مصر

اشاره: شكست اخوان‌المسلمين در مصر،موقعيت و جايگاه اسلام سياسي معاصررا - كه بخشي از آن را اخواني‌ها نمايندگي مي‌كردند- با پرسش‌هاي متعددي روبرو كرد.

زماني برخي بر اين باور بودند كه اخوان‌المسلمين چون فضايي براي تنفس وارتقاء جايگاه سياسي‌اش ندارد، قادر به گسترش دامنه مانورش نيست،اما ساقط شدن اولين حكومت اخواني كه باانتخاباتي دمكراتيك روي كار آمده بود،ابعاد ديگري از ناتواني و ضعف درانديشه‌هاومشي اين جريان راآشكار ساخت.حال پرسش اينجاست كه بااين كارنامه، آيا اخوان‌المسلمين مي‌تواندبازهم محبوبيت گذشته رابدست آورد؟ خبر گزاري«خبرآنلاين»چشم‌اندازسياسي و موقعيت اخوان‌المسلمين درآينده رادر گفتگو با حجت الاسلام والمسلمين دكتر محمد مسجدجامعي مورد بررسي قرار داد. دكتر مسجدجامعي مي‌گويد: اخوان‌المسلمين با شكست اخير، موقعيت خوبي در مصر ندارد و بعيد است كه در آينده نزديك به يك موقعيت قابل قبول و قابل مقايسه با آنچه قبلا داشت، برسد. مشروح اين گفتگو درپي ازنظرخوانندگان گرامي روزنامه اطلاعات مي گذرد.
***
* در ابتدا با كودتاي مصر آغاز كنيم. آيا اقدام نظاميان در ساقط كردن مرسي كودتا بود؟
** با توجه به شرايطي كه مصر در هفته‌هاي اخير داشته است، آنچه اتفاق افتاد عمدتاً نجات كشور از يك وضعيت بسيار بحراني و خطرناك بود كه ممكن بود به يك جنگ داخلي تمام عيار منجر شود. لذا كودتا در معناي مصطلح كلاسيك آن نبود. كودتا به اين معني است كه گروهي از نظاميان(اعم از نظاميان يا متحدان غيرنظاميشان) درشرايط عادي با قهر و غلبه و با جنگ و خونريزي قدرت را قبضه كنند وبرمراكز مهم كشور مسلط ‌شوند. در واقع واژه كودتا بيانگر چنين حالت و وضعيتي است. اگرچه بعضا كودتاهاي بدون خونريزي هم وجود دارد،اما مهم اينست كه گروهي حاكميت مشروع و پذيرفته شده را به چالش مي‌كشند،اما در مصرچنين حالتي نبود. كشور درشرايطي بسيار سخت و بحراني ودريك كشمكش واقعاً اجتماعي بي‌سرانجام قرار داشت كه در اين ميان ارتش به دليل موقعيت و جايگاه خاص‌اش درجامعه وتاريخ مصربه عنوان نجات‌دهنده كشوراز آن وضعيت بحراني مداخله كرد و كشور را از درگيري‌هاي مختلف نجات داد.عنوان كودتادرمورد بعثي‌ها درعراق عليه «عبدالرحمان عارف» يا كودتاي «عبدالكريم قاسم» عليه نظام پادشاهي اين كشور صدق مي‌كند. در اينجا ارتش براي خروج كشور از بحران دخالت كرد وآن هم به درخواست گروه عظيمي كه مي‌توان آنهارا اكثريت دانست. مضافاً كه بيش از 22 ميليون نفر طوماري را براي بركناري مرسي امضا كرده بودند و اين عدد بيش از آرايي بود كه به وي داده شد. اما صرفنظر از همه اين نكات، بهتر اين بود كه وي استعفا مي‌داد ، نه آنكه ارتش او را بركنار كند. اين به نفع اخوان، مصر و آينده اين كشور بود. اين نوع بركناري سابقه‌اي ناخوشايند براي آينده مصر خواهد داشت.
* آينده سياسي اخوان‌المسلمين چه خواهد بود؟ با توجه به اينكه اخوان‌المسلمين چند ي پيش شركت در هر انتخاباتي را تحريم كرد ،آيا موقعيت اين جريان تضعيف نخواهد شد؟
** اخوان‌المسلمين يك گروه وسيع‌القاعده‌ است. بدين معنا كه در ميان توده‌هاي مذهبي مخصوصاً در مناطق روستايي و شهرهاي كوچك هوادار دارند. نه به آن دليل كه آنها وابسته به اين گروه هستند، بلكه به دليل اينكه مردم به طور طبيعي اسلام را دوست دارند و اينان خودشان را نمايندگان اسلام معرفي كرده‌اند. به همين دليل، اخوان داراي موقعيت و جايگاه است. واقعيت اينست كه اخوان‌المسلمين در شهرهاي بزرگ ودراقشارمتوسط وتحصيل‌كرده نيز نفوذ قابل توجهي داشت،ولي در حال حاضرو بعد از تجربه يكساله حكومتي، ميزان نفوذآنان درشهرهاي بزرگ و در ميان طبقه متوسط، اقشار تحصيل‌كرده و دانشجويان بسياركاهش يافته است ودرنتيجه،موقعيت موجود اخوان‌المسلمين بعد از اين تجربه يكساله،غير از موقعيتي است كه در گذشته داشت.آنچه كه به تضعيف اخوان المسلمين انجاميد، سياست‌هاي خود آنان بود. آنها در حاليكه 51درصدآرا را داشتند،به گونه‌اي عمل كردند كه گويي اكثريت مطلق را دارند. در برابر همه ايستادند.ازنظام قضايي گرفته تا مطبوعات و رسانه‌ها وحتي دانشگاه الازهر و فراموش كردند كه رأي آنها درشهرهاي بزرگ به مراتب كمترازرقيب مرسي يعني «احمد شفيق»بود.در نتيجه حتي گروه هاي اسلامي غيراخواني هم به مخالفان‌شان تبديل شدند.مشكل مهمتر، سرسختي آنها در برابر اعتراضات مردمي بودكه در نهايت مرسي نه استعفا را پذيرفت ، نه رفراندوم راواين يك اشتباه بزرگ بود؛يعني ايستادن در برابر خواست بخش عظيمي از مردم. اگر نظرات و مقالات منتقدان از اخوان را در ماه هاي اخير بررسي كنيم، خواهيدديدكه عموم آنهاازسياست،يابه تعبيرخودآنها، لجاجت مرسي،عصباني و بلكه بسيار عصباني هستند. اين بدان معني است كه اگرچه اخوان هم اكنون موافقاني دارد،اما مخالفان قسم خورده‌اي نيزدارد كه عموماً تحصيل كردگان وجوانان هستند.دراين شرايط،بسيارمشكل مي‌توان گفت كه نقش آنان در آينده مصر چه خواهد بود. چون مخالفان به هيچ عنوان آماده نيستند كه حضورآنان را در صحنه سياسي تحمل كنند.
* برخي كارشناسان براين باورندكه ايران با جريان اخوان‌المسلمين مي‌تواند تعامل بهتري داشته باشد و دسته‌اي ديگرنيزبراين باورند كه حكومت سكولارهاي معتدل در مصر به شكل بهتري منافع كشورمان را تأمين مي‌كندوبه لحاظ ايدئولوژيك، تضادوتقابل مذهبي به وجود نخواهد آمد. به نظر شما كدام حكومت به شكل بهتري منافع ايران را تأمين مي‌كند؟
** لازم است در ابتدا به نكته‌اي اشاره شود و آن اينكه رابطه احزاب اسلامي ،هنگامي كه در قدرت باشند باماچگونه خواهد بود و اصولاً چگونه مي‌تواند باشد. به دلايل مختلف اين رابطه چالش برانگيز است و بين دوحد رقابت وخصومت،وبلكه خصومت مطلق،نوسان مي‌كند. اينكه چرا چنين است و اينكه آيا اراده و تصميم قدرت به دستان را در اين ميان سهمي هست،يا چه مي‌توان كرد كه اين مشكل حاد نشود، بحث ديگري است كه عمدتاً ابعاد ژئوپوليتيك دارد. مسئله آنچنان نيست كه خوش‌بينانه مي‌انگارند كه صرف اسلامي بودن،آنهارادركنارماقرارمي‌دهد.بسياري ازاين گروههاتاقبل ازبه قدرت رسيدن دركنارمابودند، امااين وضع، دلايل خاص خودراداشت.پس ازرسيدن به قدرت،موضعشان نسبت به مابه كلي تغييركردواين مساله حتي موجب شدموضع احزاب اسلامي كه درقدرت نيستندنيزنسبت به ماتغييركند.اما در مورد سئوال،هررژيم وحكومتي كه برمصرحاكم باشد (اعم از مبارك، مرسي، حكومت انتقالي يا حكومت منتخب آينده) مجبور است درچارچوب منافع، مصالح و واقعيت‌هاي ژئوپوليتيك اين كشورعمل كند. البته اين منافع ومصالح، متناسب با گرايش‌هاي رژيم حاكم وجاذبه و دافعه‌اي است كه دراطراف خود و به ويژه درجهان عرب مي‌آفريند، تااندازه‌اي تغيير مي‌كند.لذا رابطه ما با مصر به عكس آنچه اغلب مي‌پندارند، از حدمعيني تجاوزنمي‌كندونمي‌تواندتجاوزكند.چنين نيست كه نزديكي ايران ومصر،چنانچه برخي مي پندارند، مي گويندومي نويسند،زمين وزمان رادگرگون كند.اين نزديكي دربهترين شرايط هم داراي محدوديت هاي زيادي است،اما بايدگفت كه هرمقدارمنطق روابط دوجانبه به دورازپيش داوري‌هاي تاريخي و تعصب‌هاي مذهبي باشد، به نفع ماست.
* در اين ميان چه عواملي بيشترين تأ ثير را برشكل ‌دهي به روابط طرفين ومنافع آنها دارند؟
** مسئله همانست كه گفته شد.اولاً منافع ژئوپوليتيك ماومصردر نقاط فراواني دراصطكاك و تعارض است. از مسائل مربوط به امنيت خليج فارس و شيخ‌نشين‌هايش وحكومت سعودي گرفته تا مسئله فلسطين و اسراييل وخاورميانه عربي كه سوريه كنوني نمونه آنست؛ تا موقعيت مصردر جهان عرب و تعارض‌هاي مختلف اين مجموعه باما،وتاموقعيتش درجهان اسلام واحساس بالقوه‌اش مبني براينكه پايگاه اصلي اسلامي است. با توجه به اين نكات بايد گفت در شرايط كنوني ما با گروه هاي غيراسلامي بهتر مي‌توانيم كار و همكاري كنيم.آنها به لحاظ مواضع سياسي، چه منطقه‌اي و چه بين‌المللي، به ما نزديكترند. در بين گروه ها وشخصيت‌هاي اسلامي دركل جهان مسلمان وجهان عرب،شايد هيچ كدام ازآنهاآن مقداركه اخوان ‌المسلمين عملاًعليه ماومتحدان ماموضع گرفتندوحرف زدند،موضع نگرفتند. متأسفانه اينها ناديده گرفته مي‌شود. مثلاٌ «قرضاوي» را به عنوان معتبرترين عالم اخواني درنظربگيريد. اگر حرف‌ها و اظهارنظرهاي ايشان را در اين مدت دنبال كنيد، با هرعالم سني ديگرمقايسه كنيد،كم و كيف اظهارات ضدايراني، ضدحزب الله و ضد سوري وي ازهر عالم ديگري به لحاظ كمي، بيشتر و به لحاظ كيفي، قوي‌تر بود. چنانكه مواضعي كه شخص مرسي عملاً عليه ما داشت،به طور مستقيم يا غيرمستقيم،ازهر رييس‌جمهورديگري دردنياي عرب بيشتر بود. همين آقاي قرضاوي بود كه در حج سال گذشته به حاجيان توصيه كرد كه به سه كشورايران، روسيه وچين نفرين كنندوهم اوبودكه حزب الله راحزب الشيطان ناميدوهم او بود كه گفت اشتباه كرده كه از حزب‌الله در جريان جنگ 33 روزه با اسراييل دفاع كرده است در حاليكه عالمان سعودي پخته‌ترازاو عمل كرده‌ بودند و حزب الله رافقط مجموعه‌اي گمراه مي‌دانستند.امكان نداشت در دنياي عرب هيچ رييس دولتي نامه‌اي راكه مرسي به پرز نوشت،بنويسد.عليرغم اعتراضات فراوان،ازنوشتن آن پوزش نخواست.همچنين هيچ رييس‌جمهوري اين مقدارجسورنيست كه ازحكومت مابه عنوان «رژيم روافض» نام ببرد. اين يك توهين بسياربزرگ است ونمي‌دانم دراين رابطه اعتراضي شديانه؟مضافاكه پس ازبركناري مرسي،مقامات اسرائيلي صريحا گفتندكه رابطه بسيارنزديك وسازنده اي باوي داشته اند.گذشته ازهمه اينها،مشكل بزرگ اين بودكه آنهامي كوشيدنداختلافات سياسي شان رابامادرچارچوب مذهبي وباسبقه مذهبي مطرح كنند. عملااصلي ترين گروهي كه كوشيدمشكل سوريه راازشكل اعتراض به فسادوديكتاتوري نظام حاكم درآوردوبه آن صرفا رنگي طائفي ومذهبي بخشد،اخوان بود.آنان وهمدستانشان بودند كه غربيان وحتي اعراب راتحريك كرده وراه رابراي ورود گروه هاي تكفيري وبه تعبيرخودشان،جهادي،بازكردند.
* پس چرا اينگونه القاء مي‌شود كه ايران مي‌تواند رابطه بهتري با اخوان‌المسلمين داشته باشد؟
** اين ناشي از يك سلسله اشتباهات تصوري است كه در ايران وجود دارد. اول اينكه تلقي‌شان اينست كه گروه هاي اسلامي حتماً ضداسراييلي و ضدغربي هستند كه اين كلاً اشتباه است. كسي كه در محيط ‌هاي عربي كار كرده و احزاب اسلامي آنها ‌را از نزديك مي‌شناسد، مي‌داند كه ضدآمريكايي‌بودن عموم آنها، تا آنجايي است كه آنها را نمي‌پذيرند و به رسميت نمي‌شناسند. اگر چنين شود، آنان نه تنها همكار، بلكه مطيع آمريكايي‌ها مي‌شوند.
اين جريان را دلايل متعددي است كه از آن درمي‌گذريم.نكته ديگر اينكه اصطلاحاتي چون لائيك و ملي گرا،ازدريچه تلقي ايراني‌اش مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد. تصور مي‌كنند لائيك و ملي‌گراي مصري همچون لائيك و ملي گراي ايراني است. بدون شك شباهت‌هايي وجود دارد، ولي در نهايت دو گونه كاملاً متفاوت هستند. در دو بستر تاريخي و اجتماعي و سياسي و فرهنگي متفاوت شكل گرفته‌اند و نسبت‌شان با دين و واقعيات ديني يكسان نيست. درست است كه آنان ضداخوان هستند، اما ضداسلام نيستند. اكثر قريب به اتفاق آنان به اسلام علاقه‌مند و حتي به آن عاملند. اين سخن حتي در مورد هنرمندان وهنرپيشگان وبازيگران آنهانيزصحيح است.مضافاًكه درحال حاضر گروه هاي فعال غيراسلامي موجوددرمصر،داراي گرايش‌هاي ترقي‌خواهانه، ناسيوناليستي و ناصري وتا حدودي داراي گرايش هاي ضداستعماري و به ويژه ضداسراييلي هستند. بدين جهت آنان به لحاظ سياسي به ما نزديكتر هستند.


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران