بررسی استراتژیک-یکی از رقیبان سارکوزی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه بر وی خرده میگیرد که مداخله نظامی سارکوزی در لیبی، موجب نابسامانی در کشورهای افریقایی شده و منافع فرانسه را به خطر انداخته است.
زمانی که سارکوزی مدافع مداخله نظامی پیمان ناتو در لیبی بود، هیچگاه فکر نمی کرد که بعد از یک سال شاهد کودتا در یکی از کشورهای متحد فرانسه در افریقا باشد و بخشی از کشور مالی اعلام استقلال و جدایی کند. آشوب در لیبی و انتشار گسترده سلاح از انبارهای معمر قذافی ابتدا برای امریکا از این جهت نگران کننده بود که این جنگافزارها ممکن است به دست گروه القاعده یا سازمانهای فلسطینی مخالف با اسرائیل بیفتد، ولی تصور اینکه به استیلای قوم “طوارق” بر شمال مالی منجر شود، چندان در گزارشهای امنیتی نکتهای به چشم نمیخورد.اعلام استقلال “ازواد” (Azawad) تنها برای مالی و فرانسه نگران کننده نیست، بلکه دولتهای موریتانی، مغرب، صحرای غربی و الجزایر را با نگرانی عمیقی روبرو میسازد. بخشی از مردم این دسته از کشورهای افریقایی را قوم طوارق تشکیل میدهد. ترس از سرایت استقلال طلبی به بقیه مردم این قوم در کشورهای شمال افریقا موجب میشود که این دولتها ناچار شوند که این موضوع را به عنوان تهدیدی مهم و شاید اصلی برای امنیت ملی و حفظ یکپارچگی ارضی خود در نظر بگیرند.
مغرب، الجزایر و پولیساریو اعلام استقلال طوارق در شمال مالی و برپایی کشور مستقل را رد کردهاند. با توجه به کودتای نظامیان در کشور مالی، به نظر نمیرسد که حکومت جدید این کشور بتواند با آن مقابله کند؛ بهویژه که نبرد میان طوارق و دولت مالی به چندین دهه قبل باز میگردد و دولت مالی تا قبل از کودتا نتوانسته بود به توافق با ثباتی با شورشیان طوارق دست یابد.
تاریخ درگیری در مالی به سال استقلال این کشور (۱۹۶۰) بازمیگردد. قبیله طوارق، از همان هنگام، تمرد خود را علیه دولت مرکزی که از برنامههای کمونیستی پیروی میکرد و می خواست ویژگیهای محلی و فرهنگی در کشور را یکسانسازی کند، آغاز کرد. در سال ۱۹۶۳ و بعد از مداخله الجزایر، اوضاع در مالی به نفع دولت مرکزی پیش رفت و برخی از رهبران طوارق بازداشت و اعدام شدند. کودتای سال ۱۹۶۹ نیز تغییری در خواستههای طوارق پدید نیاورد.
در ابتدای دهه ۹۰ قرن گذشته میلادی، طوارق توانست به پیشرویهایی دست یابد. بعد از برگزاری اولین انتخابات آزاد در مالی و به قدرت رسیدن الفا عمر کناری، قراردادی میان شمال و جنوب در سال ۲۰۰۶ به امضا رسید که دولتهای همسایه و سازمان ملل متحد و اعضای دایمی شورای امنیت بر آن نظارت داشتند و به منطقه شمال نوعی خودمختاری میداد، ولی این قرارداد به اجرا در نیامد و جنگ ادامه پیدا کرد.
الجزایر نیز از سرایت این خودمختاری به میان قبایل طوارق در جنوب خود نگران بود و متهم است که عملا به اجرای قرارداد صلح کمک نکرد. معمر قذافی نیز از طوارق در مالی حمایت میکرد. در سال ۲۰۰۸ دو طرف برای شروع دور جدید مذاکرات به توافق رسیدند.
به نظر نمیرسد که فرانسه بتواند در این کشور مداخله نظامی کند، زیرا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری روشن است که سارکوزی به ماجراجویی نظامی دیگری تن نمیدهد که سرنوشت و نتیجه آن نامشخص باشد. دولتهای عربی و آفریقایی همجوار با مالی نیز توان مداخله نظامی را ندارند و با مشکلات داخلی خود دست و پنجه نرم میکنند که از خیزشهای مردمی در آنها ناشی میشود. فرمانده متحد نظامی ستاد ارتشهای کشورهای “ساحل” بزودی در موریتانی گردهم میآیند و از کودتاچیان مالی نیز برای شرکت در این جلسه دعوت شده است. این فرماندهی در سال ۲۰۱۰ تشکیل شد و شامل الجزایر و مالی و نیجر و موریتانی میشود.
مخالفت الجزایر با تأسیس کشور ازواد در شمال مالی بر منشور اتحادیه افریقا استوار است که مرزهای میان کشورهای افریقایی را همان مرزهای بازمانده از دوره استعمار دولتهای غربی بر این قاره تثبیت میکند. الجزایر حامی اصلی جبهه پولیساریو برای تشکیل کشور مستقل صحرای غربی و جدایی آن از کشور مغرب است؛ ولی با برپایی کشور جنوب سودان مخالفتی نکرد. شاید به این علت که تجزیه سودان بر اساس توافق میان شمال و جنوب این کشور و همه پرسی تعیین سرنوشت صورت گرفته است.
مغرب نیز با مشکل صحرای غربی و همچنین قوم امازیگ روبروست که برخی از احزاب آن با جمهوری جدید در شمال مالی اعلام همبستگی کردهاند و مایلند همین مسیر را بپیمایند. لیبی و تونس نیز باید به این فهرست اضافه شوند، بویژه که طوارق در لیبی متهم شدند که از معمر قذافی حمایت میکنند و به همین علت بخشی از آنها سرکوب شدند و شاید فرصتی برای انتقام از دولت طرابلس پیدا کنند که هنوز تسلط چندانی بر همه نقاط کشور ندارد.
حمایت از پولیساریو و مخالفت با کشور ازواد در شمال مالی تا قبل از سقوط قذافی محل کشاکش و برخورد منافع میان دولتهای شمال افریقا و منطقه ساحل بوده است. با این حال، موضوع کشور صحرای غرب تفاوتهای مهمی با کشور خودخوانده ازواد دارد. صحرای غربی مشکلی باقیمانده از دوران استعمار است که سازمان ملل متحد آن را ضمن ۱۶ منطقه غیرمستقل در جهان بررسی میکند و طرحی برای تعیین سرنوشت و انتخابات در آن به تصویب رسانده است.
شاید سازمان ملل متحد بتواند با کمک اتحادیه افریقا راه حلی برای بحران جدید در مالی پیدا کند که البته به زمان زیادی نیازمند است. با اینکه کودتاچیان در مالی اعلام کردهاند که قصد دارند قدرت را به غیرنظامیان بسپارند، روشن نیست که وضعیت در مرکز این کشور چه زمانی به سامان میرسد تا آمادگی کافی برای برخورد یا مذاکره بر سر تجزیه شمال فراهم آید.
سقوط قذافی تنها به داخل مرز لیبی محدود نشد و امنیت چندین کشور آفریقایی را به خطر انداخته و “سازمان القاعده در مغرب عربی” زمینه بیشتری برای فعالیت پیدا کرده است.