تونسیها طی دو سال اخیر نشان دادند که میتوانند در سایه مصلحتاندیشی از بحرانها عبور کنند همانگونه که در ابتدا جرقه آتش بیداری را در منطقه زدند اکنون نیز در ادامه مسیر خود، همچنان ملتی پیشرو در میان کشورهای عربی هستند.
قانون اساسی جدید تونس با توافق تمامی نیروهای سیاسی و گروه های فکری و اجتماعی این کشور پس از دو سال بحرانِ فراگیر به تصویب رسید. قانونی که طی روزهای پس از انقلاب، به بزرگترین مانع جریانهای سیاسی این کشور برای عبور از مرحله انتقالی به دور از هرج و مرجهایی نظیر آنچه در مصر روی داد تبدیل شده بود. قانون اساسی تونس هر چند ایدئال نیست اما تصویب این قانون در گیر و دار اوضاع نابسامان کشورهای عربی انقلابی، ستودتی است و به نوبه خود تجربهای جدید به شمار میرود. در خودِ تونس این قانون اساسی از این حیث که از سوی یک مجلس منتخب مؤسسان، تدوین و تصویب شد و نه قانونی تحمیلی از سوی نهادهای امنیتی و نظامی، امری بینظیر است.
در مسیر تدوین این قانون، هرچند کشور، بحرانی دو ساله را گذراند اما این بار نه از توپ و تانک و سرکوب خبری بود و نه از بگیر و بنندِ رهبران جریانهای سیاسی. آنچه قانون اساسی جدید تونس را متمایز می کند، همگرایی قابل توجه جریانهای سیاسی این کشور به خصوص جریان اسلامگرای النهضه به رهبری دکتر راشد الغنوشی از آغاز تا انجام این قانون است. انصاف آن است که اگر شخص غنوشی و جریان النهضه این چنین از حقوق خود طی یک سال اخیر کوتاه نمی آمد شاید اکنون تونس نیز به مصیبت مصر دچار می شد. حقیقت نیز آن است که اسلامگرایان علی رغم توفیقاتشان در انتخابات و کسب کرسیهای اکثریت به آنچه میخواستند در تدوبن این قانون نرسیدند اما این قانون اقلاً اصل تفکیک و استقلال قوا را به رسمیت میشناسد. در این قانون حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی مد نظر قرار گرفته است. دیگر نه از قوانین استبدادی دوران «بن علی» خبری هست و نه مردم برای انجام فرائض دینی خود و رفتن به مسجد احتیاجی به مجوز گرفتن دارند. باوجود عقبنشینیهای النهضه اما «اصول کلی» شریعت اسلامی نیز مبنای تقنین قوانین قرار گرفته است.
شاید تونسیها اکنون به آنچه سالها انتظارش را میکشیدند رسیدهاند. هدف، رهایی کشور از چندین دهه استبداد و فساد و وابستگی بود. اسلامگراهای النهضه نیز طی دو سال گذشته سختیهای فراوانی را از داخل و خارج کشور متحمل شدند. اوضاع وخیم و بحرانی پس از سرنگونی اخوان المسلمین در مصر، مزید بر علت بود تا راشد الغنوشی با زیرکی تمام اجازه ندهد هجمه سنگین رسانهای که برای تخریب چهره اسلامگرایان میانهرو در تونس شکل گرفته بود، تار و پود انقلاب این کشور را برهم بزند.
برخلاف تجربه مصر و باوجود بحران احتمالا سازمانیافته تونس، ارتش این کشور نیز از هرگونه دخالت در عرصه سیاسی خودداری کرد. نه تلاش کرد از گروهی در این میان حمایت کند و نه سعی کرد خود جزئی از بحران باشد.
دعوای «منصف المرزوقی» رئیس جمهور و راشد الغنوشی نیز دعوای یک سال و دو سال نیست. مرزقی سالهاست که از لحاظ فکری و ایدئولوژیک به اندیشه "الاسلام هو الحل" و اسلامگرایی اخوانی تاخته است. با این وجود اما در یک سال گذشته موضعی منطقی و معقول از خود نشان داد. طی همین یک سالی که با پروژه اخوانستیزی در منطقه گذشت آقای مرزوقی بارها از شرکت در نشستهای جنجالبرانگیز خودداری کرد چرا که می دانست توافقی که در این کشور عربی حاصل شده، به بهای خون بزرگان و شهروندان این کشور بدست آمده است. مرزوقی و غنوشی به خوبی توانستند کشتی بحرانزده تونس را در دریای متلاطم فتنهای احتمالا بزرگ عبور دهند.
در پایان میتوان گفت تونسیها طی دو سال اخیر به خوبی نشان دادند که میتوانند در سایه تدبیر و مصلحتاندیشی از بحرانها عبور کنند. ملت تونس همانگونه که خود در ابتدا جرقه آتش بیداری را در منطقه رقم زد اکنون نیز در ادامه مسیر خود، همچنان ملتی پیشرو در میان کشورهای عربی منطقه است.