اشغال بخشهایی از خاک سومالی توسط ارتش کنیا و روابط بسیار نزدیک نایروبی با رژیم اسرائیل از جمله عواملی بود که موجب شد گروه الشباب به قیمت از دست دادن جان تعدادی از نیروهای خبرهاش، حکومت کنیا را گوشمالی دهد.
به گزارش فارس به نقل از پایگاه خبری العالم، حمله خونین برخی از اعضای گروه الشباب سومالی به یک فروشگاه بزرگ در قلب نایروبی پایتخت کنیا، سوالات زیادی را در مورد دلایل این حمله و تبعات آن به وجود آورده است.
گروه الشباب سومالی که نزدیکی خود به القاعده را منکر نمیشود - به دلایل بسیار از جمله کسب آموزش توسط مربیان مجرب، دریافت پول و همچنین جذب نیروهای جهادی بینالمللی - در اقدامی که چندان بی سابقه هم نیست، در پایتخت کنیا یک مرکز خرید بزرگ متعلق به صهیونیستی شناخته شده را هدف قرار دادند، حملهای که دهها کشته و زخمی در پی داشت و نیروهای امنیتی کنیا از مقابله با آن ناتوان بودند.
اما پاسخ به این سوال که چرا گروه الشباب در قلب نایروبی اقدام به یک عملیات نظامی و گروگانگیری کرد، سوالی که پاسخ به آن چندان سخت نیست و با اندک نگاهی به روابط دو کشور سومالی و کنیا، پاسخهای آن روشن میشود.
واقعیت آن است که ارتش کنیا از جنگ داخلی در سومالی استفاده کرد و بخشی از خاک این کشور را اشغال کرده است، ارتش کنیا در چارچوب توافقنامههای اتحادیه افریقا وارد سومالی شد و شهرهای مهم جنوب این کشور مانند کیسمائو که یکی از مراکز مهم گروه الشباب بود را از تصرف آنها خارج کرد و نیروی هوایی این کشور نیز گاه و بی گاه به مراکز تجمع مخالفان مسلح سومالی حمله میکند.
علاوه بر این موارد، دولت کنیا روابط بسیار نزدیکی با جریانهای صهیونیستی و رژیم اسرائیل دارد و این روابط به پیش از تشکیل موجودیت رژیم صهیونیستی باز میگردد، همه این عوامل دست به دست هم داده است تا گروه الشباب بخواهد به قیمت از دست دادن جان تعدادی از نیروهای خبرهاش، حکومت کنیا را گوشمالی دهد.
آنچه از بررسی نزدیک روابط کنیا و رژیم اسرائیل بر میآید آن است که نایروبی مرکز مهم حضور سازمان اطلاعات و ارتش این رژیم بوده و از زمان عملیات انتبه، این نیروها در مرکز کنیا حضور دارند تا مرکز رصد گروههای اسلام گرا باشند.
علاوه بر این، کنیا نقش مهمی در بی ثبات کردن سومالی برای ادامه اشغال سرزمینهای متعلق به این کشور دارد، این منطقه مهم و راهبردی که گفته میشود در آن منابع مهم نفت و گاز و همچنین منطقه مهمی از نظر تامین آب آشامیدنی مردم سومالی به شمار میرود، حکومت کنیا را به عنوان رژیمی اشغالگر معرفی کرده است که با پنهان شدن پشت حمایتهای آمریکا، لابی صهیونیست و اتحادیه اروپا تاکنون از محاکمه بابت آن فرار کرده است.
از سوی دیگر، دولت سومالی که در موگادیشو حاکم است، در طول دو دهه گذشته مقر خود را در کنیا برپا داشته بود و عملاً زیر سلطه دولت کنیا است، میزان اطاعت پذیری دولت ناتوان و ضعیف سومالی به کنیا به اندازهای است که در کوچکترین موارد هم باید با سران کنیا به خصوص سازمان اطلاعات آن مشورت کنند.
آنچه الشباب سومالی در مرکز خرید متعلق به یک یهودی انجام داد در برابر اقداماتی که دولت کنیا علیه این جنبش تندرو صورت داده است، ناچیز است اما اینکه چرا سازمان اطلاعات کنیا که در همکاری نزدیک با موساد برای خود در آفریقا شهرتی کسب کرده و دست افسران آن را در جنگهای داخلی آفریقا و نسل کشیهای متعدد این قاره به وضوح میتوان دید، نتوانسته آن را پیش بینی و از وقوع آن پیشگیری کند خود سوالی است که پاسخ دادن به آن آسان نیست.
بدون شک گروه الشباب که تضعیف خود در جنوب سومالی را ناشی از دخالت دولت کنیا میداند، به حملات، بمبگذاری و ترورهای هدفمند در این کشور ادامه خواهد داد و تاریخ مشخصی نیز برای پایان چنین اقداماتی نمیتوان متصور شد، اما آنچه اهمیت دارد این است که تا چه زمان دولت کنیا و سازمان امنیت این کشور میتواند هزینه دخالتهای خود در سومالی را پرداخت کند؟
آنچه که در پایان باید به آن اشاره کرد، همکاری و همراهی نزدیک سازمان القاعده در رساندن نیروهای گروه الشباب به قلب نایروبی و مسلح کردن آنهاست، این همکاری نشان میدهد که القاعده این توان را دارد تا نیروهای تابع خودش را مورد حمایت لجستیک و اطلاعاتی قرار داده و با استفاده از توان نیروهای منطقه ای و محلی، حملات سازمان یافتهای را ترتیب دهد.
همین همکاری است که در مناطق مختلف اکنون نام القاعده را بر سر زبانها انداخته است، سوریه، عراق، یمن، تونس، مالی، لیبی، الجزایر، سومالی، موریتانی و کنیا مناطقی هستند که رد پای القاعده به خوبی در تحولات امنیتی آنها مشخص است.