خبرگزاري فارس- صرف نظر از نگاه نامزدهاي انتخاباتي به ضرورت برقراري رابطه با ايران گروهها و جريانهاي سياسي مصري نيز بر اين نكته تاكيد داشته و خواستار برقراري روابط با جمهوري اسلامي ايران هستند.
به گزارش فارس، بعد از به پيروزي انقلاب 25 ژانويه 2011 مصر شايد از جمله موضوعاتي كه بين گروههاي مختلف سياسي و انقلابي مصري برسر آن توافق نظر مشاهده ميشد، " ضرورت ارتباط با ايران" و برقراري روابط فيمابين به شكل طبيعي آن بود.
در اين بين برخي از گروههايي مانند گروههاي سلفي براي ازسرگيري روابط با ايران اعلام آمادگي كردند گرچه در اين ارتباط شروطي را نيز قائل بودند.
صرف نظر از سلفيها ديگر گروه بزرگ و تاثيرگذار مصري جماعت "اخوان المسلمون" بود. درباره ديدگاه اخوانيها در اين برهه از زمان بايد گفت، اين ديدگاه دچار نوعي تعدد آرا شده بود و بين تثبيت روابط به صورت موقتي و يا از سر گيري روابط به طور كامل بعد از تشكيل دولت در نوسان بود.
شايد دليل اين امر را بايد در پرده ابهام قرار داشتن دولتي كه در مصر پس از انقلاب روي كار خواهد آمد و ديدگاه سياسي آن و جايگاه و نقش اين گروه در اين دولت و در معادلات سياسي آينده مصر ملاحظه كرد.
اما به جز سلفيها و اخوانيها، دو گروه ديگر نيز در مصر وجود دارند كه تمايل زيادي به از سر گيري روابط تهران - قاهره دارند. يكي "جماعت اسلامي" و ديگري "صوفيها".
درباره "جماعت اسلامي" بايد گفت كه اين جماعت بارها صراحتا اعلام كرده است كه ايران ميتواند، بهترين شريك سياسي و اقتصادي مصر باشد. "صوفي"ها نيز كه به دليل نزديكي مذهبيشان به مذهب تشيع به داشتن روابط عميق و گسترده با ايران معروف هستند، تمايل بسيار خود به برقراري رابطه و از سر گيري روابط با ايران را ابراز كردند.
آنچه در زير ميآيد، نگاهي مشروح به مواضع اين چهار گروه فعال و تاثيرگذار در عرصه سياسي مصر است:
سلفيهاي مصر
سلفيها
سلفيهاي مصر خواستار رابطه با جمهوري اسلامي هستند ولي در اين مسير شروطي نيز قائل شدهاند كه برخي از اين شروط عبارتند از
- عدم دخالت در امور عراق
- عدم دخالت در امور كشورهاي عربي حوزه خليج فارس
- عدم ترويج تشيع در مصر
- عدم حضور تا حدامكان ديپلماتهاي ايراني در محافل و مجامع عمومي مصر
اگرچه اين شرايط از جمله شرايط اعلام شده توسط سلفيهاي مصر براي از سرگيري روابط با تهران است، اما بسياري از صاحبنظران بر اين باورند كه تمام اين شروط رهاورد تبليغات و فشار رسانههاي وهابيهاي سعودي و رژيم سعودي است كه از حيث اعتقادات نزديكي بسياري به آيين سلفي دارد و همين موجب شده تا سعوديها نفوذ بسياري در ميان سلفيهاي مصر نيز داشته باشند.
علاء ابوالعزائم
جماعت صوفيها
در مقايسه با موضع سلفيها در برقراري رابطه با ايران، موضع صوفيها در تعارض و تضاد كامل با آنها قرار دارد و همانطور كه در سطور بالا ذكر آن رفت اين گروه خواستار برقراري رابطه با ايران و گسترش و تعميق اين روابط است.
14 رهبر اين گروه كه از اعضاي حزب "جبهه اصلاحطلب صوفيه" به شمار ميآيند، همراه با هيئتي 45 نفره خرداد سال گذشته به ايران سفر كردند و به ديدار "آيت الله خامنهاي" مقام معظم رهبري مشرف شده و پس از آن در ديدار با "محمود احمدينژاد"، رئيس جمهوري و "علي اكبر صالحي"، وزير خارجه و " عزت الله ضرغامي"، رئيس صدا و سيماي جمهوري اسلامي بر گسترش روابط دو جانبه تأكيد كردند.
در اينباره توجه به يك موضوع ضروري مينمايد، اينكه موضع گيري جماعت صوفيه در قبال تحولات سوريه، در راستاي موضع گيري جريان مقاومت در منطقه است و "علاء ابوالعزائم" رهبر اين جماعت تحولات جاري در سوريه را حاصل توطئه رژيم صهيونيستي از يكسو و رژيمهاي عربي حاشيه خليج فارس از سوي ديگر ميداند كه تعارضي آشكار با مواضع ديگر جريانهاي سياسي مصر دارد.
جماعت اسلامي مصر
جماعت اسلامي
اين گروه نيز خواستار از سر گيري روابط تهران - قاهره در سطح عالي است، اما رهبران اين گروه براي از سر گيري روابط دو جانبه مكانيزمي را قائل هستند، به طوريكه آنها ابتدا با اشاره به قطعي روابط چندين ساله دو كشور بر روابط اقتصادي و سياسي دو كشور تاكيد داشته و ارتباط فرهنگي را مستلزم گذر زمان ميدانند.
دكتر "ناجح ابراهيم"، رهبر اين گروه در اينباره ميگويد: اگر قرار باشد ما با كشورهاي غير اسلامي ارتباط داشته باشيم، اولويت ما ارتباط با كشورهاي اسلامي است و مردم مصر دوستاني خوب و صميمي براي مردم ايران هستند و نميتوان از ارتباط با ايران به خاطر شيعي بودن آن صرف نظر كرد.
جماعت اسلامي در برابر پافشاري خود در برقراري و حتي تعميق روابط با ايران تاكيد ميكند كه ايران هيچگاه به دنبال تبليغ تشيع در مصر نبوده و نيست، چه اگر درصدد چنين اقدامي بود، سالها پيش دست به آن ميزد.
جماعت اخوان المسلمون
جماعت اخوان المسلمون
اين جماعت پر نقش و تاثيرگذار مصر بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط رژيم شاهنشاهي ارتباط نزديكي را با ايران برقرار كرده است، ولي در حال حاضر تصميم گيري درباره ازسرگيري روابط با ايران به انتخابات و تشكيل دولت آينده منوط شده است.
با توجه به آنچه گذشت، ميتوان گفت در مسير برقراري روابط دو كشور مصر و ايران فرصتهايي وجود دارد كه بايد به آنها توجه داشت.
فرصتها:
- با وجود تمام چالشهاي فوق الذكر نبايد از ماهيت انقلاب مردمي و اسلامي مصر غافل بود و مواضعي كه دو انقلاب را به طور ناخواسته به يكديگر گره ميزند بايد مورد توجه قرار گيرد.
- موضع مردم مصر در قبال رژيم صهيونيستي و رژيم سعودي و ديگر رژيمهاي عربي و حمايت قاطعانه مردم مصر از قضيه فلسطيني و اينكه جمهوري اسلامي ايران همواره يكي از مهمترين حاميان مردم فلسطين بوده و همين نقطه مشترك ميتواند، به تعميق احساس نزديكي بين دو ملت بيش از پيش كمك كند.
- پيشينه عميق تاريخي تشيع در مصر، بگونهاي كه وجود تبليغات سلفيها مردمان اين كشور هنوز به ارادات و دوستداري اهل بيت معروف هستند و اين ميتواند، زمينه مناسبي را براي گسترش روابط فيمابين فراهم كند.