همشهری-سال گذشته در چنين روزهايي انقلاب مردم ليبي آغاز شد كه سقوط رژيم قذافي را پس از ۴۲سال حكومت بهدنبال داشت.
درباره وضعيت كنوني ليبي و آينده اين كشور با دكتر احمد بخشي، كارشناس مسائل شمال آفريقا گفتوگو كرديم.
* در زمان انقلاب ليبي خيليها پيشبيني درگيريهاي قبيلهاي را پس از سقوط رژيم قذافي ميكردند. اكنون وضعيت در اين كشور چگونه است؟
وضعيت ليبي در مقابل پيشبينيهايي كه در زمان انقلاب و با توجه به وضعيت قبيلهاي اين كشور صورت گرفته بود بهصورت نسبي آرام است؛ هر چند در برخي شهرها درگيري مشاهده ميشود. در ليبي اما هنوز مانند مصر و تونس تاريخي براي انتخابات مجلس يا رياستجمهوري مشخص نشده است. اين مسئله به خاطر اين است كه احساس ميشود فضا هنوز در دورهگذار است.
اين برداشت وجود دارد چون در زمان انتخابات گروههاي مختلف حاضر شده و به رقابت ميپردازند اين فضا و ثبات لازم براي چنين مسئلهاي هنوز آماده نيست. واقعيت اين است كه فضاي ليبي پس از قذافي يك فضاي مبهم است و به همين خاطر انتقال قدرت از شوراي انتقالي به مردم نسبت به ساير كشورها مانند مصر و تونس تاخير بيشتري خواهد داشت.
در ليبي برخلاف اين كشورها چون دست به اسلحه برده شد هنوز هر از گاهي درگيريهايي بين گروههاي انقلابي و طرفداران قذافي مشاهده ميشود. من اعتقاد دارم كه فضاي آينده ليبي يك فضايي خواهد بود كه چندان حالت دمكراتيك نخواهد داشت. اين مسئله به خاطر اين است كه در كشورهاي ديگر كه شاهد انقلاب بودند مثل مصر و تونس يك سري زيرساختهايي مانند يك شبه دمكراسي وجود داشته اما در ليبي شاهد چنين چيزي نبوديم. هر چند اكنون فضاي سكوت حكمفرماست اما انتقال در اين كشور چندان مسالمتآميز نخواهد بود.
* وضعيت شوراي انتقالي ليبي و گروههاي حاضر در آن چطور است؟
افرادي كه اكنون در شوراي انتقالي هستند دو طيف را تشكيل ميدهند. يك بخش از اين شورا به غرب گرايش دارند و بخش ديگر(سلفيها) حالت افراطي دارند. اگر در روند انتقال تأخير ايجاد شود در بين اين طيفها اختلاف ايجاد ميشود كه ميتواند به يارگيري در صحنه ليبي و جنگ قدرت منجر شود. تأخير در اين روند فضاي ليبي را مبهم ميكند و مشخص نيست بعدها چه وضعيتي مانند جنگ داخلي يا تقسيم كشور را (نه از نظر جغرافيايي) بهوجود آورد. درصورت برگزاري انتخابات در ليبي مانند مصر و تونس اسلامگرايان پيروز انتخابات خواهند بود اما شرايط برگزاري انتخابات در ليبي بسيار مشكلتر از ساير كشورهايي است كه شاهد انقلاب بودهاند.
* آينده ليبي بدون وجود داشتن ساختارهاي سياسي را چطور پيشبيني ميكنيد؟
دورنماي ليبي بهدليل وجود نداشتن ساختارهاي دمكراتيك بسيار مبهم است. در ليبي اول بايد ملتسازي شود. ملتسازي به اين معناست كه اين كشور بايد ازحالت قومي- قبيلهاي خارج شود و بر سر يك سري مفهومها براي كشور و منافع ملي اجماع صورت بگيرد تا يك حس مشترك شكل بگيرد.
پس از اين فرايند دولتسازي بايد صورت بگيرد. هرچند اين مسائل ممكن است يك سري هزينههايي داشته باشد اما دورنماي مثبتي را براي اين كشور به ارمغان ميآورد. پس از دولتسازي ميتوان بحث سيستم حكومتي و نظام سياسي را صورت داد. اين فرايند طولاني و همراه با فراز و نشيب زيادي خواهد بود و مقامهاي شوراي انتقالي بايد خودشان به اين مسئله كمك كنند تا ملتي يكپارچه با احساسي مشترك داشته باشند.