اين روزها، مردم مصر به راستي براي وحشت از اخبار داخلي دليل دارند.
اين وحشت به همان اندازه ترس ناشي از وقايعي چون تصادف عجيب بالون ها با يكديگر با18 كشته ، مرگ 9 روستايي كه يكي پس از ديگري به داخل گودالي عميق افتادند،يا حمله انبوه ملخ ها از سوي درياي سرخ است كه همچون طاعون ، كلّ سطح كشور را فرا گرفت.
مقصود تحولات سياسي درمصر است. دو سال پس از شورشي كه رژيم حسني مبارك را سرنگون ساخت، امور عمومي كشور، مانند هميشه و با نهايت بدبختي و فلاكت، همچنان در حالت بي ثبات و آسيب پذيري بر جاي مانده است.به اين ترتيب، شايد بد نبوده است كه رييس جمهور،آقاي محمد مُرسي، روز بيست و دوم آوريل را براي انتخابات جديد پارلماني تعيين كرد. از ماه ژوئن گذشته به اين طرف، مصر ديگر داراي مجلس سفلا نبوده است. دادگاه هاي مصر، آخرين مجلس سفلا را منحل و اعلام كردند قوانين انتخاباتي كه منجربه برگزيدن اين مجلس شد، داراي ماهيتي ناعادلانه بوده است. در اين مقطع، مجلسي كه سال پيش توسط 10درصد واجدين شرايط راي دادن انتخاب گرديد، به عنوان مرجع قانونگذاري موقت عمل مي كند.
در عين حال، تسلط 85 درصدي حزب آقاي مُرسي(اخوان المسلمين) براين مجلس موجب شده است كه صدور قوانين، در نگاه بسياري از رقباي اخوان، ترديدآميز و مشكوك جلوه كند .جبهه اصلي مخالفان يا همان «جبهه نجات ملي »، كه ائتلاف و اتحاد نه چندان محكمي ميان گروه هاي لائيك را تشكيل مي دهد، بلافاصله پس از سخنان رئيس جمهور اعلام كرد كه انتخابات ماه آوريل را يقينا تحريم خواهد كرد. آنها با تكيه برانتقادات بيش از پيش مردم از آقاي مُرسي و حزبش كه با انواع شورش ها و اعتراضات خياباني همراه است، از رئيس جمهوردرخواست هايي كرده اند كه البته آقاي مرسي تا به امروز اعتناي چنداني به آنها نكرده وبا دادن وعده هاي سست ازاعطاي امتياز به مخالفان طفره رفته است.
شايد آقاي مُرسي كه انتخابات ماه ژوئيه سال گذشته را با اختلاف ناچيز تنها 3 درصد از آن خود كرد بايستي با ديدي جدي تر به رقبايش بنگرد. طبق آخرين نظرسنجي منتشر شده توسط خبرگزاري «بصيرا» كه از حاميان مُرسي و «اخوان المسلمين» به شمارمي رود، ميزان درصد محبوبيت وي از سوي مردم مصر، از 79 درصد در ماه اكتبر، به 49 در صد در ماه هاي اخير تنزل پيدا كرده است. بسياري از مردم مصر، ديگر از هر نوع ناآرامي ناشي از انقلاب خسته شده اند و ترسي عميق از آينده اي نا معلوم احساس مي كنند. آنها همچنين به طور فزاينده از تمركز مطلق قدرت دردولت مُرسي وناتواني در حل مسائل داخلي ناراحت و ناراضي هستند. حزب مرسي در هفته هاي
اخير كنترلي سنگين و جدي را بر نهادها و سازمان هاي غير دولتي اعمال كرده ، با اين ادعا كه در نظر دارد به پيشرفت هاي ملموس و قابل توجهي در اداره كشور دست يابد ، از افزايش جرم و جنايت، خشونت نيروهاي پليس، انواع خرده فساد ها بكاهد و حتي به نظام هاي وحشتناك آموزشي و بهداشتي كشور توجه بيشتري مبذول دارد. اما آمار به دست آمده، آسودگي و آرامش ناچيزي به مخالفان آقاي مُرسي مي دهد.در سنگر مخالفان مرسي نيز شرايط آشفته اي حاكم است. بيش از يك سوم كساني كه در نظرسنجي ها طرف پرسش قرار گرفته اند ، حتي نام «جبهه نجات ملي » را نشنيده بودند و از ميان آن دسته اي هم كه از وجود اين جبهه باخبر بودند، اكثريتشان اظهار داشتند كه از آن حمايت نمي كنند. در واقع، رهبران اين جبهه ،طيف وسيعي از ديدگاه هايي هستند كه از چپ افراطي تا جناح راست متعلق به رژيم مُبارك را شامل مي شوند. اخيرا، هنگامي كه برخي گروه هاي مخالف اظهار كردند شايد بهتر باشد ارتش كه تا قبل از به قدرت رسيدن آقاي مُرسي، اداره امور كشور را به شيوه اي در هم و برهم و آشفته در دست داشت، دوباره آن را در دست بگيرد، صداي مردم به مخالفت و اعتراض بلند شد. در واقع، آنها اظهار داشتند كه قانون اساسي متناقضي را نيزكه در ماه دسامبر گذشته، آقاي مُرسي با نهايت زورمندي زيرپا گذاشت، قبول ندارند. در صدر فهرست توقعات و خواسته هاي احزاب مخالف مرسي، انتصاب كابينه اي بزرگ تر با تغيير قوانيني كه چند ماه پيش به تصويب رسيد و نيز اخراج دادستان عمومي منتصب مرسي وجود دارد. اين نمونه ها موارد خوبي براي ارائه اصولي به سياست كشور به شمار مي رود، اما اين درخواست ها به هيچ وجه با خواسته جميع مردم هماهنگي و مطابقت ندارد. اين امرموجب مي شود كه جبهه سكولارمصربا مشكلات ديگري نيزروياروشود.علي رغم روبه كاهش رفتن ميزان محبوبيت
«اخوان المسلمين» ، اين حزب همچنان از شبكه انتخاباتي بسيار منضبط و دقيقي برخوردار است. به همان اندازه، برادران اسلام گراي حزب«نور» كه از احزاب سلفي به شمار مي روند، داراي شبكه هاي بسيار گسترده اي هستند كه احزاب سكولار، هرگز ياراي برابري با آنان را ندارند. گرچه سلفي ها هم به صورت آشكارزبان به شكايت و انتقاد از آقاي مُرسي مي گشايند، اما هيچ مشكلي با برنامه هاي
اسلامي او ندارندو بسيار خوشنود خواهند بود كه بدون مانع سكولار ها، براي تصاحب قدرت اقدام كنند. به گونه اي ساده تر، درست به همان شكل كه پس از سقوط مبارك اتفاق افتاده است، كشور مصر با دو گزينه مشكل آفرين رويارو است. اگر قرار باشد انتخابات جديدي انجام پذيرد، به احتمال قوي با استقبال كمي روبه رو خواهد شد و اين امر موجب مي شود كه شكاف عميق ترو خطرناك تري از تضادي فاحش كه ميان سكولارها و اسلام گرايان وجود دارد ايجاد شود.اين مساله به همان اندازه قادر است شك و ترديد بيشتري نسبت به حقانيت دولتي به رهبري «اخوان المسلمين» در اذهان مردم پديد آورد. با اين وجود اگر آقاي مرسي احيانا در برابر فشارهاي اعمال شده
سر تسليم فرود آورد، انتخابات مجدد را لغو كند و به خواسته هاو توقعات سكولارها تن دهد، كشور مصرديگر بار با بلا تكليفي و سردرگمي(به مراتب بيشترازگذشته) رو يا رو خواهد شد.