ليبي

با بالا گرفتن درگيري گروه‌هاي مسلح و رويدادهايي چون ربايش نخست‌وزير، تحولات ليبي نظر كشورهاي منطقه و ناظران جهاني را بيش ازپيش به خود جلب كرده است.

اين‌كه سرنوشت انقلاب ليبي به چه سويي مي‌رود پرسش مهم اين روزهاي محافل خبر و سياست است. در اين خصوص در فرصت كوتاهي كه به دست آورديم با حسين اكبري سفير جمهوري اسلامي ايران در طرابلس به گفت‌وگو نشستيم.
آخرين مشاهدات ميداني شما از تحولات در ليبي چه تحليلي از وضع فعلي و آينده اين كشور ترسيم مي‌كند؟ ‌
مي دانيد كه در ليبي انقلاب رخ داد، به اين معنا كه تمام سازوكار حكومت از هم پاشيد و ساختارهاي حكومتي از بين رفت. ارتش، سيستم امنيتي، پليس و... همه به نوعي از صحنه خارج شدند و اين از تفاوت‌هاي تحولات ليبي با كشورهايي چون مصر و تونس است. از طرف ديگر ليبي كشوري بود كه از دوران 4 دهه حكومت قذافي فاقد تشكلات سياسي و ساختارهاي حزبي و فعاليت‌هاي انتخاباتي بود بنابراين با وجود اين مشكلات و از آن‌طرف هم فروپاشي تمام ساختارهاي ليبي شرايط ليبي از بقيه كشورهاي درگير تحولات متفاوت شد و بعد از اين‌كه جريانات انقلابي بر ليبي حاكم شدند چون به لحاظ سياسي و مذهبي فاقد يك رهبري قوي و فاقد ساختارها و سازمان‌هاي تشكيلاتي و انتخاباتي بودند بنابراين فرايند دولت‌سازي و حتي به نوعي ملت‌سازي در نخستين گام‌ها و مراحل خود قرار گرفت. اين اشكالات به ايجاد يك فضاي جديد در ليبي انجاميد. بعد از اين‌كه پيروزي حاصل و قذافي از صحنه خارج شد، جريانات انقلابي در طول مدت بسيار كوتاه 8ماهه كه از آغاز انقلاب تا پيروزي انقلاب سپري شد و چون پيش از آن هم عملاً فاقد ساختارهاي مبنايي بودند شروع كردند به ايجاد ساختارهاي حزبي، سياسي و انتخاباتي و طبيعتاً هر جرياني تلاش مي‌كرد كه به نوعي بتواند سهم قابل توجهي را به دست آورد. يكي از جريان‌هاي در صحنه اخوان المسلمين بود و جريان ديگر هم جريان ائتلاف ملي بود كه چند گروه و حزب با همديگر ائتلاف كرده بودند و در انتخابات با هم رقيب شدند علي رغم اين‌كه بيش از 70، 80 حزب سياسي در طول مدت يكي، دو ماه در ليبي تشكيل شد، اما اين دو گروه نتوانستند اكثريت آرا را در مجلس به دست بياورند. جريان اخوان از 200 كرسي فقط توانست 17 كرسي را به دست آورد. جريان ائتلاف ملي هم فقط 30 كرسي را به دست آورد. بنابراين در ساختار سياسي هم، قدرت متمركزي به وجود نيامد. اين خلأ موجب شد كه عملاً قدرت در صحنه پراكنده شود و نتيجه آن‌كه فضايي باز شد براي فعاليت‌هاي مختلف و حتي براي كساني كه مي‌خواهند در صحنه ليبي مشكل ايجاد كنند. ابتدا يك اختلاف نظرهايي پيش آمد در تركيب دولت و هيچ جريان قوي‌اي وجود نداشت كه دولت متعلق به آن باشد. پس حكومت به نوعي ائتلافي شد و چند وزير از جريان اخوان المسلمين و چند وزير هم از جريان ائتلاف ملي تعيين شدند و بقيه كابينه هم از چهره‌هاي مستقل تشكيل شد. در واقع عملاً مستقلين ليبي بيش از 70، 80 درصد سهم را داشتند، منتها آن‌ها فاقد يك ساختار تشكيلاتي بودند. بنابراين كنگره كه تشكيل شد سهم گروه‌هاي ديگر كم شد و يكسري مشكلات هم شروع شد. از اين خلأ و فضا استفاده شد و يكسري جريان‌هاي تندرو هم آمدند و ساختار و سازمان‌هاي خود را توسعه دادند و آن‌ها هم به نوعي به دنبال قدرت بودند، بنابراين مجموعه متعددي در ليبي به دنبال قدرت بوده‌اند. در خلأ به وجود آمده همه تلاش مي‌كنند سهمي از قدرت را داشته باشند.
نقش كنگره يا پارلمان در اين ميان چگونه بوده است؟
وظيفه كنگره اين بود كه پيش‌نويس قانون اساسي دولت را شكل دهد چون در اين مأموريت موفق نشدند و عملاً تصميمات كنگره هيچ‌كدام اجرايي نشد، چون هر تصميمي كه در كنگره گرفته مي‌شود، بايد يك ضمانت اجرايي داشته باشد، يعني يك نيرو مثل پليس يا ارتش بايد امنيت را برقرار بكند، كسي بتواند امنيت صادرات نفت را برقرار بكند. اين نوع اصلاحات و سهم‌خواهي‌ها و عدم شكل‌گيري دولت‌سازي و ملت‌سازي باعث شده يك فضاي جديدي در ليبي حاكم شود و اين رقابت‌ها به تنش‌هاي نظامي كشيده شود و هر كسي مجبور شود يك يگان نظامي را از آن خود بكند و با استفاده از قدرت نظامي به دنبال تحقق خواسته‌هايشان باشند. اين اختلافات از ابتدا وجود داشت و در مقاطع مختلف اوج گرفت و بر قضيه مصر نيز تأثير بسزايي داشت، در صحنه ليبي دو جريان دولت و جريان حزب عدالت بنا كه در واقع حزب اخوان است، روبه‌روي هم موضعگيري كردند و درگيري آن‌ها اوج پيدا كرد. از طرف ديگر جرياناتي كوچكتر تلاش مي‌كردند كه قدرت را بيشتر به دست بگيرند و چون ابزارشان ابزار نظامي بود، مجبور شدند به خشونت متوسل شوند. دولت نيز كه ابزار دفاعي از خود نداشت، مجبور بود در قبال آن‌ها هميشه واكنشي عمل كند. حدود 4 ماه پيش كه بحث قانون عزل سياسي تصويب شد، اين گروه‌ها با زور و فشار نظامي 4 وزارتخانه را 3 هفته محاصره كردند و دولت را مجبور كردند تا كنگره به خواسته آن‌ها رأي دهد و بالاخره رأي را به زور گرفتند و بعد از آن هم تلاش كردند نخست‌وزير را عزل كنند و تهديد كردند و اخيراً هم نخست‌وزير را 4 صبح در محل اقامتش با تمام همراهانشان دستگير كرده و اسناد و مدارك و امكاناتشان را بردند. لذا مي‌بينيم ابراز وجود متكي به عنصر امنيتي و نظامي در صحنه سياسي ليبي حاكم شده و اين متأسفانه شرايط را بسيار بد كرده و موجب شده تا برخي از نا‌آرامي‌ها استفاده كنند. در مجموع سرقت‌ها، ترورها، خروج نخبگان و مواردي از اين دست فضايي به وجود آورده‌اند كه دولت هم نتواند خواسته‌هاي خودش را عملي كند و بيشتر واكنشي عمل كرده است و بدين ترتيب اوضاع بر مدار صفر درجه قرار گرفته است.
به نظر مي‌آيد عده‌اي از انقلابيون سابق در ليبي از روند سياسي اين كشور راضي نيستند علت اين وضعيت چيست؟
نسبت به كل انقلابيون نمي‌توان يك كلمه يا حكم واحد صادر كرد. در روز پيروزي انقلاب ليبي 30 هزار نيروي مسلح انقلابي وجود داشت كه در صحنه‌هاي مختلف جنگيدند. الان حدود 250 هزار نيروي مسلح انقلابي وجود دارد، يعني مي‌توان گفت 200 هزار نيرو به آنها پيوسته‌اند. ضمن اين كه دولت ليبي هم معتقد است و اعلام هم كرد كه 18 هزار نفر جنايتكار از زندان‌ها آزاد شده و به نوعي هم آنها از فرصت استفاده مي‌كنند. الان خيلي نمي‌شود دقيق صف‌بندي كرد و گفت انقلابيون همه يك مجموعه‌اند. خود انقلابيون 7، 8 مجموعه هستند. كساني كه الان درگير شدند همه ادعا دارند كه از انقلابيون هستند. جريانات باقي مانده از رژيم گذشته اصلاً هويت و سهمي در صحنه داخلي ليبي ندارند. ممكن است در خارج از ليبي سهمي داشته باشند اما در داخل اصلاً سهمي ندارند. بنابراين اطلاق يك كلمه واحد به همه انقلابيون جاي تأمل دارد و بايد آنها را متعدد تقسيم‌بندي كرد. به نظر من، الان تكفيري‌ها مي‌گويند ما انقلابي هستيم، تندروها هم مي‌گويند ما انقلابي هستيم، اخواني‌ها هم همين طور. جريان ائتلاف نيز خود را انقلابي مي‌داند. گروه‌هاي رقيب نيز خود را انقلابي مي‌دانند. كسي در ليبي نيست كه بگويد من انقلابي نيستم اما در صحنه هستم.
آينده تحولات كشورهايي چون ليبي، تونس و مصر تا چه حد به هم ارتباط دارد؟
ليبي يك ويژگي خاصي نسبت به كشورهاي همسايه دارد. ليبي كشوري است كه به لحاظ اقتصادي روي پاي خود ايستاده و نياز به خارج ندارد. توان تامين نيازهاي خود را دارد و از طرفي مشكلش اين است كه تمام ساختارها و ساز و كارهاي امنيتي و نظامي‌اش از هم پاشيده شده و جريانات داخلي براي سهم‌گيري در حال توسعه ناامني هستند. بنابراين اگر ليبي بتواند امنيت داخلي‌اش را برقرار كند و انتخابات برگزار شود و مردم در صحنه تصميم‌گيري كنند، قطعاً مي‌تواند اين مسير را ادامه داده و موفق شود. برخلاف بقيه كشورهايي كه ممكن است به هر حال به نوعي نياز به يك حمايت بيروني داشته باشند براي تامين بعضي از خواسته‌هايشان، ليبي چنين نيازي ندارد. منتها اين فرايند قطعاً يك فرايند طولاني خواهد بود. اگرچه مردم بشدت از شرايط موجود خسته شده‌اند و آنها هدف‌شان از انقلاب مطالبات ديگري بود ولي الان نتيجه چيز ديگري است. به نظر مي‌رسد كه از يك طرف مردم بشدت خسته شده‌اند و به دنبال تغييرند و از طرف ديگر اين روند راه به جايي نبرده است و مشكلات را افزايش داده است. الان هم كه بحران اقتصادي به آن اضافه شده است. از يك ميليون و 600 هزار بشكه نفتي كه در ليبي در روز صادر مي‌شد، 650 هزار بشكه در اختيار دولت است و بقيه در اختيار بخش‌هاي آزاد قرار داشته و خارج از اراده و تصميم دولت است.
كارنامه قدرت‌هاي جهاني در كشورهايي چون ليبي پس از انقلاب‌هاي صورت گرفته را چطور مي‌بينيد؟
ليبي الان به حدي ناامن شده است كه تقريباً همه شركت‌ها صحنه را ترك كردند و همه كارها متوقف شده است. كارنامه آنها هم اصولاً در بحث سهم‌خواهي در بحث اقتصادي و شركت‌هاست كه نتيجه مي‌دهد. آنها با ناتو آمدند و درگير شدند و يك جايي كمك كردند و براي اين كه بتوانند سهم خود را هم در حوزه تبليغاتي و هم در حوزه اقتصادي بگيرند، يك كارهايي كردند. اما الان دولت مقتدري در ليبي نيست كه با قدرت‌هاي بيروني و مردم ليبي تعيين تكليف كند. قدرت فوق‌العاده ضعيفي در ليبي وجود دارد كه اين قدرت هم در اثر شرايط حاكم در ليبي مجبور به اقدامات واكنشي است و نتوانسته از خود كنشي نشان دهد و يك تغيير اساسي را ايجاد كند. به همين دليل نمي‌توان شاخصي براي ارزيابي و مقايسه قائل شد چون همه كشورها در يك شرايط يكسان و مساوي هستند. براساس آمارهايي كه وجود دارد، در ليبي تقريباً بيش از 80 درصد ديپلمات‌ها اين كشور را ترك كرده‌اند. شرايط به حدي ناامن است كه حتي امكان تردد در آنجا بسيار كم است چه برسد به توافقات و توسعه روابط، تقويت روابط و از اين دست بحث‌ها.
كمك ايران به روند دولت‌سازي و تقويت ثبات و امنيت در ليبي چگونه است؟
اصلاً اين طور نيست كه يك مجموعه واحدي در كشور وجود داشته باشد. كشور ايران اصولاً به صورت رسمي و براساس كانال‌هاي رسمي كه وجود دارد، از ابتدا سعي كرد به ليبي كمك كند توافقاتي هم شد كه در زمينه‌هاي مختلف بشردوستانه كمك‌هاي قابل توجهي بود. بعد از اين به دليل شرايطي كه براي همه به وجود آمده، شرايط ايران هم مثل بقيه كشورها شده است.
محيط ليبي الآن طوري نيست كه بتوان توافقي كرد تا بشود كمكي كرد به هر حال اوضاع به حدي به هم ريخته است كه دولت ليبي هم يا قادر به تصميم گيري نيست يا اگر تصميمي مي‌گيرد ضمانت اجرايي ندارد كه بتواند تصميمات خودش را اجرايي بكند.مثلاً الآن دولت تصميم مي‌گيرد انتخابات برگزار شود. اول بايد شرايط امنيتي را برقرار كند بعد بايد نياز مالي را تأمين كند. بعد بايد بتواند نظر بيرون را جلب كند و به هر حال همه اينها ضمانت اجرايي براي تصميم دولت مي‌شود در حالي كه الآن دولت در درون خود بشدت درگير است كه آخرين نمونه آن هم دستگيري يك روزه نخست‌وزيرشان بود كه خبر آن را شنيديد.
در پايان نكته اي كه لازم است در مورد مردم ليبي گفته شود اين است كه ليبيايي‌ها اساساً مردم مسلماني هستند و تندرو نبوده و ميانه رو هستند. آن‌ها اهل تعامل و همكاري با ديگران هستند. پيش از اين هم در درون خود دچار مشكل جدي نبوده‌اند منتها يك اراده اي هم وجود دارد كه اجازه نمي دهد آن‌ها به ثبات برسند و اين انقلاب و حركتي كه شروع شده است به سر منزل مقصود برسد، اين اراده به نوعي در يك جبهه بيروني كه هر كدام اعضاي آن به نوعي منافع خودشان را در خطر مي بينند ايجاد شده و يك تقسيم مأموريت در صحنه عملي شده كه به نظر من آن‌ها در به هم ريختن اوضاع ليبي بي‌تأثير نيستند.


صفحه مناسب چاپ پیشنهاد این صفحه از این خبر یک pdf بساز

سایر خبرها

  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۱ استقبال امیرعبداللهیان از همتای الجزایری در تهران
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۰ دیدار سفیر ایران با وزیر خارجه سیرالئون
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۹ ملاقات سفیر ایران با زندانیان ایرانی در موزامبیک و کسب اطلاع از سلامت آنها
  • ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۸ رسانه اماراتی: حمیدتی و البرهان دیدار می‌کنند
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۹ گفت‌وگوهای منطقه‌ای بن‌سلمان و السیسی در پاریس
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۸ مغرب نشست «النقب» را به تعویق انداخت
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۷ سودان جنوبی مرزهایش با سودان را بست
  • ۰۴ تیر ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۶ دیدار سفیر ایران با رئیس مجلس نمایندگان تونس
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶ تأسف وزیر خارجه مصر از موضع اتحادیه اروپا درباره سوریه
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۵ امیرعبداللهیان: توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در دستورکار دولت است
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۴ کنعانی حمله تروریستی در اوگاندا را به شدت محکوم کرد
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۳ تصمیم دولت بورکینافاسو برای راه‌اندازی سفارت در تهران
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۲ رئیس حزب‌ الوفد رسما نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری مصر شد
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۸ تمدید سه روزه آتش‌بس در سودان
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۷ کرملین: تحقق طرح صلح آفریقا درباره اوکراین سخت است
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ دعوتنامه اردوغان برای السیسی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۶ 17 غیرنظامی سودانی از جمله چند زن و کودک در حمله هوایی کشته شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۵ کشته شدن 38 دانش‌آموز اوگاندایی در یک حمله تروریستی
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۴ یونیسف: بیش از 1 میلیون کودک به علت جنگ در سودان آواره شدند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۳ «نیروهای پشتیبانی سریع» سودان، ارتش را به مثله کردن 2 عضو خود متهم کردند
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۵:۰۲ العربیه از تشکیل کمیته‌ ایرانی-مصری برای احیای روابط خبر داد
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۷ سفر نخست‌وزیر عراق به قاهره با محوریت ایران و تقویت روابط
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تشدید جنگ داخلی در سودان پس از پایان آتش‌بس 24ساعته
  • ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۵ رژیم صهیونیستی به دنبال تولید تسلیحات در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۸ وعده ایتالیا برای کمک ۷۰۰ میلیون یورویی به تونس
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۷ نشست شورای همکاری خلیج فارس و مصر درباره مسائل منطقه‌
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۶ مشارکت رژیم صهیونیستی در رزمایش «شیر آفریقا» در مغرب
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۵ درگیری‌های خونین بین مردم و نیروهای امنیتی در سنگال
  • ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۱۴ کشته شدن ده‌ها کودک در شمال نیجریه در پی حمله مردان مسلح
  • ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶ تمایل کومور برای ازسرگیری روابط رسمی با ایران