این روزها عربستان سعودی پذیرای مسئولانی از کشورهای مختلف منطقه است و نشان میدهد که سه پرونده یمن، داعش و مصر در راس اولویتهای سیاست خارجی کنونی ریاض است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، پایگاه خبری تحلیلی «شؤون خلیجیه» در گزارشی به بررسی دلایل سفر مسئولان کشورهای منطقه به عربستان و دیدار با همتایان سعودی آنها پرداخت و موضوعات مورد اهتمام آنها را مورد بررسی قرار داد.
این وبگاه خبری-تحلیلی نوشت: این روزها رفت و آمدهای سیاسی و دیپلماتیک بسیاری به عربستان سعودی صورت میگیرد که نگاه بسیاری از تحلیلگران و ناظران را به این کشور معطوف کرده است؛ کشوری که حدوداً یک ماه پیش شاهد انتقال در رأس قدرت خود بود.
سفر هفت مقام بلندپایه سیاسی عرب به ریاض
در این راستا ریاض، پایتخت عربستان سعودی پذیرای مسئولان و شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس بود، به گونهای که اوایل فوریه شاهد سفر شاه بحرین، روزهای 14 و 15 فوریه امیر کویت و ولیعهد امیرنشین ابوظبی، 17 فوریه امیر قطر و پس از آن معاون نخست وزیر عمان بود. همچنین پادشاه اردن و روسای جمهوری ترکیه و مصر نیز به پایتخت عربستان سعودی سفر کردند تا ناظران و تحلیلگران بیش از پیش درباره چرایی و دلایل این سفرها سوال کنند.
ریاض درحالی پذیرای مسئولان و رهبران کشورهای مختلف عربی و منطقهای بود که مسئولان سعودی هیچ سفری به خارج نداشتند، جز دو سفر؛ یکی سفر شاهزاده «محمد بن نایف»، جانشین ولیعهد عربستان به دوحه، پایتخت قطر که ساعاتی را در آنجا سپری کرد و سپس به انگلیس رفت.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران براین باورند، سفرهای دیپلماتیک و سیاسی که به عربستان سعودی انجام میشود، صرفنظر از پرداختن به روابط عربی – عربی که مورد نظر رابطه عربستان سعودی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است، 3 پروند مهم و اصلی منطقهای را در برمیگیرد.
پرونده یمن و بحران آن در راس پروندههای دیگر
تحولات سریع جاری در یمن موجب شده تا پرونده بحران یمن در راس توجهات سعودیها باشد، چون این کشور از دیرباز تاکنون دارای اهمیت بسیاری برای عربستان سعودی بوده است.
یمن به این جهت برای عربستان سعودی دارای اهمیت بسیار است، چون هریک از طرفهای سیاسی و مذهبی درگیر در یمن از سوی قدرتهای منطقهای همچون ایران (انصار الله) وعربستان سعودی (حکومت) حمایت میشوند.
همچنین یمن کشوری است که بر تنگه استراتژیک «باب المندب» تسلط دارد؛ تنگهای که اغلب نفت صادر شده از سوی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به اروپا از آن عبور میکند.
اما سومین دلیل اهمیت یمن برای سعودیها را میتوان در این امر ملاحظه کرد که این کشور پایگاه بزرگ و مهم گروه تروریستی «القاعده» در جنوب شرقی آسیاست که خطری استراتژیک برای عربستان بطور خاص و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بطور کلی ایجاد میکند.
با توجه به تحولات سیاسی جاری در یمن و در دست گرفتن اداره امور کشور توسط جماعت انصارالله تحلیلگران تاکید میکنند که گزینههای عربستان و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در این کشور بسیار محدود شده است.
این درحالی است که فرار «عبد ربه منصور هادی»، رئیس جمهوری یمن به «عدن» احتمال جدایی شمال یمن از جنوب آن را تقویت کرده، اگرچه هادی نشان میدهد که خواهان وحدت این کشور است و از کودتای انصار الله علیه وی سخن میگوید.
طبق این گزارش، این موضعی است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین عربستان سعودی به آن متوسل شده و تلاش دارند، بر گزینه دخالت نظامی در یمن در صورت تشدید اوضاع امنیتی و سیاسی در این کشور، به عنوان گزینه روی میز تاکید کنند.
در این راستا بود که شورای همکاری خلیج فارس چند هفته پیش خواستار قرار دادن در چارچوب بند هفتم منشور سازمان ملل شد، تا زمینه دخالت نظامی کشورهای عضو این شورا در یمن را هموار کند.
پرونده رویارویی با گروه تروریستی تکفیری داعش
صرف نظر از یمن و خطری که از سوی این کشور متوجه ریاض است، عربستان سعودی در مرزهای شمالی خود نیز با خطری بزرگ به نام گروه تروریستی تکفیری «داعش» مواجه است، گروهی که خطر ناشی از آن مسئولان سعودی را وا میدارد، تا تماسهای سیاسی خود در عرصه خارجی را توسعه و افزایش دهند، تا کشورهایی همانند اردن و مصر و ترکیه را نیز در برگیرد؛ سه کشوری که هم اکنون بیش از هر کشور دیگری در منطقه در ورطه داعش گرفتار آمدهاند.
ترکیه به همراه آمریکا [و اردن] عهدهدار آموزش هزاران عنصر مسلح سوری شده که از آنها تحت عنوان عناصر مسلح میانهرو یاد میکند. اردن درگیر قضیه آتش زدن خلبان این کشور به دست داعش است و مصر نیز در وضعیتی مشابه درگیر قضیه ذبح 21 قبطی – مسیحی – تابع این کشور در لیبی بدست این گروه تروریستی تکفیری است و اینها مسائلی است که هر یک از سه کشور را به نحوی درگیر داعش و مقابله با آن میکند و موجب میشود، تا آنها بیش از پیش به ائتلاف بینالمللی ضد داعش به رهبری آمریکا نزدیک شوند تا به تبع آن عربستان سعودی نیز برای بحث و تبادل نظر درباره نحوه مقابله با خطر داعش تماسهایی با آنها داشته باشد.
از سوی دیگر، عربستان سعودی همواره سرنگونی داعش در سوریه را با سرنگونی نظام در سوریه و در راس آن «بشار اسد»، رئیس جمهوری این کشور مرتبط دانسته است، این دیدگاه موجب شده تا سعودیها پذیرای هیأتی از ائتلاف معارضان سوری در ریاض باشند تا در خصوص بحران سوریه با آنها بحث و رایزنی کنند.
تحرکات سیاسی و دیپلماتیک عربستان سعودی در خصوص پرونده داعش، در راستای شنیده شدن زمزمههایی بین المللی در خصوص احتمال دخالت نظامی زمینی غرب از جمله آمریکا در عراق و سوریه انجام میشود، اگرچه واشنگتن گزینه دخالت نظامی زمینی در هر یک از دو کشور فوق را رد کرده و به نظر نمیرسد که عربستان سعودی تمایل چندانی به روی آوردن به این گزینه داشته باشد. ریاض حتی از دخالت نظامی مصر در لیبی استقبال چندانی نکرد.
پرونده مصر و جماعت اخوان المسلمین
اما سومین پرونده مورد توجه سیاست خارجی عربستان سعودی، کشور مصر است، به ویژه آنکه خبرهای محرمانه درز یافته به بیرون از قاهره نشان میدهد که «عبد الفتاح السیسی»، رئیس جمهوری مصر و مسئولان حکومتش نگاهی تحقیرآمیز به کمکهای عربستان سعودی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس دارند.
جدای از درست یا نادرست بودن این خبرها، انتشار آن سهم بسزایی در سردی روابط ریاض و شیوخ عرب حاشیه خلیج فارس با قاهره داشت، اگرچه قاهره در بیانیههایی رسمی این اخبار را تکذیب کرد.
تحلیلگران بر این باورند، تعامل اخیر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با اختلافات قطر و مصر آشکارا به این نکته اشاره میکند که بحرانی در روابط مصر با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود دارد، از جمله اینکه دبیرکل اتحادیه عرب از موضع نماینده مصر در این اتحادیه که از قطر انتقاد و آن را کشوری حامی تروریسم توصیف کرده بود، انتقاد کرد و با اینکه دبیرکل اتحادیه عرب چند روز بعد انتقاد خود از مصر را پس گرفت، اما ناظران تاکید میکنند که این بیانیه منتقدانه صادر نشد، مگر اینکه حداقل عربستان سعودی و کویت پیشتر موافقت خود با آن را اعلام کرده باشند.
این تحلیلگران تاکید میکنند که این بیانیه میتواند، شکاف جدیدی در روابط قاهره – ریاض ایجاد کند؛ روابطی که از زمان روی کار آمدن سلمان بن عبد العزیز، شاه جدیدی سعودی نشان نمیدهد که روند گذشته را طی کند.
در پرونده مصر قضیه اخوان المسلمین نیز به چشم میخورد که ناظران تاکید میکنند، از جمله مسائل مورد توجه و اهتمام حکومت جدید عربستان است که با فشارهای بینالمللی جهت گشودن صفحه جدید با این جماعت است، به گونهای که گزارشهای متعددی در این خصوص در رسانههای خارجی منتشر شده و روزنامهنگاران و تحلیلگران سعودی نزدیک به مراکز تصمیمگیری در عربستان در این اواخر مطالب بسیاری درباره اهمیت تجدیدنظر ریاض در رابطه خود با اخوانیها منتشر کردند، به ویژه پس از آنکه حکومت سعودی در این اواخر پذیرای هیأتی از حزب «تجمع برای اصلاح» یمن بود که از جمله احزاب نزدیک به جماعت اخوان المسلمین در یمن به شمار میآید.