پس از به راه انداختن جنگ و خونریزی در مالی آنهم به بهانه مبارزه با گروههای مسلح و نیز به دنبال حمایت مالی و تسلیحاتی از معارضان سوری، رئیس جمهور فرانسه جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس، ظاهرا سیاسی کاری به تار و پود سازمان یونسکو هم نفوذ کرده. در حالی که طبق وصیتنامه «آلفرد نوبل»، موسسه جایزه نوبل، «این جایزه باید به کسی اعطاء شود که یا بیشترین کوشش را در راه برادری ملتها کرده باشد، یا انحلال و کاهش ارتشها و یا تشکیل و ترغیب کنفرانسهای صلح»، این جایزه به طور غیرمنتظرهای در اختیار فرانسوا اولاند قرار گرفت، آنهم در شرایطی که او طی چند ماه ریاست خود بر کاخ الیزه، نه تنها واجد هیچ یک از شرایط فوق نبوده بلکه گامهایی خلاف توصیه آلفرد نوبل نیز در پیش گرفته که مهمترین آنها جنگ مالی بوده است.
اما جالب اینجاست که سازمان یونسکو دقیقا با استناد به همین اقدام (جنگ مالی) و البته با توجیهی دیگر این جایزه را به اولاند تقدیم کرده است. در واقع، این سازمان فرهنگی به پاس خدمات رئیس جمهور فرانسه به «صلح و ثبات در آفریقا» او را مستحق دریافت جایزه صلح نوبل دانسته است.
اما واقعیت ماجرا از این قرار بود که اولاند اواسط دی ماه سال جاری، «در ظاهر» به بهانه حفاظت از جان شهروندان فرانسوی و جلوگیری از تندروی برخی گروههای مسلح و «در واقع»، به منظور تامین منافع اقتصادی فرانسه راهی مالی شده بود.
این توجیه به اولاند محدود نبود و «ژان ایو لودریان»، وزیر دفاع فرانسه نیز در اظهارنظری سه هدف را برای عملیات نظامی کشورش در مالی برشمرد؛ 1. جلوگیری از پیشروی گروههای تندرو، 2. جلوگیری از فروپاشی کامل نهادهای سیاسی مالی و 3. محافظت از اتباع و شهروندان فرانسوی و اروپایی حاضر در منطقه.
اما با توجه به بحران اقتصادی عمیقی که فرانسه با آن درگیر است، به روشنی مشخص بود جلوگیری از پیشروی گروههای تندرو و نیز ممانعت از فروپاشی کامل نهادهای سیاسی مالی، بهانهای بیش نبوده و اهداف سیاستمداران فرانسوی چیزی فراتر از این جملات ظاهری و فریبنده بوده است چراکه واقعیت موجود چیز دیگری را نشان میدهد.
در واقع همه این درگیرها بر سر ثروت فقیرترین کشور دنیا صورت گرفته؛ کشوری که غنی از منابع معدنی بسیاری چون نفت، گاز، طلا، الماس و مس است و به خاطر ناتوانی دولت این کشور در بهرهبرداری از این سرمایه، مورد طمع و استعمار کشورهای غربی و اخیرا فرانسه قرار گرفته است.
علاوه بر این، پاریس به منابع اورانیوم مالی برای نیروگاههای اتمی خود نیاز فوری دارد. از قضا، این منابع در اطراف شمال مالی قرار دارند آنهم منابعی که توسط فرانسه مورد بهره برداری قرار گرفته است که با تصرف این منطقه توسط گروههای مسلح، منافع فرانسه در معرض خطر قرار گرفته بودند.
این منفعت طلبی چنان واضح بود که حتی برخی منتقدان مداخله نظامی فرانسه در مالی اعتراض کردند که پاریس صرفا به دنبال مبارزه با تروریستها نیست و بحث امنیت تامین انرژی خود از طریق اورانیوم با ارزش استخراج شده از مالی و نیجریه را در سر دارد.
البته این همه آنچه رئیس جمهور فرانسه انجام داده، نیست. اولاند که در زمان رقابتهای انتخاباتی فرانسه وعده داده بود به اقدامات نظامی کشورش در خارج از مرزها پایان خواهد داد، تاکنون دنبالهرو سیاستهای پیشین نیکلا سارکوزی بوده و بارها به حمایت آشکار از مخالفان سوری پرداخته است.
در واقع، او از حامیان سرسخت مخالفان سوری است که از دو سال گذشته تاکنون، سوریه را به صحنه درگیری و تنش تبدیل کردهاند. با این حال، سران کشورهای غربی از جمله فرانسوا اولاند از هیچ تلاشی برای موفقیت این گروهها دریغ نکردهاند. این کشور اکنون مستقیما کمکهای خود را برای گروههای شورشی در اطراف حلب برای سرنگونی نظام سوریه در اختیار آنها قرار میدهد.
فرانسه پیشتر پیشنهاد کرده بود، مخالفان باید از تسلیحات دفاعی برای استفاده علیه رژیم سوریه برخوردار شوند. ظاهرا خود نیز نخستین گام را در این مسیر برداشته است چراکه منابع دیپلماتیک چندی پیش تایید کردند پاریس با یاری نمایندگان خود در سراسر مرز ترکیه، کمک مالی قابل توجهی برای فرماندهان مخالفان سوری ارسال کرده است که این کمکها برای خرید اسلحه در خاک سوریه و تامین منابع مالی برای عملیات مسلحانه علیه نیروهای وفادار به اسد مورد استفاده قرار گرفته است.
جالب اینجاست که فرانسه، نخستین کشور غربی بود که ائتلاف ملی نیروهای مخالف سوری را به عنوان تنها نماینده مشروع مردم سوریه به رسمیت شناخت. اولاند حتی در برههای گفته، کشورش برای ایجاد منطقه حائل در سوریه تلاش خواهد کرد.
روزنامه فرانسوی «فیگارو» نیز چندی پیش گزارش داد، مشاوران نظامی فرانسه اخیرا با گروه های مخالف در سوریه، در منطقهای بین لبنان و دمشق ملاقات کردهاند که سند دیگری از تلاش های پاریس برای افزایش فشار بر رئیس جمهوری سوریه است.
باوجود همه این اقداماتی که از رویکرد جنگ افروزانه اولاند نشان دارد، ظاهرا افرادی که مسئول اعطاء جایزه صلح نوبل در یونسکو بودهاند، به عمد بر این موضوع بدیهی چشم فرو بستهاند و در عوض اولاند را به خاطر آنچه آن را تلاش برای افزایش صلح و آرامش در آفریقا خواندهاند، شایسته تقدیر دانستهاند.