خبرگزاری فارس- مردم خواستار محدود سازی قدرت نامحدود پادشاه و دربار هستند، مردم فقیر هنوز نمی دانند که ثروت بادآورده پادشاه و دربار چه قدر می باشد.
به گزارش فارس، این روزها شخصیتها و رهبران طیفها و جریانات انقلابی و اصلاح طلب مغرب در حال بزرگداشت خیزش مردمی بیستم فوریه 2011 می باشند و جهت تداوم این جنبش به بررسی اهداف و آرمانهای مردمی و کنکاش در وضعیت کشورشان در پرتوی خیزش اسلامی پرداخته اند.
دولت رباط در سیاست منطقهای واشنگتن، پاریس، لندن نقش برجسته ای دارد و جایگاه این کشور در عرصه منازعه عربی ـ صهیونیستی برای رژیم اشغالگر فلسطین پر اهمیت است.
مردم مسلمان مغرب همواره مدافع تاریخی و سنتی قضیه فلسطین بوده ولی رژیم سلطنتی این کشور همواره روابط دوستانه آشکارا و مخفیانه با صهیونیستها داشته اند.ازجمله مطالبات و خواسته های ملت مغرب را میتوان اینگونه عنوان کرد:
1ـ تاسیس نظام سیاسی پادشاهی مشروطه: هنوز نظام پادشاهی در این سرزمین پایگاه مردمی دارد ولی مردم این کشور از زیادهخواهی شاه خود ناراضی هستند. پادشاه در این کشور امتیازات و اختیارات زیادی دارد و دربار در تمام امور زندگی ملت دخالت میکند و اساس ظلم و عقب ماندگی از همین دربار ظالم و فساد است.
مردم خواستار محدود سازی قدرت نامحدود پادشاه و دربار هستند، مردم فقیر هنوز نمی دانند که ثروت بادآورده پادشاه و دربار چه قدر می باشد و این درحالی است که مردم سالیان طولانی است که از تحمیل بودجه و هزینه کلان شاه و اطرافیان خود کمر خم کرده است.
2 ـروابط پنهانی با رژیم صهیونیستی و لابی یهودیان: مردم مغرب همواره از مناسبات مشکوک و پیچیده محمد ششم و پدرش حسن دوم با دولت رژیم صهیونیستی و لابی یهودیان مراکشی و فرانسوی ناراحت هستند.
مردم این مناسبات و ارتباطات تهدید و خطری برای قضیه فلسطین میدانند.اقلیت یهودی مراکش نقش کلیدی در دربار مراکش در دوران پس از استقلال کشور در 1956 داشته و پادشاهان این کشور مانند محمد پنجم(1927 ـ 1961) و حسن دوم و محمد ششم همواره مشاوران سیاسی و اقتصادی یهودی داشتند و لابی یهودی همواره جایگاه ممتاز در دربار این شاهان داشته است.
شاه مغرب نقش مهمی در تسهیل روند مهاجرت یهودیان مراکشی به فلسطین اشغالی داشته و این مهاجرین به اعتراف و اذعان مورخان صهیونیستی نقش کلیدی در تاسیس دولت صهیونیستی داشتند.مورخان رژیم صهیونیستی همواره ستایشگر نقش موثر شاه حسن دوم در روند امضای قرارداد کمپ دیوید میان سادات و بگین در 1979 ، این پادشاه در روند سازش با رژیم صهیونیستی و روند برقراری مناسبات میان این رژیم و عربها نقش برجسته ای داشته لذا اسرائیل همواره خدمات وی را پاس داشته و به مناسبتهای گوناگون او را ستایش میکند.
3ـ ارتباط شاهان مغرب با دولتهای غربی: محمد ششم و دیگر پادشاهان این کشور نقش موثری در تثبیت مناسبات استعماری میان رباط و دولتهای استعماری مانند فرانسه و آمریکا داشته و همواره مدافع وابستگی تمام عیار این کشور با قدرتهای توسعه طلب بوده است.
شاهان مغرب پاسدار وضعیت استقلال ناقص کشور هستند لذا سیاست خارجی این کشور و اقتصاد ملی آن اسیر و زندانی قراردادهای ننگین با استعمارگر و قدرتهای بوده است.مراکش از دوران جنگ دوم جهانی جولانگه حضور و نفوذ امریکا و فرانسه بوده است ودر حقیقت این دوقدرت حافظ و نگهبان تاج وتخت نظام پادشاهی مراکشی هستند.
4ـ ادعای اصلاحات در قانون اساسی توسط شاه طرحی برای فریب: نخبگان مراکشی مانند توفیق بوعشرین، مدیر جریدة "أخبار الیوم" که در رباط چاپ میشود براین باور اند که دربار محمد ششم به کمک عوامل داخلی، حمایتهای سیاسی و امنیتی واشنگتن، پاریس و پشتبانی مالی ریاض و دوحه توانسته موج جنبش بیستم فوریه را مهار کند و تلاش دارد این انقلاب را متوقف کند. تغییر و ترمیم قانون اساسی در سال2011 توسط شاه از دیدگاه انقلابیون مراکش یک فریب بوده تا صدی انقلاب را خفه و روند آن را منحرف سازد.
کلام آخر
جنبش بیستم فوریه 2011 خیزش جوانان مسلمان و متعهد مغربی بوده که جهت تحقق تمامی خواسته ها و مطالبات مشروع خود راه طولانی در پیش دارند و جهت رسیدن به اهداف و آرمانهای این نهضت نیاز به فداکاری و ایثار از خویش دارد.
پادشاه و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای وی بخوبی می دانند که کانونهای انقلاب را هنوز خاموش نشده و هنوز حرارت دارد و جوانان مسیر مبارزه را ادامه خواهند داد.