اين عملكرد محمد مرسي رئيس جمهور مصر است كه حملات تروريستي در صحراي سينا را تبديل به فرصتي براي برقراري امنيت بيشتر مي كند

اگر تمامي تبعات حملات در شبه جزيره سينا را ناديده بگيريم،يك حقيقت است كه بايد به آن اعتراف كنيم : اين حادثه لنز تلسكوپي را كه از آن به ماجراهاي جاري در شبه جزيره سينا و نقش رژيم صهيونيستي و مصر در تامين امنيت يا ناامن كردن آن نگاه مي كرديم، تغيير داد. حركت محمد مرسي در اعزام نيرو به شبه جزيره سينا در حد قابل توجه ، تعجيلي كه اسرائيلي ها براي تمجيد از رئيس جمهوري مصر به كار بردند و تكذيب سريع هرگونه دخالت در اين حادثه از سوي حماس تنها نماهايي كوچك براي به تصوير كشيدن حساسيت اين داستان در سطح منطقه اي است. هر اندازه كه در خصوص تاثيرگذاري عمليات نظامي در صحراي سينا شك و شبهه داشته باشيم، اما آنچه كه مشخص است اين است كه محمد مرسي از حزب اخوان المسلمين مصر و مردي كه اين روزها آقاي رئيس جمهور خوانده مي شود تمام تلاش خود را به كار گرفته تا هم جهانيان و هم افكار داخلي را متقاعد كند كه دولت او مهيا است براي برقراري صلح و آرامش در اين منطقه دست به هرحركتي بزند. حتي دوستان نزديك به مرسي نيز نمي توانند به شكل قطعي اظهارنظر كنند كه چه كسي دستور تيراندازي ها را داده است. آيا مقام هاي ارشد اطلاعاتي و حتي ارتشي هاي فرصت طلب به دنبال خلق فرصتي براي مرسي بودند كه به كمك آن بتواند از شر چهره هاي قديمي راحت شده و نيروهاي نزديك به خود را روي كار بياورد؟ آيا اين حركت تلاشي بود براي قشون كشي به سينا و اعمال نفوذ و كنترل بيشتر بر روي اين شبه جزيره؟
حداقل داستان اين است كه محمد مرسي در جامه رئيس جمهور به خوبي مي داند كه كشته شدن سربازان مصري در حقيقت اصلي ترين چالش دولت او از زمان به دست گرفتن قدرت خواهد بود. اگر او بتواند اراده ، توانايي و حمايت لازم ارتش مصر را در اين مسير با خود همراه كند بي شك بهترين فردي خواهد بود كه در جامه رئيس جمهور مشكلات امنيتي را مهار خواهد كرد.
نويسنده اين مطلب براي اكونوميست در ادامه مي نويسد: اين تنها پاسخ مصر به اين بحران امنيتي نبود كه نشان دهنده نقطه عطفي در معادلات منطقه سينا بود. بسياري از مقام هاي ارشد حماس با متهم كرد اسرائيل در ماجراي شبه جزيره سينا سعي كردند هرگونه توطئه براي اتهام زني به جريان هاي مسلح در غزه را خنثي كنند. همزمان تمايل اسرائيلي ها براي باز نگاه داشتن دست مصري ها در صحراي سينا شايد در تضاد كامل با معاهده 1979 باشد اما مي تواند به نوعي مانوري براي محمد مرسي مصري باشد تا اسرائيل را تهديد اول امنيت ملي دولت خود نداند. حقيقت اينجاست كه شايد براي اولين بار در منطقه حماس ، دولت مصر و رژيم صهيونيستي به منفعتي يكسان رسيده اند كه آن تامين امنيت در شبه جزيره سينا است. اما مساله اينجاست كه خاورميانه سرزمين اجرا شدن منطق هاي سياسي نيست. اينكه حملات هفته گذشته به شبه جزيره سينا بتواند نتيجه اي مثبت به دنبال خود داشته باشد يا خير بستگي به اراده و توانايي محمد مرسي دارد.