کـنارهگیری غیرمنتظـره محـمـدمهدی عـاکـف، مرشد عام اخـوانالمسـلـمین از سـمـت خود، قدیمیترین تشکیلات فراگیر اسلامــی را بار دیگر در معـرض توجـه قـرار داد. طـی 80 سـالی کــه از تأسیس اخـوانالمسلمـین میگذرد، این جریان با فراز و فرود فراوانی مواجـه بـوده است. ازمقـابـلـه با انگلیس و همکاری با افسران ارتش آزاد به رهـبری عبدالنـاصر تا درگیری طولانیمدت با او و سپس همکاری کوتاهمدت با سادات که در نهایــت به درگیری با او به دلیل امضای پیمان کمپ دیوید انجامید و بالاخره حضور در پارلمـان که در دوره مـبارک عـمـلی شــد. اینک و درحـالی که بیش از 80 نماینده مستقل مجـلس به تشکیلات اخوان تعلق دارند، همچنان پیگرد و زندانی کردن رهبران میانی آنها در دستور کار دولت قرار دارد.
فراگـیری اخوان در جــهـان اسلام، از آن نـمـونـهای منحـصـر به فرد ساخته است. تقریباً در تمام کشـورهای اسـلامی شاخـههای اخوان فعال هستنـد و در برخـی کشورها، گاه فراکسـیون قابل توجـهی از اعضـای پارلـمـان را به خود اختصـاص دادهاند مانند الجزایر، مغـرب، پاکستان، اردن، بحـرین، کویت، یمن، عـراق، مـالـزی، انـدونـزی، پاکسـتان و بنـگلادش؛ اما این وضعیت در بـرخـی دیگر از کشـورها به حضور در گردونه قدرت منتهی شده است مانند سـودان و ترکـیه. در فلـسطـین نیز مسئله به گونه دیگری است؛ حماس رسماً شاخه فلسطینی اخوان اسـت. ناگفته نمانـد که شـاخههای اخوان به دو بخش تقســیم میشوند یک گره به طور رسـمـی با تشـکیلات مـادر ارتـبـاط سازمـانی دارند و گـروه دیگر از نظـر فکری اخوانی به شمار میآیند اما ارتباطشان در حدی نیست که بتوان آنها را اعضای رسمی اخوان تلقـی کرد مانند ترکیه، هر چند که به این جریان تعلق دارند.
در تاریـخ اخوان، هیچگاه سابـقـه نداشته اسـت که مرشـد عام پیش از فوت از منصـب خود کنـارهگیری کند. حسن البنا، حسن الهضیبی، عمرالتلمسانی، حامدابوالنصر، مصطفی مشهور و مأمون الهضیبی، همگی تا پایان عمر مرشد اخوان ماندند. در بررسی این پـدیـده تـوجـه به دو نکـتـه اسـاسـی ضـروری مینماید:
1- اخوان از زمان آغاز به کار خود پذیرفت که شـاخـههایش در کشـورهـای مختلف هر یـک شرایط بومی خود را مد نظر قرار دهند و فقط در اصول کلی و تصمیمات استراتژیک تابع تشکیلات مرکزی باشند که البته نمایندگانی از شاخههای اخوان نیز در آن حضور دارند. اما گویی این روند در دو دهه اخیر سرعت بیشتری یافته اسـت و بومیسازی شاخهها در اولویت قرار گرفته است؛ به گونهای که مثلاً اردوغـان در مجـمـوع سیـاسـت نرمتری پیشه میکند حـال آنکـه حـمـاس روش برخورد قاطـعـانه را بــرگـزیـده است؛ که هر دو ناشی از شرایط پیرامونی آنهاست. اما در این مـیـان تشکـیلات مـصـر به دلـیـل رهـبـری همه شاخهها بـایـد به شرایط بومی در پرتو موقعیت بینالمللی خود تـوجـه میکرد. اما تقریباً در یکی دو دهه اخیر نسل جدید کم و بیش به این باور رسیده است که باید تشکیلات مصر توجه بیشتری به شرایط بومی خود مبذول دارد.
2- اختلاف مـیـان نسل قـدیـم و جدید تقریباً دامنگیر اکثر شـاخـههای اخوان شده است به عـنـوان نـمـونه اختلاف میان ترابی و بشیر در سودان و یا اختلاف اربکان و اردوغان در ترکیه و نمونههای مشابه در الجزایر، اردن و...
اما گویی اینک دامنه این اختلافات به تشکیلات مادر در مصر نیز کشیده شده است. باقیماندههای نسل نخست که دوران کودکی و نوجوانی خود را با رهـبـران بنیانگذار سـپری کردهاند قادر نیستند افکار نسل جـدیـد را پذیرا شوند. ناگفته نمانـد که محمد مـهـدی عاکف گـر چـه از کهـنسالان -88 ساله- به شمار میآیـد اما از نظر فـکـری به نسل جـدیـد گرایش بیشتری دارد. دفاع جانانه از مقـاومـت در فلـسـطـیـن و لبنان و موضعگیری مـعـتـدل وی در مـورد روابط سنی و شیعه نمونههایی از سمتگیری فکری پویای اوست. البته اخـتلاف نـظـر اصـلـی وقتی روی داد که او از عضـویـت عصـامالعریان 51 سالـه - از نسل جدید- در دفتر ارشاد حمایت کرد.
در درگیری نسل قدیم و جدید اخوان مصر اما همـواره این نسل جدید است که با در نـظـر گرفتن مصالح عالیه تشکـیلات عقبنشیـنی میکند. کنارهگیری عاکف نیز به دلیل نزدیکیاش با نسل جدید در این روال قابل تفـسـیـر است، هر چند که به نـظـر میرسد این وضعیت با ضربهای که عاکـف به بدنـه تشکیلات وارد کرد به زودی تغییر یابد و میانسالان نقش قویتری در اداره تشکیلات بر عهده گیرند.
اما این تحول وقتی اهمیت بیشتری مییابد که دریابیم مصر در حال حاضر موضوع جایگزینی مبارک رئیسجمهور 82 ساله را در دستور کار خـود دارد. نقش اخوان در تحولات آتی در حدی اســت که توجه همه بازیگـران داخلی و بینالمللی در مصر را به خود جلب کرده است. بیهوده نیست که دو ماه پیش، مبارک برای نخستین بار با لحنی کاملاً ملایم نسبت به اخوان سخن گفت.
تحـولات مصر گرچه آهسته و آرام است لیکن چنان است که به دلیل اهمیت نقش منطقـهای ایـن کشـور باید مورد توجه همه طرفهای منطقهای و بینالمللی باشد.