خبرگزاری فارس- تجاوز سودان جنوبی به یک منطقه نفتخیز در سودان تنها در قالب یک تجاوز نمیگنجد بلکه از این حیث قابل تامل است که ادامه اجرای طرح تجزیه جهان اسلام و سودان است و به همین دلیل تامل و یاری جهان عرب برای مقابله با آن را میطلبد.
به گزارش فارس، روزنامه فرامنطقهای القدس العربی در مقالهای به بررسی اوضاع جاری در سودان و بحران پیش آمده میان این کشور با کشور تازه استقلال یافته سودان جنوبی میپردازد و در اینباره مینویسد: مقامات سودانی در خارطوم از خودگذشتگیهای مادی و انسانی بسیاری برای حفظ وحدت دو سودان انجام دادند و هنگامیکه آنان دریافتند که توطئههای خارجی فراتر از توان مقابله آنهاست، تصمیم گرفتند تن به قضا و قدر داده و با جدایی جنوب موافقت کرده و تمام تضمینهای لازم جهت همزیستی مسالمتآمیز با کشور تازه استقلال یافته را ارائه دهند تا از یک سو مانع خون و خونریزی بیشتر و از سوی دیگر بروز جنگها با یکدیگر شوند.
این امتیاز دهی بزرگ جبهه نجات حاکم بر خارطوم نه با قدر شناسی و نه ارزشگذاری دولت جدید مواجه شد که در جوبا تشکیل شده بود، تا سودان جنوبی بر تجاوزهای خود به همسایه شمالی پافشاری کند؛ همسایهای که زمانی نه چندان دور در بخشی از آن که هم اکنون دراختیار اوست برادر وار زندگی میکرد و همین موجب شد تا کمتر از یک سال از اعلام استقلال سودان جنوبی در ژوئیه گذشته، نیروهای نظامی این دولت تازه متولد شده منطقه نفتخیز "هجلیج" که نیمی از نفت سودان در آن متمرکز است و تحت حاکمیت خارطوم بود، را به تصرف خود درآورند.
این تجاوز آشکار که نادیده گرفتن تمام خوبیهای گذشته و روابط برادری و اخوت و همزیستی مسالمتآمیز گذشته است، خارطوم را بسیار خشمگین و وادار کرد تا با قدرت برای بازگرداندن هیبت و شکوه خود پیش از بازگرداندن هجلیج و چاههای نفت آن وارد عمل شود، در حالیکه این اقدام از جمله حقوق مسلم سودان به شمار میآمد که در تمام قوانین و میثاقهای بین المللی نیز به آن اشاره شده است. بر این اساس نیروهای سودان با قدرت هرچه تمامتر وارد عمل شده و پس از نبردی سنگین و سخت به دروازهها و اطراف شهر هجلیج رسیده و انتظار میرود، همین روزها خبر بیرون کردن نیروهای نظامی سودان جنوبی از این منطقه به گوش برسد.
اما آنچه در این میان مطرح است، واکنش کشورهای غربی است که از تجاوز سودان جنوبی بسان شورش و سرکشی شورشیان منطقه دارفور حمایت میکند تا به این ترتیب نقشه خود در تجزیه بیش از پیش جهان عرب و اسلام را به اجرا بگذارد و ملل این دو جهان را درگیر جنگ و خشونتهای طایفهای و داخلی و قبیلهای کند، همانگونه که تاکنون بخشی از این طرح را در سودان به اجرا گذاشته و صدها نفر قربانی این طرح شوم غرب از دو طرف شدهاند.
تنها واکنش صورت گرفته در برابر بحران میان دو سوان توسط وزرای خارجه گروه 8 بود که تنها به ابراز نگرانی درباره درگیریهای مرزی دو سودان اکتفا کرده و از دو طرف خواستار خویشتنداری تا سرحد ممکن و حمایت از غیر نظامیان شدند و در پایان نشست که در واشنگتن برگزار شد، دو طرف سودانی را به افزایش تلاشها برای دستیابی به راهحلی تشویق و ترغیب کردند که مسائل مورد اختلاف از جمله نفت ، شهروندان و مرزها و روشن شدن وضعیت منطقه مورد اختلاف آبی را در برگیرد.
میتوان تصور کرد، اگر این اشغال و تجاوز از سوی سودان صورت گرفته بود، چگونه بیانیهای میتوانست باشد و وی شد انتظار داشت که اظهارات هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا یا سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل که به نفرت و انزجارش از خارطوم معروف است و لحن سخنانشان چگونه میبود.
درست است که شورای امنیت سازمان ملل متحد و اتحادیه آفریقا خواستار عقبنشینی نیروهای سودان جنوبی به پشت مرزهای مشترک میان دو کشور شدند و درست است که کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تاکید کرد که اشغال منطقه هجلیج توسط نیروهای سودان جنوبی پذیرفته نیست، اما هیچگونه اقدامات بازدارنده و تنبیهی علیه سودان جنوبی اتخاذ نشد.
عمر البشیر، رئیس جمهور سودان به خطا و بیراهه نرفته بود هنگامی که گفت، دولت جنوب جنگ را برای حل اختلافات مرزی و تحمیل دیدگاههای خود بر خارطوم در پیش گرفته است و بیش از آن ناراحت از این بود که مجبور به نشان دادن واکنش در قبال توهینهای صورت گرفته به کرامت و شرافت ملت سودان و حق حاکمیت کشورش با استفاده از زور و اعمال قدرت توسط نیروهای نظامی خود است، پس از اینکه جوبا تمام تلاشهای مسالمتآمیز برای حل این اختلاف و عقبنشینی نیروهای نظامیاش را از هجلیج ناکام گذاشت.
کشور جنوب سودان با استفاده از زور و اعمال قدرت و در پاسخ به تحرکات و فتنهانگیزیهای برخی دشمنان اعراب و مسلمانان و در راس آنها رژیم صهیونیستی دست به این تجاوز زد که سلواکر، رئیس جمهور سودان جنوبی اولین مکانی بود که پس از انتخاب به ریاست جمهوری این کشور استقلال یافته به دیدن آن و سفر به آن شتافت تا دیدار وی با سران صهیونیست ضربه محکم و سیلی سختی بر صورت تمام کسانی باشد که طی چهل سال گذشته از شورش و طغیان وی علیه خارطوم حمایت کردند و در راس آنها باید از مصر حسنی مبارک و لیبی معمر قذافی یاد کرد.
به همین دلیل در اینجا تاکید میکنیم که دولت و کشور برادر سودان مستحق و شایسته حمایت تمام کشورهای عربی در جنگ مشروع و قانونی خود علیه سودان جنوبی است تا استان اشغال شده خود را از چنگ نظامیان رژیم جوبا خارج سازد.
اعراب طی سالیان گذشته سودان را ناامید و مایوس کردند و اکنون وقت آن فرا رسیده تا این اشتباه را جبران کنند و در آن در برابر توطئههای تجزیه جهان اسلام، عرب و سودان بایستند.