یک تحلیلگر برجسته دنیای عرب با اشاره به سفر رؤسای جمهور ترکیه و مصر به ریاض، این مسئله را در قالب سیاست خارجی شاه جدید عربستان بررسی و تأکید کرد که عربستان وضعیت خوبی در منطقه ندارد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، رؤسای جمهور ترکیه و مصر قرار است شنبه (امروز) و یکشنبه (فردا) عازم عربستان سعودی شوند. برخی از تحلیلگران بر این باورند که اردوغان با این سفر قصد دارد انزوای بینالمللی خود را از بین ببرد و سیاست منطقه ای را ترمیم کند. سیسی نیز در پی حمایت مالی و سیاسی عربستان و پادشاه جدید ریاض نیز در پی تعیین اصول سیاستهای خارجه خود است.
«عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب، با پرداختن به سفرهای رؤسای جمهور ترکیه و مصر به عربستان، سیاستهای خارجه «ریاض» را فاش کرد و نوشت: سیاستهای خارجه پیشین عربستان سعودی طی 30 سال گذشته سرشار از نقصهای راهبردی بوده است؛ ریاض زمانی که برای تضعیف بغداد و تغییر نظام حاکم بر آن با آمریکا همپیمان شد، عراق را از دست داد. پس از مدتی برگه فلسطین را نیز به ایران باخت. تا کنون در سوریه نیز با شکست مواجه شده و همه همپیمانان خود در یمن را از دست داده است.
سناریوهای پیشروی «ملک سلمان» در آستانه سفر سیسی و اردوغان به ریاض
اما سناریوها و گزینههایی پیش روی ملک سلمان وجود دارد که عبارتست از: اینکه اردوغان شنبه و سیسی یکشنبه وارد ریاض شود، از دو حالت خارج نیست، یا اینکه ریاض به محور ترکیه و قطر پیوسته یا اینکه جانب اردوگاه نظامی مصر را گرفته است. لذا گزینه سومی وجود ندارد؛ زیرا در سایه وخامت اوضاع سیاسی، امنیتی و نظامی در خاورمیانه، دیگر میانهروی قابل قبول نیست.
ترکیه در انزوای منطقهای/ احتمال اعتماد آمریکا به ایران به عنوان قویترین شریک در خاورمیانه
اردوغان که از شم سیاسی قوی برخوردار است هم اکنون احساس میکند که در انزوا قرار دارد و همه همپیمانانش که در «بهار عربی» به ویژه گروه اخوان المسلمین به رویشان حساب باز کرده بود، شکست خوردهاند؛ آنها در مصر، تونس و بخشی از لیبی حکومت را از دست دادهاند، در یمن نیز توسط ائتلاف انصارالله از عرصه سیاسی خارج شدهاند، در سوریه نیز دچار تزلزل هستند؛ زیرا آرزوی آنان برای سرنگونی بشار اسد بر باد رفته و اولویت آمریکا نیز تغییر کرده است.
عربستان سعودی نیز با شرایط دشواری روبروست و خطرات بسیاری پیش روی خود دارد. حوثیها در یمن –حیاط خلوت جنوبی ریاض- در حال گسترش هستند. آمریکا- همپیمان تاریخی عربستان- نیز اکنون به ایران نزدیکتر است و در آستانه امضای قرارداد تاریخی هستهای این کشور قرار دارد. در واقع درونمایه این معاهده، منطقهای است. دولت اوباما نیز به دشمنی 50 ساله با کوبا پایان داد و دیگر باکی ندارد که درباره ایران نیز همین راه را بپوید و به این کشور به عنوان قویترین هم پیمان خود در خاورمیانه تکیه کند.
گزینههای پیشروی پادشاه جدید عربستان در سیاست خارجه ریاض
ملک سلمان نیز پس از اینکه گامهای مهمی در سلسله مراتب داخلی عربستان برداشت، در سیاست خارجه نیز کارهای خود را به دقت و با حساسیت انجام میدهد. اما در خصوص سیاست خارجه نیز گزینههایی در برابر پادشاه جدید عربستان وجود دارد:
اینکه برای رویارویی با حضور پر قدرت ایران «شیعی» در ائتلاف «سُنی» ترکیه و قطر شرکت کند و بکوشد که سیسی را نیز به سوی این ائتلاف متمایل کند و برای مقدمهچینی این ائتلاف منافع ترکیه و مصر را محقق کند؛ البته این مسئله بعید نیست و بدین معناست که شدت دشمنی با گروه اخوان المسلمین کاسته و این گروه از لیست تروریستی عربستان خارج خواهد شد.
ملک سلمان همین راهی را برود که ملک عبدالله رفت؛ یعنی وضع راهبردی برای طرح عربی لیبرال که مبتنی بر حمایت مطلق از سیسی و دشمنی آشکار با اخوان المسلمین و سایر گروههای تندرو باشد و به کشورهایی مانند امارات، بحرین و لیبی و به شخصیتهایی مانند «خلیفه حفتر» [رئیس عملیات الکرامه] و الباجی قائد السبسی [رئیس جمهور تونس] نزدیک شود.
بازگشت به مکتب سیاسی ملک «فهد بن عبدالعزیز» در مرحله پیش از جنگ علیه عراق؛ این مسئله به معنای پرهیز از پیوستن به محورهای منطقهای و حفظ فاصله واحد از همه و ایفای نقش «کبوتر صلح» در میان کشورهای عربی است.
بازگشت به اصول عربی در خصوص آرمان فلسطین، جلوگیری از سرکشی عربستان به منظور برقراری روابط نیمه عادی با اسرائیل و ائتلاف امنیتی و نظامی با رژیم صهیونیستی. نکته قابل توجه اینکه ملک سلمان تمایل داشت «محمود عباس» رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین به عربستان سفر کند. وی در فرودگاه ریاض در رأس کسانی بود که از عباس استقبال کردند. در واقع این مسئله در زمان «یاسر عرفات» رئیس جمهور فقید فلسطین نیز سابقه نداشت.
به هر حال دشوار است که بتوان از میان گزینههای فوق، یکی را بر دیگری ترجیح داد؛ زیرا ملک سلمان تا کنون، موضع قاطعی در سیاست خارجه خود نشان نداده است. شاید هم اکنون با دیدار با همه اطراف در معادله خاورمیانه قصد نظر سنجی دارد و میکوشد که به اظهارات تک تک اطراف گوش فرادهد و پس از آن کلیات سیاست خارجه خود را وضع کند. این در حالی است که سیاست خارجه پیشین عربستان دچار مشکلات و نقص های بسیار بود.
ما نمیدانیم اردوغان در سبد خود چه دارد و چه طرحهایی را به پادشاه عربستان پیشنهاد خواهد داد ولی یقینا از سبد سیسی آگاهیم؛ به ویژه اینکه ما در آستانه کنفرانس اقتصادی قرار داریم که برای حمایت از اقتصاد مصر در این کشور برگزار خواهد شد. از این روی سیسی قصد دارد که پادشاه جدید عربستان مانند ملک عبدالله، حامی مصر باشد و از این کشور حمایت مالی و سیاسی کند تا بحرانهای اقتصادی و امنیتی کنونی خود را پشت سر گذارد.
از زمان نخستین کشور عربستان در 300 سال پیش، همیشه میان مراجع اهل سنت مکه، استانبول و الازهر درگیری وجود داشت و هر گونه ائتلاف میان این دو مرجع، به ضرر مرجع سوم است. زمان تغییر کرده ولی درگیری میان این مراجع به صورت جزئی و کلی پابرجاست.
البته تصادفی نیست که چهار هفته گذشته زمان عزیمت حجاج به عربستان از روی ترس، نگرانی یا تمایل به سران جدید این کشور باشد. «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر به سوی عربستان شتافت. «صباح الاحمد» امیر کویت پیش از وی این کار را انجام داد و سپس «شیخ محمد بن زاید» ولی عهد ابوظبی و «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان رحل اقامت در عربستان افکندند. اکنون نیز نوبت به رؤسای جمهور مصر و ترکیه رسیده است.
عطوان در پایان نوشت: پادشاه جدید عربستان از نظر زمانی نمیتواند زمان مرحله نظرسنجی کنونی را طولانی کند و باید بارقههای سیاست خارجه خود را نمایان سازد. پس از اینکه طرح صلح عربستان با شکست مواجه شد و اسرائیل نیز این طرح را تحقیر کرد، فقط امیدواریم که پادشاه جدید عربستان به آرمان فلسطین بازگردد. لذا اگر قطب نمای ملک سلمان، مسجد الاقصی را نشان دهد، بدین معناست که عربستان تغییر کرده است ولی اگر طرف دیگری را نشان دهد، به معنای فرورفتن در باتلاق محورهای فرقه گرایی خونبار است.
ما در قضاوت عجله نمیکنیم؛ نه به این دلیل که جادو نداریم بلکه با تکیه بر اصل درنگ است؛ هر چند که در قبال این مسئله شک و نگرانی داریم.