مصر

بي ترديد يك شنبه ۲۴ جون ۲۰۱۲
، يك روز تاريخي براي مردم مصر كه احتمالا همواره در خاطره‌ها ي مصريان باقي خواهد ماند.چرا كه در اين روز براي اولين بار درتاريخ مصر ، رياست مصر ، براي اولين بار از طريق انتخاباتي نسبتاً آزاد به فردي غير نظامي و خارج از هيئت حاكمه سپرده شد.

آفتاب: سرويس بين الملل- انتخاب محمد مرسي پيامد جنبشي اعتراضي ، جواناني است كه برعليه ديكتاتوري دير پاي نظاميان در مصر به خاستند و مبارك را مجبور به كناره گيري و ارتش را وادار كردند براي انتقال وجابجائي قدرت در مصر تغيير رويه داده و حداقل در ظاهر پذيراي قواعد انتقال قدرت از طريق صندوق راي و پيگيري مطامعومنافع خويش با استفاده از شيوه هاي دموكراتيك وغيركودتائي باشد.

همانگونه كه اشاره شد ، محمد مرسي و جنبش اخوان به عنوان پيروز ، انتخابات مجلس منحله و رئيس جمهوري ، افكار و آمال هاي نسل جديد و جوانان گرد آمده در ميادين قاهره وشهر هاي بزرگ مصر را نمايندگي نكردهوپايگاه اصلي آن ها بخش هاي سنتي و محافظه كارتر جامعه مي باشد. در سمت مقابل سرتيپ احمد شفيق رقيب وي درمرحله دوم نيز، كانديداي ارتش بوده و نظم موجود را نمايندگي مي كرده است.

به گزارش آفتاب،نگاهي به اوضاع مصرنشان مي دهداين كشور در سال هاي پايان حكومت حسني مبارك با بحراني به نام بحران جانشيني مواجه شد. مبارك وخانوادهاش در براي موروثي كردن رياست جمهوري برنامه ريزي و تلاش مي كردند . ارتش به عنوان نهاد اصلي حاكم و نظام بر آمده از كودتا بر جايگزيني به شيوه سادات ومبارك يعني جانشيني يكي از سران ستاد ارتش ، تاكيد داشت. درنتيجه رقابت ومبارزه اي پنهاني در راس هرم قدرت براي حل مسئله فرد جايگزين مبارك درگرفته بود. مسئله جايگزيني وانتقال قدرت در مصر تنها مسئله اي حياتي براي مصري ها نبود ، بلكه به دليل اهميت فوق العاده مصر در مسائل امنيتي و روند تحولات وبحران هاي خاورميانه از جمله مسئله صلح خاورميانه وامنيت اسرائيل ، سياست ومنافع خاورميانه اي آمريكا ، يك مسئله كليدي براي آمريكا ، اسرائيل ، جهان غرب ، جهان عرب و خصوصا حكومت هاي محافظه كاري مانند عربستان بوده ومي باشد.

از اين رو از سال ها قبل آمريكا ئي ها مترصد حل وفصل اين معضل به گونه اي بودند كه ضمن حفظ منافع و امنيت ملي آمريكا ، از نظر ظاهر وشيوه نيز قابل دفاع و افكار عمومي پسند باشد. مصر دوران مبارك از جمله رژيم هاي باقي مانده متحد غرب در دوران جنگ سرد بود كه آمادگي كمي از خود براي مطابقت يافتن با شرايط جديد و روند جهاني شدن نشان مي داد. منابع و مكتوبات محافل سياسي آمريكائي حاكي از آن است كه حداقل از سال هاي مياني دهه نود ، بخش بزرگي از محتواي گفتگويهاي ديپلماتيك مقامات آمريكائي با مسئولين مصري به امر اصلاحات و تلطيف رابطه حكومت با مردم اختصاص داده شده بود. اما همواره حكومت مصر با بهره گيري از نگراني هاي فزاينده آمريكائي ها نسبت به روي كار آمدن افراطي ها و هوداراناسلام سياسي ، از پذيرش اين خواسته ها طفره مي رفته است.

حوادثي مانند پيروزي حماس در فلسطين در پي انتخابات آزاد و نقش يافتن حزب الله لبنان در ساختار سياسي وامنيتي آن كشور ، حادثه تروريستي يازده سپتامبر و مخالفت فزاينده رهبران عربستان با طرح هاي بسط وپيشبرد دموكراسي در خاورميانه همگي ياريگر مبارك و ارتش مصر براي مجاب ساختن آمريكائيان براي حفظ ساختار و وضع موجود در مصر بود. با اين حال طولاني شدن و احتمالا بيماري روبه وخامت آقاي مبارك دائما بر نگراني هاي آمريكائي دامن مي زده و آنان همواره مترصد اوضاع وتحولات مصر كرده بود ، اما ظاهرا راهي براي عبور با ريسك كمتر از اين معضل نمي يافتند.

اوباما در بدو كار خويش به مصر سفر كرده و سعي كرد موضوع بسط دموكراسي و حقوق بشر مستقيما وارد محافل فكري جوانان و روشنفكران نزديك به حكومت مصر نمايد. اما تنها كساني كه اين پيام را نگرفتند به احتمال زياد حسني مبارك ، خانواده و اطرافيانش بودند. چرا كه در آخرين انتخابات پارلماني مصر در زمان حسني مبارك در ماه هاي پاياني دوهزاروده ، آنان براي آماده سازي انتقال قدرت به جمال مبارك ، با حذف مخالفان ، پارلماني كاملا يك دست را از صندوق ها بيرون آوردند .

اما به نظر مي رسد جامعه سياسي مصر و ازهمه مهمتر ارتش مصر به خوبي پيام زمان فرارسيدن تحول دريافت كرده بودند.با اين حال هيچ كس ، نه حوادث تونس و ميدان تحرير را پيش بيني مي كرده ونه انتظار وقوع چنين حوادثي را به فاصله كوتاهي پس انتخابات نمايشي مجالس مصر داشت. اما وقتي جوانان ۶ آوريل ، ميدان قاهره و ميادين شهر هاي بزرگ مصر به تسخير خويش در آورده و پرچم تغييرات را برافراشتند. همه بازيگران داخلي و خارجي صحنه سياسي مصر سعي كردند جايگاه ، منافع و موقعيت خويش را در جريان روند جديد باز تعريف نمايند. در نتيجه مبارك و خانواده اش از صحنه سياسي مصر حذف گرديدند.اما ساير كشنگران حكومتي و اصلي ترين اين بازيگران يعني ارتش به عنوان حافظ وضع موجود در صحنه باقي ماندند.

درسطح ملي ، ارتش به عنوان حافظ نظم موجود و اخوان المسلمين،اپوزيسيون ديرپاي حكومت و از جمله عمده ترين بازيگران كهنه كار و جوانان نيروي جديد الورود به جامعه سياسي مصر ، سه ضلع مثلث موثربودن كه روند تحولات بعد از مبارك را شكل دادند.

در واقع اخوان المسلمين ، به عنوان جريان سنت گرا و محافظه كار ، بيش از آن كه با نظم ديكتاتوري و اقتدار گرايانه جمال عبدالناصر و جانشينانش مخالف باشد با گرايشات سوسياليستي و غير مذهبي شخص آنان مخالف بود. نگاهي به عملكرد اين تشكيلات گسترده وفرا گير در كشور هاي عربي و اسلامي نشان مي دهد كه اخوان در ساير كشور هايي عربي مانند سودان با حكومت هاي گوناگون كودتائي از جعفر نميري تا عمر بشير همكاري كرده و در اردن ومراكش با نظام پادشاهي هيچگاه وارد درگيري جدي و براندازانهنشد،اما در مصر ، الجزاير ، ليبي و سوريه با حكومت هاي ظاهرا مدرن تر وغير مذهبي اين كشور ها به شدت درگير شد. در مصر نيز اخوان نيز همواره براي ورود به ساختار قدرت تلاش كرده وهيچگاه مبتكر و آغاز كننده يك جنبش اجتماعي و مدني بر عليه حاكم وقت و براي تغيير مناسبات سياسي حاكم نبود. در ادبيات و گفتمان جريان اخوان ، مفاهيم و واژه هائي مانند دموكراسي ، حقوق بشر ، توسعه اقتصادي ، مفاهيمي غير ارزشي تلقي شده و سوقات تمدن غربي ومسيحي دريافت مي شده است.

بازگشت به اسلام وشريعت اسلامي ونصب حاكم خوب مسلمان ، به عنوان يگانه راه حل مشكلات فراروي ملت مصر و امت اسلامي تلقي مي گرديد. اما حوادث ميدان تحرير همه نيرو هاي سياسي مصر ازجمله اخوان را نيز درگير مفاهيميجديد و از بحث شيوه و ساختار حكمراني و آرمان زمامداري خوب نمود .

ارتش مصر پس از نزديك شصت سال حكومت عامرانه و تمام عيار ، در جريان منازعهفيمابين مبارك و مبارزين ميدان تحرير سعي كرد نقشي كنترل كننده و ميانجيگرانه بازي كند. به نظر مي ر سد ارتش در مسئله بحران جانشيني مبارك ، با مبارك وخانوادهاش همراه نبوده و اتفاقات ميدان تحرير فرصتي بود تا با دوري جستن از وي ، سناريو مذكور را براي هميشه منتفي نمايد. اما متعاقباارتش ، استراتژي جديدي را متناسب با شرايط داخلي و خارجي به هدف حفظ نقش و موقعيت خويش به كار گرفت. عليرغم اين كه عمر سليمان يار غار مبارك ، در روز هاي پاياني ، همگان را به احتمال كودتاي نظاميان ، در صورت عدم پذيرش انتقال آرام قدرت ، از طريق انتخابات آتي رياست جمهوري هشدار مي داد، اما درجهتي خلاف ، ارتش وشوراي عالي نظامي تحت رهبري طنطاوي با صبر و حوصله و با استفاده با روش هائي عموما حقوقي - سياسي و حداقل استفاده از زور دوران سقوط مبارك تا انتخابات رياست جمهوري را مديريت كرده و همچنان قدرت عاليه و فصل الخطاب بودن خود را در صحنه سياسي مصر حفظ كردند.

واضح است كه مهمترين دغدغه ارتش و جريانات همپيمانوحامي آن در داخل و خارج ، كنترل و مديريت روند شروع شده در ميدان تحرير و به حداقل رسانيدن آثار آن درمسائلمبتلابه و معادلات سياسي داخلي و خارجي مصر بوده و يا همچنان مي باشد.

تحولات مصر مي توانست به سر منشا سلسله تحولات وسيعي در سطح خاورميانه تبديل گردد كه مسائلي مانند امنيت اسرائيل ،معاهده كمپ ديويد ، روند صلح خاورميانه ،ثبات رژيم هاي سنتي و نفتي خليج فارس ، موقعيت سياسي و نظامي آمريكا در خاورميانه ، امنيت كانال سوئز و شرق مديترانه راتحت تاثير قرار داده ودستخوش بحران هاي پيش بيني نشده نمايد.نكته قابل توجه اين كه ارتش مصر طرف اصلي معاهده صلح كمپ ديويد بوده و كمك هاي نظامي وغير نظامي آمريكا به مصر پيامد اين معاهده و استمرار آن در بخش امنيتي مي باشد. چرا كه باز گشت صحراي سينا به مصر ديگر موضوعي مورد مناقشه براي هيچ يك از طرف هاي ذينفع نيست . نقش لجستيكي ارتش مصر درماموريت هاي خاورميانه اي ارتش آمريكا موضوعي فوق العاده پر اهميت براي سياست ها ومنافع آمريكا درخاورميانه مي باشد. براي اقتصاد ضعيف و ناتوان مصر نيز دريافت كمك هاي حدودا سه ميلياردي آمريكا يك امر حياتي و غير قابل جايگزين به شمار مي رود .

ارتش مصر براي دولت هاي كمابيش آسيب پذير عرب خليج فارس نيز به عنوان ذخيره و پشتوانه حياتي محسوب مي گردد. لذا اهميت ،موقعيت وحوزه هاي ماموريت ارتش مصر از سطح ملي فراتر رفته وحداقل نقشي منطقه اي با تاثيرات فراوان بين المللي يافته است. همه اين موارد حاصل اقدام سادات در تغيير جهت سياست خارجي مصر ، كنده شدن از بلوك شرق و اتحاد با غرب و كنار گذاشتن سياست جنگي با اسرائيل و برقراري صلح با آن تلقي مي گردد.درواقع همانگونه كه مبارك ميراث خوار چرخش سياسي سادات بود ، همه حكومت هاي بعدي چاره ايجزپيروي از آن سياست و بهره مندي از اين ميراث نخواهند داشت. براي حكومتگران بعدي مصر چشم پوشي از اين منافع اگر غير ممكن نباشد حداقل بسيار پر هزينه خواهد بود.

از اين رو ارتش مصر ، با توجه به قضاياي فوق ، ماموريت اصلي خويش را مديريت بحران و روند اوضاع دوران پس از مبارك و روند جايگزيني قدرت از وي به رئيس جمهور جديد تعريف نمود . در اين راستا سعي كرد بدون اين كه تلاشي براي حذف نيروهاي سياسي وبازيگران گوناگون از خود صورت دهد با ميدان دادن به همه آن ها از راست افراطي تا چپ افراطي فضاي سياسي را متنوع ، گسترده ، پيچيده ، غير قطبيوغير قابل پيش بيني ولي قابل مديريت نمايد. اين سياست باعث شد كه چالش اصلي بحران تقسيم قدرت و ناكارآمدي جامعه مصر كه ناشي از سلطه ارتش و حاصل كودتاي آنان توسط ژنرال نجيب و سرهنگ جمال عبدالناصر بود درحاشيه قرار گرفته و عليرغم تلاش جوانان ۶ آوريل براي عمده كردن آن موضوعي حاشيه اي وتقربيا پذيرفته تلقي گردد. بازي جديد ارتش از طريق نزديك شدن با دشمن ديرينه خويش يعني اخوان آغاز گرديد. اخوان فرصت طلبانه وارد جريانات ميدان تحرير شده وبا استفاده از موقعيت مذهبي ، اجتماعي و تشكيلاتي خوي سعي مي نمود كه رهبري آن را به عهده گيرد .

اما ادبيات وخواسته هاي مطروحه در ميدان ، با ادبيات و شعار هاي گذشته اخوان هم خواني چنداني نداشت. رهبران سالخورده و سنت گراي اخوان ، قادر نبودند با گفتمان جوانان عصر تكنولوژي ارتباطات ومتاثر از روند جهاني شدن ارتباط مفيد و موثري برقرارنمايند. اما گفتمان آنان در جامعه توسعه نايافته ، سنتي و كمابيش روستائي مصر همچنان مخاطبان كثيري داشته و دارد.

محروميت بيش از ۵۰% مردم مصر از نعمت سواد ،قرار داشتن بيش از۲۰% جمعيت در زير خط فقر ، روستا نشين بودن بيش از ۵۰% جمعيت ، همگي موانعي بودند كه امكان ايجاد بين گفتمان جوانان را با اكثريت جمعيت مصر را از بين برده است . اما همه اين فرصتي نيكو و امكاني مهيا براي تشكيلات دير پاي اخوان بود. از اين رو ورود جريانات محافظه كاراخوانوسلفي به جريان انتخابات مجلس راه كارمناسبي براي كند كردن روند ناشي از ميدان تحرير و حاشيه رانده شدن گفتمان بسط دموكراسي و جايگريني ساختاري دموكراتيك به جاي ساختار اقتدارگراي تحت سلطه ارتش يافته شد ، كه نه تنها مورد انتقاد حاميان داخلي و خارجي ارتش در آن هنگام قرار نگرفت بلكه مورد تشويق نيز قرار گرفت.

واضح بود كه ورود اخوان و نيروهاي محافظه كار به مجلس تشكيل شده بر طبق قانون اساسي ، واجد اثرات كمي در تصميم گيري هاي سياسي بود زيرا قانون اساسي جاري ، نقش اصلي را به رئيس جمهور واگذار كرده بود. پيش اندازي برگزاري انتخابات مجلس بدون تدوين قانون اساسي جديد و قبل از برگزاري انتخابات براي تعيين رياست جمهوري جديد ، اين فرصت را فراهم كرد كه پايگاه و موقعيت اجتماعي همه نيرو هاي سياسي حاضر در صحنه و توان تاثير گذاري آنان به خوبي مورد ارزيابي قرار گيرد. بدون اين كه تحولي درساختار حقوقي و تقسيم قدرت پديد آمده باشد.

توافق اخوان وارتش ، برانگيزاننده نگراني هاي فراواني در جامعه مصر بود ، كه بيش ان كه فشار آن متوجه ارتش باشد ، اخوان را ناچار ساخت كه اعلام نمايد كه قصد دارد حضور خويش را در ساختار قدرت صرفا به مجلس محدود نمايد. بازي چند گانه ارتش ، باعث شد بخشي از فشار سياسي واجتماعي براي تغييرات و انجام مطالبات اقشار مختلف مردم را متوجه اخوان و جريانات اسلام گرائي كند كه ظاهرا نه آمادگي ونه برنامه اي براي حل معضلات بنيادين كشور داشتند.

ناكامي مجلس در تعيين دولت و اثرگذاري بر روند اجرائي ، تشكيلات اخوان را دچار بحران نمود ، اخوان انتظار داشت از طريق مجلس وارد جريان تدوين قانون اساسي جديد شده و از اين طريق خواسته ها ونقش خويش را نهادينه نمايد. اما نتوانست در برابر اعتراضات نيروهاي سياسي و اجتماعي باز مانده از حضور در مجلس و حمايت ارتش از آن ها تاب آورده و عملا احساس كرد كه آرزو هاي و برنامه هايش نقش بر آب شده است. لذا همگان وازجمله اخوان دريافتند كه انتخابات رياست جمهوري ، نقطه اصلي و تعيين كننده روند جايگزيني و باز تقسيم قدرت درمصر است. اخوان خواسته ويا ناخواسته در درون خود دچار تشتت پيرامون نقش وحضورش در انتخابات رياست جمهوري شد.

خروج ابوالفتوح براي حضور در انتخابات و سپس مرسي از حزب تازه تاسيس زير مجموعه تشكيلات اخوان ، نهايتا اعلام كانديداي اختصاصي از سوي اخوان در ظاهر نشان از تشتت آرا و اختلاف در درون اخوان مي دهد. اما اين گمانه نيز وجود دارد كه اخوان همانند ارتش نمي خواسته به هيچ وجه فرصت حضور خويش با مفروض گرفتن احتمالات مختلف پيش رواز جمله گزينه احتمال حذف كانديداي رسمي خويش از دست بدهد. ارتش نيز در سمت مقابل بازي وتاكتيك هاي مشابهي را پيش گرفت. تشويق به تعدد كانديدا ها امكان تجميع آرا و دوقطبي شدن را در صحنه آنتخابات از بين مي برد .

ارتش نيزنمي خواست كانديداي مورد حمايتش در مرحله اول مستقيما دربرابرهيچ يك از كانديدا هاي رقيب ديگر قرار گيرد تا بدين ترتيب موضوع انتخاب بين نظام قديم وجديد را كمرنگ و يا منتفي نمايد. به نظر مي رسد اخوان نيز استراتژي مشابهي داشت نمي خواست حداقل درمرحله اول در برابر نيروهاي دموكرات و جوانان قرار گيرد. تعدد كانديدا ها و نيروها سياسي در انتخابات منفعت ديگري نيز براي ارتش داشت و آن بالابردن سطح انتظارات و توقعات در بين جامعه ازفرد پيروز انتخابات بود . رئيسي كه تحولات بعدي نشان داد كه برخلاف سنت دوران مبارك فاقد ابزار و امكانات لازم براي پيش برد برنامه ها و شعار هايش مي باشد.

رفتن كانديداي مورد حمايت نظاميان به همراه كانديداي مورد حمايت اخوان به مرحله دوم ، نشان داد كه درهر حال ارتش يكي از بازيگران اصلي در ادامه روند تحولات بوده و از سوي ديگر تحول مهمي در شيوه حكمراني و ساختار اداري كشور رخ نخواهد داد بلكه انتخاب كنندگان در برابر انتخاب حفظ وضع موجود در سياست خارجي و يا احتمال ورود به دوران انزوا و قطع كمك ها وارتباطات خارجي قرار دارند. پيداست كه ارتش دريافته بود كه همانگونه كه امكان به دست گرفتن قدرت از طريق كودتا ناممكن است ، به دست گرفتن همه اركان قدرت نيز بسيار پر هزينه خواهد بود. اما ارتش مي خواست كه ضمن دراختيار داشتن قدرت فائقه و داوري ، همچنان طرف اصلي مناسبات خارجي مصر باشد.

لذا كم هزينه ترين رئيس جمهور براي ارتش يك رئيس جمهور اخواني مي توانست باشد كه هم در سياست داخلي و هم در سياست خارجي حالت تدافعي و انفعالي داشته و براي ارتباطاتش با غرب متكي به ارتش باشد. روي كار آمدن يك رئيس جمهور نوگرا و يا غرب گرا مي توانست موقعيت كليدي ارتش را در اين ارتباط تضعيف نمايد. اما يك رئيس جمهور اسلام گرا در كنار يك پارلمان داراي اكثريت اسلام گرا نيز مي توانست به ي تهديدي براي نقشفائقه ارتش تبديل شود .

انحلال پارلمان فعلا اين تهديد را به تاخير انداخته و انتخابات جديد بدون توافق با ارتش عملا غير ممكن بوده ومي تواند در زماني برگزار شود كه حاصل آن تشكيل مجلس مخالف رئيس جمهور باشد.

نهايتا مي توان اين گونه جمع بندي نمود كه :

ارتش فعلا موفق شده است كه روند تحولات را مديريت نموده و انتقال قدرت را محدود به انتخاب به شخص رئيس جمهور از يك طريق يك انتخابات آزاد ولي كاملا مهندسي شده نمايد.

محمد مرسي اگرچه پيروز انتخابات شده است ، اما براي ادامه كارش بايستي با گذشته خودش خداحافظي نمايد. تا بتواند در هنگامه نيروهاي متضاد داخلي و خارجي امكان تنفس داشته باشد. او براي اين كه نقشي مستقل بازي كند و كاملا در اختيار ارتش قرار نگيرد ناچار است دولتي ائتلافي با حضور نيروهاي رنگارنگ حاضر در مبارزات انتخاباتي تشكيل دهد.اين كه يك اخواني چگونه قادر است از اين تجربه موفق بيرون دهد حداقل در مصر بي سابقه وغير قابل پيش بين است.

به نظر مي رسد رفتار محافظه كارانه وفرصت طلبانه اخوان اين جريان را وارد بازي كمابيش ناخواسته و تحت كنترل ديگران نموده است.اگر چه اخوان تشكيلات با تجربه اي است كه نشان داده كه قادر است در شرايط مختلف موجوديت و توان تشكيلاتي خويش را حفظ نمايد، اما اين بار اخوان مصر در معرض تجربه جديدي قرار گرفته كه از هر حيث با تجربيات پيشين متفاوت است. ادبيات سياسي و مطالبات جامعه مصري به سرعت در حال تغيير است. چالش جهاني شدن جامعه مصري همه عناصر و عرصه هاي آن را تحت تاثير خويش قرار داده است .مقتضيات والزامات ورود ومشاركت در روند جهاني شدن نيازمند بازنگري و نوسازي اهداف ، رويكرد ها و گفتمان حكومتگرانونيروهاي سياسي مي باشد. تا وقتي اخوان وارد راس قدرت نشده بود مي توانست خود را كمابيش از معرض طوفان تغييرات ناشي از روند جهاني شدن و انقلاب تكنولوژي دور نگهدارد.

اما حضور در رياست كشوري مانند مصر اين امكان را به شدت كاهش خواهد داد. براي يك جريان سنتي مانند اخوان المسلمين آشتي دادن سنت و جهان پيش رو احتمالا كاري سهل وآسان نخواهد بود چرا كه پايگاه اجتماعي اخوان درميان جامعه روستائي ، مذهبي و سنتي مصر قرار دارد. به نظر نمي رسد مصر آينده با ايده هاي خلافت اسلامي ويا باز گشت به دوران طلائي اسلامي تناسبي داشته باشد. بر عكس گفتمان جديد سياسي در مصر توسط نيروهائينوگرائي پيش برده خواهد شد كه درجريانتجمعات ميدان تحرير شكل گرفته ، سازمان دهي شده و در سطح فضاي مجازي در حال تبادل نظر ومبادله افكار وديدگاه ها هستند. گستره حضور آنان در فضاي مجازي تنها به محدوده جغرافيائي مصر جهان عرب و زبان عربي محدود نشده و گستره اي جهاني دارد.

مرسي رياست دولتي را پذيرفته است كه دولتي شكست خورده و ناكارآمد شناخته مي شود. بحران بنيادين جامعه مصري توسعه نايافتگي ، خصوصا اقتصادي مي باشد. مصر فاقد منابع ودرآمد مهمي در داخل كشور بوده و در آمد هاي ارزي نيز آن عموما متكي به توريسم ، كارگران مصري در خارج ، كانال سوئز ،صدورپنبه و همين طور صادرات نسبتا اندك نفت و گاز، كمك هاي خارجي خصوصا كمك هاي آمريكائي و يا كمك هاي سرمايه اي كشور هاي ثروتمند عرب خليج فارس مي باشد. كسري بالاي تراز مبادلات خارجي ، كسري فراوان بودجه ، بدهي هاي بسيار بالاي داخلي و خارجي ، فساد اداري ، فقر ، بيسوادي بالا حاصل و آورده حكومت شصت ساله نظاميان مصري وميراث ديگري است كه اقاي مرسي از مبارك به ارث مي برد.

به عنوان مثال مصروارد كننده بيش از ۷ ميليون تن گندم بوده و از جمله بزرگترين وارد كنندگان گندم در جهان مي باشد.بدهي هاي عمومي دولت ۸۷% توليد ناخالص داخلي بوده و رتبه مصريان در شاخص در آمد سرانه ۱۷۹ام در بين كشور هاي جهان مي باشد. مصر بيش از هر چيز براي جبران ناكامي ها وكاستي هاي خويش به رشد اقتصادي بسيار بالا نيازمند است . رشد اقتصادي نيازمند منابع مالي و انساني و تكنولوژي سطح بالا مي باشد. انتظار تحصيل اين نيازمندي هاي در درون مصر انتظاري بيهوده است . سوال اين است كه دولت مرسي براي دستيابي به منابع مالي مورد نياز براي توسعه اقتصادي و پاسخ گوئي به نياز هاي فوري وحياتي جامعه متلاطم مصر دست خويش را به كدام سمت دراز خواهد كرد؟ آيا اقاي مرسي انتخابي ديگري غيراز سياست هاي مورد حمايت ارتش و به عبارتي سياست خارجي دوران مبارك خواهد داشت يا خير؟

او اين شانس را دارد كه با فساد مفرط دوران مبارك مبارزه كرده ، با اين كار اعتماد داخلي و خارجي افزايش داده و با تكيه به حمايت گسترده تر جامعه مصري بهره بيشتري ازكمك هاي خارجي ( غربي و عربي ) براي مردم مصر به ارمغان آورد. از جمله عوامل اصلي گسترش فساد و توسعه نايافتگي حضور ومداخله ارتش مصر در سياست و اقتصاد مي باشد. آيا دولت قادر است ارتش را به پادگان ها باز گردانده وقدرت را تمام و كمال به غير نظاميان بسپارد؟

صلح بااسرائيل و گسترش روابط با اروپا وآمريكا ، حمايت رهبران عربستان سعودي شرط لازمي براي توفيق در اين راه خواهد بود. آيا اخوان و اقاي مرسي آمادگي و ظرفيت پيروي از اين سياست خارجي دارند يا خير؟ آخواني هاي اسلامگرا چگونه معضل رابطه با دشمن صهيونيستيونشستندركنار يهوديان اشغالگر را حل وفصل خواهند كرد. ايااقاي مرسي سفير اسرائيل به حضور خواهد پذيرفت و سفير بعدي اسرائيل استوار نامه خويش به او تحويل خواهد يا شخص ديگري ؟

بايستي باز هم منتظر ماند ، اوضاع همچنان آبستن تحولات جديد وغير قابل انتظار است؟


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران