بـه گـزارش خبرگـزاری رویترز از اسکندریه، جوانان اسلامخواه مصری که به دنبال راهی برای مقابله با سلطه نظامیان بر این کشور هستند، به دیدگاههای یک نظریه پرداز افراطی نزدیک شده اند که حدود پنجاه سال پیش تلاشهای مشابهی را آغاز کرد. دیدگاههای این نظریه پرداز بعدا به منبع الهامی برای القاعده تبدیل شد.
دیدگاههای انقلابی «سید قطب» از رهبران اخوان المسلمین که در سال 1966 اعدام شد، در میان جوانان مصری در حال گسترش است. آنها خود را در میانه یک جنگ تمام عیار با ژنرالهای ارتش که محمد مرسی را در ماه ژوئیه از قدرت برکنار کردند، درگیر می بینند.
این دیدگاههای افراطی حاکی از خطر فزاینده پیش روی کشوری است که بیش از هر زمان دیگر در تاریخ نوین دچار اختلافات و چند دستگی شده است؛ پس از سقوط مرسی، حکومت مصر صدها تن از اسلامخواهان را کشت و حمله به نیروهای امنیتی این کشور به یک حادثه معمول تبدیل شده است.
نوشته های قطب که بیشتر آنها مربوط به زمان حبس وی در زندانهای جمال عبد الناصر رئیس جمهور وقت مصر است، منبع تغذیه ایدئولوژیک را برای نظامی گری در مصر پس از چندین دهه فراهم می کند.
ایمن الظواهری که معاون اسامه بن لادن در سازمان القاعده بود از قطب به عنوان منبع الهام یاد کرده است.
در میان اخوان المسلمین نیز که چندین دهه پیش خود را مخالف با هر گونه خشونت اعلام کرده بود، نوشته های قطب بسیار مورد احترام است، اما رویکرد انقلابی وی پس از آنکه اخوان المسلمین تصمیم گرفت درون نظام به دنبال قدرت باشد، چندان اقبالی پیدا نکرد.
«عمرو مجدی» که 23 سال سن دارد و از فعالان اخوان المسلمین شمرده می شود و سرکوب اخیر اسلامخواهان را شبیه به دوران ناصر می داند اعلام کرد دیگر شرایط عوض شده است. وی در این باره گفت: «شرایطی که سید قطب در نوشته هایش تصویر کرده است بسیار شبیه شرایط کنونی است. بنابراین دیدگاههای وی در حال احیا شدن است. سید قطب، دیدگاه انقلابی اسلامگرا را تجسم کرده است. من از این دیدگاه حمایت می کنم.»
پس از سقوط حسنی مبارک در سال 2011، اخوان المسلمین دستور کار خود را از طریق صندوقهای آرا پیگیری و با اتکا به نیروی سازمانی خود تلاش کرد در دو انتخابات پارلمانی، یک انتخابات ریاست جمهوری و دو همه پرسی قانون اساسی پیروز شود.
اما تمام این تلاشها در ماه ژوئیه و همزمان با سرنگونی نخستین رئیس جمهور منتخب آزاد مصر و سرکوب هواداران وی توسط ارتش به پایان رسید. در جریان این سرکوب، صدها تن کشته شدند، به ویژه در جریان حمله به تظاهرات حامیان مرسی که اسلامخواهان آن را یک قتل عام توصیف می کنند. این حملات ثابت کرد ژنرالهای مصر خواهان ریشه کن کردن اخوان المسلمین برای همیشه هستند.
از زمان سقوط مرسی، اخوان المسلمین با یک بحران ایدئولوژیک روبرو شده است. بسیاری از جوانان دیگر به ایده دموکراسی و حتی مفهوم دولت ملت عقیده ندارند.
قطب یکی از هزاران اسلامخواهی بود که در زمان ناصر در زندان مورد شکنجه قرار گرفت. وی سرانجام به جرم تلاش برای سرنگونی حکومت، محاکمه و اعدام شد.
«محمد بدیع» رهبر اخوان المسلمین در دهه 1960 همزمان با قطب در زندان بود. «محمود عزت» از چهره های شاخص و پرنفوذ اخوان المسلمین نیز همین طور. بنا به گفته بسیاری، قطب بر هر دو این افراد نفوذ عمده داشته است.
مهمترین اثر سیاسی قطب به نام «نشانه های راه» تا دهه 1990 در مصر ممنوع بود. پس از انتشار این کتاب، دستگاه رسمی اسلامی مصر برخی از ایده های قطب را کفرآمیز خواند.
«مجدی» در این باره گفت دیدگاههای قطب هم اکنون در مقایسه با گذشته بیشتر مورد بحث و گفتگو قرار دارد. اسلامخواهان هم اکنون به این باور رسیده اند که اخوان المسلمین در اتخاذ رویکرد تغییر تدریجی دچار اشتباه شده بود.
برخی اسلامخواهان به شیوه ای آشکارتر در حال پیگیری منطق انقلابی و اتخاذ نتایج افراطی تری هستند. آنها به این نتیجه رسیده اند که خشونت، راه پیشرفت به جلو است.
یک فعال اسلامخواه دیگر که بیست و چند سال سن دارد در این باره گفت: «
ایده (منطق انقلابی) شایعتر شده است. حتی تا پیش از این، تفکر درباره چنین موضوعی ترسناک بود. اما این طرز فکر هم اکنون به موضوعی پذیرفتنی تبدیل شده است.»
«خلیل العنانی» از کارشناسان جنبشهای اسلامی در موسسه خاور میانه در واشنگتن دراین باره گفت اخوان المسلمین در حال تجربه یک «بحران روحی» است.
وی در این باره گفت: «پس از وقوع کودتا، بسیاری از مقامات عالی امید خود را به سیاست و دموکراسی از دست دادند و هم اکنون به درگیری های سیاسی از منظر مذهبی می نگرند: مقابله میان مومنان و کافران. این ایده بیشتر از دیدگاههای سید قطب سرچشمه می گیرد. هیچ حد وسطی وجود ندارد.»
پس از سقوط مبارک، حتی اسلامخواهان تندرو از حرکت اخوان المسلمین در میانه پیروی کردند. آنها مخالفت خود با دموکراسی را به عنوان یک نظام بیگانه با اسلام، کنار گذاشتند و اقدام به تشکیل حزب و رقابت در انتخابات کردند.
اما هم اکنون، منطق افراط گرایان بازتاب بیشتری در میان جوانانی دارد که تا چندی پیش بخشی از میانه روهای سیاسی شمرده می شدند.
یک فعال سیاسی اخوان المسلمین در این باره نوشت: «آیا هنوز هم برادری وجود دارد که ایمان داشته باشد دموکراسی راه دستیابی به حکومت اسلامی است؟»
اخوان المسلمین که اعضای آن حدود یک میلیون نفر تخمین زده می شوند، هم اکنون در بی نظمی به سر می برد. سرکوب اخوان المسلمین، ظرفیت سازماندهی آن را از بین برده است و بدین ترتیب، مخابره پیام رسمی مقاومت صلح آمیز برای آن دشوارتر شده است.
شمار بیشتری از گروههای اسلامخواه افراطی که برخی از آنها از القاعده الهام می گیرند، حمله علیه حکومت در شبه جزیره سینا را افزایش داده اند. چنین حملاتی همچنین به برخی مناطق پرجمعیت تر در دره نیل و قاهره افزایش پیدا کرده است.
حامیان عبد الفتاح السیسی فرمانده ارتش مصر، وی را با ناصر مقایسه می کنند و این موضوع حاکی از قطبیت عمیق در کشور است.
حکومت، جنگ علیه تروریسم را اعلام کرده است. اسلامخواهان نیز با اتخاذ لحنی شبیه لحن دهه 1990، دولت را به تلاش برای ایجاد تقابل متهم می کنند.
یک فعال اسلامخواه مستقل که خواست نامش فاش نشود در این باره گفت: «بسیاری از جوانان اسلامخواه پس از وقوع کودتا، به گزینه خشونت روی آوردند. آنها ناامید شده اند. من به آنها گفتم نمی توانند تنها به علت ناامیدی، دست به خشونت بزنند. آنها می توانستند دهها تن را با خود همراه کنند، اما من آنها را منصرف کردم.»
از زمان سرنگونی مرسی، برخی اسلامخواهان مصر از طریق شبکه های اجتماعی اقدام به اشاعه شعاری در حمایت از پان-اسلامیسم کرده اند: «مرگ ملی گرایی - مرزها فقط زمینی هستند».
اما این موضوع از زمان سقوط خلافت عثمانی ها در اوایل قرن بیستم، یک رویای اسلامخواهان بوده است. این شعار یکی از چالشهای افراطی علیه مرزهای نویت خاور میانه است و همخوانی بسیاری با دیدگاههای القاعده دارد. این دیدگاه همچنین چالشی علیه رویکرد اخوان المسلمین مبنی بر فعالیت درون نظام شمرده می شود.
یک فعال اخوان المسلمین در این باره گفت: «بسیاری از جوانان اسلامخواه، به واسطه این دیدگاه متقاعد شده اند. این دیدگاه به شکلی خطرناک در حال گسترش است. در صورتی که این دیدگاه پیش از شیوع، به بلوغ نرسد به تشکیل یک القاعده جدید منتهی خواهد شد.»
وقوع حوادث در مصر باعث مقایسه این حوادث با الجزایر شده است. در این کشور، دولت در سال 1991 و در پی موفقیت اسلامخواهان در انتخابات ، مانع تجربه دموکراسی شد و بدین ترتیب یک دهه جنگ داخلی را رقم زد.
«محمد صفار» از اساتید علوم سیاسی دانشگاه قاهره که رساله دکتری خود را درباره سید قطب نوشته است در این باره گفت: «پس از کودتای الجزایر، اسلامخواهان گفتند دموکراسی بت غربی ها است. ما فریب بازی قوانین دموکراتیک را خورده ایم. در الجزایر چنین اتفاقی افتاد و به عقیده من ما هم اکنون وارد شرایط مشابهی شده ایم.»
وی در ادامه گفت پس از عبور از مرحله خشم جوانان، نظامی گری در مصر سرانجام محدود خواهد شد و این موضوع به واسطه تجربه کشور در دهه های 1970 تا 1990 ، ا زجمله ترور رئیس جمهور انور سادات در سال 1981
اتفاق خواهد افتاد.
وی افزود: «ما این فیلم را قبلا تماشا کرده ایم و می دانیم کجا پایان یافت. گروههای خاص این دیدگاه و اقدام سیاسی را تغذیه کردند و سپس با شکست روبرو شدند.»