موضع اخوان المسلمین در قبال تجاوز عربستان سعودی به یمن ثابت کرد این جماعت همچنان ناتوان از خروج و رهایی از سیطره سعودیها است.
تجاوز عربستان سعودی علیه مردم و کشور یمن درحالی وارد چهارمین هفته خود شد که در عرصه سیاسی برخی موضع گیریها در قبال این تجاوز مانند جماعت «اخوان المسلمین» سوال برانگیز بوده است و در حالیکه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران انتظار داشتند، اخوانیها این تجاوز را محکوم کنند، با حمایت آن مواجه شدند.
پایگاه خبری لبنانی «النشره» در تحلیلی به قلم «ماهر الخطیب» تلاش میکند، این تغییر موضع اخوانیها را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
النشره در اینباره مینویسد: از زمان مرگ «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه عربستان سعودی و به قدرت رسیدن «سلمان بن عبد العزیز» این کشور در عرصه سیاسی و حکومتی شاهد تغییر و تحولات گستردهای بوده که سوالاتی را درباره حکومت جدید سعودی با جماعت اخوان المسلمین مطرح میکند که پس از حوادث رخ داده در ژوئن گذشته در مصر و سرنگونی حکومت اخوانیها و برکناری «محمد مرسی» از قدرت و به قدرت رسیدن «عبد الفتاح السیسی» به جای وی در فهرست گروههای تروریستی عربستان سعودی قرار گرفت و دادهها و نشانههای موجود نشان میدادند که میان حکومت السیسی در مصر و آل سعودی در عربستان نزدیکیهای بسیاری وجود دارد و خصومت ورزی سعودیها با اخوانیها مصر کاملا آشکار و عیان بود.
با تغییر و تحولات رخ داده در یمن که منجر به تجاوز عربستان سعودی به این کشور شد، همگان انتظار داشتند تا با توجه به روابط گذشته و به خصوص سالهای اخیر جماعت اخوان المسلمین موضعی منفی در قبال این تجاوز اتخاذ کنند، اما همگان با کمال تعجب شاهد بودند که اغلب گروههای وابسته به جماعت اخوان المسلمین نه تنها موضعی منفی در قبال این تجاوز اتخاذ نکردند، بلکه به حمایت از تجاوز عربستان سعودی علیه یمن در قالب آنچه عملیات «طوفان قاطع» خوانده میشود، برخاستند.
جالب آنکه دستاویز این اخوانیها از تجاوز عربستان به یمن حمایت از «مشروعیت» در این کشور عربی بود، در حالیکه عربستان سعودی اولین کشوری بود که از کودتای نظامیان علیه «مشروعیت» در مصر – البته از دید جماعت اخوان المسلمین – حمایت کرد و تا امروز طرفهای درگیر در مصر در این عرصه نتوانستهاند، اختلافات خود را با وجود تمام میانجیگریها حل کنند.
از دید منابع آگاه و ناظران مطلع، این موضع گیری جماعت اخوان المسلمین تنها یک تفسیر و برداشت دارد و آن اعتراف اخوانیها به مرجعیت عربستان سعودی و به رسمیت شناختن این مرجعیت است.
نکته مهم در این اعتراف با توجه به اختلافات آشکار و عیانی که بین دو طرف وجود دارد، نحوه پذیرفتن این واقعیت از سوی اخوانیها پس از ضربه مهلک وارده از سوی ریاض به آنها در مصر است، به گونهای که همگان اذعان دارند، عربستان سعودی مهمترین عامل سرنگونی حکومت اخوان المسلمین در مصر شمرده میشود، در حالیکه انتظار میرفت، به قدرت رسیدن اخوانیها در مصر سکوی پرتاب و نقطه آغاز توسعه و گسترش نفوذ آنها در منطقه باشد.
به همین دلیل این منابع و ناظران معتقدند، این موضع گیری بدون ذرهای تردید بیانگر تسلیم شدن اخوانیها در قبال عربستان سعودی و اعتراف به ناتوانی آنها در خروج از سیطره و نفوذ سعودی است.
منابع مذکور دلایل این موضع گیری اخوان المسلمین را متعدد میدانند، از جمله اینکه اخوانیها با توجه به بازتابها و آثار احتمالی برجای مانده، ادامه این خصومت ورزی و دشمنی را برای مدت طولانی به صلاح نمیدیدند، به ویژه در قبال هواداران و طرفداران خود در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که مهمترین منابع مالی این جماعت را تشکیل میدهند.
علاوه بر اینکه اخوانیها میدانند، بزرگترین بهره برنده از ادامه حمایتهای عربستان سعودی از مصر با وجود مخالفتهایی که مسئولان این کشور تاکنون ابراز داشتهاند، خود آنها هستند و این عاملی اساسی و مهم برای بازگشت مجدد آنها به عرصه است و دادههای موجود نشان میدهد که احتمال چنین سناریویی با توجه به چالشهایی که منطقه با آن مواجه است و تلاش ریاض برای افزایش نفوذ ایران در منطقه بسیار است.
از سوی دیگر این منابع به این نکته اشاره میکنند که دادن وجهه دینی و مذهبی به درگیریهای جاری در یمن و مرتبط کردن جماعت انصار الله به هر طریق ممکن به ایران، اخوانیها را در تنگنا قرار داد، به ویژه آنکه آنها در شرایطی قرار نداشتند که در عرصه یمن توان مانور داشتهاند و همین موضوع آنها را وادار کرد تا به حمایت از تجاوز عربستان سعودی علیه یمن بپردازند، اما این به معنای حل اختلافات آنها با ریاض نیست و این جماعت تاکید کرده است که نمیتوانند، از ایدههای عربستان سعودی در یمن حمایت کنند، در حالیکه این کشور عکس آن را در مصر پیاده کرد.
افزودن بر آن این منابع تاکید میکنند که ریاض در مرحله گذشته موفق شد، به انحای مختلف هم پیمانان و هواداران اخوان المسلمین را تحت فشار بگذارد تا از جماعت چشم پوشی کنند و در راس این متحدان دو کشور ترکیه و قطر قرار دارند.
آنها در ادامه تاکیدات خود میافزایند: اگرچه قطر و ترکیه به طور کامل از اخوان المسلمین روی گردان نشدند، اما همین اندک روی گردانی هم بازتابهای بسیاری بر جماعت گذاشت.
منابع مذکور در این خصوص توضیح میدهند: قطر در نتیجه تحریمی که از سوی اعضای شورای همکاری خلیج فارس علیه این کشور اعمال شده بود، مجبور شد، در استراتژیهای سیاست خارجیش تجدید نظر و آنها را تعدیل کند تا سرانجام خود را مجبور ببیند که حکومت السیسی در مصر را به رسمیت بشناسد.
خلاصه سخن اینکه دوحه دریافت برای بازگشت مجدد به عرصه عربی نیازمند داشتن رابطهای خوب با ریاض است.
اما سوالی که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا ریاض از اخوانیها میخواهد پا را فراتر نهاده و با عربستان در موضع گیری علیه ایران و هم پیمانانش در منطقه همسویی کند؟
منابع نزدیک به جماعت اخوان المسلمین پافشاری میکنند که موضع این جماعت شفاف و ثابت است و اخوان المسلمین از مشروعیتی حمایت میکند که پس از انقلابهای عربی شکل گرفتند و کودتاهای نظامی صورت گرفته علیه این مشروعیتها را رد میکند.
منابع مذکور میافزایند: احترام به خواست و اراده ملل موضعی اساسی چه در مصر و چه در یمن است و جماعت تاکنون هر تصمیمی که از سوی حکومت کنونی مصر گرفته شده است، را به دلیل نداشتن مشروعیت رد میکند و در قبال عربستان جماعت ترجیح میدهد، اقدامات و سیاستهای گذشته حکومت سابق عربستان سعودی را که منجر به کودتای نظامی در مصر شد، متوجه حکومت کنونی عربستان نکند.
به اعتقاد این منابع شاخههای جماعت اختلاف موضعی در قبال تجاوز عربستان سعودی علیه یمن ندارند، اما هریک از آنها از دیدگاه خاص خود این اقدام را تایید میکند و این موضوع جدیدی در جماعت نیست که میان شاخههای مختلف آن برداشتهای متفاوت و مختلفی وجود داشته باشد، اما به طور کلی این جماعت از حمله عربستان سعودی به یمن حمایت میکند، به خصوص آنکه برای حمایت کشورهای عربی از نفوذ ایران در آنها امری لازم و ضروری به نظر میرسد.
خلاصه سخن آنکه این منابع تاکید میکنند که اخوانیها باید تلاش کنند، رابطه خود با ریاض بیش از پیش بهبود بخشند، به خصوص آنکه ریاض هم به این امر تمایل دارد، اگرچه برخی از هم پیمانان عربستان از جمله مصر و امارات متحده از این بهبود روابط نگران هستند و بر این باورند که این آینده است که به رخ دادها و حوادث جاری در منطقه جهت خواهد داد.