داستان خانم «سيرليف»، داستان اراده او و ملت ليبريا براي رسيدن به آينده درخشان است. كشوري كه در روزگاري نه چندان دور، يكي از عقب افتادهترين و خطرناكترين كشورهاي جهان بود، در مسيري قرار گرفته است كه ميتواند به مردمش اميد بدهد.
اميد به زندگي در صلح در سايه كوشش و تلاش. هر چند طي اين راه با دشواري همراه خواهد بود، اما درك واقعيات و قرار گرفتن در مسيري درست، پشت سر گذاردن سختيها را براي مردم ليبريا آسانتر خواهد كرد. با شما خوانندگان گرامي داستان اراده اين ملت را پي ميگيريم.
***
در برنامه گلدمن ساكس، گمانم 264 دختر تا حالا دوره ديدهاند. در اين برنامه براي اداره رستورانها و مغازههاي كوچك دوره ميبينند. اينجا خلاصه بگويم، دختراني را تعليم ميدهند كه احتمال ميرود علاقه نداشته باشند به مدرسه بروند.
(مجري): بسيار خوب، حالا به پرسشهاي حاضران رسيدهايم. ميبينيد كه اينها خيلي مشتاق پرسيدن از شما هستند. از جناب عالي تشكر ميكنم و ميرويم به سراغ پرسشهاي حاضران.
پرسش: با تشكر از شما، خانم رئيسجمهوري. من «برنادت آتاهِن» هستم، استاد دانشكده حقوق «فوردام». ميخواستم چند كلمه به طورخلاصه در باره اين مسأله فساد بگويم. يكي از راههاي مبارزه با فساد، زياد كردن حقوقها و دستمزدهاست. اما شاهديم كه اعضاي دستگاه قانونگذاري شما هر يك، خودشان تا 30هزار دلار حقوق ميگيرند، در حالي كه لازمه تسويه بودجه اين است كه همگي، همه بخشها، به كم شدن درآمدها تن دردهند. اما قانونگذاران شما همچنان اين حقوقهاي گزاف را ميگيرند. ميخواهم بدانم نظر شما در اين باره چيست يا شايد نقدي بر اين رويه داريد؟
سيرليف: ما اين حقوقها را نميدهيم. آنها خودشان ميگيرند (خنده حاضران). اما ما با اين رويه هم در نبرد هستيم. بله، درست است. ما دستگاه مقننهاي داريم كه وقتي پاي حق و حقوق خودشان به ميانايد خيلي عصباني ميشوند. مردم هم به اين حقوقهاي گزاف اعتراض ميكنند. مخصوصاً وقتي ميبينند كه ما نميتوانيم حقوق و دستمزد معمولي مستخدمان كشوري را بالا ببريم.
علت اين كه حقوق كشوريها را زياد نميكنيم، اين است كه هنوز از عهده تسويه فهرست حقوق بگيران دولت برنيامدهايم. در اين فهرست نامهايي هست كه چند بار تكرار شده و اگر بخواهيم حقوقها را زياد كنيم، آن نفرهايي كه نامشان چند بار آمده، چند حقوق خواهند گرفت. با اين ترتيب دولت ما نابود ميشود. اما من با قوه مقننه كنار آمدهام و قرار گذاشتهايم كه هر وقت ما فهرست حقوق بگيران دولتي را تسويه كرديم آن وقت هر چه مازاد از حقوقها باقي ماند، آن را براي افزايش حقوقها بپردازيم. حالا هم به دنبال اجراي اين قرار هستم.
پرسش: با تشكر و تبريك به شما خانم سيرليف، به خاطر انتخاب دوباره به رياست جمهوري. «كورا وايس» هستم، عضو برنامه صلح «هيگ». شما در آغاز رياست جمهوري خود گفتيد كه اگر فرماندهي نيروهاي راهبردي آفريقا به ليبريا منتقل شود از آن استقبال ميكنيد. حالا كه برنده جايزه صلح نوبل شدهايد هم هنوز دنبال اين هستيد كه فرماندهي نيروهاي راهبردي آفريقا به ليبريا بيايد؟
سيرليف: ببينيد، فرماندهي نيروهاي راهبردي، يا «افريكام»، از نظر من چيزي است كه با نظر بقيه فرق اساسي دارد. من اينها را نيرويي نميبينم كه مسبب يا باعث خشونت و نظاميگري باشند. من اينها را نيروهايي ميشناسم كه ارتش ما را در امر آموزش كمك ميدهند. نظير چنين آموزشهايي را نيروهاي فرانسوي در كشورهاي فرانسه زبان آفريقا هم دارند پياده ميكنند. همين است كه من همچنان طرفدار «افريكام» هستم. چون عقيده دارم كه آثار مثبت بر توسعه زيرساختهاي ما و آموزش مردم در ليبريا و در كل منطقه غرب آفريقا گذاشته است. ميدانيم كه قبلاً ايراداتي بر حضور افريكام گرفته ميشد. اما حالا كه همه از قاچاق مواد مخدر و قاچاق كودكان در منطقه به ستوه آمدهاند، به گمانم حضور اينها امروزه خيلي بيشتر مورد نياز است. اما هنوز كه به ليبريا نيامدهاند، حالا حالاها هم نخواهند آمد.
پرسش: خانم رئيسجمهوري از شما ممنونم. من «ناتاليهان» هستم. مرحمت كنيد و براي ما از كسب و كار زنان و تحولي بگوييد كه زن ليبريايي از سر ميگذراند. اين سؤالم دو دليل خاص دارد. يكم اين كه برنامههايي كه شما براي زنان داريد در مالاوي هم در حال اجراست. شما و «جويس باندا»، رئيسجمهوري مالاوي فقط كشورهاي خودتان را متحول نكردهايد. شما دو تن، واقعاً چهره آفريقا را دگرگون كردهايد.
كارهاي شما وجه تمايز كشورتان با بقيه آفريقا شده است. حالا كه شما داريد براي ما سخن ميگوييد گمان ميكنم ما همه با دنيايي شور و عشق و با قلبهايي كه ميلرزد به شما گوش ميكنيم و به اين ميانديشيم كه چه همكاريهايي ميتوانيم با شما بكنيم.
سيرليف: سخن گفتن از زنان همواره شيرين است. مخصوصاً كه زنان، بزرگترين پشتيبانان من هستند. من هم خبر دارم كه زنها چه ميكِشند تا خانوادههاي خود را سير نگه دارند. زنها زير آفتاب، زير باران مينشينند و كار ميكنند. از مرزها رد ميشوند و هزار خطر را به جان ميخرند تا جنسهايي بخرند يا بفروشند. عهد من با زنها اين است كه اوضاع كار را برايشان بهتر كنم.
بنا بر همين است كه ما داريم جا و مكان بازارهايي را براي زنها تهيه ميبينيم. شايد اسم «صندوق بازار زنان سيرليف» را شنيده باشيد كه كارش تامين منابع مالي از جاهاي مختلف و از جمله همين موسسه شما (شوراي روابط خارجي) است. بازارهايي تهيه ميبينيم كه در كنارش بچههاي اين زنها هم بتوانند به مدرسه بروند. يعني مدرسه در كنار بازار. كار ديگري كه كردهايم، از بانكها خواستهايم باجههايي كنار اين بازارهاي زنانه داير كنند تا زنها پولي را كه درميآورند همانجا به بانك بسپرند و به خانه نبرند تا در معرض دزديده شدن قرار نگيرد. با اين تفاصيل است كه اين برنامه خيلي مهم و بزرگ است.
اما باز اين جا دردسر بزرگي داريم كه مسأله فرديت و خودمحوري عجيب زنهاي ماست. ميتوانيم اين زنها را به بازارهاي مدرن و بزرگ هم ببريم، اما آنجا هم كه باشند باز دوست دارند جايي بنشينند كه در معرض ديد عموم باشند و هر يك مستقلاً جنسهاي خودشان را بفروشند؛ حالا اگر در بازار به واسطه نوع كار و حضورشان شلوغي و راهبندان شود هم بشود، براي آنها مهم نيست. اين هم مشكلي است كه بايد رفع و رجوعش كنيم.
پرسش: «بيل آبرامز» هستم از سازمان غيردولتي «تريكل آپ» كه در منطقه شما، در مالي و بوركينافاسو كار ميكنيم. پرسشم اين است كه اگر به دور و بر منطقه خودتان نگاهي بكنيد و مثلاً كشورهاي مالي و ساحل عاج را ببينيد كه دچار خشونت هاي زياد بودهاند، فكر ميكنيد چه آثاري بر ليبريا گذاشتهاند و چه خطرهايي در سالهاي آينده فراروي منطقه شما خواهد بود؟
سيرليف: منطقه ما منطقهايست بسيار خطرناك. به همين جهت هم بوده كه نيروهاي حافظ صلح را همچنان اينجا نگه داشتهايم. شمار آنها فعلا 7000 نفر است. برنامهاي داريم كه به مرور از اين تعداد كم كنيم. اما هنوز بين سه تا پنج سال اينجا خواهند ماند. درست به دليل وضع خطرناك منطقه.
اوضاع مالي كه درست در شمال ما واقع شده جاي نگراني دارد. اگر جنبشهاي افراطي در آنجا چيره شوند، علاوه بر خود مالي بر بقيه كشورها هم تأثير خواهد گذاشت. رقابتهاي سران مالي هم موجب شده كه اوضاع آنجا آرام نشود.
بين ما و ساحل عاج اختلافات مرزي هست كه از وجود ناراضيان از دولت فعلي ساحل عاج نشأت ميگيرد. آنها عدهاي هستند كه هنوز به گباگبو رئيس سابق جمهوري خود وفادارند و ما بايد به طريقي با اين مشكل كنار بياييم. از حسن اتفاق، بين ما ليبرياييها با ساحل عاجيها، تفاهم در جهت حل مناقشه مرزي برقرار است.
گينه هم ناآرام است و در پي راهي ميگردد تا اوضاعش به سامان برسد. سيرالئون هم ماه نوامبر (آبان ماه) انتخابات دارد. اينها همه يعني اين كه منطقه كلاً در معرض خطر است و بايد با نهايت حزم و احتياط عمل كند. چيز خوبي كه داريم اين است كه روابط ميان سران كشورهاي منطقه بسيار عاليست. هدف واحد همه ما برقرار داشتن صلح و تداوم حركت به سوي تحقق برنامههاي توسعه و دست يافتن به دموكراسي است.
مجري: حالا من ميخواهم نكتهاي را بگويم كه تازه يادم افتاد. شما خانم سيرليف كارهاي زيادي براي پيشرفت دختران در ليبريا كردهايد كه قطعاً بر زمينه فكري دختران تأثيرات بهسزا گذاشته و واقعيتي است از ليبرياي امروز. خاطرههايي هم لابد داريد كه براي ما از اين تأثيرات بيان كنيد.