جمهوری اسلامی-ميان برنامه ريزيهاي امريكا و اروپا براي تجزيه سودان و تلاش جنوبيها براي وارد كردن شمال براي گشودن راهي جهت صدور نفت استخراج شده در جنوب، نميتوان جدايي قائل شد.
جمهوري سودان ناچار شد كه نيروهايش از شهر "هجليج" در سودان شمالي كه در نزديكي يكي از بزرگترين ميدانهاي نفتي است، بيرون بكشد. نيروهاي جنوب سودان اخيراً اين منطقه را اشغال كرده بودند و به نظر ميرسد كه خروج نيروهاي جنوب سودان از هجليج پي آمدهاي ديگري داشته باشد و خروج از منطقه "ابيي" يكي از احتمالات باشد.
پي گيرنده امور جنوب سودان به خوبي متوجه ميشود كه اين كشور نوپا تلاش جدي و روزمره دارد كه شمال سودان را به جنگ با خود وادار كند زيرا جنوبيها به اين باور جدي رسيدهاند كه امريكا و اروپا به حمايت از آنها وارد كارزار خواهند شد وهمانطور كه موجب شدند جنوبيها به همه آرزوهاي گذشته خود برسند، آنها در تحقق روياهاي ديگرشان كمك خواهند كرد.
درگيريهاي دو كشور به خاطر مسائل نفتي بود و به جاي اينكه براي حل قضيه به مذاكره بپردازند و به دنبال يافتن راه حلي بر آيند، سيلواكر رئيسجمهور جنوب سودان بخشهايي از ارتش جنوب را به خاك شمال گسيل كرد تا آنها را از ميدان بزرگ نفتي در كنار شهر "هجليج" محروم كند.
درگيري دو كشور فقط به فروش نفت و گاز منحصر نميشود بلكه به ناپايدار بودن قدرت سيلواكر باز ميگردد و دليل آن اين است جنگهاي قبيلهاي در جنوب سودان همچنان پا برجاست و دولت فقط بر شهر "جوبا" تسلط دارد. سيلواكر تصور ميكرد راه اندازي جنگ كوچك ميتواند باعث محبوبيت او شود منتها عمر البشير، اين ژنرال كهنه كار، هرگز اين فرصت را به سيلواكر نداد.
اگر جنوب سودان به اين باور رسيده كه ميتواند همچون اسرائيل به تجاوز عليه همسايگان عرب مبادرت ورزد، بايد بداند كه كشور تازه تولد يافتهاي همچون جنوب سودان مشكلات پيچيدهاي دارد زيرا زير ساختها در اين كشور از بين رفته و خدمات و تاسيسات بهداشتي و آموزشي در حالت فروپاشي است و راههاي آسفالته در اين كشور بسيار بسيار اندك است.
كشور جنوب سودان اگر خواستار اين باشد كه صادقانه فعاليت كند بايد به خود سازي روي آورد منتها اين كشور ظاهراً ميخواهد همان ابتدا ثابت كند كه نه فقط آغازگر جنگ است كه بدين طريق ميخواهد براي مشكلات خود، راه حلي بيابد.
اگر در زمينه نظامي ميان شمال و جنوب سودان مقايسهاي صورت پذيرد بيشك وزنه شمال سنگينتر است زيرا ارتش شمال از ارتش جنوب قويتر است و جنگندههايي از نوع "ميگ" و بالگرد و همينطور هواپيماهاي باري "آنتونوف" كه به بمب افكن مبدل شدهاند در اختيار دارد منتها برگ برنده جنوبيها در جنگهاي چريكي است داشتن چنين نيرويي براي وارد آوردن ضربههاي درناك بسيار ارزشمند است.
به نظر ميرسد كه شمال سودان اين گمان را داشت كه جنوب هرگز به "هجليج" حمله نميكند منتها حسن ظن در سياست، جائي نميتواند داشته باشد و آمادگي هميشگي از ضروريات است زيرا دشمن يعني جنوب سودان بسيار نيرنگ باز است و به اين شيوه خو گرفته است.
شايد جنوبيها تصور ميكردند كه شماليها هرگز به جوبا حمله نخواهند كرد و اگر حمله كنند همه به دور سيلواكر حلقه خواهند زد و قبايل با يكديگر متحد ميشوند و اگر شمال، جنوب را اشغال كند بار ديگر جنگ طولاني مدتي كه در سال 84 متوقف شد، به راه خواهد افتاد منتها جنوبيها براي مجبور ساختن گشودن راهي جهت صادرات نفت خود به دست اندازي اقدام كردند.
جنوبيها از اشغال هجليج خواستار تحقق دو امر بودند:
1 - دولت شمال را مجبور كنند كه براي صادرات نفت جنوب راهي بگشايند كه در آن شكست خوردند.
2- در هم كوبيدن اقتصاد شمال خصوصاً اينكه آنها ميدانستند كه ميدان نفتي هجليج براي شمال اهميتي بس مهم دارد.
زيرا به تنهايي حدود 60 درصد نفت شمالي از اين منطقه توليد ميشود بخصوص پس از اينكه جدايي جنوب مطرح شد. شمال حدود 75 درصد از توليد نفت را به سود جنوب از دست داد.
بحران هجليج، شمال را بر آن داشت كه براي مقابله با دشواريهاي آينده به فكر توسعه كشاورزي و بازگشت به دوران پيش از نفت بيفتد خصوصاً اينكه سودان در گذشته به كشاورزي و توليد پنبه اشتهار داشت. سودان چند ماه پيش با كاشتن "گاتروواي كه به طلاي سبز" مشهور است، تلاش براي سوخت حياتي را آغاز كرد. عيسي بشيري وزير علوم و فرهنگ سودان در اين باره گفت: سودان بيشك طي سالهاي اندك آينده پس از اجراي برنامه كاشت درخت "گاترووا" براي توليد دو ميليون تن سوخت حياتي، به بزرگترين صادركننده اين سوخت تبديل خواهد شد.
برخي از تحليلگران عرب اعتقاد دارند كه جدايي جنوب سودان به دو مورد بستگي داشت:
1- مواضع كشورهاي ميانه روي عرب و در اين ميان حسني مبارك به دليل عدم ايستادگي در كنار سودان كه بيشترين مسئوليت را دارد.
2- نقش قدرتمند كشورهاي غربي و اسرائيل
برنامه جداسازي جنوب سودان موجب نشد كه اتحاديه كشورهاي عرب به حركت در آيد و نگذارد كه اين فاجعه به وقوع بپيوندد. بيشك اگر ضعف و سستي كشورهاي عرب همچنان ادامه يابد، ايالت متحده امريكا تلاش خواهد كرد كه از طريق جداسازي دارفور و كردفان، كشور سودان را هر چه بيشتر دچار مشكل سازد.
نكته بسيار مهم اين است كه غرب، جنوب سودان را پيش از متولد شدن مورد حمايت قرار داده بودند تا اينكه اين كشور همچون اسرائيل، خنجري در پهلوي كشورهاي منطقه شود. جنوب سودان همان نقشي را ايفا ميكند كه اسرائيل در منطقه خاورميانه دارد و شايد عدم تمايل جنوب سودان جهت پيوستن به اتحاديه كشورهاي عرب همين امر باشد زيرا آنها به خوبي ميدانند كه فعاليت و نقش منطقهاي آنها با عضويتشان در يك سازمان عربي كاملاً در تضاد قرار ميگيرد.