یک اندیشکده آمریکایی تصریح کرد، واشنگتن باید همپیمانان عرب خود در خلیجفارس را ترغیب کند تا با آیندهنگری بیشتری با مخالفان داخلی خود برخورد کنند تا بتوانند از تأثیرات منفی تحولات اخیر مصر فرار کنند.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از اندیشکده واشنگتن، تحولات چشمگیر مصر، ظاهراً به برخی مخالفان داخلی در کشورهای خلیج (فارس)، انرژی میدهد بنابراین واشنگتن باید همپیمانان خود در این کشورها را ترغیب کند تا به شیوههایی مبتکرانه و با آیندهنگری بیشتر به این مخالفان پاسخگو باشند.
برکناری دولت اخوان المسلمین از قدرت، جایگاه چندین همپیمان مهم آمریکا در خلیج فارس از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت را تقویت کرده است. هر سه این کشورهای سلطنتی از برنامههای سیاسی این جنبش در منطقه و کشورهای خود نگران و خشمگین بودند.
با اینحال، بسیج عمومی علیه رهبری «محمد مرسی» و متعاقب آن تصاحب قدرت توسط ارتش مصر رویهم رفته مفاهیم متفاوتی را برای فضای امنیت داخلی کشورهای نفتخیز خلیج دارد. اولین نشانههای این تحولات مصر به قوت گرفتن مخالفتها در کشورهای خلیج فارس و همچنین جوامع قطبی شده اشاره میکند که در نتیجه تلاشهای زیادی برای مهار مخالفتها در این کشورها باید صورت گیرد.
این اندیشکده با اشاره به تأثیر تحولات مصر بر کشورهای همپیمان آمریکا در خلیج فارس نوشت که واشنگتن باید حاکمان خلیج (فارس) را ترغیب کند تا با رویکردهای مبتکرانه و آیندهنگری بیشتری به مخالفان پاسخ دهند.
افزایش درگیریهای بحرین
از زمان آغاز ناآرامیهای منطقهای از اوایل سال 2011، شیعیان بحرین برای حقوق سیاسی گستردهتر خود، علیه دولت سنی تظاهرات برپا کردند. حاکمیت این کشور همچنان، اصلیترین گروه مخالفان شیعه موسوم به «الوفاق» را در گفتوگوهای ملی متوقف شده به دام انداخته و تلاش میکند تا مانع گسترش درگیریهای شبانه خیابانی در خارج از محدوده همسایگی شیعه شود.
اوایل ماه جاری میلادی، گرچه جریان «تمرد»، میلیونها مصری را به خیابان کشاند و برخی از بحرینیها را ترغیب کرد تا کمپین مشابهی به وجود آورند. در 3 ژوئیه، روز خلع مرسی از قدرت، جنبش تمرد بحرین اولین ابلاغ رسمی خود را صادر کرد و خواستار برگزاری تظاهرات آرام در 14 آگوست، روزی که نیروهای استعماری انگلیس در سال 1971 از بحرین خارج شدند، شد تا با برگزاری این تظاهرات از مقامات کشور خود بخواهند که قدرت را به مردم واگذار کنند. در همان روز، شایعاتی نیز از یک اعتصاب در نزدیکی سفارت آمریکا منتشر شد. در 13 ژوئیه، وزارت کشور بحرین به شهروندان این کشور درباره شرکت در تظاهرات هشدار داد.
حمایت رو به رشد از کمپین تمرد در بین گروههای مختلف از مخالفان بحرین از جمله «الوفاق»، «ائتلاف جوانان 14 فوریه» و گروههای افراطگرای شیعه که ائتلاف جمهوری را به وجود آورده بودند، در روزهای اخیر با افزایش خشونتها همراه شده است و فشار بر دولتها را افزایش داده است.
در 21 ژوئیه، خانه «عباس عیسی المهدی»، یکی از نمایندگان شیعه پارلمانی که در همکاری با دولت سنی کار میکند، برای دومین بار در طول یک هفته، مورد حمله بمبهای آتشزا قرار گرفت. این رخداد متعاقب بمبگذاری خودرو در 17 ژوئیه مقابل مسجد سنی «شیخ عیسی بن سلمان» در همسایگی خانه اعضای خانواده سلطنتی رخ داد و در 6 ژوئیه نیز حملاتی صورت گرفت که طی آن بمبهای دستساز به کشته شدن یک مأمور پلیس و زخمی شدن چندین نفر دیگر منتهی شد. با نزدیک شدن تاریخ 14 آگوست، افراد میتوانند، انتظار افزایش حضور امنیتی در خیابانها و همچنین حملات پیشدستانه به خانهها و همچنین دستگیری افراد را داشته باشند که این مسئله برای هر دو طرف درگیر خطراتی را به همراه دارد.
تحریک اسلامگرایان
بسیاری از اعضای اخوان المسلمین و همچنین اسلامگرایان خلیج فارس احساس میکنند که خلع دولت منتخب مصر اشتباه بوده است. این احساسات همچنین با اقدام سریع ارتش مصر در گذار سیاسی بدون آنکه اخوان المسلمین را بخشی از این گذار سیاسی کند، همراه شده است. این واقعیت که حاکمان عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت مشتاقانه از تصرف نظامی مصر استقبال میکنند و نامههای تبریک و همچنین کمکهای 12 میلیارد دلاری برای ارتش مصر ارسال کردند، بر زخم این گروههای اخوان المسلمین نمک میپاشد.
اسلامگرایان مختلف در کشورهای خلیج فارس خیلی سریع به این بی حرمتی پاسخ دادند. گروههای سیاسی مرتبط با اخوان المسلمین در کویت، جنبش مشروطه اسلامی، تعهد دولت خود برای ارسال کمک 4 میلیارد دلاری به مصر را عجولانه و غیرقانونی دانستند و آن را محکوم کردند.
در 15 ژوئیه، برخی از مردم کویت برای محکوم کردن این بسته کمکی تظاهرات برپا کردند و دو روز بعد، یک وکیل مدافع محلی علیه کابینه به دلیل هدر دادن بودجه عمومی اقامه دعوی کرد. در عربستان سعودی، برخی از اسلامگرایان، خلع مرسی از قدرت را محکوم کردند و تصریح کردند که ریاض و امارات متحده عربی در پشت این اقدام قرار دارند.
هفته گذشته، برخی از مقامات سعودی، دو چهره مذهبی محلی برجسته را به دلیل آنکه خلع مرسی را محکوم کرده بود، دستگیر کردند. در سطح وسیعتر، بسیاری از اسلامگرایان خلیج فارس با تظاهرات طرفداران مرسی در مصر تحریک شدند و ظاهراً آماده شدند تا خشم خود را به طیفی از حوادث مرتبط در کشورهای خود ابراز کنند.
در همان زمان، برخی از حامیان اخوان المسلمین در خلیج فارس، احتمالاً فعالیتهای مخفیانه خود را افزایش میدهند زیرا حاکمان تلاش میکنند تا اقدامات مستحکمتری علیه آنها انجام دهند.
اندیشکده واشنگتن با اشاره به این اقدامات که احساسات گروههای مخالف و اخوان المسلمین را تحریک میکند، ادامه داد که اقدام برای فعالیت نامحسوستر احتمالاً به طور خاص در امارات متحده عربی صورت میگیرد زیرا در این مکان، مقامات، برخی از گروههای وابسته به اخوان المسلمین را اهریمن جلوه دادند و تلاش کردند تا شماری از آنها را در دو سال گذشته محکوم کنند، و اخیراً در 2 ژوئیه به دلیل اصلاحات ظاهراً سیاسی، آنها را محکوم کردند.
در قطر، گروه محلی اخوان المسلمین رسماً خود را در سال 1999 منحل کرد و رهبر سابق این گروه هماکنون آشکارا سازمانی را برای آموزش فعالان جوان اسلامگرا اداره میکند. حالا «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» امیر جدید قطر با انتقال سرمایهها از مصر به جایی دیگر میتواند موجب کاهش بیش از پیش حمایت قطر از رهبران بین المللی اخوان شود. چنین رویکردی حامیان اخوان المسلمین را به سمت فعالیتهای سیاسی مخفیانه سوق میدهد.
بعلاوه، چهرههای اخوان المسلمین و دیگر اسلامگرایان در عربستان سعودی، کویت، بحرین، قطر و امارات متحده عربی با تأمین پول، سلاح و جنگجو برای نیروهای ضددولتی سوریه ارتباط دارند. از آنجایی که اخوان المسلمین محلی با چالشهای رو به رشدی در فضای داخلی مواجه است، احتمالاً بیشتر توجه خود را به حمایت از چنین جنبشهایی در خارج از کشور جلب میکنند.
دولتهای خلیج فارس، عموما این فعالیت را نادیده میگیرند و احتمالاً به کار خود ادامه میدهند، فعالیت جهادگران را به خارج این کشور میفرستند و از برخی اهداف سیاسی خارجی حمایت میکنند. با این وجود، صادر کردن جنگجویان خطرناک است، همانطور که تجارب افغانستان و عراق نشان میدهد، جهادگران خلیج فارس که از جنگهای خارجی به خانه بازمیگردند، میتوانند تأثیرات سمی بر فضای امنیت داخلی کشورشان داشته باشند.
قطبی کردن جوامع
حتی علیرغم آنکه بسیاری از اسلامگرایان خلیج فارس، افسوس خلع مرسی از قدرت را میخورند، بسیاری از لیبرالها و سکولارهای منطقه از خلع او بسیار خرسند هستند. این امر در حال حاضر شکاف عمیقی بین این گروهها در اکثر جوامع خلیج فارس به وجود آورده است.
بعلاوه، هنوز مشخص نیست که آیا موضوع مصر توازن قدرت در بین گروههای اسلامگرای خلیج فارس را چگونه تنظیم میکند. آیا آنها با یکدیگر در همکاریهای نزدیکتر آمیخته میشوند و یا آیا سلفیهای اسلامگرا در مقابل اخوان المسلمین قدرت میگیرند. در حال حاضر ظاهراً آنها از هم جدا هستند، به طوریکه برخی از اسلامگرایان با عناصر اخوان المسلمین در برخی از رخدادهای مصر همسو هستند و باقی، خود را از اخوان المسلمین جدا میدانند. این روند در هر کشور به طرز قابل توجهی متفاوت است. بعنوان مثال، اخوان المسلمین و سلفیها اغلب پشت سر هم با دولت بحرین کارمیکنند و در مخالفت با دولت عربستان سعودی هستند.
پیامدهای سیاست آمریکا
تأثیر مواج مصر در خلیج فارس احتمالاً در چند ماه آینده ادامه دارد. از یک طرف اصطکاک جدید بین دولتها و مخالفان و از طرف دیگر اصطکاک بین گروههای مختلف مخالفان، درجاتی از آشفتگیهای داخلی را در سراسر شبهجزیره عربی به وجود می آورد. برخی از این نیروها برای گسترش نهضتهای خود از جمله شیعیان سعودی در استان شرقی پادشاهی، فعالان عمانی و اعراب آواره خلیج فارس برانگیخته میشوند.
آندسته از کشورهای خلیج فارس که با چالشهای امنیتی چشمگیری در این فضای جدید روبرو هستند، احتمالاً از ابزار سیاست سنتی خود بیرون میآیند تا مخالفتها را آرام کنند، به برخی از عناصر مهم، سخاوتورزی میکنند و ناآرامیهای کشور را با ترکیبی از سرکوبگری و ارائه برخی امتیازات به مخالفان پاسخ میدهند. در واقع، حاکمان خلیج فارس حتی ممکن است بر روی شکافهای رو به رشد کشورشان سرمایهگذاری کنند، مثل اینکه پیروان اخوان المسلمین (امارات متحده عربی و عربستان سعودی) را اهریمن جلوه میدهند تا آنها را ضعیف کنند. از طریق تشکیل انواع جدید و متفاوت همپیمانی (در قطر) قدرت اسلامگرایان را تضعیف میکنند و به تدریج بر راهبردهای موجود «تقسیم و تسخیر» (در کویت و بحرین) اضافه میکنند. تمامی این راهبردها میتوانند خاندان حاکم در حال حاضر را تقویت کند.
این اندیشکده آمریکایی در پایان اینگونه نتیجهگیری کرد که با اینحال، منافع خلیج فارس و آمریکا در صورتی بهتر تأمین میشود که واشنگتن همپیمانان خود را ترغیب کند تا به فشارهای عمومی از جانب مخالفانشان با روشهای محافظهکارانه و آیندهنگری بیشتر پاسخ دهند. به ویژه، مقامات آمریکایی باید همپیمانان خود در خلیج فارس را ترغیب کند شفافیت بیشتری در خصوص فساد و اتلاف به وجود آورند، محدودیتهای قدیمی در خصوص بیان عمومی را کاهش دهند و واقعاً توسعه تجارت بخش خصوصی را در اولویت قرار دهند.