پايگاه اينترنتي آفريکا تايم در تحليلي با محوريت رقابت چين و فرانسه در آفريقا، نوشته است " فرانسه در آفريقا يال و کوپال خود را از دست داده است".
اين پايگاه اطلاع رساني فرانسوي زبان تخصصي آفريقا به بهانه اجلاس اخير چين و آفريقا در شرم الشيخ مي نويسد: رابطه پدرسالارانه فرانسه با آفريقا موسوم به فرانس - افريک به حالت احتضار نيفتاده ، اما ضربات آپرکات سختي از رابطه مشابه چين و آفريقا دريافت کرده است. ضربات آنقدر سنگين است که مي توان جاي زخم و دمل را روي صورت فرانسه تشخيص داد. شير در بيشه خود يعني در آفريقاي فرانسه زبان از سوي پلنگ به چالش کشيده شده است. همين چند روز قبل بود که نخست وزير چين در شرم الشيخ از وام ده ميلياردي با شرايط سهل براي آفريقا خبر داد.
آفريکاتايم مي نويسد: مارس 2009 نيکلا سارکوزي رييس جمهور فرانسه سفري دوره اي به سه کشور آفريقايي غني از جهت منابع زير زميني شامل نيجر، کنگو کينشازا و کنگو برازاويل داشت تا به چيني ها نشان دهد که فرانسه همچنان در آفريقا حاضر است. البته يال و کوپال شير افتاده است. اما مراقب بيشه زار خود است. دليل اين امر نيز روشن است: اندکي بعد از بازديد سارکوزي از نيجر، ژنرال ممدو تانجا در آن دست به کودتا زد و سه سال ديگر با پوشش قانون به دوره رياست جمهوري اش افزود. دني ساسو انگوسو در ژوييه يکبار ديگر در شرايطي که همه از آن باخبرند، رييس جمهور کنگو برازاويل شد. اما وضع ژوزف کابيلا رييس جمهور کنگو کينشازا مبهم است: يک گام به سوي فرانسه و دو گام به سوي چين. بونگوها در گابن حکومت مي کنند و پل بيا در کامرون غمي ندارد. فقط ادريس دبي در چاد و فرانسوا بوزيزه در آفريقاي مرکزي با وجود مراقبت شير در معرض تعرض پلنگ قرار دارند.
آفريکاتايم مي نويسد: با اين حال اشتهاي پلنگ سيري ناپذير است. چين حتي سهمي از سرمايه شرکت توتال را که نماد قدرتمندي فرانسه است، خريداري کرده است. جلوه گري ديگر پکن قرارداد هفت ميليارد دلاري با گينه اي است که رييس حکومت نظامي آن سروان موسي داديس کامارا حتي از سوي اتحاديه اروپا با اتهام جنايت عليه بشريت روبروست. چين بر اساس قرارداد 9 اکتبر با گينه قرار است حتي به اکتشاف در منابع نفتي و بوکسيت گينه ( ماده اوليه آلومينيوم که سي درصد آن در گينه هست) بپردازد. شرکت چاينا اينترنشنال فاند ليميتد چين اين قرار داد را امضا کرده است.
آفريکاتايم مي نويسد: به گزارش فايننشال تايمز چين در مقابل اين امتيازات براي گينه اي ها بيمارستان و جاده و بندر مي سازد؛ کاري که فرانسوي ها از انجام آن عاجز بوده اند. محمد تيام، وزير معادن گينه، خوشحالي خود از اين وضع را پنهان نمي کند و به روزنامه فيگارو در 15 اکتبر مي گويد : « دوئل پنج سالي در جريان است. گينه يکي از غني ترين کشورهاي جهان از جهت منابع زير زميني است و چين بيشترين نياز را به اين منابع دارد. " اين قراردادهاي دست و بال حاکميت نظامي گينه را که به تهديدهاي اتحاديه اروپا و مخصوصا فرانسه وقعي نمي گذارد، باز مي کند.
آفريکاتايم مي نويسد: چين گينه را به مانند يک مرتع پر آب و علف مي بيند و مخصوصا مانند آنچه با سودان کرد، در متن شوراي امنيت به نفع آن گام بر مي دارد و در صورت لزوم قطعنامه وتو مي کند. چيني ها که از مدت ها قبل در آنگولا سرمايه گذاري مي کنند آنان را نيز به نفت گينه وصل کرده اند. پرچم سرخ در کنگو برازاويل نيز افراشته است. در اين " ملک طلق" سابق فرانسه، حتي راننده ميني بوس چيني نيز زندگي مي کند. چيني ها علاوه بر مغرب، گينه استوايي و نيجريه را نيز فتح کرده اند.
آفريکاتايم مي نويسد: واقعيت اين است که فرانسه ديگر محلي از اعراب ندارد. رييس جمهور ايران سارکوزي را آدم حساب نمي کند. رييس جمهور آنگولا يک لحظه براي همکاري با چيني ها در استخراج نفت گينه ترديد نمي کند. حتي مستعمرات و تحت الحمايه هاي سابق مانند روانداي کوچک نيز ديگر پاريس را به بازي نمي گيرند.
آفريکاتايم مي نويسد: در حوزه اقتصادي فقط ايرباس و رافال و فنآوري پيشرفته براي فرانسه مانده است. " ساخت فرانسه" به تدريج ناپديد مي شود. در عرصه سياسي نيز فرانسه ديگر شوري بر نمي انگيزد. دوران ژوسپن و ميتران و ژوپه به سر آمده است. خلاصه اينکه اگر چه فرانسه به عنوان همسر رسمي آفريقا همچنان وجود دارد و در روز ملي فرانسه در 14 ژوييه 2010 قرار است ارتش هاي آفريقايي به مناسبت پنجاهمين سالگرد استقلال در شانزه ليزه رژه بروند، اما چين به عنوان معشوقه نامشروع آفريقا به کار خود ادامه مي دهد و خلاصه در بيشه زار غني آفريقا هند و برزيل و ديگران نيز مشغول شکار شده اند.