مدیرکل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی پس از مدتها، سکوت خود را شکست و از تحولات مصر پس از انقلاب سال 2011 این کشور سخن گفت.
محمد البرادعی معاون پیشین رئیس جمهوری مصر که مدت زمانی شدیدترین انتقادها را از گروههای اسلامی این کشور به ویژه اخوان المسلمین مطرح می کرد این بار در مصاحبه با روزنامه (پرس) اتریش گفت:« اسلامگرایان در مصر همچنان حضور دارند و تلاش برای سوق دادن این گروهها به فعالیت های زیر زمینی اشتباه است.»
وی در این مصاحبه با نصیحت به عبدالفتاح سیسی گفت:« کسی که میانه روی می خواهد باید با گروههای اسلامی کنار بیاید زیرا اگر بخواهد سیاستی را دنبال کند که نتیجه اش گرایش گروههای اسلام به فعالیت های مخفی است پیامد چنین سیاستی خشونت و تندروی خواهد بود... یکی از درس هایی که بهار عربی به ما آموخت این است که کشورها نیازمند وحدت ملی و ایجاد سیاست مشارکتی و فراگیرند.»
البرادعی ادامه داد:« مصر نمی تواند بار سنگین حذف رقبای سیاسی را تحمل کند، کشور مصر نیازمند تکثرگرایی است. این اتفاق در تونس رخ داد زیرا در این کشور اسلامگرایانی که از قدرت کنار رفتند همچنان در پارلمان حضور دارند. چنین روشی درست است و نباید در پی سیاه کردن چهره رقبا بود.»
وی ادامه داد:« جوانانی که صاحبان اصلی انقلاب مصر بودند در شرایط ناامید کننده ای به سر می برند ، آنان خواستار آزادی، عدالت اجتماعی و پایان دادن به فساد بودند اما آنچه نصیبشان شده است قوانین سرکوبگرانه، ممنوعیت برپایی تظاهرات و حبس معترضان به بهانه هایی واهی است.»
وی درباره تنش های شدید در خاورمیانه در دوران پس از بهار عربی گفت:« شاید این نابسامانی ها نتیجه خوش بینی های بیش از حد به بهار عربی است... باید بدانیم یکی از اساسی ترین مشکل هر انقلابی، توافق برای مراحل پس از پیروزی انقلاب است. مشکل مصر این بود که در این کشور فقط اخوان المسلمین یک گروه سازماندهی شده بود، این گروه هشتاد سال فعالیت مخفی داشت در نقطه مقابل این گروه ارتشی قرار داشت که 60 سال قدرت را در اختیار دارد و در این سالها از امتیازات ویژه ای بهره می برد در نتیجه حاضر نیست امتیازاتش را از دست بدهد... در کشورهای عربی مردم همچنان در پی کرامت انسانی هستند زیرا در قرن بیست و یکم نمی توان با نظام های سرکوبگر کنار آمد... باید بپذیریم جهان عوض شد و نسل جدید هم آزادی می خواهد. سقوط نظام ها در تونس، مصر و یمن بخشی از این واقعیت بوده است.»
وی درباره تحولات مصر پس از انقلاب و روی کار آمدن مجدد ارتش گفت:« این پایان داستان نیست، جنگ های خونین اروپا ، اعم از درگیری های داخلی، و نژادی سه سال به طول انجامید تا مسیر برای رسیدن به دموکراسی هموار شود. باید بدانیم برخی تغییرات اجتماعی، تغییراتی نیستند که در یک خط مستقیم اتفاق بیفتند بلکه این تغییرات حالت دَوَرانی دارند. پس از یک انقلاب، انقلاب های معکوس دیگری نیز اتفاق می افتد.»
محمد البرادعی درباره بازگشت برخی از سیاستمداران دوران حسنی مبارک به عرصه سیاست مصر گفت:« برخی از افکار قدیمی و شخصیت های سیاسی بار دیگر به عرصه سیاست بازگشته اند اما بازگشت کل نظام سیاسی دوران مبارک به قدرت، محال است زیرا دوران سیاست رعب و هراس در مصر به سر آمد و این دوران دیگر باز نخواهد گشت... در بیست سال آتی نخبگان سیاسی کنونی رخب بر می بندند و جوانانی که امروز فعالند قدرت را به دست خواهند گرفت... البته در انقلاب سال 2011، جوانان در تعامل با اصول دموکراتیک و همکاریهای چند جانبه بی تجربه بودند ضمن اینکه وقتی یک نظام دیکتاتوری در راس کار است اینگونه همکاری و تعامل ناممکن نیست، نظام های دیکتاتوری برای پیشبرد اهدافشان حتی به دوستانشان از پشت خنجر می زنند تا دوستان از میدان رقابت خارج کنند.»
وی درباره موافقتش با برکناری محمد مرسی گفت:« من موافق برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زودهنگام، آن هم با هماهنگی آمریکا، اتحادیه اروپا، قطر و امارات بودم اما مرسی زیر بار نمی رفت...حتی مرسی می توانست بار دیگر نامزد ریاست جمهوری شود... آن زمان ایده این بود که مرسی کنار برود اما اخوان المسلمین در عرصه قدرت باقی بماند، حتی یک هفته پس از سوم ژوئیه 2013(روز برکناری مرسی از قدرت) از رهبران اخوان المسلمین خواستیم در رایزنی ها برای آشتی ملی حاضر شوند اما نپذیرفتند زیرا مرسی عملا بازداشت شده بود.»
البرادعی درباره دلیل پذیرش سمت معاونت ریاست جمهوری پس از مرسی گفت:« خواستم کشور را از امکان بروز جنگ داخلی دور کنم. آن زمان مصر در آتش اختلافات می سوخت، میلیون ها نفر به خیابان ها سرازیر شده بودند و باید آنان را آرام می کردیم، آن زمان برای ایجاد آشتی ملی در کشور حسن نیت وجود داشت اما به یکباره ارتش وارد ماجرا شد و با شلیک گلوله به تحصن هوادران اخوان المسلمین ورق را برگرداند در نتیجه پس از این اتفاق دیگر راهی جز عقب نشینی در برابر من نبود.»
وی افزود:« من از همان اول با عبدالفتاح سیسی، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی وقت اتحادیه اروپا و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در ارتباط بودم، سیسی کاملا طرفدار راه حل سیاسی بود اما به یکباره چه شد که آن اتفاقات افتاد؟ نمی دانم.»
مدیر کل پیشین آژانس بین المللی انرژی اتمی ادامه داد:« پس از کناره گیری ام ، تهدیدات زیادی دریافت کردم، در آن فضای خشن دیگر نمی توانستم برای فردی مثل خودم نقشی قائل باشم در نتیجه بهترین راه را در ترک کشور دیدم و به وین برگشتم.»
محمد البرادعی درباره گروههای اسلامی در مصر گفت:« گروههای اسلامی رویکرد ویژه ای دارند، سوال مهم این است که میزان نفوذ انها چقدر است؟ .»
وی درباره اقدام اخوان المسلمین در برگزاری سریع انتخابات پس از انقلاب 2011 گفت:«این کار از ریشه اشتباه بود، وقتی در امور اساسی توافقی وجود ندارد، کشور شرایط اجتماعی مناسب و قانون اساسی ندارد چنین عملکردی فاجعه آمیز است، دست کم این انتظار می رفت که قبل از برگزاری انتخابات درباره نقش دین در سیاست میان گروههای مصری توافق حاصل شود. البته این مشکلی است که نه تنها الان، بلکه از 14 قرن پیش تاکنون بدون حل باقی مانده است.»
وی درباره اینکه آیا فرصت دوباره ای در برابر مصر قرار خواهد گرفت، تصریح کرد:« در کشوری چون مصر که آداب و سنن دموکراسی در آن دیده نمی شود برای ساختار موسساتی همه گروهها باید دست در دست بگذارند. این نکته ای است که تونس و جنبش النهضه آن را درک کرده است، یک جانبه نگری و سیاست حذفی می تواند یک کشور را نابود کند.»