جعفر قناد باشی در خصوص پیامدهای عادیسازی روابط قطر و مصر تصریح کرد که انگلیسیها نقش پنهانی در این عادیسازی روابط ایفا کردند
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، در یک سال و نیم گذشته روابط قطر با عربستان و مصر و برخی دیگر از کشورهای حاشیه خلیج فارس سرد و حتی تیره شد. اما اخیرا «أحمد بن ناصر بن جاسم آل ثانی» رییس دستگاه اطلاعات قطر در برای دیدار با سران مصر به قاهره سفر کرده است. همچنین قرار است ریاض میزبان عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر و شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر باشد و به عنوان نخستین گام در اجرا و عملی کردن سازش آشکار بین این دو کشور باشد.در همین راستا برای بررسی روابط و تاثیرات آن گفتگویی با جناب «جعفر قناد باشی» کارشناس مسائل منطقه داشته ایم:
چه عوامل و بسترهایی موجب شدکه قطر و مصر شروع به عادی سازی روابط خود کنند؟
این یک موضوع طولانی و ادامه دار است و اگر ما بخواهیم همه این عوامل را در نظر بگیریم باید به چندین عامل علنی و آشکار و چندین عامل پنهانی و ناآشکار اشاره کنیم. در ابتدا عوامل آشکار را مورد بررسی قرار می دهیم. قطر از زمان روی کار آمدن دولت جدید به طور کلی در خط مشی خود نسبت به حمایت از اخوان تجدید نظر کرد. حتی در مورد اخوانی هایی که از مصر فراری بودند و به قطر آمده بودند محدودیت هایی را ایجاد کرد تا این که این افراد از قطر خارج شوند. قطر حمایت هایش را از اخوان و حزب عدالت ترکیه کاهش داد ، همچنین تحرکات در شمال آفریقا و آن چه که در تونس و لیبی بود را محدود کرد. این خط مشی قطر بعد از روی کار آمدن امیر جدید در قطر صورت گرفت. امیر جدید قطر تصمیم گرفت که در قالب اخوان به حمایت ها ادامه ندهد. یکی از مظاهر این تغییر، کاهش حمایت از حماس و حتی تعطیلی حماس و شاخه اخوانی در قطر است. لذا اولین عامل علنی تغییر سیاست های حمایتی قطر از اخوان است در نتیجه سیاست گذاری های امیر جدید قطر است.
عامل دیگر کشور عربستان است. عربستان، کویت و امارات به شدت نگران تحرکات اخوانی ها هستند و از این نظر اختلاف شدیدی با قطر داشتند. انان معتقدند که نباید گروه های اخوانی وارد قطر شوند. اوایل امسال توافق نامه ای بین قطر و عربستان به امضا رسید و آن ها طی سلسله تعاملات سیاسی- اقتصادی قطر را مجبور به قبول این قرارداد کردند. در این قرارداد قطر متعهد می شد که دست از حمایت از گروه های اخوانی بردارد و به جای آن به حمایت از دولت جدید مصر بپردازد. یکی دیگر از عوامل مربوط به ناکامی گروه های اخوانی در سوریه و عراق و همچنین شکست آن ها در قطر تجدید نظر قطر در اقدامات است.
در بررسی عوامل پنهانی این موضوع، انگلیسی ها نقش دارند. با توجه به این که سران قطر در دانشکده نظامی انگلستان تحصیل کرده اند. (امیر قبلی و چه امیر کنونی تحصیل کرده دانشکده نظامی انگلستان هستند) و نسبت به اخوان به عنوان یک گروه اسلامی تردیدهای زیادی وجود داشت، کسی باور نمی کرد که قطر با توجه به تربیت انگلستانی دانشکده های انگلیس حامیان ثابتی برای حماس در منطقه باشند. اما به نظر می رسد که یک سناریوی کلی انگلیسی اجرا شده است. در این سناریو در ابتدا قطر به اخوانی ها نزدیک شد و از آن ها اطلاعات گرفت و از درون آن ها خبردار شد و حتی در جریان اخبار درون حماس قرار گرفت، سپس وقتی اخوان را در مصر شکست دادند پایان این سناریو به این صورت بود که قطر با اخوانی ها قطع رابطه کند و یا رابطه آن ها با قطر کاهش یابد. لذا قطر حمایت های خود را به طور ناگهانی از اخوانی ها برداشت . این یک سناریوی کلی انگلیسی-آمریکایی است . البته به نظر من انگلیسی ها در آن نقش بیشتری دارند. سناریو کلی بر این اساس است که از گروه مخالفین حمایت می کنند و امکاناتی را در اختیارشان می گذارد، اما این امکانات تا زمانی در اختیار آن ها قرار می گیرد که از اقدامات آن ها راضی بودند و لذا وقتی شکست خوردند، حمایت خود را از آن ها برداشتند. این سناریو را انگلیسی ها اجرا کردند.
اخیرا مقام های اطلاعاتی مصر و قطر در قاهره ملاقات کرده اند و خبرهای بسیاری در مورد عادی شدن کامل روابط قطر و مصر نشر یافته است، در شرایط کنونی رفت و آمد مقامات دو کشور چه نتایجی را دارد؟
رفت و آمدهایی که در دو کشور صورت گرفته است، به منظور برقراری روابطی است که از نظر همکاری های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی انجام گرفته است. در واقع رفت و آمدهای اقتصادی آغازی برای برقراری روابط امنیتی است و در تجدید روابط کشورها مسائل امنیتی به عنوان آخرین مرحله هست. یعنی زمانی که روابط کشورها به اوج بهبودی رسد روابط امنیتی گسترش پیدا می کند و روابط امنیتی و مقامات امنیتی با هم ارتباط می یابند. اما در این جا شاهد روابط معکوسی هستیم . یعنی با توجه به خصومت هایی که بین نظامیان مصری و قطر بوده است، در حال حاضر روابط اخیر نشان دهنده دنبال کردن این خط مشی است. اکنون مصری ها خواهان کسب اطلاعات بیشتر از اخوان هستند (هر چه اطلاعات راجع به اخوان دارید در اختیار ما بگذارید ) و همچنین می خواهند کمک هایی که قطر قبلا به اخوان می کرده به سمت آن ها بیاید. قطر کشور ثروتمندی است و مصر جای خوبی برای سرمایه گذاری است. در عرصه های نظامی مصر برای حمایت از ارتجاع عربی ، این موضوع را به کار خواهد گرفت و و حتی این موضوع در پاکستان هم قابل مشاهده است و نیروهای نظامی پاکستان تمایل دارند از آن استفاده کنند.
پیامدهای عادی سازی روابط بین دو کشور در شرایط کنونی در سطح منطقه ای و بین المللی چیست؟
عادی سازی روابط برای قطر خوب نیست. قطر در واقع آخرین تیر را از پشت به اخوانی ها زد و به اخوانی ها خیانت کرد. قطر به عنوان اصلی ترین گروه حامی اخوان در سراسر منطقه، با قاتلین اخوان در حال دیدار است و با قاتلین اخوان دوست می شود. در حال حاضر هیچ گونه فایده ای برای قطر وجود ندارد. مسئله دیگر این است که آن ها در شرایط حساسی حمایت خود را برداشتند، نه تنها حمایت خود را برداشتند بلکه اطلاعات آن ها را نیز برای سازمان های امنیتی دشمن افشا کردند.
آشتی قطر و مصر چه تأثیری در حوزه بحران های دیگر دارد؟
گروه اخوان یک گروه تعیین کننده در مصر است. این گروه در سوریه و فلسطین هم نقش عمده ای دارد. دگردیسی قطر در مجموع معادلات منطقه ای تأثیر خواهدگذاشت و محدودیت زیادی را برای مخالفین در کشور کویت، امارات و عربستان ایجاد خواهد کرد. حتی در یمن اخوان تحت فشار قرار خواهد گرفت. البته در ظاهر در کشورهای حوزه خلیج فارس این امر نمایشی از وحدت است، زیرا قطر در مجموع در کشورهای شمال آفریقا، همواره با عربستان مشکل داشته است.
آیا این امر در سوریه هم می تواند تأثیر گذارد؟
در سوریه در ظاهر هر دو کشور متحد عمل کرده اند. ولی در بسیاری از جاها، گروه های مختلف در عربستانن با گروه های اخوانی درگیر می شدند. این ها در شرایطی هستند که طبیعتا با توجه به این که عربستان در حال حاضر مشکلات زیادی دارد و تروریسم در سوریه شکل گرفته است، خیلی نمی توانند این معادلات را دنبال کنند. آنها در لبنان علاقمندند که این کار را انجام دهند. چون عربستان قوی تر است و گروه های اخوان همراه با قطری ها کارهایی را صورت می دهند.
برنده آشتی دو کشور مصر و قطر چه بازیگرانی هستند؟
این آشتی در منطقه ارتباط خود را با عربستان و متحدینش (که نظامیان مصری هستند) برقرار می کند.