انتخابات ليبي روز گذشته در حالي برگزار شد كه چند روز پيش تر در نشست به اصطلاح "دوستان سوريه" در پاريس ائتلاف عربي- غربي ضد سوري با بازيگرداني تركيه اجراي مدل ليبي را براي سوريه پيشنهاد كردند.
مدلي كه كارآمدي آن در خود ليبي هنوز زير سئوال است. تجزيه به بهانه فدراليسم، درگيري هاي طايفه اي و قومي، عدم بلوغ سياسي، عدم شكل گيري نهادهاي سياسي، ضعف نيروهاي نظامي، نبود سرويس امنيتي قابل اتكا و سهم خواهي و رقابت ميان انقلابيون تنها نمونه هايي از چالش هاي ليبي پس از قذافي است.
برخلاف آن چه در تونس و مصر دو كشور همسايه ليبي، تحت عنوان جابجايي صلح آميز قدرت به پشتوانه قيام غير مسلح مردمي، شاهد بوديم؛ انقلاب ، تغيير ساخت قدرت و سرنگوني ديكتاتوري در ليبي با توسل به اراده مردم صورت نگرفت. بلكه مداخله نظامي خارجي و جنگ داخلي باعث سقوط نظام قذافي شد.
جنگ داخلي و نزاع ميان گروه هاي قدرت در يك كشور سابقه اي به قدمت شكل گيري اولين جوامع بشري دارد، با اين حال "مداخله بشر دوستانه" در ليبي به رهبري يك "لات شيك پوش فرانسوي" آن قدر بدعت گونه و خارج از عرف قواعد بين الملل بود كه "حمله پيش گيرانه" "كابوي تگزاسي" به افغانستان.
ميراث به جاي مانده از ديكتاتوري 50 ساله قدافي براي كشورش اين بود كه برخلاف ديگر كشورهايي كه موج بيداري اسلامي را درك كردند، كشمكش قدرت در ميان ساخت هاي سياسي و اجتماعي در ليبي به دليل ضعف جامعه مدني، تسلط فرهنگ طايفه اي و عشيره اي و سطح پايين دانش مردم همواره با درگيري هاي خونين همراه بوده است. به عنوان نمونه مي توان به درگيري ميان قبايل منطقه واحه سبها اشاره كرد كه يك هفته به طول انجاميد و بيش از 147 نفر كشته به همراه داشت و يا در گيري ها در الكفره و ميان دو قبيله التبو و الزاويه كه از جمله خونين ترين در گيري ها در دوران پس از انقلاب ليبي مي باشد.
انتخابات روز گذشته نيز در حالي برگزار شد كه كميته برگزاري انتخابات به صورت رسمي از ناتواني خود براي تامين امنيت حوزه هاي اخذ آرا خبر داد، در شهرهايي چون بني وليد و سرت عملا انتخاباتي صورت نگرفت و مشاركت پايين مردم مشروعيت نظام جديد را زير سئوال برده است.
با توجه به موارد فوق كه پيش از برگزاري نيز به وضوح قابل پيش بيني بود، اين سئوال مطرح مي شود كه برگزاري چنين شوي تبليغاتي در ليبي چه لزومي داشت. رجوع به آراي مردم در حالي كه هيچ ضمانت اجرا براي مصوبات پارلمان وجود ندارد، چه معنايي مي تواند داشته باشد.
واقعيت آن است كه همان قدر كه مداخله نظامي براي سرنگوني قذافي و قتل وي در ليبي تامين كننده منافع كشورهاي غربي بود، تبليغات براي نشان دادن توفق مدل ليبي و گذار به دموكراسي در سايه انتخابات و با تكيه بر آرا مردمي، همسو با طرح هاي ائتلاف غربي عربي ضد سوري مي باشد.
مخالفان سوريه به سركردگي قطر تلاش مي كنند تا با پشتوانه دلارهاي نفتي امير نشينان حاشيه خليج فارس و شبكه خبري الجزيره، العربيه و ... وقايع داخلي ليبي را به گونه اي بازنمايي كنند كه جامعه جهاني حمله نظامي به سوريه و مداخله به سبك ليبي را تنها و بهترين راه برون رفت از بحران دمشق تصور كنند. اقدامي كه "آينده اي روشن" چون امروز ليبي براي فرداي سوريه به همراه خواهد داشت. سفر عبدالحكيم بلحاج به دوحه قبل از حضورش در مرزهاي سوريه با تركيه براي ساماندهي جنگجويان خارجي مخالف سوريه و مداخلات گسترده آل ثاني در مسائل داخلي ليبي كه باعث شد چند روز پيش عبدالرحمان شلقم نماينده ليبي در سازمان ملل طي يك مصاحبه تلويزيوني نسبت به دخالت قطر در امور داخلي كشورش هشدار داده و دوحه را از مداخله جويي در جريان انتخابات ليبي برحذر دارد نمونه هايي از چنين اقداماتي مي باشد.
فارغ از همه اين هياهوي تبليغاتي و رسانه اي واقعيت مدل ليبي يعني:
كشته شدن بيش از50 هزار نفر از جمعيت 6 ميليوني ليبي بر اثر مداخله نظامي و جنگ داخلي در كمتر از 6 ماه
از بين رفتن كامل زير ساخت نظامي اين كشور و جايگزيني آن با سلاح هاي غربي و پرداخت هزينه آن از درآمدهاي نفتي اين كشور
تاراج سرمايه هاي ملي و منابع زيرزميني توسط كمپاني هاي نفتي و تجاري
كاشتن بذر كينه و انتقام در ميان قبايل وفادار و مخالف قذافي
آماده سازي مقدمات تجزيه ليبي و تضعيف آن با استفاده از اختلافات طايفه اي
تقويت القاعده مغرب اسلامي در ليبي به واسطه مشاركت و گسيل جنگجويان القاعده از كشورهاي مختلف به ليبي به بهانه مقابله با قذافي
نا امني گسترده به واسطه توزيع سلاح در ميان قبايل و گروه هاي شبه نظامي
تكرار مدل ليبي در سوريه هرچند بازار سلاح آمريكا را در اين اوضاع نابسامان اقتصادي رونق مي دهد، خيال سياستمداران حزب عدالت و توسعه تركيه را از بابت تلافي سياست هاي مداخله جويانه شان در سوريه راحت مي كند و نفوذ و جايگاه محور سازش و پادشاهان عربي در منطقه را افزايش مي دهد اما از سوي ديگر صدماتي به مراتب فاجعه بار تر از امروز ليبي براي فرداي مردم سوريه رقم خواهد زد.
از سوي ديگر اين مهم رانيز نبايستي فراموش كردكه هرچند نتايج كوتاه مدت مداخله خارجي در ليبي براي سياستمداران كوتاه انديشي چون ساركوزي، كامرون و برلوسكوني شيرين بوده است، اما بايستي منتظر ماند تا به زودي امواج ناآرامي ها از سواحل ليبي به سمت اروپا به حركت در آيد، آنگاه است كه بازتاب سياست هاي منفعت طلبانه غربي ها در خيابان هاي لندن و پاريس منعكس خواهد شد.