كه تحولات مصر بر رژيم صهيونيستي خواهد داشت. ما در ماههاي گذشته شاهد تغيير روابط و مناسبات مصر با رژيم صهيونيستي بوديم و اين مناسبات باز هم تغيير خواهد كرد. البته شايد اين تغيير به معناي قطع روابط نباشد، اما بدون شك اين مناسبات براساس ايدههاي اسلامي و همگرايي اسلامگرايان مديريت خواهد شد. در بخش بينالمللي هم تاثير تحولات مصر، بازنگري در روابط اين كشور مهم عربي با غرب و بهويژه آمريكا خواهد بود. هر كدام از تحليلهاي موجود درباره تحولات يك سال گذشته خاورميانه و نقش و سياست آمريكا در اين تحولات را كه بپذيريم، بايد گفت كه آمريكا دست كم در مورد مصر غافلگير شد. در تونس هم آمريكا غافلگير شد اما در مصر اوضاع متفاوت بود چون مبارك به هر حال از مهمترين همپيمانان آمريكا در منطقه بود.
* خواستههاي اين انقلاب آيا محقق شدهاست؟
البته با گذشت يك سال از آغاز انقلاب مردم مصر خواستههاي مردم هنوز بهطور كامل محقق نشدهاست. به همين خاطر ما شاهد هستيم كه همچنان مردم به تجمعات خود ادامه ميدهند و خواستار تحويل قدرت بهطور كامل از نظاميان به غيرنظاميان هستند. همين ديروز در سالگرد انقلاب هم ما شاهد جشن و پايكوبي و مراسم شادي بهتنهايي نبوديم. مردم با تجمع در ميدان تحرير همچنان شعارهاي انقلابي سر ميدهند. در ماههاي آينده هم مصر روزهاي خبرسازي پيش رو دارد. پارلمان تازه شروع به كار كرده و قانون اساسي جديد را بايد بنويسد و انتخابات رياستجمهوري هم در پيش است. ما در روزهاي گذشته خبر تماسهاي تلفني مقامات آمريكايي با ژنرال طنطاوي رئيس شوراي نظامي حاكم در مصر را ديديم. گفته ميشود در اين تماسها به طنطاوي هشدارداده شده اگر هر چه سريعتر فكري به حال تحولات داخلي و خواستههاي مردم نشود، احتمال بروز ناآراميهاي داخلي و كشيده شدن آن به منطقه وجود دارد.
* اسلامگراياني كه اكنون در مصر به قدرت رسيدهاند و پارلمان را در اختيار دارند، چه چارچوب فكرياي دارند و به چه گروههايي در منطقه نزديك هستند؟
در پاسخ به اين سؤال يك نكته را بايد اول روشن كنيم. در تحليل جنبشهاي اسلامگراي منطقه بهويژه در كشور مصر كه كشوري تاثيرگذار در منطقه و جهان عرب است، نميتوان اين جنبشها را وابسته به جايي دانست. جنبش اخوانالمسلمين جنبشي قديمي است كه سابقهاش به 90 سال پيش برميگردد. اين جنبش در طول زمان آبديده شده و تحولات و تجربيات زيادي داشته و ديدهاست. بنابراين اساسا نميتوان گفت كه اين گروه وابسته به كشور خاصي است. برخيها موضوع نزديكي اين گروه را به كشور تركيه و حزب اسلامگراي حاكم در اين كشور مطرح ميكنند. من اين نظر را ندارم. اصلا پيشبيني نميكنم كه مثلا مصر شيوه حكومتي شبيه تركيه درپيش بگيرد. اصلا نميتوان گفت كه كشوري شبيه كشور ديگر ميشود. موقعيت اين كشورها و جنبشها و گروههاي حاكم در آن با يكديگر فرق ميكند.
نكته ديگر اين است كه مصر خود منشا و كانون بخشي از انديشههاي اسلامي و نوگرايي ديني است. اخوانالمسلمين مصر گروهي معتدل است كه عقلانيت سياسي خاصي دارد. يكي از نشانههاي اين عقلانيت همين تبديل و دگرگوني اخوانالمسلمين از يك جنبش به يك حزب سياسي است. آنها با يك حزب سياسي وارد انتخابات شدند. اين يكي از نتايج تحولات يك سال اخير خاورميانه ميتواند باشد. گروهها و جنبشهايي شبيه اخوانالمسلمين متشكلتر ميشوند و با انطباق خود با شرايط وارد سيستم سياسي و حكومتداري و دولتسازي ميشوند. بسياري از كارشناسان معتقدند با تحولات اخير خاورميانه، جنبشها و گروههاي اسلامي از حالت پراكنده و چندمليتي بهصورت سرزميني درميآيند. در اين شكل جديد است كه ميتوانند فعاليت دولتسازي و حكومتداري را به شيوهاي بهتر انجام دهند. البته در مصر بايد جنبش سلفي نور كه حزب دوم انتخابات شدهاست را از نزديك زير نظر بگيريم و ببينيم آيا آنها هم خودشان را با شرايط منطبق ميكنند و ميتوانند تعارضهايشان را حل كنند يا خير؟
* آينده وضعيت نظاميان در قدرت سياسي مصر را چگونه پيشبيني ميكنيد؟ با توجه به اينكه در تركيه و پاكستان هم قدرت نظاميان تا حد زيادي محدود شدهاست، آيا در مصر هم چنين خواهد شد؟
در مصر هم چنين خواهد شد. فرايند تحولات به اين سمت پيش ميرود كه در مصر هم ديگر نظاميان بهصورت مستقيم در قدرت مداخلهاي نخواهند داشت. در پاكستان هم شاهد اين هستيم كه نظاميان رفتهرفته از حضور مستقيم در قدرت محدود ميشوند. البته اين حضور در قدرت ممكن است شكل غيرمستقيم داشتهباشد؛ به اين صورت كه ديگر شاهد كودتا نخواهيم بود. البته شرايط مصر اندكي متفاوت است، زيرا مصر جنگ با اسرائيل را در تاريخ خود داشته و در طول تحولاتش نقش نظاميان در آن پررنگ بوده است، اما به هر حال شاهد حضور مستقيم نظاميان در قدرت سياسي به شكل گذشته نخواهيم بود.