استاد دانشگاه تهران با اشاره به نقش ارتش در آينده مصر گفت: باوجود كنار آمدن ارتش با روي كارآمدن المرسي، اين نهاد نظامي...
دكتر احمد موثقي، عضو هيات علمي دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار «خبرگزاري دانشجو»، به بررسي تحولات اخير مصر با توجه به فضاي حاكم بر اين كشور و پيروزي جنبش اخوان المسلمين و تاثيرپذيري اين جريان از حوادث ناشي از جهاني شدن گفت: اساساً تاسيس حزب آزادي و عدالت نوعي الگوبرداري از مدل تركيه است، زيرا براساس انديشههاي اخوان المسلمين اجازه انشعاب و تاسيس حزب داده نميشود، اما اكنون اين شرايط توسط اين جريان ايجاد شده است.
وي با تشريح وضعيت مصر در سالهاي اخير گفت: مصر در اين سالها شاهد رشد اقتصادي ولو به شكل كم بوده است، رشدي كه نميتوان آن را توسعه ناميد، از زمان روي كارآمدن ناصر در مصر فضاي سركوب و نبود توسعه سياسي توام با دخالت ارتش در حوزه سياست و همچنين سياست خارجي ضد اسرائيلي بوديم.
موثقي گفت: با روي كارآمدن سادات نيز كه روابط مصر با اسرائيل دچار دگرگوني ميشود اما در بعد سياستهاي اقتصادي اين كشور بايستي گفت: اقتصاد مصر ابتدا بر مبناي سوسياليسم بوده كه توام با فساد و شبكههاي حامي پيرو كه در آن افراد و گروههاي خاصي منفعت اصلي را صاحب ميشدند و با چرخش به سمت اقتصاد خصوصي و بازار هم زمان با روي كارآمدن سادات كه با كمكهاي غرب همراه بوده است.
اين استاد دانشگاه تهران افزود: شاهديم كه همچنان عوامل رژيم و ارتش بيشترين مزايا را بهره برداري مي كنند به گونهاي كه چهل درصد اقتصاد مصر متعلق به ارتش ميباشد و دستگاههاي بزرگ امنيتي بدون نظارت در درون جامه و اقتصاد به فعاليت ميپرداختند.
موثقي پيامد چنين سياستي را منجر به افزايش فقر و فساد و افزايش شكاف طبقاتي در طي سالهاي دهههاي گذشته در جامعه مصر دانست.
وي در ادامه به بررسي روند شكلگيري قيام مردمي در مصر پرداخت و گفت: جلودار اين تحولات جوانان بودند كه فارغ از تعلقات فرقهاي خواستار ايجاد اصلاحاتي عميق در سطح جامعه بودند و اكنون با گذشت يك سال و اندي از قيام مردم مصر شاهد وجود اختلاف نظر ميان جوانان انقلابي و جريانها و گروههاي هستيم كه منافع حزبي و گروهي خويش را پيگيري مينمايند.
به گفته وي جوانان خواستار حكومتي دموكراتيك بر مبناي حقوق بشر بودند و ساير جريانها در اين مسير از جوانها عقب بودند.
استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: اكنون فضاي مصر شاهد يك جنگ فرسايشي است كه در آن ارتش حاضر به عقب نشيني نيست از سويي نخبگان و جريانهاي سكولار فاقد نمايندگي كلان هستند و از طرف ديگر خطر به هم ريختن نظم امنيتي موجود در منطقه وجود دارد. به واقع فضاي داخلي مصر را ميتوان چند قطبي ناميد كه وجود اين فضا منجر به آسيب ديدن اقتصاد اين كشور و كاهش ذخائر ملي، افزايش بيكاري، آسيب ديدن صنعت توريسم، افزايش ناامني شده است تا جايي كه مردم در تهيه معيشت معمولي خويش نيز دچار مشكل شدهاند.
به گفته وي وجود اين فضا باعث افزايش گرايش مردم به داشتن حكومتي اقتدارگرا منجر شده است كه كسب آراي زيادي از مردم از جانب احمد شفيق خود دليلي بر اين مدعا است.
موثقي با اشاره به دولت آتي مصر و نقش اقتصاد در آن افزود: به طور كلي جريان اخوان المسلمين، گروههاي اسلام گرا و سلفي در مصر در حوزه اقتصاد برنامه خاصي براي هدايت كشور ندارند، از اين رو آنها پذيراي سياستهاي اقتصاد بازار و ليبرال خواهند بود و رويكرد آنها مبتني بر افزايش فعاليت بخش خصوصي و همكاري با نهادهاي اقتصادي در سطح جهان مانند صندوق بينالمللي و بانك جهاني خواهد بود.
وي سپس به آينده سياسي مصر اشاره كرد و گفت: جريان اخوان المسلمين آنچنان هم كه برخي رسانهها ميگويند در مواضع خويش راديكال نيست و پس از كسب قدرت و آشنايي با واقعيتهاي موجود ناتواني آنها بيشتر هويدا ميشود.
موثقي به نقش ارتش در آينده مصر اشاره كرد و گفت: علي رغم كنار آمدن ارتش با روي كارآمدن المرسي بايستي ذكر كند، ارتش با ايجاد محدوديتهاي مختلف از طريق وضع قوانين به مانند انحلال پارلمان يا كاهش اختيارات وي تلاش ميكند قدرت جريان اسلامگراي حاكم را كنترل نمايد.
از سوي با ادامه برخي بيثباتيها در مصر، ارتش محمد المرسي و جريان اخوان المسلمين را به عنوان مسبب آن و ناتواني در اداره امور كشور خواهد كرد.
به گفتهاي موثقي حتي اين احتمال وجود دارد كه ارتش با تدوين قانون اساسي جديد ظرف ماههاي آيند و اعلام وجود نظم جديد منجر به بركناري رئيس جمهور مصر گردند.
استاد دانشگاه تهران در ادامه به بررسي روابط مصر و اسرائيل پرداخت و گفت: با روي كارآمدن اخوان المسلمين اين احتمال وجود دارد جهت فروكش كردن برخي اعتراضات و كسب مشروعيت ممكن است به شكلي مختصر در قرارداد صلح اين كشور با اسرائيل در برخي بندها تجديد نظر نمايند. برقراري ارتباط با ايران، حمايت صنفي از حماس از ديگر اقداماتي است كه جريان حاكم در مصر احتمالاً در پيش رو خواهد گرفت.
موثقي الگوي اصلي را براي سرمداران اخوانالمسلمين مدل تركيه دانست و گفت: آنها در حكومت خويش حتما توجه ويژهاي را به داشتن ارتباطي تنگاتن باكشورهاي عربي حوزه خليجفارس خواهند داشت. اگر چه برخي تلاش دارند اين گونه وانمود كنند كه جريان اخوان با كشورهايي نظير سعودي و قطر دچار مشكل خواهد شد، اما نگاهي به تاريخچه اين جريان نشان ميهدد كه پس از درگيري آنها با جمالعبدالناصر از مصر خارج شده و جذب رژيمهاي عربي خليجفارس شدند از اين رو داراي پيوندهايي با رژيمهاي عربي خليجفارس هستند كه ميتوانند به ايجاد نظم و ترتيب امنيتي و منطقهاي ميان آنها منجر شود كه حتي ممكن است به تثبيت و تقويت رابطه با آمريكا، غرب و اسرائيل منجر شود.
موثقي وابستگي اقتصادي مصر به جهان عرب و آمريكا را از دلايلي برشمرد كه منجر به تعديل مواضع جريان اخوان خواهد شد و با ورود اسلامگرايان در چنين مرحلهاي سرعت مشروعيت سياسي آنها نزد افكار عمومي كاهش خواهد يافت.
وي با تشريح چنين وضعيتي گفت: با اين شرايط سرخوردگي نزد جوانان، گروههاي ليبرال، روشنفكران طي سالهاي آتي در مصر ايجاد خواهد شد.
موثقي عنوان داشت: اخوان المسلمين در شرايط بدي مسئوليتها را در دست گرفتهاند، آنها ناچارند يا تحت لواي شوراي نظامي باشند يا مواضعي راديكال مبتني بر اسلامگرايي را در سطح داخلي و منطقهاي پيگيري نمايند. كه در اين حالت نيز اقتصاد، توليد و صنعت توريسم اين كشور بيش از پيش آسيب خواهد ديد كه معيشت مردم را تحت تاثير قرار ميدهد و به جايگاه اين جريان سطح افكار عمومي خدشه وارد ميكند.
بهره برداري شبكههاي افراطي از فضاي جهاني شدن
دكتر موثقي در ادامه بحث جهاني شدن و تحولات منطقه در پاسخ به سوالي درباره بهرهبرداري شبكههاي افراطي نظير القاعده از فضاي جهاني شدن و استفاده آنها از شبكههاي مجازي جهت ترويج افكارشان گفت: اصولا گروههاي افراطي نظير القاعده با بهرهبرداري از فضاي موجود در برخي كشورها نظير مصر كه در آن بيثباتي،آشفتگي، فقدان عقلانيت، تدبير و مديريت تغييرات موج ميزند استفاده كرده و اقدام به سربازگيري ميكند.
به گفته استاد دانشگاه تهران با بيثباتي بيشتر در مصر و از آنجايي كه رهبر القاعده نيز مصري ميباشد، دامنه فعاليت القاعده در اين كشور افزايش پيدا خواهد كرد.
وي گفت: چنين فضايي نيز در ساير كشورها نظير ليبي، يمن و سوريه نيز قابل مشاهده است كه به دليل فقدان ثبات، وجود گروههاي فرقهاي مختلف و نبود مديريت تغييرات شاه رشد جريانهاي سلفي هستيم.
كه پيامدهاي روي كارآمدن چنين جريانهايي معطوف به اين كشورها نخواهد ماند و دامن بسياري از كشورهاي منطقه و جهان و نهادهاي بين المللي را خواهد گرفت كه نمونهاي پاكستان مثال خوبي در اين زمينه است.
وي با برشمردن فعاليتهاي القاعده در سوريه گفت: با فعاليت دو چندان اين دو گروه كه ناشي از آشفتگي سوريه است، در صورت پياده نمودن طرح مشابه آنچه در ليبي رخ داده توسط ناتو، هزينه اين سازمان را به شدت افزايش خواهد داد و اين كشور رانيز به عقب خواهد انداخت.
تفاوت دموكراسي در چين و خاورميانه
دكتر موثقي در پاسخ به سئوالي در رابطه با آينده توسعه سياسي در كشور چين با توجه به رشد اقتصادي بالاي آن و طبعاً افزايشهاي خواستههاي طبقهاي متوسط در عرصه سياسي و مدني گفت: جهان فعلي امروزه به سمت دموكراتيزه شدن پيش ميرود و اصولاً دموكراسي گريز ناپذير است، از اين رو در كشوري به مانند چين كه در آن طبقه متوسط نقش به سزايي را ايفا ميكند و روز به روز فعاليت آن افزايش مييابد.
وي گفت: چين به تدريج به سمت مطالبات دموكراتيك حركت خواهد كرد البته اين تغييرات با مديريت از سوي بالا خواهد بود و در مواردي نيز ممكن است خشونت به كار گرفته شود هر چند دولت چين به دليل پيچيده بودن و حاكم بودن ارزشهاي كنفسيوسي راه سختي را در پيش خواهد داشت.
اين استاد دانشگاه گفت: هر چند در فضاي موجود نيز رگههاي از دموكراسي و برگزاري انتخابات را در چين شاهديم اما به مرور و به شكلي با ثبات به سمت دموكراسي با ثبات تر حركت خواهند نمود.
موثقي سپس به تشريح فضاي ايجاد دموكراسي در خاورميانه و چين پرداخت و گفت: در خاورميانه به دليل ضعيف بودن طبقه متوسط برخلاف چين، فشار براي ايجاد فضايي دموكراتيك از پايين يا بيرون خواهد بود نه بالا كه اين فشار از پايين يا از بيرون به مانند عراق و افغانستان.
وي گفت: در ايجاد دموكراسي از پايين يا بيرون به دليل عدم مشاركت نخبگان ممكن است به شكل كوتاهمدت جلوههايي از دموكراسي شكل بگيرد اما در ميان مدت و بلندمدت معكوس گشته و آثار منفي و بي ثباتي را در پي خواهد داشت كه منجر به اقتدارگرايي ميشود.
وي عراق را نمونهاي در اين رابطه دانست كه اكنون علاوه بر مشكلات داخلي مانند فعاليت سلفيها و اختلافات شيعه و سني شاهد مداخلات خارجي نيز هست كه نهايتاً چنين فضايي به دموكراسي منجر نخواهد شد.
زيرا تغيير ارزشها نيز رخ نداده است و صرفاً بخش كوچكي دموكرات گشته و اكثر نيروهاي اجتماعي دموكراتيك نيستند و لرزشهاي فرهنگي تغييري نكرده است.