خبرگزاري فارس- حسين التريكي برجستهترين مبارز تونسي اوايل هفته در يك حادثه رانندگي مشكوك درگذشت، وي اسلام را پايه اعتقادات، مبارزه با صهيونيسم را هدف مبارزات و امام خميني(ره) را رهبري ميدانست كه به مسلمانان جرات مبارزه داد.
به گزارش فارس، منابع خبري اوايل هفته جاري از درگذشت شيخ "حسين التريكي" خبر دادند، كسي كه مردم تونس از او تحت عنوان شيخ "مبارزان تونس" ياد ميكنند.
وي جمعه گذشته هنگاميكه پس از اداي نماز جمعه در حال خروج از مسجد جامع محل سكونت خود بود، توسط يك خودرو زير گرفته ميشود و پس از انتقال به بيمارستان به خاطر شدت جراحات وارده جان خود را از دست ميدهد. مرگي مشكوك، چراكه وي به مواضع ضد صهيونيستياش بسيار معروف بود و بارها توسط صهيونيستها تهديد به مرگ شده بود.
به همين منظور بيمناسبت نديديم نگاهي به زندگي و ديدگاهها و افكارش داشته باشيم.
حسين التريكي نويسنده ضدصهيونيستي تونس
زندگينامه
شيخ "حسين التريكي" در سال 1915 ميلادي در شهر ساحلي "المنستير"، يكي از مهمترين شهرهاي تونس به دنيا آمد. در سال 1938 و در حاليكه بيشتر از 23 سال نداشت، به حزب "الحر الدستوري" (قانون آزاد) پيوست.
وي خيلي زود به دليل مبارزات سرسختانهاش براي آزادي و استقلال تونس دو بار غيابي به اعدام محكوم شد.
تاريخ مبارزات
وي در يكي از مصاحبههايش درباره مبارزات ضد استعماريش چنين ميگفت: 70 سال متوالي در حال مبارزه هستم. در راه استقلال تونس مبارزه كردم و پس از اينكه استقلال تونس در 20 مارس 1956 به دست آمد، در راه استقلال الجزاير و مراكش نيز تلاش و مبارزه كردم، به ويژه انقلاب الجزاير كه در اول نوامبر سال 1954 آغاز شد و بعد از هشت سال يعني سال 1962 به پيروزي رسيد.
محكوم شدن به اعدام
التريكي در سال 1947 در دادگاههاي استعمار فرانسوي، به خاطر فعاليت مسلحانه براي آزادي درچارچوب گردانهاي مقاومت حزب قانون اساسي به رهبري "حبيب بورقيبه" به اعدام محكوم شد.
ماموريت سري او اين بود كه مواد انفجاري و چاشنيها را فراهم سازد تا مقاومت بتواند، عملياتهاي انتحاري را عليه استعمارگران اجرا كند.
استقلال تونس و جدايي از بورقيبه
وقتي كه زمان استقلال و پيروزي در تونس نزديك شد، التريكي از بورقيبه فاصله گرفت و به رقيب او "صالح بن يوسف" نزديك شد. وي وارد جنبش عربي متأثر از انقلاب جمال عبدالناصر و قوميتگرايي عربي شد و به جناح راست جنبش قانون اساسي تونس گرايش پيدا كرد، با مقاومت الجزاير مرتبط شد و حتي به عنوان عضوي در گروه مذاكرهكننده الجزاير با فرانسه به رياست رئيسجمهور موقت الجزاير "فرحات عباس" انتخاب شد.
سپس تونس مستقل شد و بورقيبه به عنوان نخستين رئيسجمهور تونس انتخاب شد. وي درباره آن دوران و دليل جدائيش از بورقيبه چنين مي گفت: متاسفانه تونس بعد از رهايي از دست استعمار فرانسه به دست حكومتي برآمده از آراي مردمي نيفتاد و "حبيب بورقيبه" زمام امور در كشور تونس را بدست گرفت، او يك بيمار بود در حقيقت بيمار منيت خويش شده بود كه اين عامل باعث انحراف در مديريت او شد و بزرگترين اشتباه و انحراف او در حكومت، تجاوز بر حدود اسلام بود ، او حرام خدا را حلال كرد و روزه خواري در ماه رمضان را مجاز شمرد و در آن زمان من كه يكي از شاگردان او بودم از اين خط و روشي كه او براي حكومت داري اتخاذ كرده بود جدا شدم.
پژوهشگر و فعال تونسي ضمن اشاره به آثار و پيامدهاي بسيار بد حكومت منحرف بورقيبه ميگفت: سياستهاي منحرف بورقيبه بر تونس باعث بوجود آمدن اشخاصي مانند زين العابدين بن علي شد كه تونس را به فساد كشيد و بسياري از متفكران را از بين برد و قلمهاي زيادي را شكست.
محكوميت مجدد به اعدام و فرار به مصر
بورقيبه دادگاههاي ظالمانهاي را براي پاكسازي رقيبان و انتقام از جمله از خانواده حاكم داير كرد. حسين التريكي نيز در سال 1957به اعدام محكوم شد، اما پيش از اجراي حكم در ماه نوامبر همان سال پياده از طريق صحرا به ليبي گريخت و سپس به قاهره رفت كه از زمان تأسيس "دفتر مغرب عربي" در دهه40 دوستاني در آنجا داشت.
روانه شدن به آرژانتين
در مصر اتحاديه كشورهاي عرب كه در آن زمان پذيراي مبارزان بود، از شيخ استقبال كرد و او را به عنوان نماينده دفتر براي انجام ماموريتي به آمريكاي لاتين فرستاد.
التريكي به بوينس آيرس پرواز كرد و در آنجا فعاليتهاي درخشاني در معرفي و شناساندن قضيه فلسطيني و مقابله با تبليغات صهيونيستي انجام داد و كتابها و روزنامههايي به زبان اسپانيايي منتشر كرد كه در جنوب قاره آمريكا مانند آتش در هيزم خشك فراگير شد و اشغالگري رژيم صهيونيستي در فلسطين را رسوا كرد.
صدور سومين حكم اعدام و ديدگاههايش در قبال صهيونيسم
التريكي ارتباطاتي نيز با محافل ديپلماتيك فعال در آرژانتين برقرار كرد، تا حدي كه سازمان اطلاعات رژيم صهيونيستي حكم اعدامش را صادر كرد و بارها در مناطق مختلف آمريكاي جنوبي براي اجراي آن تلاش كرد، اما موفق به اجراي آن نشد.
تريكي اعتقاد راسخي داشت كه مسئله آزادسازي تونس از استعمار، نميتواند جدا از مسئله آزادسازي الجزاير ، مغرب و فلسطين باشد و عربها اگر متحد شوند قدرت عظيمي خواهند بود.
شيخ مبارزان تونس استقلال تونس اعتقاد داشت كه اگر كشور و مردم تونس مسلمان نبودند، هرگز از استعمار رهايي نمي يافتند. از همين رو همواره تاكيد داشت كه اساس انقلاب عربي و اسلامي در تونس "اسلام" بوده است.
او همچنين تاكيد داشت، يكي از تهديداتي كه انقلاب مردمي تونس را تهديد ميكند، خطر نفوذ صهيونيستها است كه بيش از هميشه اين كشور را مورد توجه دارند.
التريكي در اينباره ميگفت: افكار تحريف شده عمومي جهان را بايد مهمترين همپيمان صهيونيسم بدانيم و اين رژيم از زمان شكلگيري همواره بر اساس افكار عمومي اهداف خود را تحقق بخشيده است. امروزه نيز بزرگترين لابي دنيا لابي صهيونيستي (آي پك) است و همگان نيز از تاثير آن بر سياستهاي دولت آمريكا مطلع هستند.
تا زماني كه رژيم صهيونيستي وجود دارد نه تنها مسلمانان بلكه تمام دنيا آرامش نخواهند داشت. هرچند كه امروز در كشورهاي آمريكاي لاتين يك فضاي ضدصهيونيستي وجود دارد كه ميتواند به ما مسلمانان كمك كند، مثلا در زمان حمله اسرائيل به نوار غزه "او مورالس"، رئيسجمهوري بوليوي با اسرائيل قطع رابطه كرد، اما اعراب اين كار را نكردند. خطري كه اكنون دنيا را تهديد ميكند همراهي مسيحيان با صهيونيستهاست كه بايد اين ارتباط را قطع كرد.
انقلاب اخير تونس و كشورهاي عربي
درباره تونس معقد بود كه تونس كشوري است كه از زمان "جبيب بورقيبه" و سپس "زين العابدين بن علي" به صورت جسم انساني مريض و بيمار درآمده است كه لازم هست هر چه سريعتر بيماري وي درمان شود و به همين دليل انقلاب تونس را يكي از درمانهاي اين پيكره بيمار برميشمرد.
التريكي انقلاب بوجود آمده در تونس و انتقال آن به ساير كشورهاي عربي و اسلامي را نشان دهنده عمق اخوت در بين ملتهاي مسلمان منطقه ميدانست و اعتقاد داشت كه انقلاب تونس و ساير كشورهاي عربي و اسلامي يك انقلاب كاملا مردمي است، چرا كه در آن تمامي اقشار مختلف جامعه حضور داشتند و آن را به ثمر رساندند.
هشدار نسبت به دخالت آمريكا و اسرائيل در انقلابهاي عربي
وي تاكيد بسيار داشت كه كشورهاي غربي به ويژه آمريكا براي دخالت در انقلاب مردم تونس تلاش ميكنند و همواره اين نكته را به مردم تونس گوشزد ميكرد و گفت كه مردم تونس بايد هوشيار باشند تا اين تلاشها خارجي بر اين انقلاب اثر گذار نباشد و در يكي از مصاحبههاي خود گفته بود كه به مردم و جوانان تونس درباره خطر مصادره انقلابشان توسط صهيونيستها هشدار دادهام.
التريكي همچنين انقلاب بوجود آمده در تونس را نشات گرفته از مبارزه مردم تونس براي آزادي فلسطين ميدانست و ميگفت: من 70 سال از عمر خود را صرف مبارزه كردم و اساسا مبارزه براي آزادي فلسطين بود كه ما را به اين انقلاب كشاند و تونس را از ديكتاتوري نجات داد.
حسين التريكي نويسنده فقيد تونس
قضيه فلسطين
وي قضيه فلسطين را نه تنها يك مسئله عربي و اسلامي، بلكه مسئله سرنوشت انسانيت ميدانست و تاكيد ميكرد: جنگي كه در حال حاضر در جريان است و رويارويي كه با رژيم صهيونيستي وجود دارد، نتيجهاش قطعا سرنوشت بشريت را رقم خواهد زد.
پژوهشگر و فعال سياسي تونسي، رژيم صهيونيستي را "دولت مصنوعي" معرفي ميكرد كه صهيونيسم بين الملل آن را به جهان عرب و اسلام تحميل كرده است و در اينباره ميگفت: اسرائيل تنها موجوديتي است كه عناصر و پايههاي طبيعي كه كشورها بر اساس آن ايجاد شدهاند، را ندارد لذا اين يك كيان مصنوعي است.
رژيم صهيونيستي متكي به كمكهاي خارجي است
التريكي درباره ادامه بقاي رژيم صهيونيستي در خاورميانه و جهان عرب اعتقاد داشت كه اسرائيل 75 درصد از نيروي لازم براي بقاي خود را از خارج دريافت مي كند و تاكيد ميكرد، در صورتي كه اين حمايتهاي خارجي از رژيم صهيونيستي گرفته شود، اين رژيم شانس بقاي خود را از دست ميدهد.
وي همچنين از خطري كه اكنون دنيا را تهديد و در همراهي مسيحيان با صهيونيستها نمود پيدا ميكند، بسيار سخن ميگفت.
"امام خميني" (ره) به ما جرات مبارزه داد
شيخ حسين التريكي درباره انقلاب ايران و "امام خميني" (ره) بنيانگذار انقلاب اعتقاد داشت كه امام خميني با انقلاب اسلامي خود اصليترين شريان حيات اسرائيل را قطع كرد و به ما جرأت داد كه تا نابودي اسرائيل از مبارزه خسته نشويم.
التريكي امام خميني (ره) را به عنوان شخصيتي بي نظير و هوشمند مورد تمجيد قرار ميداد و انقلاب اسلامي ايران را كه به رهبري ايشان به پيروزي رسيد، به عنوان بزرگترين ضربه بر پيكره اسرائيل ياد ميكرد.
وي درباره انقلاب اسلامي و ضربهاي كه اين انقلاب بر پيكره صهيونيسم وارد كرد، ميگفت: اسرائيل با سقوط شاه ايران بزرگترين هم پيمان خود را در منطقه از دست داد و نبايد فراموش كرد كه حركت هوشمندانه و غافلگير كننده امام خميني(ره) به قدري عظيم و بزرگ بود كه رژيم صهيونيستي قادر به هيچگونه اقدامي براي مقابله با اين انقلاب نبود و براي همين است كه امروزه اسرائيل و آمريكا و اروپا تلاش ميكنند، سوار بر موج انقلابهاي عربي شوند و صفحه معادلات سياسي را به نفع خود ورق زنند و تا زماني كه ما در آگاهي و بيداري ملتها بكوشيم آنان در انجام مقاصد خود توفيق نخواهند داشت.
التريكي به جمهوري اسلامي ايران نيز سفر داشت، وي درباره سفر خود به ايران ميگفت: به نظرم آنچه كه دشمن بشريت و انسانيت است، صهيونيسم است كه به دنبال سيطره بر جهان است و من به اين دليل به جمهوري اسلامي سفر كردهام، چون نگاه اعراب و مسلمين در انقلابشان به اين جا است و جمهوري اسلامي از اين حيث وظيفه سنگيني بر عهده دارد.
وي بر اين باور بود كه انقلاب اسلامي كه رهبري ميليون ها انسان مسلمان يا به عبارتي يك ميليارد و 300 ميليون نفر در جهان را بر عهده دارد، امروز براي پيروزي در اين معركه مسئول است و او به ايران آمده بود تا تجارب چندين دههاي خود را به برادرانش در ايران انتقال دهد.
از اين مبارز بزرگ تونسي چندين كتاب برجاي مانده كه مهمترين آنها، دو كتاب تحت عنوان "هذه الجزاير" و "هذه فلسطين" است.
همانگونه كه گفته شد، وي اوايل هفته جاري در حادثه مشكوك رانندگي درگذشت.