مصر

ديپلماسي ايراني: محمد حسنين هيكل، روزنامه نگار مشهور مصري و جهان عرب به تازگي كتابي را با عنوان "حسني مبارك و زمانه‌اش..از تريبون تا ميدان" به رشته تحرير در آورده است كه در آن به زندگي سياسي مبارك و چگونگي رسيدنش به قدرت، تداوم رياست جمهوري‌اش تا تظاهرات ميدان التحرير و سرنگوني او مي‌پردازد. همان طور كه از عنوان كتاب پيدا است، دوران حكومت مبارك و زمانه‌اي كه باعث شد او به قدرت برسد و از تريبون‌هاي سخنراني به رياست جمهوري منصوب شود تا ميدان التحرير كه در حقيقت انقلابي عليه او را شكل داد، موضوع اصلي اين كتاب است.


روزنامه الشروق مصر روزهاي پنج‌شنبه و روزنامه السفير لبنان روزهاي دوشنبه هر هفته با هماهنگي هيكل هر بخش اين كتاب را منتشر كرده‌اند. ديپلماسي ايراني نيز در نظر دارد هر هفته در روزهاي جمعه به طور مرتب همه بخش‌هاي اين كتاب را منتشر كرده و در اختيار خوانندگان قرار دهد. هيكل براي اين كتاب خود ملاحظه و مقدمه‌اي نوشته است كه ما نيز در ديپلماسي ايراني عينا آنها را منتشر كرديم.

تا كنون دوازده بخش از اين كتاب در اختيار خوانندگان قرار گرفته است كه همگي آنها در آرشيو ديپلماسي ايراني در دسترس هستند، اكنون چهاردهمين بخش از كتاب هيكل تحت عنوان "حسني مبارك و زمانه‌اش..از تريبون تا ميدان" در اختيارتان قرار مي‌گيرد:

مبارك بار ديگر به اختلاف من با پرزيدنت سادات برگشت، واقعيت امر اين بود كه مي خواست خودش درباره نظراتش حرف بزند، گفت:

- سادات حق داشت، نمي‌دانم چرا پرزيدنت جمال دوستي با اتحاد جماهير شوروي را انتخاب كرده بود، در حالي كه آنها آدم‌هاي «فقيري» هستند. در حالي كه سادات امريكايي‌ها را انتخاب كرد كه آدم‌هاي (متريشين) ي هستند (منظورش ثروتمندي هستند)، بزرگ‌ترين خطايي كه پرزيدنت «عبد الناصر» مرتكب شد اختلافش با امريكايي‌ها بود.

به سرعت افزود: «و بعد از آن پرزيدنت انور صلح با اسرائيل را انتخاب كرد، و پرزيدنت جمال لازم بود كه بفهمد جنگ با اسرائيل فائده‌اي ندارد.»

باز به سرعت افزود: «يهودي‌ها به همه دنيا مسلطند، تو در اين زمينه بيشتر مي‌داني!! اين را از من بشنو كه هيچ كس نمي‌تواند با امريكايي‌ها مخالفت كند. من مي‌دانم كه تو از طرفداران بهبودي روابط با امريكا بودي، چه شد نظرت را عوض كردي؟»!!

خودش به سوالش جواب داد و گفت: «عمو جان، كيست كه نداند امريكايي‌ها قوي‌ترين قدرتمندان جهان هستند. چت شده است؟»

نظري درباره حرف‌هايش ندادم، در طول صحبت‌هايش بارها اين عبارت را تكرار كرد، «چشمانت را باز كن».

خواستم كه نظرم را برايش شرح بدهيم: «من مخالف اين نيستم كه امريكا قوي‌ترين قدرت در جهان است اما مساله‌اي وجود دارد و آن اين كه، از چه جايگاهي قرار است طرف‌ها با قدرت امريكا تعامل كنند. (و به سرعت براي اين كه فقط بخواهم منظورم را به او بگويم، گفتم) اگر با امريكا از منطقي كه تو به آن نياز داري برخورد كني، به هيچ چيز نمي‌رسي، ولي اگر با آنها از اين زاويه كه آنها به تو احتياج دارند، تعامل كني، موفق مي‌شوي.»

حرفم را قطع كرد:

- «مي‌خواهي به من بگويي كه امريكا به ما احتياج دارد، قطعا ندارد، اين ما هستيم كه به آن احتياج داريم.»!!

گفتم:

- «جناب رئيس جمهور.. نياز مي‌تواند در سياست بين‌المللي به طور موازي باشد، اگر نياز فقط از جانب يك طرف باشد، باعث مي‌شود كه يكي بر ديگري دست برتر را بگيرد، يعني حتي اگر خودش چيزي را بپذيرد، طرف مقابل آن را نمي‌پذيرد، خيلي ساده بگويم، سياست بين‌المللي جمعيت خيريه نيست.»!!

و افزودم:

- «اين‌جا است كه موارد استراتژيك مصر اهميت مي‌يابد و قدرت آن براي اداره اين موارد نمايان مي‌شود و مثلا از اين‌جا است كه نقش عربي مصر اهميت مي‌يابد. به اين معنا كه اگر مصر جزء طبيعي از اين امت عربي هم نباشد ضروري مي‌شود كه باشد. به صراحت بگويم، من يك پان‌عربيسم هستم، و طبيعتا هيچ چيز نمي‌تواند مرا قانع كند مگر اين كه مصلحت ميهنم را در نظر بگيرد و به آن ارج بنهد، علاوه بر اين، از اساس مصر عرب است، و من هم بر ضرورت حفظ اين عروبيت براي مصر واقفم، همين طور براي همه كشورهاي عربي.»

سپس گفتم:

- «جداي از اين جناب آقاي رئيس جمهور، در مورد تعامل با امريكا فقط از جانب مصر، مصر كشوري است كه از لحاظ جمعيت صاحب وزنه است، اما از لحاظ منابع انرژي محدود است، براي تعامل با آن بايد در نظر گرفت كه آن در قلب جهان عرب واقع شده است، و ملت و همه امكانات و مواردش را در نظر گرفت.»

به آن اين را هم افزودم:

- «همچنين جناب آقاي رئيس جمهور اين مساله مي‌تواند به شما قدرت تاثيرگذاري در جهان سوم و در كل جهان گسترده‌تر را بدهد، اگر تنها باشي، تاثيرگذاري‌ات كمتر مي‌شود ولي اگر در مركز يك گروه بزرگ باشي، حساب ديگري روي تاثيرگذاري‌ات مي‌كنند.»

افزودم: «به ياد جناب رئيس جمهور مي‌آورم كه به خاطر بياوريد مصاحبه من با كسينجر را در روز 7 نوامبر 1973 پس از جنگ اكتبر، اين او بود كه به من پيشنهاد داد كه صحبت را درباره "فقط موضوع مصر" كوتاه كنم، بدون جهان عرب، من به او جواب دادم: كه تو مي‌خواهي همان لحظه اول همه برگه‌هاي مذاكرات مرا از من بگيري.»

و به خاطرش آوردم كه به كسينجر چه گفتم، حرف‌هايم را در مقاله‌اي در روزنامه الاهرام در همان وقت منتشر كردم:

- دكتر كسينجر: تو استاد علوم سياسي هستي، و درست نيست كه من دور تا بپيچم و با تو قايم موشك بازي كنم (Hide & seek) براي همين به صراحت با تو صحبت مي‌كنم: اگر مصر بخواهد به تنهايي به دنبال حل قضايايش باشد به شما احتياج پيدا خواهد كرد ولي اگر مصر در قلب امت عربي باشد اين شما هستيد كه به آن احتياج پيدا خواهيد كرد. بنابر اين اجازه بدهيد كه از همان اول توافق كنيم كه به اهتمامات مصر صرف نظر از هويت آن – عربي بودن آن – بپردازيم، مصر مي‌خواهد روابط خوبي با شما داشته باشد، اما لازم است كه شما ارزش خودتان را حفظ كنيد، شما هم نياز به روابط حسنه با مصر داريد.»

حقيقت اين است كه من از قصد حرف‌هايم با كسينجر را به مبارك گفتم، مي‌خواستم كه نظرم را بفهمد، بدون اين كه به طور مستقيم احساس كند كه مي‌خواهم براي او موعظه كنم.

مبارك رشته كلامم را گسست و گفت:

- «همين است كه براي ما مشكلات ايجاد كرده است، حقيقتش اين است كه من با تو اختلاف نظر دارم و با پرزيدنت سادات موافقم، مشكل ما اين است كه ما نه فقط مشكلات مصر بلكه مشكلات ديگران را هم به دوش گرفته‌ايم، بايد به مشكلات مصر محدود شويم و به فكر راه‌هاي عملي براي حل آن باشيم.»

گفتم: «فكر نمي‌كنم كه چنين راه حلي با عزلت گرفتن از جهان عرب حاصل شود، حل مشكلات مصر به تنهايي نه در عالم خيال و نه در عالم عمل ممكن نيست!!»

پرزيدنت مبارك دوباره به امريكا بازگشت و درباره آن گفت:

- «فراموش نكن كه هيچ كس نمي‌تواند در برابر اسرائيل به ما كمك كند جز امريكا، اعراب ما را در سال 1967 مورد شماتت قرار دادند، در حالي كه همان‌ها بودند كه ما را در آن جنگ گرفتار كردند.»

و افزود:

- «من «اسد» (منظورش حافظ اسد بود) را از زماني كه خلبان بودم، مي‌شناسم، خودش به من گفت كه «حزب بعث» از عمد مي‌خواست كه عبدالناصر را در جنگ 1967 گرفتار كند.»

و فورا به روابطش با حافظ اسد پرداخت و گفت:

- «من با او بودم زماني كه به عينه اين‌جا و آن‌جا مي‌خواست كه عبدالناصر را گرفتار كند، پس از آن خواستم كه برخي ظرفيت‌هاي تصميم سياسي را در سال 1967 برايش توضيح دهم، فارغ از مداخلات خارجي، تصميم مصر باعث شد تا مرتكب اشتباهي غير قابل جبران شود، خطرناك‌ترين آن تصميم شبانه به عقب‌نشيني از سينا در 7 ژوئن 1967 بود.»

از اين‌جا صحبت به اتفاقاتي كه در سال 1967 رخ داد، كشيده شد، گفت كه چگونه "موشك‌هاي متمركز" به فرودگاه «بني سويف» فرود آمدند، و گفت كه تحقيقاتي كه باعث آن جنگ شد را خوانده است، چرا كه پرزيدنت سادات خودش او را به عنوان رئيس كميسيون بازنويسي تاريخ وقتي كه معاون او بود، منصوب كرد، و آنها توانسند كه در آن كميته بيش از دو ميليون سند جمع كنند، و برخي از آنها را خودشان يافتند، ولي تنگي وقت اين امكان را نداد كه بيشتر آنها را بخواند.

افزود: «به رغم همه اينها بر اين اعتقاد است كه روابط با امريكا از اوجب واجبات است، به خصوص در ارتباط با اسرائيل.»

سپس در حالي كه سرش را تكان مي‌داد، گفت: «بعضي از مردم مي‌خواهند كه روابط كاملي با اسرائيل برقرار شود، و اين را هم همين الآن مي‌خواهند، ولي بايد منتظر بمانند، من منتظرم كه به سرعت برق و باد ماه آوريل فرا برسد و همشان از همه سرزمين‌هاي مصر خارج شوند.»

همچنين افزود: «آيا مردم خيال مي‌كنند كه تعامل با اسرائيل باعث سعادت من است؟ تفاوت بسياري ميان اعتراف به قدرت اسرائيل و علاقه به آن وجود دارد.»!!

سپس خواست كه به من بفهماند:

- «محمد بيگ» به جان تو قسم كه آنها هر بار مرا مي‌بينند مي‌خواهند كه مرا مسموم كنند، خودم را از آنها گم مي‌كنم، در حالي كه وقت خوابم مي‌گذرد و شب‌ها را با فحش به آنها به صبح مي‌رسانم.»

گفتم: «تو را درك مي‌كنم اما از خوش شانسيم براي من هيچ اضطراري وجود ندارد كه بخواهم آنها را ببينم، و براي همين از اساس هيچ كدام از آنها را نمي‌بينم.»

به سرعت گفت: «خوب اگر تو خودت مسئول بودي، چگونه مي‌خواستي اين كار را انجام دهي؟»

گفتم: «اما خدا را شكر من مسئول نيستم.»


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۵:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران