خبرگزاري فارس- بسياري از كارشناسان براين باورند كه اقدام سودان جنوبي به تصرف منطقه "هجليج" كه هم اكنون به كانون بحران ميان دو سودان تبديل شده، تنها نفت نيست بلكه جوبا اهداف ديگري را نيز از اين اقدام دنبال ميكند
به گزارش فارس، سودان جنوبي در 19 اسفند ماه 1389 همهپرسي جدايي از سودان را برگزار كرد. همهپرسي كه از ابتدا در آن ابهامهاي بسياري وجود داشت، به ويژه اينكه همزمان با اعلام نتايج همهپرسي صهيونيستها پرچم خود را آنجا برافراشتند و آمريكا از اعزام نظاميان به منطقه و اروپا از كمك 200ميليون دلاري براي حمايت از استقلال اين منطقه خبر دادند.
با اين حال و صرف نظر از تمام اين ابهامات، سرانجام اوايل تير ماه 1390 منطقه جنوبي سودان رسما از شمال آن جدا شد و "سيلواكر" به عنوان اولين رئيس جمهور اين كشور تازه استقلال يافته معرفي شد. وي درحالي به اين سمت رسيد كه در كارنامه خود جدال با سودان (عمر البشير) و همگرايي گسترده با صهيونيستها و غرب را به همراه داشت.
ادامه اختلافات با وجود جدايي
هر چند كه جدايي سودان براي بسياري از كشورها دردناك مينمود، اما اين اميد وجود داشت كه با جدايي شمال از جنوب به سالها اختلافات موجود ميان اين دو بخش نيز پايان داده شود و اگرچه كشورهاي غربي و عاملان اين تقسيم ادعا ميكردند كه براي بهبود شرايط اين منطقه گام برداشتهاند، اما روند تحولات بر موضوع ديگري گواه ميداد. چراكه به رغم ادعاهاي سلواكر كه جدايي را پايان تقابل با دولت مركزي سودان بيان ميكرد، اين تقابلها در عمل همچنان ادامه داشت.
چنانكه پيشبيني ميشد، مهمترين محور تقابلها ميان شمال و جنوب سودان بر سر مناطق نفتخير، از جمله منطقه نفتخيز "ابيي" بود تا در اين اواخر منطقه نفتخير "هجليج" نيز به آن اضافه شود.
اين اختلاف نظر از زمان استقلال جنوب در طول يكسال گذشته ادامه داشت تا اين نزاع با تصرف منطقه مرزي هجليج توسط نيروهاي نظامي سودان جنوبي به اوج خود رسيد و اين منطقه نفتخيز سوداني به كانون بحران بين دو كشور سودان و سودان جنوبي تبديل شد تا دو كشور را وارد وضعيت جنگ و خطرناكي كند.
سودان جنوبي اواخر مارس 2012 با يورش به منطقه مرزي و نفتخيز "هجليج" آن را اشغال كرد. در 29 همان ماه سودان جنوبي نيروهاي خود را از اين منطقه خارج كرد و مقرر شد، طرفين اختلافات خود را در نشستي با نظارت اتحاديه آفريقا در آديس آبابا، حل كنند، اما هنوز چند روز از اين توافق نگذشته بود كه سودان جنوبي دوباره در دهم آوريل 2012 منطقه "هجليج" را بار ديگر اشغال كرد تا پس از آن دو كشور طبق اعلام مسئولان سوداني در وضعيت جنگي قرار گيرند.
دو منطقه نفتخيز "هجليج" و "ابيه"
صاحبنظران كشمكش بر سر منطقه "هجليج" را با منطقه مورد منازعه "ابيه" در ارتباط ميدانند، به سخني ديگر هم اكنون اختلاف برسر اين است كه آيا منطقه نفتخيز هجليج تابع منطقه ابيه و بخشي از آن به شمار ميآيد يا خير.
اگرچه "پروتكل ابيه" منعقده در مه 2004 بين دولت سودان و جنبش مردمي خلق از اين جهت امضا شد تا به اختلافات ميان خارطوم و شورشيان سودان يعني جنبش مردمي خلق پايان دهد، اما در عمل موفقيتي در اين راه كسب نشد و اختلافات همچنان به قوت خود باقي ماند، از جمله نكات مورد اختلاف ميان سودان و شورشيان همين منطقه ابيه بود.
اختلاف يا در واقع بهانهگيريها از آنجا آغاز شد كه در اين منطقه قبايل "دينكا نقوك" زندگي ميكنند كه بر اساس ادعاي سودان جنوبي آنها شاخهاي از قبايل دينكاي جنوبي هستند، درحاليكه براساس تقسيمبنديهاي انگليس قبايل اين منطقه به منطقه "كردفان" منضم شدند كه هم اكنون تابع شمال و بالطبع سودان است كه مورد پذيرش سودان جنوبي نيست.
در گذشته و تا پيش از استقلال سودان چون اختلاف درباره منطقه ابيه به نتيجه نرسيد، كميتهاي بين المللي متشكل از كارشناسان به بررسي مرزهاي منطقه پرداخته و سپس گزارش خود را به طرفين توافقنامه صلح فراگير سودان ارائه دادند، در اين گزارش منطقه "هجليج" بخشي از ابيه در نظر گرفته شد.
سودان به اين اقدام اعتراض كرد و موجب شد تا پرونده به دادگاه بين المللي لاهه ارجاع داده شود، اين دادگاه در 22 ژوئيه 2009 حكم رسم دوباره مرزهاي شرقي و غربي در منطقه ابيه را صادر كرد.
اما سازمان ملل متحد با اعلام مخالفت با ترسيم مجدد مرزهاي شرقي و غربي در منطقه ابيه اعلام كرد كه كنترل چاههاي نفت و به ويژه منطقه هجليج همچنان در اختيار دولت خارطوم است و مرزهاي شمالي و جنوبي همچنان به قوت خود باقي هستند.
"اشرف قاضي" نماينده ويژه دبيركل سازمان ملل متحد در سودان در آن زمان تاكيد كرد كه پس از صدور اين حكم طرفين توافق كردند كه اين موضوع را تمام شده تلقي كنند.
صرف نظر از اينكه در پروتكل ابيه نيز به اين نكته اشاره شده بود كه اين شهر بايد به عنوان پلي بين شمال و جنوب و خط ارتباطي بين مردم دو طرف باشد، اما اين منابع سرشار طبيعي مانند نفت، آبهاي زير زميني، زمينهاي حاصل خير كشاورزي و مراتع بسيار گسترده همه موجب ميشوند تا سودان جنوبي هيچگاه نتواند از آن چشم بپوشد.
نفت
مهمترين عاملي كه موجب شده سودان جنوبي همه تلاش خود را بر تصرف منطقه ابيه و در كنار آن هجليج متمركز كند، نفتخيز بودن اين مناطق است. اين منطقه روزانه 60 هزار بشكه نفت توليد ميكند كه نيمي از مجموع توليد نفت سودان را تشكيل ميدهد كه روزانه بالغ بر 115 هزار بشكه است.
اين درحالي است كه بايد به اين نكته هم توجه داشت كه در تقسيمبندي كنوني اكثر چاههاي نفت سودان در جنوب متمركز است، در حاليكه لولههاي انتقال نفت در مناطق شمال كشيده شده و به نظر ميرسد سودان جنوبي تلاش ميكند، با تصرف دو منطقه ابيه و هجليج فشارهاي اقتصادي خود بر خارطوم را افزايش دهد كه در زمينه انتقال نفت جنوب جوبا را تحت فشار و تنگنا قرار داده بود تا بدهيهايش را به خارطوم پرداخت كند.
اهداف سودان جنوبي از تصرف هجليج
كارشناسان بر اين باورند، يكي از اهداف سودان جنوبي در حمله به منطقه هجليج، ايجاد شرايط چانه زني بر سر منطقه مورد مناقشه ابيه با خارطوم است. در واقع هدف اول سودان جنوبي از تصرف هجليج را بايد در اعمال فشار بر سودان جهت تضعيف اين كشور و تسلط آن بر مناطقي از سودان است.
اما هدف ديگر سودان جنوبي را بايد در تلاش جوبا جهت ايجاد وضعيت سياسي جديد ملاحظه كرد تا جنبش مردمي حاكم بر سودان جنوبي اين فرصت را بيابد مناطق جديدي از سودان را اشغال كرده و تغييراتي در جغرافياي سياسي دو سودان بوجود بياورد، به ويژه آنكه در اينباره نهادهاي بين المللي و در راس آنها سازمان ملل متحد و شوراي امنيت تدابيري جدي براي محكوم كردن اقدام سودان جنوبي در اشغال هجليج اتخاذ نكرد و اين چراغ سبزي به جوبا است تا به تجاوزات خود ادامه دهد.