يك كارشناس تركيه ميگويد: كودتاي نظامي مصر اين نگراني را در آنكارا ايجاد كرده كه نكند دوباره فضاي براي بازگشت نظاميان در تركيه ايجاد شود.
تحولات دو هفتۀ گذشته در مصر واكنشها و بازتابهاي متفاوتي در عرصۀ رسانهاي و محافل سياسي خاورميانه و هچنين در ابعاد منطقهاي و فرامنطقهاي در پي داشته است. مواضع برخي كشورها گاهاً اين پرسش را ايجاد ميكند كه در مصر چه اتفاقي در حال وقوع است كه برخي كشورهاي خاورميانه را به سكوت، برخي ديگر را به واكنشي تند و نگران كننده و سايرين را نيز به حمايت از روند تحولات موجود واداشته است؟ به يك معنا اين چند دستگي در واكنش كشورهاي منطقه چه معنايي ميتواند داشته باشد؟ تركيه يكي از همان كشورهاست كه واكنش مقامات آن نسبت به تحولات مصر شائبههاي زيادي را تاكنون ايجاد كرده است. فارغ از صحت و سقم همۀ فرضيههاي موجود، مواضع تركيه به عنوان بازيگر مهم و فعال منطقهاي در ارتباط با تحولات مصر قابل تأمل است. از محتواي اظهارنظرها و موضع گيري مقامات تركيه اينگونه برميآيد كه تركيه با نگراني زياد تحولات مصر را دنبال ميكند.
خبرگزاري خبرآنلاين در گفتگويي با سيامك كاكايي، كارشناس تركيه، تأثير كودتاي نظامي مصر بر تركيه و نگاه آنكارا به وقايع اين كشور را مورد بررسي قرار داده است كه در ادامه ميخوانيد:
سيامك كاكاييواكنش تركيه در مراحل اوليه كودتاي نظامي مصر چه بود؟
رجب طيب اردوغان، نخست وزير تركيه كه خود در عرصۀ خاورميانه به عنوان يك رهبر پيشرو، قلمداد ميكند در ارتباط با تحولات مصر به تندي موضع گرفت و حتي اعلام كرد كه اين يك آزمايش و آزمون جديد براي جامعۀ جهاني است و اعلام كرد كه چرا مقامات كشورهاي غربي كه در ملاقاتهاي خصوصي همواره مخالف كودتاي نظامي هستند، اكنون در مقابل كودتاي نظامي در مصر سكوت كردهاند.
اردوغان همچنين اعلام ميكند كه كودتاي نظامي عليه و يا در راستاي هر هدفي زيانبار است. از سويي احمد داود اوغلو، وزير امور خارجۀ تركيه نيز اعلام كرد كه محمد مرسي با انتخابات آزاد، دمكراتيك و عادلانه به حكومت دست يافته است، لذا كودتاي نظامي از لحاظ آزادي و روند دمكراتيك نگرانكننده است و در عين حال اعلام كرد كه تركيه از همۀ اقشار مصر و مردم كشور حمايت ميكند. وزير خارجۀ تركيه تلاش ميكرد انتقادهايي كه عليه تركيه در اين باره متوجه كشورش است را دفع تا اعلام كند كه تركيه از رأي مردم حمايت ميكند.
تركيه حتي از شوراي امنيت سازمان ملل و طرفهاي بين المللي درخواست كرد كه در ارتباط با تحولات مصر دخالت كنند و همين مسئله سبب شد تا مصر، سفير تركيه را قاهره را فرابخواند.
چرا تركها تا اين اندازه احساس خطر ميكنند؟
مجموع اين اظهارنظرها و اينكه تركيه به شدت از تحولات مصر و بركناري محمد مرسي انتقاد كرده، حكايت از دغدغههاي موجود در پيكرۀ نگرش و سياستهاي منطقهاي تركيه دارد كه ميتوان اين نگرانيهاي تركيه را در 3 بخش تقسيم بندي كرد:
اول اينكه در عرصۀ سياست خارجي، تركيه نگران آنست كه تحولات در مصر و بروز چالش در تفكر حكومتي اخوانالمسلمين ميتواند ايدئولوژي تركيه در سياست خارجي در خاورميانه را دستخوش تغيير كند. در سالهاي اخير تغييري كه در رفتار سياسي مقامات تركيه ايجاد شده است اضافه كردن بار ايدئولوژي به ديپلماسي منطقه اي بوده است كه همين مسئله سبب نوعي جبههبندي در نگرشهاي مذهبي شده است؛ چنانچه نزديكي تركيه با عربستان، قطر و همچنين مصر نشان دهندۀ پيشبرد چنين ايدئولوژي است كه گاه از آن به عنوان سني گرايي جديد در پيكرۀ سياسي خاورميانه نگاه ميكنند و آن را در براب نگرش شيعي قرار ميدهند. از اين رو در سالهاي اخير مقامات تركيه به عثماني گرايي كه از آن به عنوان "نئوعثمانگرايي" ياد ميشود، بسيار پرداختهاند و يكي از جنبههاي مهم اين تفكر آنست كه به لحاظ ايدئولوژيك، رفتارهاي دوران عثمانيگري در خاورميانه را به شكلي احياء كنند.
آيا اين فرضيه شدني است؟
عثمانيگرايي براي تركيه به معناي ايجاد جغرافيا و يا دستيابي به جغرافيايي كه امپراطوري عثماني در سر داشت، نيست، بلكه نفوذ سياسي و مذهبي مدارِ نگرش اردوغان و همفكرانش در پديدار كردن نئوعثمانيگرايي در منطقه است؛ بنابراين چنانچه اخوانيها در حكومتداري دچار مشكل شوند؛ اين امر براي تفكر ايدئولوژي تركيه در خاورميانه ميتواند مانع ايجاد كند.
دوم در عرصۀ سياست خارجي است كه تركيه احساس نگراني ميكند؛ رويكرد سياسي تركيه به تحولات خاورميانه و دگرگونيهاي سياسي در مصر از آغاز انقلاب تاكنون اينگونه بوده است چه آنكه رجب طيب اردوغان در زمرۀ رهبران خاورميانهاي بود كه بعد از تحولات در مصر به اين كشور سفر كرد و همانجا از ضرورت ارائۀ الگو و مدل سياسي و سيستم لائيك تركيه به مصر به عنوان الگوي كشورهاي دستخوش تغيير و انقلاب در خاورميانه نام برد.
تركيه و حزب عدالت و توسعه كه قرابتهايي نيز با تفكرات اخواني و يا برعكس داشتند، بعد از روي كارآمدن محمد مرسي، همين مسئله سبب شد كه اردوغان از حاميان جدي محمد مرسي باشد و همين خط سير سياسي را نيز پيش ببرند.
بنابراين ايجاد بحران در خاورميانه در كشوري همچون مصر و تغيير و تحولات اخير ميتواند الگوي سياسياي كه اردوغان طراحي و هدف گذاري كرده بود، را دستخوش تغيير كند؛ البته نه بدان مفهوم كه كاملاً تركيه از الگوها و رفتارهاي سياسي دست بردارد.
تأثير اين مسئله بر ساير همسايگان منطقهاي چگونه است؟
نگراني ديگر در عرصۀ منطقهاي است. تركيه نگران است كه محيط سياسي در خاورميانه دستخوش تحولات ديگري بشود كه متفاوت از خط مشيهاي گذشته باشد؛ بايد توجه داشت كه تظاهراتها و تغييرات حكومتي در مصر به شكلي در توازن منطقهاي و جبههبندي تغييرات ايجاد ميكند. چنانچه گفته ميشود نگرش و موضع گيري مصر و عربستان كه در ارتباط با سوريه و بسياري از تحولات ديگر خاورميانه همسان است، اما اكنون در ارتباط با مصر يك رويكرد دگرگون شدهاي دارند؛ بدان معنا كه نوع نگاه عربستان به تحولات مصر با نگاهي كه تركيه تعقيب ميكند، تفاوت اساسي دارد.
اگرچه تغيير در توازن منطقهاي با يك فعل و انفعال در يك كشور خاص انجام نميگيرد، وليكن ميتواند نقطۀ شروعي باشد.
هزينههاي اين مسئله در بُعد داخلي براي تركيه چيست؟
همانندسازي يكي ديگر از نگرانيهاي تركيه از روند اين تحولات است. بدين معنا كه حزب عدالت و توسعه از دو جهت نگران تحولات مصر است؛ اول اينكه تركيه هنوز از اعتراضات مدني يك ماه اخير كاملاً خارج نشده است و اين نگراني وجود دارد كه چنين تحولاتي در مصر، خود انگيزهاي باشد براي بازگشت معترضان به خيابان.
اما آنچه بيشتر تركيه و حزب عدالت و توسعه را نگران ميكند، بازگشت تفكر نظاميگري در پيكرۀ تصميمگيريهاي سياسي در منطقه است. بدين معنا كه آنچه ارتش در مصر انجام داد، از اين نگاه براي تركيه نگرانكننده است كه موجب احياء تفكر سياسي ميان ژنرالهاي تركيه بشود كه در آينده از مدلها و الگوهاي آنها استفاده كنند؛ و يا همان همانندسازيهايي كه وجود دارد.
البته قليچدار اوغلو، رهبر بزرگترين گروه مخالف دولت تركيه(حزب جمهوري خلق) در مصاحبهاي در پاسخ به اين سوال كه كودتاي نظامي مصر چه تأثيري بر تركيه خواهد داشت؛ اعلام كرده بود كه در تركيه دمكراسي در سطح بسيار بالايي توسعه يافته است و هيچيك از اقشار جامعۀ تركيه خواهان كودتاي نظامي نيستند اما مقالاتي در روزنامههاي تركيه در همين زمينه منتشر شده است، كه بيانگر مسائل ديگري است: از جمله مقالۀ حسين گولرجه، نويسندۀ روزنامۀ "زمان" كه اين پرسش را مطرح كرده است كه آيا در تركيه احتمال كودتاي نظامي وجود دارد؟ و با استناد به روند تحولات مصر به شكلي اين مطرح كرده كه ضمانتي نيست كه دوباره نظاميان تركيه به سياست بازنگردند.
البته فضاي سياسي و اجتماعي و حتي تفاوت ماهيت نظاميان مصر و تركيه احتمال اين فرضيه را اندك ميسازد؛ به خصوص اينكه طي سالهاي اخير تغييرات ماهوي در پيكرۀ نگرش نظاميگري در تركيه ايجاد شده و نظاميان در حاشيۀ سياست قرار گرفتهاند و يا به عبارتي نظاميان از كاخ حكومتداري و سياستمداري خارج شدهاند وليكن وضعيتي كه در مصر پديدار شده، در واقع در پس زمينۀ فكري عدالت و توسعه و رهبران اين كشور اين پرسش را مطرح كرده است كه نكند يك زماني دوباره فضاي براي بازگشت نظاميان در تركيه ايجاد شود و اين خود نگرانيها و دغدغههايي در ساختار سياسي اين كشور به وجود آورده است.