شبهجزیره سینا به دلیل موقعیت جغرافیایی و استراتژیکش، تنها مورد توجه آمریکا و رژیم صهیونیستی نیست، بلکه گروههای تکفیری نیز به آن نگاه ویژهای دارند، اگرچه آنها ابزاری بیش برای اجرای اهداف واشنگتن و تلآویو در منطقه نیستند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در قاهره، از زمان پیروزی انقلاب 25 ژانویه 2011 مصر و روی کار آمدن جماعت اخوان المسلمین و ریاست جمهوری «محمد مرسی» در این کشور روزی نیست که شاهد رخدادهای خونبار و خشونتآمیز در شبه جزیره سینا نباشیم و طی آن شماری از نظامیان مصری در حملات افراد مسلح کشته و زخمی نشوند، موضوعی که نگاه محافل داخلی، منطقهای و بینالمللی را به «صحرای سینا» معطوف کرده که در مرزهای مشترک این کشور با سرزمینهای اشغالی [اسرائیل] قرار دارد.
واقعاً در صحرای سینا چه میگذرد؟ چه گروهها و تشکلهایی در این منطقه فعالیت میکنند؟ موضع مصر و رژیم صهیونیستی در قبال هر یک از این گروهها چیست و چه آیندهای میتوان برای آنها متصور بود؟
موقعیت جغرافیایی
شبه جزیره سینا در شمال شرقی مصر به شکل مثلثی قرار دارد که از شرق به خلیج عقبه و از غرب به خلیج سوئز و از شمال به دریای مدیترانه و از جنوب به دریای سرخ محدود میشود. مساحت این شبه جزیره 61 هزار کیلومتر مربع است و بخش آسیایی مصر محسوب میشود که 6٪ از مساحت مصر را تشکیل میدهد.
موقعیت استراتژیک
شبه جزیره سینا از موقعیت استراتژیک بسیار مهمی برخوردار است. این شبه جزیره از شمال به طول 120 کیلومتر با دریای مدیترانه و از غرب به طول 160 کیلومتر با کانال سوئز و از جنوب غربی به طول 240 کیلومتر با خلیج سوئز و از شرق و جنوبی شرقی به طول 150 کیلومتر با خلیج عقبه هم مرز است. به این ترتیب صحرای سینا 30٪ از سواحل مصر را به خود اختصاص میدهد و حلقه ارتباط آسیا با آفریقا به شمار میآید.
جمعیت
در اول ژانویه 2012 جمعیت ساکنان دو استان شمالی و جنوبی سینا 554 هزار نفر اعلام شد که 395 هزار نفر آنها در استان سینا شمالی و 159 هزار نفر از آنها نیز در استان سینا جنوبی ساکن بودهاند. در این میان اگر ساکنان جنوب و شمال سینا را با جمعیت ساکنان استان سوئز و استان اسماعیلیه سینا محاسبه کنیم، جمعیت کل صحرای سینا به حدود 800 هزار نفر میرسد.
ریشه ساکنان و اهالی
98٪ ساکنان صحرا سینا بدوی و از قبائل صحرانشین هستند. قبیله "الترابین"، بزرگترین قبیله در سینا و نقب به شمار میآید و از دیگر قبایل معروف سینا میتوان به "سوراکه" و "التیاها" و "العزازمة" و "الحویطات" اشاره کرد.
نژاد و ریشه ساکنان سینا به جزیرة العرب حجاز و نجد و یمن و بخشی دیگر به مصریهای صحرانشین باز میگردد که از قدیم در سینا زندگی میکردند. همچنین خاندانهایی از استانهای "الجیزه" و "الشرقیه" در قرن گذشته به سینا مهاجرت کردهاند و با قبایل محلی درآمیخته و صحرانشین شدهاند. همچنین گروه کوچکی از "العرایشیه" هم در این صحرا زندگی میکنند که نسل سربازان آلبانیایی هستند که با "محمد علی پاشا" وارد مصر شده و در این منطقه اسکان یافتند. شغل اصلی ساکنان سینا تربیت شتر و گوسفند در کنار کشت خرما و زیتون و مشاغلی چون صید ماهی و پرندگان است.
مهمترین شهرها
صحرای سینا از جمله قدیمیترین مناطق جهان است که نه تنها تمدنهای بشری را به خود دیده که مهد ادیانی همچون یهودیت بوده است، به گونهای که مورخان تاریخ حیات بشری در این منطقه را به 3 هزار سال پیش از میلاد مسیح ارجاع میدهند. به همین دلیل این منطقه دارای تمدنی دیرینه است و مهمترین شهرهای آن عریش، طور سینا، بیر العبد، الشیخ زوید، رفح، الحسنة، نخل، رأس سدر، أبو زنیمة، أبو ردیسة، شرم الشیخ و طابا است.
نگاه رژیم صهیونیستی
صرف نظر از نگاه دینی و مذهبی صهیونیستها به این منطقه، صحرای سینا به دلیل موقعیت استراتژیکی که دارد، از جمله مناطقی است که همواره مورد توجه رژیم صهیونیستی بوده تا به هر نحو ممکن آن را از مصر جدا کند.
به همین دلیل این منطقه تاکنون دو بار مورد حمله و تعرض رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. بار اول در سال 1956 میلادی، اما با قطعنامه سازمان ملل نظامیان صهیونیست از آن خارج شدند و دیگر بار در سال 1967 میلادی که تا 25 آوریل 1982 این منطقه تحت اشغال رژیم صهیونیستی بود تا اینکه در این تاریخ رژیم صهیونیستی با حفظ نیروهای خود در نوار مرزی «طابا» از شبه سینا خارج شد، اما در سال 1989 میلادی این منطقه نیز به موجب رای دادگاه بینالمللی لاهه از رژیم صهیونیستی باز پس گرفته شد.
وضعیت صحرای سینا از سال 1982
در سال 1982 میلادی در صحرای سینا نیروهای چند ملیتی مستقر شدند، اما این نیروها تابع سازمان ملل نیستند، بلکه متشکل از 11 کشور تحت فرماندهی آمریکا میباشند که در صحرای سینا مستقر بوده و موظف هستند، بندهای معاهده صلح مصر با رژیم صهیونیستی موسوم به معاهده «کمپ دیوید» را به اجرا بگذارند که در سال 1979 بین قاهره و تلآویو به امضا رسید.
به موجب قرارداد کمپ دیوید نیروهای نظامی مصری محدودی در صحرای سینا میتوانند حضور داشته باشند و ارتش مصر نمیتواند در این منطقه پایگاه نظامی و تسلیحاتی داشته باشد.
در زمان حاکمیت «حسنی مبارک»، رئیس جمهوری مخلوع مصر شبه جزیره سینا تحت قوانین و ضوابط خاصی اداره میشد و حسنی مبارک به این منطقه توجه ویژهای داشت نه از آن جهت که قدرت و حاکمیت مصر را دوباره به آن بازگرداند، بلکه به دلیل وجود منطقه تفریحی - سیاحتی «شرم الشیخ» که مبارک آن را به مقر شبه دایمی خود تبدیل کرده بود و از آنجا دسترسی آسانتر و نزدیکتری به رژیم صهیونیستی و همپیمانان در این رژیم داشت.
وضعیت صحرای سینا پس از انقلاب مصر
اما از زمان سرنگونی رژیم حسنی مبارک در 25 ژانویه 2011 اوضاع امنیتی در صحرای سینا شاهد تغییر و تحولات و در عین حال بحرانها و تنشهای بیشماری مانند ربوده شدن افراد خارجی، بمبگذاری در لولههای انتقال گاز مصر به سرزمینهای اشغالی که تعداد آن به 16 بار رسیده و حمله به نظامیان مصری در مراکز ایست و بازرسی مرزی بود.
در واقع فقدان حاکمیت کامل مصر بر سینا و به ویژه خلاء امنیتی ناشی از انقلاب 25 ژانویه موجب افزایش توان عملیاتی و نظامی گروههای سلفی تکفیری که سابقه فعالیت دیرینه در مصر دارند، شده است.
فعالیت گروههای سلفی تکفیری در صحرا سینا
همان طور که گفته شد، شبه جزیره سینا منطقه نزدیکی به سرزمینهای اشغالی [اسرائیل] محسوب میشود، در نتیجه گروههای جهادی از این منطقه به راحتی میتوانند، دست به عملیاتهای جهادی علیه رژیم صهیونیستی بزنند و این نکتهای است که هیچگاه از نظر مسئولان صهیونیستی دور نمانده و به همین دلیل است که از زمان سرنگونی رژیم مبارک به شدت از به اصطلاح نبود امنیت در این منطقه ابراز نگرانی کرده و این نگرانی را به دولت مصر هم بارها گوش زد کردهاند.
اما آیا واقعا گروههای تکفیری در صحرای سینا فعالیت میکنند
واقعیت امر این است که گروهها و تشکلهای سلفی – تکفیری سالهاست که در شبه جزیره سینا فعالیت میکنند. مهمترین این گروهها، گروه تروریستی «توحید و جهاد» است که مسئولیت انفجارهای سینا در سال 2004 در شهرهای طابا و شرم الشیخ را برعهده گرفت.
رهبر سابق گروه «توحید و جهاد» در سینا فردی به نام «خمیس الملاحی» بود که توسط نیروهای امنیتی مصر در یکی از مزارع جنوب شهر «عریش» در می سال 2006 به قتل رسید.
بسیاری معتقدند که فرمانده کنونی گروه تروریستی «توحید و جهاد» فردی به نام «هشام السعیدنی» است که در غزه به سرمیبرد و دیگر جریان سلفی شمال سینا متاثر از افکار و اندیشههای فردی به نام «شکری مصطفی» است. گروه شکری مصطفی همان گروهی است که در اواخر دهه هفتاد قرن گذشته «محمد حسین الذهبی»، وزیر سابق اوقاف مصر را ترور کرد.
این موضوع موجب میشود تا به این نتیجه رسید که شماری از این گروهها و تشکلهای سلفی تکفیری با یکدیگر متحد شدهاند تا در چارچوب آنچه مجلس «شورای مجاهدین اطراف بیت المقدس» یا گروه «انصار الجهاد در سینا» نامیده میشوند، فعالیتهای هماهنگی را چه در مصر و چه در سرزمینهای اشغالی به انجام برسانند.
همچنین از اولین بیانیه مشترک انتشار یافته توسط این گروهها و تشکلهای سلفی تکفیری که در 23 ژانویه 2012 منتشر شد، میتوان دریافت که آنها دارای دیدگاه و اندیشههایی بسان دیدگاهها و اندیشههای القاعده هستند، چون در بیانیه این گروهها و تشکلهای سلفی تکفیری وفاداری و بیعت با «ایمن الظواهری»، مرد شماره یک گروه تروریستی القاعده اعلام شده است.
به همین دلیل گروه «انصار الجهاد در سینا» را باید یکی از شاخههای گروه تروریستی القاعده در صحرای سینا به شمار آورد.
موضع آمریکا در قبال گروههای سلفی تکفیری
فعالیت گروههای سلفی تکفیری در صحرای سینا موضوعی است که مورد تاکید آمریکا نیز قرار گرفته و رسانههای آمریکایی بارها ضمن انتقال دلنگرانیهای کاخ سفید از فعالیت این گروهها در صحرا سینا که بیتردید با توجه به دیدگاهها و مواضع این گروهها برای موجودیت و امنیت رژیم صهیونیستی امری بسیار خطرناک به شمار میآید، اظهار کردهاند که «هیلاری کلینتون»، وزیر خارجه وقت آمریکا نقشه حضور و فعالیت و انتشار این گروهها و تشکلهای تکفیری را به «محمد حسن طنطاوی»، رئیس وقت شورای عالی نیروهای مسلح مصر ارائه کرده و خواستار مقابله با آنها توسط قاهره شده، ولی تصمیمی در این خصوص توسط مصر گرفته نشده است.
مصر و مقابله با گروههای سلفی تکفیری در سینا
مقابله و رویارویی مصر با گروههای سلفی تکفیری اگرچه در حال حاضر در حال انجام است، اما با موانعی مواجه است که مهمترین آنها عبارتند از:
عدم اقدام مصر جهت مقابله با گروههای سلفی جهادی در صحرای سینا و سرکوب آنها که این موضوع را میتوان در چند دلیل ملاحظه کرد:
- ساختار جغرافیایی و طبیعی حاکم بر صحرای سینا
- محدودیت حضور نظامی مصر و محدودیت استفاده از تسلیحات نظامی توسط ارتش مصر در این منطقه
- و مهمتر از همه اعتقادات و باورهای مذهبی حاکم بر ارتش مصر است که به آنها اجازه نمیدهد به مقابله با این گروهها و سرکوب آنها بپردازند.
دلایل فوق الذکر موجب شده تا مبارزه و مقابله ارتش مصر با تشکلهای سلفی تکفیری در صحرای سینا به امری بسیار سخت تبدیل شود و همان طور که گفته شد، این سختی ناشی از تعداد یا شمار اعضای این تشکلها و گروهها نیست، بلکه عدم سرکوب این تشکلها و گروهها ریشه در اعتقادات و باورهای حاکم بر ارتش و نیروهای مسلح مصر دارد.
این درحالی است که نباید از خاطر برد که هرگونه سرکوب و مقابله با این تشکلها و گروهها نیازمند همکاری و هماهنگی بیشتر نیروهای مسلح و ارتش مصر با ارتش رژیم صهیونیستی است که با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر جامعه مصر و روند عملیات سیاسی که این کشور با آن مواجه است، این امر هم اکنون امری غیر ممکن مینماید.
گروه سلفی تکفیری جلجلت
گروه سلفی تکفیری «جلجلت» را باید یکی از تشکلهای نظامی وابسته به گروه «ارتش اسلام» در منطقه غزه به شمار آورد که در پس تشکیل سازمان «ارتش آزادیبخش اسلام در سینا» قرار داشت. مهمترین هدف این گروه تاسیس امارتی اسلامی وابسته به سازمان القاعده در صحرای سینا بود و نیروهای آن آموزشهای نظامی مورد نیاز و لازم خود را در غزه و سینا دیده بودند.
گزارشهای امنیتی منتشره در روزنامههای عربی به این نکته اشاره میکند که اعضای گروه «جلجلت» در پس تشکیل سازمان القاعده در سینا قرار دارد و این گروه را باید مهمترین عامل در تشکیل سازمان القاعده در صحرای سینا برشمرد.
برخی منابع اظهار میکنند که فرماندهی این گروه هم اکنون در دست فردی به نام «ابو زعبل» است که پس از فرار از زندان رهبری این گروه را در صحرای سینا در دست دارد.
این اطلاعاتی است که مورد تایید 15 فرد بازداشت شده (13 فلسطینی و دو مصری) در جریان حمله به مرکز شماره دو پلیس شهر «عریش» در روز 29 جولای 2011 نیز قرار گرفته است.
این افراد بازداشت شده اعتراف کردند که آموزشهای نظامی خود را در پایگاههای نظامی عریش دیدهاند و حدود 1500 فلسطینی از نوار غزه به این پایگاههای نظامی آمده بودند تا آموزشهای لازم جهت کار با سلاحهای سنگین و سبک را فرا بگیرند. همچنین 500 مصری نیز به آنها ملحق شده بودند تا نیروهای ارتش و پلیس مصر را از شبه جزیره سینا بیرون کنند.
گروه سلفی تکفیری پرچمهای سیاه
گروه سلفی تکفیری دیگری که در صحرای سینا فعالیت میکند، گروه تروریستی موسوم به «پرچمهای سیاه» (رایات السوداء) است که فعالیت خود را پس از پیروزی انقلاب مصر در 25 ژانویه 2011 در مصر آغاز کرد و هدف فعالیت خود را هدف گرفتن نظامیان و سربازان مصری اعلام کرده است.
حمله به خطوط انتقال گاز صحرای سینا که گاز مصر را به سرزمینهای اشغالی [اسرائیل] منتقل میکند، محبوبیت و جایگاه گروههای سلفی تکفیری را به شدت در میان ساکنان صحرای سینا افزایش داده و همین موجب افزایش فعالیت این گروهها و دامنه این فعالیتها شده است.
«ابو ولید مقدسی»، یکی از بنیانگذاران گروه تروریستی «توحید و جهاد» در صحرای سینا است که مجری عملیاتهایی چون طابا و دهب و شرم الشیخ بوده و بعد از فرو ریختن دیوار رفح و غزه در سال 2008 مصر را ترک کرد و راهی نوار غزه شد. وی تا سال 2010 در نوار غزه به سر میبرد تا اینکه در این سال مقامات وقت مصر خواستار تحویل وی شدند، ولی حماس تحویل وی به مصر را نپذیرفت. وی در ماه اوت 2012 وارد سینا شد.
واکنش آمریکا درباره حضور القاعده در سینا
رژیم صهیونیستی حضور و فعالیت گروههای سلفی تکفیری را بزرگترین خطر برای موجودیت و امنیت خویش به شمار میآورد و به هر طریق ممکن تلاش میکند تا طرف مصری را به سرکوب این گروهها وادار سازد و در همین راستا بود که عملیات تخریب تونلهای ارتباطی بین نوار غزه و مصر به بهانه مقابله با این گروهها و اینکه این گروهها مورد حمایت حماس هستند، به اجرا گذاشته شد.
افشاگریهای رئیس مرکز تحقیقات مصری یافا
اما «رفعت سید احمد»، رئیس مرکز تحقیقات «یافا» مصر سخنی دیگر از صحرا سینا میگوید.
وی معتقد است که توطئهای بزرگ برای این منطقه تدارک شده و گروههای سلفی تکفیری دستاویزی بیش برای اجرای این توطئه نیستند.
سید احمد معتقد است، در حالیکه گروهها و جریانهای سیاسی مختلف و دولت و دستگاههای حکومتی مصر در داخل درگیر امور داخلی مصر هستند، از آن طرف دستهای صهیونیستی در کارند تا زمینه جدایی صحرای سینا از مصر را فراهم کنند و این امر را با برهم زدن رابطه عمیق حماس و قاهره یا بسیار بزرگ جلوه دادن فعالیت گروههای سلفی تکفیری و مشابه آن دنبال میکنند.
اما آنچه مورد تاکید رئیس مرکز تحقیقات یافا قرار گرفته، حمایت کشورهایی همچون عربستان سعودی و قطر از این گروههای سلفی تکفیری است که بنابر اظهار وی 5 هزار نفر یعنی 1٪ جمعیت ساکنان صحرا سینا را تشکیل میدهند.
سید احمد با بیان اینکه یک درصد جمعیت منطقهای توانایی انجام چه اقدامات خطرناکی را میتوانند داشته باشند که اینگونه رژیم صهیونیستی را به واهمه انداخته و موجب جار و جنجال آن درباره این گروهها و تشکلها شده، تاکید میکند که رژیم صهیونیستی تلاش میکند، با بیان در معرض تهدید قرار گرفتن امنیت و موجودیت خود، حضور نظامی خود در صحرای سینا را توجیه کند.
در این ارتباط عربستان سعودی و قطر نیز تلاش دارند، با حمایتهای مالی و نظامی گسترده از این گروهها و تشکلها آنها را هر روز بیش از پیش قدرتمند کنند تا توجیه کننده ادعاهای رژیم صهیونیستی درباره این گروهها و تشکلها و فراهم کننده زمینه حضور نظامی آنها در صحرا سینا باشند.
همچنین سید احمد در ادامه افشاگریهای خود اظهار میکند: در حالیکه رژیم صهیونیستی حملات خود را در نوار غزه ادامه میداد و هر روز شماری از فلسطینیان را به خاک و خون میکشید، از آن طرف منابع آگاه سیاسی در صحرای سینا از اقدام تلآویو و واشنگتن در حمایت مالی و نظامی از گروههای سلفی تکفیری خبر میدهند تا این گروهها را به حمایت از حماس وادارند و امنیت رژیم صهیونیستی را بیش از پیش در معرض تهدید و خطر جلوه دهند.
این منابع حتی اظهار میکنند که تمام بمبگذاریها و کشتارهای صورت گرفته در صحرای سینا با آگاهی و اطلاع تلآویو و واشنگتن انجام شده است.
نتیجهگیری
از آنچه گذشت میتوان به این نتیجه رسید که منطقه صحرای سینا میتواند خاستگاه بسیار مهمی برای گروهها و تشکلهای سلفی تکفیری باشد که بیتردید موجودیت و امنیت رژیم صهیونیستی را به شدت به خطر میاندازند.
این نکتهای است که از دید رژیم صهیونیستی و آمریکا هیچگاه دور نمانده است، به همین دلیل در حال حاضر صهیونیستها و آمریکاییها در خفا با حمایت از این گروهها و تشکلها و قدرت بخشیدن به آنها خطر آنها را برای منطقه و البته رژیم صهیونیستی بسیار بزرگتر از آنچه هست، جلوه میدهند تا به بهانه ناتوانی قاهره در سرکوب این تشکلها و گروهها، زمینه حضور نظامی خویش در صحرای سینا و جدایی آن از مصر را فراهم کنند.