يادداشتي از داوداحمدزاده كارشناس مسائل مصر در مورد رويكرد محمد مرسي، رئيس جمهور جديد اين كشور در قبال امريكا براي ديپلماسي ايراني.
ديپلماسي ايراني : در بين روساي جمهور پيشين سرزمين نيل ، جمال عبد الناصر براي مصري ها محبوب بود ، بطوريكه وي به رغم شكست در جنگ شش روزه 1967 از اسراييل، با پافشاري مردم همچنان رييس جمهور باقي ماند. مصر زمان ناصر با تلفيق ملي گراي و پان عربيسم داعيه دار رهبري جهان عرب و خط مقدم مبارزه با غرب و اسراييل به شمار مي رفت ، ملي كردن كانال سوئز و رويارويي تمام عيار با انگليس و فرانسه در اين موضوع از جمال عبدالناصر چهره اي ملي در سطح مصر و منطقه ساخته بود ، مرگ ناصر در اثر حمله قلبي مردم مصر را غرق ماتم نمود ، ولي اسلاف ناصر كج راه رفته اند سادات در چرخشي آشكار ضمن دوري از سياست ستيز با غرب و اسراييل ، راه نزديكي و ارتباط را پيش گرفت ، بطوريكه سادات اولين رييس جمهور مصر بود كه با سفر به سرزمين هاي اشغالي و با وساطت جيمي كارتر (رييس جمهور وقت امريكا) پيمان كمپ ديويد را با بگين نخست وزير (پيشين اسراييل) امضا و راه براي تقويت اين رژيم در منطقه هموارتر ساخت. روي كار آمدن انور سادات روابط قاهره – واشنگتن بر اساس ملاحظات سياسي و اقتصادي رو به گسترش نهاد.
همچنين سادات اولين رهبري دنياي عرب بود كه با سفر به سرزمين هاي اشغالي با مشروعيت بخشيدن به حضور اسراييل در موطن فلسطينيان ، قرارداد كمپ ديويد را امضا و قبح نداشتن روابط با اين رژيم را نيز شكست ، البته مصر زمان سادات ، پاداش عقد قرارداد صلح با اسراييل را در قالب كمك هاي ساليانه بالغ بر يك ميليارد دلار دريافت نمود و پايگاه نظامي نيز در اختيار امريكا قرار داد ولي ترور سادات توسط انقلابيون مصري بار ديگر براي امريكا و اسراييل به كابوسي وحشت آور تعبير شد كه مي رفت روياهاي شيرين آنها را بر باد بدهد. ولي سلف سادات حسني مبارك ميراث دار وي بود و در اين مسير وي نه تنها راه سادات در تداوم ارتباط مستحكم با غرب و اسراييل ادامه داد بلكه سعي كرد به عنوان پل ارتباطي اعراب با امريكا و اسراييل نقش ميانجي را در صلح خاورميانه بر عهده گيرد. از نظر دولتمردان امريكايي سياست هاي منطقه اي امريكا با حضور مبارك به نحو مطلوبي انجام مي شد در نزد امريكايي ها مبارك محبوبيتي حتي بيشتر از سادات كسب كرده بود ، مبارك در دوره زمامداري سي ساله خويش در جبهه كشورهاي محافظه كار عرب به همراهي عربستان تلاش مي كرد از تقويت موضع جبهه مقاومت به محوريت ايران و سوريه و حزب الله لبنان و حماس جلوگيري كند ، لذا هم در جنگ 33 روز 2006 و نيز جنگ نوار غزه هم پيماني خود را به اسراييل و امريكا ثابت نمود ، از اين منظر فروپاشي رژيم مبارك نگراني هاي امنيتي غرب و اسراييل را در منطقه آشكار نمود.
در انقلاب ژانويه 2011 ، تا زمان سرنگوني مبارك امريكا از اتخاذ سياست قاطع در مورد تحولات مصر خودداري نمود ولي با آشكار شدن ضعف رژيم در كنترل بحران و قطعيت يافتن سقوط وي تلاش كرد كه چهره اي دموكراتيك از امريكا نزد انقلابيون ترسيم نمايد و از اين رو به نوعي انقلاب و مطالبات مردم را تاييد نمود البته در چالش قدرت ميان نظاميون و جريان اسلامگراي مصر به رهبري اخوان المسلمين سياست هاي امريكايي ها همچنان بر تناقض گويي و پنهان كاري استوار گشته بود ، بطوريكه امريكايي ها تلاش كردند براي كنترل و مديريت اوضاع ضمن ارتباط با طرفين منازعه نسبت به حفظ نفوذ سنتي خود در مصر اميدوار باشند از ديگر سو با پيروزي محمد مرسي نامزد جريان اسلام گرا ، نگراني هاي در مورد آينده روابط مصر جديد با امريكا و سرنوشت پيمان كمپ ديويد بروز كرد ، در اين ميان محمد مرسي رييس جمهور مصر بدليل مقدورات داخلي و محذورات بين المللي با واقع بيني تلاش نمود كه در سخنراني هاي خود تعهد و پايبندي خود را نسبت به قراردادهاي بين المللي و تداوم روابط با غرب ثابت نمايد.
از اين رو مرسي در اولين گام ديپلماسي خود به رياض سفر نمود و به رغم بروز تنش هاي مقطعي در روابط فيمابين از الزام به حفظ و گسترش همكاري هاي دو جانبه گفت و در راستاي ارتقاي دستگاه ديپلماسي مصر مرسي از سفر هيلاري كلينتون به قاهره استقبال كرد و بر گسترش همه جانبه روابط تاكيد كرد ولي چي شده است كه مصر به رهبري اخواني ها توان تغيير در سياست خارجي و رها شدن از الگوهاي رفتاري منطقه اي قبلي را در خود نمي بينند. گرچه اخواني ها در طول رقابت با جريان سكولار و ملي بر تكيه بر شعار اصلي خود يعني اسلام تنها راه حل است بر اين نگراني ها دامن مي زنند و حتي در آن دوره امكان راديكاليز شدن فضاي داخلي مصر و نيز برخورد نظامي با اسراييل قابل تصور بود. ولي آنچه مسلم است مصر جديد بدليل وضعيت بد اقتصادي كه گريبانگير مردم شده است ناچار است از هر گونه آرمانگرايي در سياست خارجي خودداري كند از سوي ديگر امريكا به واسطه حفظ قرارداد كمپ ديويد توسط مصر سالانه تقريباً 2 ميليارد دلار كمك بلاعوض در اختيار اين كشور قرار مي دهد ، امريكا در راستاي فشار به دولتمردان جديد مصر زمزمه هاي قطع يا كاهش اين كمك ها را مطرح مي كند. در هر صورت مرسي ميراث دار اسلاف گذشته خود در حكومت داري است و وابستگي مصر به كمك هاي ايالات متحده از نقاط آسيب پذير است واشنگتن با آگاهي از اين موضوع تلاش مي كند از اين كمك ها به عنوان اهرم فشار براي وادار كردن مصر به اجراي سياست هاي منطقه اي خود استفاده كند ، همچنين در تصويب و تاييد اين كمك ها نيز كنگره امريكا نقش اول را دارد كنگره اي كه لابي صهيونيستي در سوق دهي تصميمات و لحاظ منافع تل آويو تاثير بسزايي دارد ، لذا مصر با رهبري اسلامگرايان هم بي نياز اين كمك ها و ارتباط با غرب نيست ، به نظر مي رسد كه نزديكي مورد انتظار مرسي و امريكا ، بيانگر تمايل اسلامگرايان براي تثبيت پايه قدرت مشروع در داخل و كسب منافع اقتصادي در برون رفت از وضعيت موجود باشد.
بي شك جماعت اخوان المسلمين از قدرت ساختاري و سازماني بزرگي در مقايسه با ديگر نيروهاي سياسي مصر برخوردار است. پيروزي در انتخابات پارلماني و كسب كرسي رياست جمهوري نشانگر ظهور اين توانمندي هاست. ارتباط مصر جديد و امريكا بر اساس تز منفعت محوري و به دور از مسائل ايدئولوژيكي است ، كسب قدرت و اقتدار در ابعاد مختلف براي حداكثر رساندن منافع ملي از اصول اساسي سياست بوده و است بر اين اساس مصر تلاش مي كند كه در وضعيت فعلي از دشمن سازي و بحران سازي عليه خود جلوگيري كند.