روز 20 اوت (29 مرداد) بود كه دولت چين تقريبا به طور ناگهاني اعلام كرد 150 فقره بدهي 32 كشور آفريقايي را بخشيده است.
اين خبر چند روز مانده به ديدار وو بنگائو، رئيس مجمعهاي خلق چين و كنت مرنده، همتاي كنيايي او با هدف رايزني پيرامون راههاي توسعه روابط دوكشور اعلام شد.
چند روز بعد از اين ديدار ون جيابائو، نخستوزير چين روز 8 نوامبر (17 آبان) راهي بندر تفريحي شرمالشيخ مصر در سواحل درياي سرخ شد تا در مراسم افتتاحيه چهارمين نشست وزارتي مجمع همكاريهاي چين آفريقا شركت كند.
ديدار مقامات عاليرتبه چيني و همتايان آفريقاييشان طي سالهاي اخير به امري متعارف تبديل شده است. همين مساله باعث شده غرب نسبت به اهداف و نيات پكن در قبال آفريقا دچار بدگماني شده و با حساسيت خاصي روابط دو طرف را دنبال كند.
وقتي چين سال 2006 ميلادي را «سال آفريقا» نامگذاري كرد و در نشست سالانه چين آفريقا ميزبان 45 كشور آفريقايي بود و براي سران 17 كشور قاره سياه فرش قرمز پهن كرد خيليها گمان داشتند هدف پكن دستيابي به منابع معدني و نفت اين قاره براي به تحرك واداشتن موتور اقتصادي چين است اما به ظاهر علاقه چين به قاره آفريقا دلايلي فراتر از نياز چين به انرژي دارد.
چين طرحها و جاهطلبيهاي بزرگي براي آفريقا دارد. اگرچه دنيا همچنان به آفريقا به مثابه قارهاي عقبمانده و بياهميت مينگرد ليكن چين با نگاه به آينده به دنبال يافتن جاي پايي در اين قاره و تسلط بر بازارهاي مصرفي در حال گسترش آن است.
ديدگاه غربيها نسبت به آفريقا همچنان بيشباهت به رمان «سرزمين تاريكي» ژوزف كنراد نيست كه در آن قاره سياه سرزميني وحشي، بدوي و عاري از تمدن واقعي توصيف شده است. در زمان كنراد خاستگاه توجه غربيها به آفريقا منابعي بود كه روي زمين يا زير آن قرار داشتن. در آن زمان مهمترين منبع درآمد آفريقا تجارت عاج بود و امروز نفت و منابع معدني است.
با اين حال چينيها در آفريقا به دنبال اهدافي هستند كه ممكن است براي غربيها دور از ذهن يا حتي مضحك باشد. شركتهاي خصوصي و دولتي چين معتقدند بازارهاي مصرفي آفريقا به معدن طلايي بكر ميماند و دليل تعامل بيسابقه پكن با دولتهاي آفريقايي حصول اطمينان از اين مساله است كه وقتي مسابقه خريد در آفريقا شروع ميشود شركتهاي چيني در بهترين موقعيت براي فتح بازارهاي اين قاره قرار دارند.
هرچند در نمودارهاي اقتصادي از هند به عنوان بزرگترين بازار مصرف بالقوه در سالهاي آتي ياد ميشود ليكن آمارهاي آفريقا چنانچه به اين قاره به مثابه هويتي واحد نگريسته شود وضعيت مشابهي را به دست ميدهد. به عنوان مثال قاره آفريقا طي يكدهه گذشته نرخ رشدي معادل هند (6 تا 7 درصد در سال) را به ثبت رسانده است. درآمد سرانه آفريقا نزديك به درآمد سرانه در هند است و جمعيت اين قاره در كمتر از يك دهه با جمعيت چين برابري خواهد كرد.
راندون ماهاجان، نويسنده كتاب «ظهور آفريقا» به وجود طبقهاي ممتاز در قاره سياه با 50 تا 150 ميليون نفرجمعيت كه از قدرت خريدي معادل طبقه متوسط جوامع غربي برخوردار هستند، اشاره كرده است. مهمتر از آن بين 350 تا 500 ميليون تن در آفريقا را خانوارهايي برخوردار از شغل با ثبات و توان خريدي معادل نيروي كار چين و هند تشكيل ميدهند.
اين طبقه اميدوار به آينده كوكاكولا مينوشد، گوشيهاي موبايل خود را با ورود مدلهاي جديد به بازار عوض ميكند و با جمع كردن سرمايههاي خود به خريد خودرو و موتورسيكلت رغبت نشان ميدهد.
توجه غرب چون هميشه معطوف فقيرترين اقشار قاره سياه است كه هميشه با فقر دست و پنجه نرم ميكند در حالي كه چين نگاه خود را به نيمه ديگر دوخته كه اگر چه امروز فقط توان خريد تيشرتها، كفش و دوچرخههاي ساخت چين را دارد اما در آينده قابليت خريد محصولات گرانتري را هم خواهد داشت.
وزارت تجارت چين از طريق بانكها و موسسات توسعه صادرات به دنبال اعطاي وامهاي كم بهره، مشوقهاي صادراتي و ساير اشكال حمايتهاي دولتي به شركتهاي دولتي و خصوصي براي يافتن بازارهاي بالقوه در قاره سياه است. دولت همگام با تلاش براي تعريف طرحهاي مشترك با شركتهاي آفريقايي همهتوان خود را به كار گرفته تا گشايش بازارهاي آفريقايي به روي محصولات چين را تضمين كند.
پكن در واقع با همكاري خود با آفريقا 2 هدف را با يك تير ميزند. زمامداران چين در برابر پرداخت وامهاي كم بهره و اعطاي ساير كمكها به كشورهاي آفريقايي انتظار برخورداري توام با اولويت از منابع انرژي اين قاره و حمايت آفريقاييها در نهادهاي بينالمللي چون سازمان ملل و همچنين دسترسي سهل و آسان شركتهاي چين به بازارهاي مصرفي قاره سياه را دارند.
با اين حال طرح بزرگ پكن براي قاره سياه ضعفهاي خاص خود را هم دارد. به عنوان مثال هجوم كالاهاي ارزانقيمت چيني به بازارهاي آفريقايي به قيمت از دست رفتن فرصتهاي شغلي در اين قاره تمام شده و در نهايت به شكلگيري مقاومت در بين جوامع آفريقايي منجر خواهد شد.
مساله فساد مالي را هم نبايد فراموش كرد. نهادهاي سياسي در آفريقا ضعيف هستند و فساد مالي در دستگاههاي دولتي شايع است و همين مساله ميتواند به تلهاي براي شركتهاي چين تبديل شده و تلاشهاي آنان را بر باد دهد.
علاقهمندي تقريبا نوظهور چينيها به قاره سياه حساسيت غربيهاي را برانگيخته و توجه آنان را نسبت به اين واقعيت برانگيخته كه پكن براي بهرهبرداري حداكثر از بازارهاي مصرفي قاره سياه در غياب توجه كافي غربيها خيز برداشته است.