خبرگزاري فارس: بيكاري و بدهي خارجي دو مشكل اساسي اقتصاد مغرب است و دولت اين كشور بايد براي عبور از اين بحران سالانه 40 هزار فرصت شغلي ايجاد كند، امري كه دستيابي به آن در آينده نزديك دور از دسترس است.
به گزارش مانيتورينگ فارس، مغرب در روزهاي اخير شاهد خودسوزي دسته جمعي تعدادي از جوانان جوياي كار بود و اين اقدام يك هفته پس از خودسوزي يك جوان در برابر ديدگان مردم در خيابان بود تا نشان دهد شرايط در اين كشور همچنان ناآرام است.
مغرب كشوري در شمال غربي آفريقا است كه يكي از متحدان اصلي آمريكا و غرب در منطقه خاورميانه به حساب ميآيد.
مغرب نيز مانند ديگر كشورهاي منطقه شاهد اعتراضات مردمي گسترده عليه حكومت محمد ششم پادشاه اين كشور در يكسال اخير بوده، اعتراض هايي كه مردم با محكوم كردند فضاي سياسي بسته در اين كشور و مشكلات اقتصادي فراوان موجود، خواستار تغييرات اساسي اوضاع در اين كشور هستند.
واكنش حكومت مغرب در برابر اعتراض عمومي متفاوت از رفتار قذافي و حسني مبارك در ليبي و مصر بود و دولت رباط علاوه بر تدابير امنيتي با دادن امتيازهاي سياسي به مردم توانست تا حدودي خطر سرنگوني را از خود دوركند.
محمد ششم پادشاه مغرب در ابتدا با تغييراتي در قانون اساسي با افزايش قدرت دربرابر دربار انتقادات را از خود كاست، همچنين وي تلاش كرد تا انتخاباتي آزاد برگزار كند و همانطور كه پيش بيني ميشد اسلامگراها در اين انتخابات پيروز شدند.
دولت رباط انتظار داشت كه با اين اصلاحات كشور از وضعيت بحراني خارج شود و روند اعتراضها متوقف شود با اين وجود مغرب همچنان عرصه خشم مردم عليه حكومت است.
مردم در مغرب علاوه بر خواست خود براي اصلاحات سياسي از وضعيت اقتصادي در اين كشور نيز نگران هستند و اين درحالي است كه پادشاه گمان دارد با دادن امتيازهاي ظاهري مسئله را حل و فصل كرده است.
به نظر ناظران سياسي تحولات جاري در خاورميانه كه از تونس شروع شد و به آرامي اغلب كشورهاي عربي را فراگرفت در واقع در كشورهايي روي داده كه در آنجا عواملي چون؛ خفقان سياسي، مشكلات اقتصادي، وابستگي به غرب، سياست هاي ضد ديني و فساد مالي بخشي از حاكميت بودند و نهاد جامعه به مقابله با اين وضعيت برخواسته است.
مغرب امروز به نوعي تمام شاخص هاي مذكور را در خود دارد و نميتوان انتظار داشت كه به سرعت اوضاع آرام و تحت كنترل قرار گيرد؛ مشكل اقتصادي يكي از اصلي ترين بخش مشكلات اين كشور است.
مسئله بيكاري و بدهي خارجي دو مشكل اصلي در اقتصاد مغرب است اقتصادي كه رسانهها غربي تا قبل از آغاز خيزش مردم در خاورميانه اسلامي از آن به عنوان يكي از اقتصادهاي موفق آفريقا ياد مي كردند.
مغرب با بيش از 20 ميليارد دلار يكي از بدهكارترين كشورها به حساب ميآيد كه در واقع بيش از نيمي از توليد ناخالص ملي اين كشور است.
اقتصاد مغرب كه به شدت به سرمايه گذاري غرب به ويژه اتحاديه اروپا وابسته است بيش از همه به توريسم اتكا دارد.
نرخ بيكاري در مغرب با وجود تبليغات صورت گرفته در اين كشور هنوز بالاي 20 درصد است و در ميان كشورهاي عربي پس از مصرو الجزاير در رتبه سوم قرار دارد.
حكومت در سال 2007 وعده داده كه در نظر دارد 80 هزار فرصت شغلي در بخش توريسم ايجاد كند تا شايد كمي از حجم بحران بكاهد اما نكته اينجاست كه تلاش براي اين هدف نتيجه ملموسي نداشت.
از سوي ديگر دولت در شرايطي توسط پادشاه به احزاب اسلامگرا واگذار شده كه اين دولت بايد براي عبور از بحران بيكاري سالانه 40 هزار شغل جديد ايجاد كند و كارشناسان اقتصادي تاكيد كردند كه اوضاع اقتصادي در مغرب بدتر خواهد شد.
در حال حاضر 30.5% از مردم مغرب براساس آمار ارائه شده زير 14 سال هستند و تا يك دهه آينده وارد بازاركار خواهند شد و با افزوده شدن اين جمعيت نرخ بيكاري تنها در مناطق شهري سه برابر خواهد شد.
نكته ديگر درباره آمار بيكاري در مغرب اين است كه نرخ بيكاري بيشتر در ميان نيروهاي تحصيل كرده روبه افزايش است و از سوي ديگر عدد بالايي از افراد بيكار را زنان و دختران تحصيل كرده تشكيل ميدهند كه شانسي براي يافتن كار مناسب ندارند و همچنين آمارهاي ارائه شده از مغرب بيكاريهاي پنهان و فصلي را كمتر مدنظر قرار داده تا دريابيم چه بحران حادي براي حكومت مغرب وجود دارد.
بايد اعتراف كرد كه بيكاري تنها براي مغرب نيست؛ الجزاير، مصر، بحرين، عربستان و ديگر كشورهاي عربي با مشكل بيكاري روبرو هستند كه اين مشكل در كنار تبعيض، فساد و وابستگي به غرب دلايلي است كه كشورهاي عربي را به بمب ساعتي تبديل كرده است.
بمب ساعتي كه از سال ها قبل درباره آن هشدار داده شده بود ولي بن علي، مبارك، عبدالله صالح و ديگر رهبران كشورهاي عربي كمتر توجه به آن دارند و بيش از همه خواستار تمركز بيشتر به قدرت يا اجراي خواستهاي سياسي غرب در منطقه اند.
كاربران ميتوانند اينجا فيلمي از خودسوزي يك جوان در مغرب بخاطر بيكاري را اينجا مشاهده كنند.