1) حکومت
(مطالب این بخش مربوط به زمان حسنی مبارک می باشد)
حکومت جمهوری عربی مصر بر پایه قانون اساسی مصوب 1971 قرار دارد. در قانون اساسی
حدود اختیارات رئیس جمهور،شورای وزیران قوه قانونگزاری و قوه قضائی مشخص شده است.
قوه اجرائیه، رئیس جمهور را مجلس ملی قانونگزاری با رأی دو سوم نمایندگان انتخاب می
کنند. دوره ریاست جمهوری 6 سال است. رئیس جمهوری حق انتخاب یکنفر معاون یا بیشتر و
حق انتخاب شورای وزیران را دارد. همچنین می تواند شورای وزیران یا مجلس قانونگزاری
را منحل کند.
پرچم
پرچم مصر شامل سه نوار افقی و هم اندازه به رنگ های قرمز ( در بالا )، سفید ( وسط )
و سیاه ( پایین ) ؛ نماد ملی ( یک عقاب طلایی به شکل سلادین و با یک سپر در سینه و
و نام کشور به زبان عربی ) که در مرکز سفید پرچم قرار گرفته، است.
نوع
حكومت
جمهوري
سيستم
حكومتي (قوه هاي
كشور)
قوه مجريه؛
شامل
رئيس جمهور، نخست وزير و
هيات وزيران
قوه قانون گذاري؛ شامل مجلس ملي، مجلس مشورتي
قوه قضائيه؛ شامل دادگاه عالي قانون
اساسي
عضويت
در سازمان هاي
مهم منطقه اي و بين المللي
اتحاديه آفريقا، بانك عربي
توسعه در آفريقا، صندوق عربي توسعه اقتصادي و اجتماعي، صندوق عربي پول، همكاري
اقتصادي درياي سياه(ناظر)، شوراي يكپارچگي اقتصادي عربي، كومسا،
بانك نوسازي و توسعه اروپا
گروه بانك آفريقايي توسعه، فائو، گروه 15، گروه 77، گروه 24، بانك بين المللي
نوسازي و توسعه، ديوان كيفري بين المللي، بانك اسلامي توسعه، مركز بين المللي
سرمايه، آژانس انرژي اتمي، سازمان بين المللي آب نگاري، سازمان بين المللي ماهواره
اي، ايكائو، شوراي بين المللي حمل و نقل پاك، مؤسسه مديران خبره، انجمن بين المللي
توسعه، صندوق بين
المللي توسعه كشاورزي،
اتحاديه عرب، همكاري بين المللي مالي، سازمان كشورهاي آمريكايي(ناظر)، سازمان
كنفرانس اسلامي، فدراسيون بين المللي هلال
احمر و جوامع صليب سرخ،
ايگاد، سازمان بين المللي كار، صندوق بين المللي پول، سازمان بين المللي دريانوردي،
اينترپل، كميته بين المللي
المپيك، سازمان بين المللي
مهاجرت، اتحاديه بين المجالس، ايزو، سازمان بين المللي ارتباطات ماهوارهاي،
اتحاديه بين المللي
ارتباطات از راه دور، آژانس
تضمين سرمايهگذاري
چندجانبه، جنبش عدم تعهد، سازمان ممانعت از
سلاحهاي شيميايي،
سازمان ملل، كنفرانس
ملل متحد براي بازرگاني و
توسعه، يونسكو، كميسارياي عالي پناهندگان ملل متحد، عمليات مشترك سازمان ملل در
دارفور، سازمان توسعه صنعتي ملل متحد، مأموريت ملل متحد در سودان، سازمان جهاني
گردشگري ملل متحد، سازمان
امنيت و عمليات مشترك اروپا، اتحاديه جهاني پست، سازمان جهاني مصرف، فدراسيون جهاني
اتحاديههاي كارگري، سازمان
بهداشت جهاني، سازمان جهاني مالكيت فكري، سازمان جهاني هواشناسي، سازمان تجارت
جهاني، ماموريت ملل متحد در ليبريا، ماموريت سازمان ملل در گرجستان،و برخي نهادهاي
ديگر
2) سیستم اجرایی
(مطالب این بخش مربوط به زمان حسنی مبارک می باشد)
رئیس جمهور ممکن است یک معاون یا بیشتر داشته باشد و یک نخست وزیر و یک شورای
وزیران تعیین می کند. رئیس جمهور در عزل و نصب مجاز است.
در سال
۲۰۰۵
رفراندومی در این کشور برگزار شد تا تغییری در قانون اساسی
ایجاد شود. بر اساس نتیجه
این رفراندوم رئیس جمهور از میان چند کاندیدا
انتخاب میشود. پیش از آن
شورای مردمی رئیس جمهور را انتخاب میکرد و مردم
در رای گیری به او رای مثبت
یا منفی میدادند.
شورای وزیران شامل: نخست وزیر و عده ای معاون نخست وزیر و وزیران، اعضای کابینه به
رئیس جمهور در اجرای برنامه های اجرائی کمک می کنند و مسئول اجرای خط مشی ملی
هستند.
والیان و فرمانداران ایالت های مصر را رئیس جمهور نصب می کند. این فرمانداران با
کمک شوراهائی که مردم اعضائش را در شهرها و روستاها انتخاب می نمایند اداره می
کنند.
3) سیستم قانون گذاری
(مطالب این بخش مربوط به زمان حسنی مبارک می باشد)
مجلسی که در 1980 به وجود آمد دارای 210 نماینده است که دو سوم آنان با رأی مردم و
یک سوم با رأی رئیس جمهور برگزیده می شوند.
مجلس قانونگزاری- مجلس خلق نام و حدود سیصد و شصت نماینده دارد و دوره نمایندگی پنج
سال است. رأی دهندگان حداقل سیصد و پنجاه نفر را برای ورود به مجلس قانونگزاری
انتخاب می کنند. رئیس جمهور ممکنست تا ده تن نماینده برای مجلس قانونگزاری معین
کند. حداقل نصف عده نمایندگان باید کارگر یا کشاورز باشند.
عالی ترین ارگان آن- کنگره ملی عمومی آنست که خط مشی اساسی سیاست خارجی و داخلی حزب
را معین می کند. رئیس حزب، رئیس جمهور وقت می باشد همین حزب دارای دبیرکل است.
سازمان جوانان سوسیالیست را حزب اتحادیه سوسیالیست عرب هدایت می نماید. در قانون
اساسی مصوب 11 سپتامبر 1971 آمده است: مصر کشوری است با رژیم دموکراتیک سوسیالیستی
بر پایه اتحاد نیروهای دهقان، کارگر، سرباز، روشنفکر و غیره. عالی ترین ارگان
قانونگزاری مجلس ملی است.
4) شخصیت ها
جمال عبد
الناصر
جمال عبد الناصر (۱۵ ژانویه ۱۹۱۸ (میلادی) - ۲۸ سپتامبر ۱۹۷۰) از ۱۹۵۴ تا تاریخ
مرگش سال ۱۹۷۰ رهبر مصر بود. جمال عبدالناصر به لحاظ روحیه ناسیونالیستی خود در بین
عرب ها مشهور میباشد. نهضت پانعربیسم ناصر که بعد از او پایه گذارشد، در دهههای
۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ طرفداران زیادی داشت و هنوز هم بعد از سالها از مرگ او بین عرب های
طرفدار دارد.
از اقدامات مهم سیاسی او میتوان به جنگ شش روزه عرب ها و اسرائیل و توافقنامه
کانال سوئز نام برد. جمال عبد الناصر بر اثر سکته قلبی مرد. وی یکی از کسانی بود که
نام خلیج فارس را به نام جعلی عربی خواند و دستور داد تا در تمام مدارس و ادارات
مصر، از عنوان جعلی «خلیج عربی» استفاده کنند و در نقشههای چاپ آن کشور از این نام
مجعول استفاده شود.
محمد انور
السادات
محمد انور السادات سیاستمدار و نظامی مصری و برنده جایزه صلح نوبل، سومین رئیس
جمهوری مصر بود. وی سمت رئیس جمهوری کشور مصر را از تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۷۰ تا روز به
قتل رسیدنش به دست جهاد اسلامی در تاریخ ۶ اکتبر ۱۹۸۱ به عهده داشت.
محمد حسني سيد
مبارك
«محمد حسني سيد مبارك» معروف به حسني
مبارك (Hosni
Mubarak) در 4 مي سال
1928 ميلادي به دنيا آمد. دوره دبيرستان را در دبيرستان «المساعي» شبين كوم مصر
گذارند و سپس وارد دانشكده نظامي شد و توانست در فوريه 1949ميلادي ديپلم علوم نظامي
اخذ و با درجه ستوان دومي فارغ التحصيل شود.
سپس به مدت 3 ماه به عنوان افسر پياده نظام فعاليت نموده تا اينكه دانشكده هوايي
مصر اعلام كرد كه از ميان دانش آموختگان دانشكده نظامي نيرو مي پذيرد. حسني مبارك
نيز به همراه يازده افسر ديگر پس از موفقيت در امتحانات مقدماتي به دانشكده هوايي
راه يافت.
مبارك در 12 مارس 1950 ميلادي ديپلم علوم هوايي از اين دانشكده اخذ نموده و در سال
1964 ميلادي نيز در دوره مطالعات عالي، آكادمي نظامي «فرونز» اتحاد جماهير شوروي
شركت كرد. وي به محض فارغ التحصيلي به سرعت وارد مشاغل نظامي گرديد، به گونه اي كه
در 13 مارس 1950 ميلادي در نيروي هوايي مشغول به كار شد. سپس در سال 1951 ميلادي
براي آموزش جنگ افزار به فرودگاه «حلوان» نقل مكان و تا سال 1953 ميلادي در اين
مكان به كار خود ادامه داد.
او سپس به دانشكده هوايي منتقل شد تا به عنوان مدرس به فعاليت بپردازد. وي سپس به
دستياري ستاد جنگ دانشكده و بعد از آن به فرماندهي اسكادران هوايي انتخاب و تا سال
1959 ميلادي در اين سمت مشغول به فعاليت گرديد.
مبارك به همراه هيات هاي مصري سفرهاي متعددي به اتحاد شوروي داشت و بين سال هاي
1964-1965ميلادي در دوره مطالعات عالي آكادمي نظامي فرونز اتحاد جماهير شوروي شركت
كرد. وي تا سال 1966 ميلادي فرمانده تيپ بمب افكن ها و همچنين معاونت فرماندهي
پايگاه هوايي غرب قاهره را بر عهده داشت.
در 1967 ميلادي مبارك فرماندهي پايگاه هوايي بني سويف را بر عهده داشت و در سال
1967 ميلادي در دوره اي كه مصر شاهد جنگ با اسرائيل بود، به رياست دانشكده هوايي
انتخاب و سپس در 1969 ميلادي به درجه سرهنگي رسيده و سپس سمت رياست ستاد جنگ
نيروهاي هوايي را بر عهده گرفت وسپس در آوريل 1972 ميلادي فرمانده نيروهاي هوايي
مصر و در همان سال معاون وزير جنگ شد.
مبارك در جنگ اكتبر 1973 ميلادي نيروهاي هوايي مصر را رهبري كرد و سرتيپ محمد حسني
مبارك در فوريه 1974 ميلادي به پاس زحماتش در جنگ با اسرائيل به رتبه سرلشكري نائل
آمد. در 15 آوريل 1975 ميلادي محمد انور السادات، وي را به سمت معاونت رياست جمهوري
انتخاب كرد.
مبارك در طول سال هاي 1975-1981 ميلادي در اين سمت به فعاليت پرداخت. زماني كه
سادات در سال 1978 ميلادي حزب ملي دموكراتيك را تاسيس نمود، مبارك معاون رئيس حزب
شد. در اين دوره وي بسياري از مسئوليت هاي عربي و بين المللي مصر را بر عهده داشت.
در 14 اكتبر 1981 ميلادي پس از ترور انور السادات، محمد حسني مبارك سكان هدايت مصر
را بر عهده گرفت. انتخاب وي پس از آن صورت گرفت كه مجلس ملي وي را به عنوان نامزد
رياست جمهوري معرفي كرد و مردم نيز در يك همه پرسي رياست جمهوري او را تاييد كردند.
در 5 اكتبر 1987 ميلادي براي بار دوم همه پرسي براي انتخاب مجدد حسني مبارك تكرار و
او بار ديگر در مقام خود ابقا شد. در سال هاي 1993 و 1999 ميلادي نيز اين روند
بارديگر تكرار و حسني مبارك براي سومين و چهارمين بارپياپي اداره امور را در اين
كشور مهم عربي بر عهده گرفت.
دوره تصاحب پي در پي قدرت توسط حسني مبارك اعتراض مخالفان را به همراه داشت.
معارضين خواهان تغيير قانون اساسي بودند تا افراد ديگري نيز بتوانند در انتخابات
رياست جمهوري شركت كنند و رئيس جمهور به جاي همه پرسي با راي مستقيم مردم انتخاب
شود.
به همين مناسبت در فوريه 2005 ميلادي پس از درخواست حسني مبارك براي اصلاح ماده 76
قانون اساسي مصر، مجلس اين كشور با اصلاح قانون اساسي موافقت كرد. بر اين اساس رئيس
جمهور به جاي همه پرسي كه تا قبل از اين مرسوم بود، براي اولين بار با راي مستقيم
مردم انتخاب مي شد.
اما در مقابل قيود و محدوديت هاي شديدي عليه افرادي كه قصد نامزدي در انتخابات
داشتند، وضع گرديد. به گونه اي كه معارضين، مبارك را به زمينه سازي براي موروثي
كردن حكومت به فرزندش جمال مبارك متهم كردند.
به هرحال مبارك در انتخابات سال 2005 ميلادي توانست بر رقباي نه چندان مطرح خود
فائق آيد و براي 6 سال ديگر در مقام خود ابقا شود.
مبارك در
دوران زمامداري بر مصر هيچگاه كسي را به عنوان قائم مقام خود تعيين نكرده است.
از مدت ها پيش بحث جانشيني مبارك 82 ساله كه از وضعيت نامساعد جسماني نيز رنج مي
برد، در محافل رسانه اي دنيا مورد توجه قرار گرفت. چهره هايي
نظير جمال مبارك فرزند حسني مبارك،
ژنرال سليمان رئيس دستگاه هاي اطلاعاتي مصر، محمد البرادعي رئيس سابق سازمان بين
المللي انرژي اتمي، عمرو موسي دبيركل اتحاديه عرب و «صفوت شريف» دبيركل حزب حاكم
مصر از جانشينان احتمالي وي به شمار مي روند.
مبارك گفتگوهاي صلحي كه انور
سادات با اسرائيل در كمپ ديويد شروع كرده بود را تكميل و روند صلح مصر با اسرائيل
را ادامه بخشيد. به گفته معارضين در عصر مبارك و از زمان روي كار آمدن وي به علت
حاكم بودن قانون فوق العاده، اعتصابات كارگري، پديده شكنجه در مراكز پليس و خشونت
عليه زنان افزايش يافته است.
«سوزان صالح ثابت» معروف به
سوزان مبارك همسر وي است و علاء و جمال نيز دو پسر او هستند. دو نوه به نام هاي
محمد و عمر از فرزند بزرگش علاء دارد كه محمد در 18 مي سال 2009 ميلادي در سن 12
سالگي در اثر يك بيماري سخت از دنيا رفت و از فرزندش جمال نيز يك دختر به نام فريده
دارد كه در 23 مارس 2010 ميلادي در لندن متولد شد.
در نهایت دیدکتاتور مصر در
تاریخ 11 فوریه 2011 (برابر با 22 بهمن 1389 و همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب
اسلامی ایران) از سمت خود استعفا داد و مجبور به ترک قدرت شد.
انقلاب
۲۰۱۱
مصر (انقلاب ۲۵
ژانویه) مجموعهای از راهپیماییها، اعتراضات و نافرمانیهای مدنی است که از
۲۵
ژانویه ۲۰۱۱ (۵ بهمن ۱۳۸۹)
در کشور مصر آغاز و تا
۱۱
فوریه ۲۰۱۱ (۲۲
بهمن ۱۳۸۹)
حتی با استعفای مبارک و ایجاد دولت
موقتی نظامیان، نیز پایان نپذیرفت. مخالفان اهداف این اعتراضات را با الهام از
موفقیت انقلاب تونس، انقلاب علیه شکنجه، فقر، فساد، بیکاری، سرنگونی حسنی مبارک،
لغو قانون شرایط اضطراری، افزایش حداقل دستمزدها، پایان دادن به خشونتها، ارتباط
مبارک با اسرائیل و تضییع حقوق مردم فلسطین و نیز روی کار آمدن دولتی مردمی اعلام
کردند.
محمد مرسی
محمد محمد مُرسی عیسی العیاط (۸
اوت ۱۹۵۱ -
تاکنون) سیاستمدار مصری است که
پنجمین رئیس جمهور جمهوری عربی مصر بود. او رییس سابق حزب آزادی و عدالت، یک حزب
تاسیس شده توسط اخوان المسلمین نیز میباشد. او کاندید این حزب در انتخابات ریاست
جمهوری ۲۰۱۲
بود و پیشتر از ۲۰۰۰
تا ۲۰۰۵
نماینده پارلمان بود.
محمد مُرسی در تاریخ دوازدهم
تیرماه ۱۳۹۲
پس از نا آرامیهای چندروزه و حالت بحرانی کشور مصر به دست ارتش عزل شد.
او لیسانس و فوق لیسانس
مهندسی فلزات (متالورژی) خود را از دانشگاه قاهره (در
۱۹۷۸)
و دکترای و فوق دکتری محافظت از
موتورهای فضاپیما را از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گرفت که پس از پایان تحصیلات در
این دانشگاه نیز به تدریس مشغول بود. او از
۱۹۸۲ تا ۱۹۸۵
استادیار دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نورتریج بود. در این سال استاد دانشگاه
زقازیق مصر شد. دو تا از ۵
فرزند او متولد کالیفرنیا و شهروند آمریکا هستند.
در دوره دوم انتخابات ریاست
جمهوری مصر که در تاریخ ۱۷
ژوئن ۲۰۱۲
برگزار گردید، محمد مرسی بر اساس آمار رسمی در رقابت با ژنرال احمد شفیق پیروز
انتخابات گردید.
وی اولین رئیسجمهور پس از انقلاب
۲۰۱۱
مصر و پنجمین رئیسجمهور تاریخ این کشور بود. از چالشهای پیش روی مرسی در دوران
ریاستجمهوریش، اختلاف با فرماندهان عالیرتبه ارتش مصر در زمینه دخالت آنها در
سیاست در مصر بود. مرسی همواره در سخنانش تاکید داشت ارتش مصر تنها باید در خدمت
دفاع از سرزمین مصر به کار گرفته شود.
مرسی از همان ابتدای کار پایبندی کامل خود را به پیمان کمپ دیوید اعلام کرد و در
جهت آن کوشید.
با توجه به نزدیکی و نفوذ اخوانالمسلمین مصر بر گروه نظامی حماس، در طول دولت
مرسی، حملات موشکی مبارزان فلسطینی به مناطق اسرائیلینشین متوقف شده بود.
از طرف دیگر برخلاف وعدههای گذشته اخوانالمسلمین مبنی بر نزدیکتر شدن روابط با
حماس و اهالی نوار غزه، آنطور که گمان میرفت گذرگاه رفح در طول دوره ریاستجمهوری
مرسی به طور کامل باز خواهد شد و کمکها به نواز غزه سرازیر میشود، اینگونه نشد و
تنگنای اقتصادی اهالی منطقه تغییر چندانی نکرد که همین موجب نارضایتی حامیان مردم
نوار غزه در مصر شد.
در
۸
ژوئیه ۲۰۱۲،
محمد مرسی حکم انحلال پارلمان را لغو کرده و خواستار برگزاری جلسات آن شد. پیش از
این شورای عالی نظامی، مجلس مصر را منحل کرده بود.
محمد مرسی در
۹
شهریور ۱۳۹۱
جهت سخنرانی در شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد وارد تهران شد. او ریاست اجلاس
جنبش غیرمتعهدها را به محمود احمدی نژاد رییس جمهور
وقت
ایران واگذار کرد.
چند روز پیش از اولین سالگرد
تحلیف محمد مرسی، موج جدیدی از اعتراضات علیه مرسی به نام جنبش تمرد به نمایندگی
محمد البرادعی شکل گرفت. معترضان محمد مرسی را به تلاش برای گسترش اختیارات خود
واخوان المسلمین متهم وخواهان کناره گیری مرسی از قدرت و برگزاری انتخابات زودهنگام
بودند. مرسی نیز گفته بودکه منتخب مردم است وکنارنمی رود. چند روز پس از اوج گیری
اعتراضات هفت تن از وزرای مرسی و نخست وزیر مصر، هشام قندیل، استعفا کردند. در چنین
شرایطی ارتش مصر در۱ژوئیه
۲۰۱۳
میلادی مهلت ۴۸
ساعته داده بود تااختلافات حل شوند در غیر این صورت مداخله خواهد کرد. مرسی واعضای
بلندپایهٔ اخوان المسلمین مصر در پاسخ، این کار ارتش را دخالت درسیاست خوانده بود.
ارتش مصر نیزدرشامگاه ۱۲تیر۱۳۹۲
(سوم
ژوئیه ۲۰۱۳)
پس از تمام شدن ضرب الاجل دو روزه
اعلام کرده بود که بیانیهای صادر خواهد.
او در
۱۲
تیر ماه ۱۳۹۲ (سوم
ژوئیه ۲۰۱۳)
بابیانیه فرمانده ارتش مصر عبدالفتاح السیسی و حمایت نماینده مخالفان دولت
محمد البرادعی، شیخ الازهر شیخ احمد الطبیب و پاپ مسیحیان قبطی مصر پاپ تواضروس دوم
از قدرت برکنار شد.
طی همان بیانیه عدلی منصور، رئیس
دادگاه قانون اساسی مصر به عنوان رئیس جمهور موقت دولت انتقالی تعیین شد. چندین
ساعت بعد محمد بدیع رئیس اخوان المسلمین مصر بازداشت شده اما روز بعد آزاد گشت،
همچنن۳۰۰
نفر از سران اخوان تحت تعقب قرار گرفته و شخص محمد مرسی در گارد ریاست جمهوری
بازداشت گردید.
عبدالفتاح سیسی
مارشال عبدالفتاح سعید حسین خلیل سیسی
رییس جمهور کنونی جمهوری عربی مصر است.
سیسی در نوزدهم نوامبر سال
۱۹۵۴ در قاهره از پدر و مادری اخوانی به دنیا آمد. در سال ۱۹۷۷ وارد ارتش مصر شد و
در دوازدهم اوت ۲۰۱۲ توسط محمد مرسی به سمت وزارت دفاع مصر گمارده و جانشین محمد
حسین طنطاوی شد و تا ۲۵ مارس ۲۰۱۴ که برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری استعفا
کرد، در این سمت قرار داشت. سیسی پیش از رسیدن به کرسی وزارت دفاع مصر در دولت هشام
قندیل مدیر واحد اطلاعات نظامی در ارتش بود. او مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ علوم
نظامی از دانشگاه ارتش در قاهره گرفته و برای ادامهٔ تحصیل به انگلستان سفر کرده و
در سال ۱۹۹۲ موفق به کسب درجهٔ کارشناسی ارشد در رشتهٔ علوم نظامی در این کشور شده
است. ارتشبد سیسی علاوه بر تحصیل در انگلیس به آمریکا نیز سفر کرده و در آنجا
آموزشهای ویژهٔ اطلاعاتی دیده است. نیروهای مسلح مصر به سرکردگی سیسی در اول
ژوئیهٔ ۲۰۱۳ به محمد مرسی رئیس جمهور مصر برای حل بحران سیاسی این کشور ۴۸ ساعت
فرصت دادند و پس از این اولتیماتوم در شبانگاه سوم ژوئیهٔ ۲۰۱۳ او را برکنار و عدلی
منصور را به عنوان رئیس دولت موقت به جایش نشاندند. نطق برکناری مرسی و نصب منصور
را السیسی قرائت نمود. در تاریخ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۴ به دستور عدلی منصور، رئیس جمهور
موقت مصر، به درجه فیلد مارشال ارتقا پیدا نمود.
سیسی در ۷ فروردین ۱۳۹۳، نامزد
انتخابات ریاست جمهوری مصر (۲۰۱۴) شد.
با اعلام نامزدی سیسی، حسنی مبارک، رئیس جمهور اسبق مصر و احمد شفیق رقیب محمد مرسی
و نفر دوم انتخابات پیشین ریاست جمهوری مصر از وی اعلام حمایت کردند.
وی برای تصدی ریاست جمهوری مصر با حمدین صباحی رقابت کرد و با کسب ۹۶٫۹۱ درصد آراء
(۲۳٫۷۸۰٫۱۰۴ رأی) رییس جمهور مصر شد.
5) قانون اساسی
متن قانون اساسي جمهوري
عربي مصر
بخش اول:كشور
اصل 1
جمهوري عربي مصر يك كشور سوسياليست ـ دمكراتيك است كه براساس اتحاد نيروهاي
مردمي اداره ميشود.
مردم مصر جزئي از ملت عرب هستند كه براي تحقق اتحاد عرب تلاش ميكنند.
اصل 2
دين رسمي كشور اسلام، زبان رسمي آن عربي و منبع اصلي قانونگذاري، شريعت
اسلام است.
اصل 3
حاكميت از آن مردم است كه در پي حفظ و حمايت از اين حاكميت و حراست از اتحاد
ملي براساس قانون اساسي هستند.
اصل 4
بنيان اقتصادي جمهوري عربي مصر نظام سوسياليست دمكرات است كه بر پايه قسط و
عدالت و با هدف اجتناب از استثمار، كم كردن فاصله درآمدها، حمايت از دستاوردهاي
قانوني و تضمين عدالت در توزيع مسئوليتها و مخارج و هزينههاي دولتي استوار
ميباشد.
اصل 5
نظام سياسي جمهوري عربي مصر بر پايه سيستم چند حزبي اداره ميشود كه در
چارچوب اصول و مباني بنيادين جامعه مصري بوده و در قانون اساسي به آن تصريح شده
است.
اصل 6
مليت مصري همان است كه قانون تعريف كرده است.
بخش دوم: اركان اساسي جامعه
فصل اول:اركان اجتماعي و اخلاقي
اصل 7
يكپارچگي و انسجام اجتماعي اصل اساسي جامعه است.
اصل 8
حكومت موظف است كه تساوي و برابري را براي همه مردم مصر تضمين نمايد.
اصل 9
خانواده اساس جامعه است كه بنيان آن بر پايههاي مذهب، اخلاق و ميهنپرستي
برقرار شده است.
حكومت در جهت حفظ كيان و ويژگي اصيل خانواده مصري و تمامي ارزشها و سنن كه خانواده
نماينده آن است، كوشيده و در عين حال در پي ارتقاء اين ويژگي در درون روابط فيمابين
جامعه مصري ميباشد.
اصل 10
حكومت بايستي حمايت از مادران و فرزندان را ضمانت نمايد و شرايط توسعه و
پيشرفت استعدادهاي جوانان و نوجوانان را فراهم آورد.
اصل 11
حكومت موظف است هماهنگي بين وظايف زنان در قبال خانواده و كار در جامعه را
تضمين نمايد و تساوي حقوق زنان و مردان در مسائل اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي
را بدون آنكه خدشهاي به قوانين شريعت اسلام وارد شود، برقرار نمايد.
اصل 12
حكومت در حفظ و حراست و حمايت از مباني اخلاقي، ترويج سنن اصيل مصري و
پايبندي به معيارهاي والاي آموزش ديني، ارزشهاي اخلاقي و ملي، ميراث تاريخي مردم
مصر، حقايق علمي، رفتارها و كنشهاي عمومي و اجتماعي در محدوده قانون متعهد است.
دولت در پايبندي به اين اصول و ترويج آنها ملزم ميباشد.
اصل 13
داشتن كسب و كار حق ملت است و تأمين كار از وظايف و افتخارات حكومت است.
كارگران ممتاز بايستي از سوي حكومت و ملت قدرداني شوند. در ارائه خدمات عمومي هيچ
امري نبايد به شهروندان تحميل شود مگر در محدوده قانون و در برابر هر كاري بايستي
دستمزد عادلانهاي تعيين شود.
اصل 14
ادارات عمومي يا دولتي بايستي در خدمت شهروندان و منافع آنان باشند. حكومت
از كاركنان ادارات عمومي كه وظايف خود را در تأمين منافع شهروندان به خوبي انجام
دهند حمايت مينمايد. كارمندان بخش عمومي جز در موارد انضباطي اخراج نميشوند مگر
در مواردي كه قانون پيشبيني كرده باشد.
اصل 15
بر طبق قانون حق تقدم در فرصتهاي شغلي با سربازان جنگي و مجروحين جنگي و
همسران و فرزندان شهدا است.
اصل 16
حكومت موظف به تأمين خدمات بهداشتي، اجتماعي و فرهنگي به ويژه براي
روستائيان است تا از اين نظر به سطح استاندارد برسند.
اصل 17
حكومت موظف به تأمين و تضمين خدمات بيمه درماني و اجتماعي است. تمام
شهروندان طبق قانون حق استفاده از مستمري به هنگام از كارافتادگي، بيكاري و پيري را
دارند.
اصل 18
حكومت به تضمين آموزش همگاني به ويژه آموزش ابتدايي كه اجباري است موظف
ميباشد و بايستي بكوشد مراحل ديگر آموزش را نيز تضمين نمايد. حكومت بايستي بر تمام
مقاطع تحصيلي نظارت داشته باشد و استقلال دانشگاهها و مراكز تحقيقات اجتماعي را با
توجه به ارتباط اينها با شرايط جامعه و توليد تضمين نمايد.
اصل 19
آموزش ديني از موضوعات اصلي آموزش همگاني است.
اصل 20
مؤسسات و مدارس آموزشي در مقاطع مختلف رايگان است.
اصل 21
مبارزه بر عليه بيسوادي يك وظيفه ملي است كه همه بايستي در راه آن مجهز
شوند.
اصل 22
ايجاد عناوين و القاب مدني ممنوع است.
فصل دوم: اركان اقتصادي
اصل 23
اقتصاد ملي بايستي براساس طرحهاي جامع توسعه كه موارد زير را تأمين و تضمين
نمايد، باشد:
افزايش درآمد ملي، توزيع عادلانه، بالا رفتن سطح زندگي، حل مشكل بيكاري، افزايش
فرصتهاي شغلي، ارتباط دستمزدها با توليد، تعيين حداقل و حداكثر دستمزد به طريقي كه
شكافها و نابرابريهاي درآمدي را كاهش دهد.
اصل 24
كنترل تمامي وسايل توليد با مردم است و مازاد توليد بايستي بر طبق طرح توسعه
كه دولت ارائه كرده، جهتگيري شوند.
اصل 25
هر شهروند در درآمد ملي كه قانون طبق ميزان كاركرد يا مالكيت غيراستثماري وي
آن را تعريف كرده سهيم است.
اصل 26
كارگران بايستي در مديريت و سود پروژهها سهيم باشند. آنها طبق قانون موظف
به توسعه توليد و اعمال برنامهريزي در واحدهاي توليدي خود هستند. حمايت از وسايل
توليد از وظايف ملي به شمار ميرود.
كارگران بايستي در هيئت مديره بخش عمومي يا دولتي نماينده داشته باشند و حداقل 50
درصد عضويت هيئت مديره بايستي در اختيار آنها باشد. حكومت حداقل هشتاد درصد عضويت
هيئت مديره شركتهاي تعاوني كشاورزي و صنعتي را توسط كشاورزان و صنعتگران جزء تضمين
مينمايد.
اصل 27
افراد ذينفع بايستي بر طبق قانون در مديريت پروژههاي خدماتي متضمن منافع
عامه شركت و در امور آن نظارت داشته باشند.
اصل 28
حكومت موظف است در تمام زمينهها مراقب شركتهاي تعاوني باشد و صنايع دستي را
با توجه به توسعه توليد و افزايش درآمد تشويق و ترغيب نمايد.
حكومت بايستي براساس اصول علمي جديد در حمايت از تعاونيهاي كشاورزي تلاش نمايد.
اصل 29
مالكيت بايستي تحت نظارت مردم و تحت حمايت حكومت باشد. سه نوع مالكيت وجود
دارد كه عبارتند از مالكيت عمومي، مالكيت خصوصي و مالكيت تعاوني.
اصل 30
مالكيت عمومي، مالكيت مردم است كه مورد حمايت مستمر بخش عمومي است. بخش
عمومي بايستي جلودار پيشرفت در تمام زمينهها بوده و مسئوليت اصلي را در برنامه
توسعه و عمران به عهده گيرد.
اصل 31
مالكيت تعاوني، مالكيت انجمنها و شركتهاي تعاوني است. قانون موظف است از
خودگرداني اين نوع مالكيتها حمايت نمايد.
اصل 32
مالكيت خصوصي شامل سرمايههاي غيراستثماري است. قانون موظف است بدون انحراف
يا بهرهگيري استثماري انجام عملكردهاي اجتماعي خود را در چارچوب طرحهاي توسعه و
عمران در خدمت اقتصاد ملي سازمان دهد، نحوه بهرهبرداري از اينگونه عملكردهاي
اجتماعي نبايستي با رفاه كلي مردم منافات داشته باشد.
اصل 33
مالكيت عمومي بايستي از تقدس برخوردار باشد. حمايت و حراست از آن طبق قانون
وظيفه تكتك شهروندان است چرا كه مالكيت عمومي قدرت و اقتدار ملي كشور است و اساس و
بنيان نظام اجتماعي و منبع رونق و سعادت مردم است.
اصل 34
مالكيت خصوصي بايستي مورد حمايت باشد و نبايستي در معرض تصرف و ضبط قرار
گيرد مگر به حكم قانون و تصميمات قضائي، مالكيت خصوصي نبايستي سلب شود مگر براي
منافع عمومي و در قبال جبران خسارتي كه توسط قانون تعيين خواهد شد و در چنين موردي
حق وراثت بايستي تضمين شود.
اصل 35
ملي اعلام كردن اموال مجاز نيست مگر با توجه به منافع عموم و بر طبق قانون و
در قبال جبران خسارت.
اصل 36
توقيف و مصادره اموال و سرمايهها ممنوع است. مصادره و توقيف خصوصي نبايستي
صورت گيرد مگر براساس تصميم و حكم قضائي.
اصل 37
قانون موظف است با توجه به اصل حمايت از كشاورز و كارگران كشاورزي، حداكثر
محدوده مالكيت زمين براي بهرهبرداري را تعيين نموده و اختيار ناشي از اتحاد و
پيوستگي نيروهاي كار مردم را در دهكدهها تأييد نمايد.
اصل 38
نظام مالياتي بايستي براساس عدالت اجتماعي وضع شود.
اصل 39
پسانداز يك وظيفه ملي است كه مورد حمايت و تشويق و تحت سازماندهي دولت است.
بخش سوم: تكاليف، حقوق و آزاديهاي عمومي
اصل 40
تمامي شهروندان در مقابل قانون مساوي هستند. آنها بدون توجه به جنسيت، مذهب،
زبان يا نژاد داراي حقوق و تكاليف عمومي مساوي هستند.
اصل 41
آزادي فردي يك حق طبيعي است كه مصون از تعدي است مگر در موارد ارتكاب
جرم. هيچ فردي را نميتوان بازداشت، بازرسي، توقيف و يا آزاديش را محدود كرد مگر در
مواردي كه مربوط به حفظ امنيت عمومي باشد يا براساس بررسي و تحقيق لازمالاجرا
گردد. حكم مربوطه را بايستي قاضي با صلاحيت يا دادستان عمومي براساس مقررات قانوني
صادر نمايد.
اصل 42
هر شهروندي كه بازداشت و يا دستگير و يا آزاديش محدود گرديد بايستي با توجه
به حفظ شئوناتش با وي رفتار گردد. هيچگونه صدمه جسمي و يا روحي نبايستي به وي وارد
شود. او را نبايستي در مكانهايي غير از آنچه كه طبق قانون به عنوان زندان سازمان
يافته است، زنداني و يا نگهداري كرد.
هرگونه اعترافي كه تحت شرايط غيرعادلانه و نامناسب مذكور از شخص گرفته شود، فاقد
اعتبار و وجاهت قانوني است.
اصل 43
هرگونه آزمايش علمي و يا پزشكي روي اشخاص بدون رضايت آنها ممنوع است.
اصل 44
منازل اشخاص حريم خصوصي آنها محسوب ميشود و هرگونه ورود و يا بازرسي بايستي
بر طبق مقررات قانوني و با اخطار قضائي صورت گيرد.
اصل 45
قانون بايستي حرمت و مصونيت از تعرض به زندگي خصوصي شهروندان را مورد حمايت
قرار دهد. مكاتبات، تلگرامها، تماسهاي تلفني و ديگر وسايل ارتباطي شهروندان بايستي
مورد حرمت قرار داشته و محرمانه بودن آنها تضمين گردد. اين وسايل ارتباطي نبايستي
كنترل شوند مگر به حكم قانون و براي يك مدت معين و بر طبق مقررات قانوني.
اصل 46
حكومت بايستي آزادي عقيده و آزادي اعمال مذهبي شهروندان را تضمين نمايد.
اصل 47
آزادي ابراز عقايد بايستي تضمين شود. هر فردي داراي حق بيان عقيده و ابراز
شفاهي، كتبي، تصويري و يا وسايل ديگر بيان عقايد در محدوده قانون است. خودانتقادي و
انتقاد سازنده بايستي ايمني ساختار ملي را تضمين نمايد.
اصل 48
آزادي مطبوعات، چاپ، نشريات و رسانههاي گروهي بايستي تضمين شود. سانسور
روزنامهها ممنوع است و اخطار به آنها، تعليق و يا تعطيل آنها بايستي براساس روشها
و رويههاي اداري باشد.
در حالت اضطراري يا در زمان جنگ، سانسور محدود روزنامهها، نشريات و رسانههاي
گروهي در مورد موضوعات امنيت ملي و يا براي اهداف امنيت ملي ميتواند براساس قانون
اعمال گردد.
اصل 49
حكومت ضامن آزادي تحقيقات علمي و خلاقيتهاي هنري و فرهنگي و ادبي شهروندان
است و بايستي وسايل تشويق و ترغيب اينگونه فعاليتها را فراهم نمايد.
اصل 50
هيچ شهروندي را نميتوان مجبور به سكني گزيدن در محلي خاص كرد مگر در مواردي
كه قانون مجاز بداند.
اصل 51
هيچ شهروندي را نميتوان از كشور اخراج كرد و يا از ورود او به كشور ممانعت
كرد.
اصل 52
شهروندان داراي حق مهاجرت دائم و يا موقت هستند. قانون بايستي اين حق و
معيارها و شرايط مهاجرت را محترم شمرد.
اصل 53
حق پناهندگي سياسي بايستي از طرف حكومت به افراد خارجي اعطاء شود كه براي
دفاع از منافع مردم، حقوق بشر، صلح و يا عدالت، فعاليت دارند. استرداد پناهندگان
سياسي ممنوع است.
اصل 54
شهروندان حق داشتن گردهماييهاي صلحآميز و غيرمسلحانه بدون نياز به اطلاع
قبلي را دارند. چنين جلسات خصوصي نبايستي مورد مراقبت مأمورين امنيتي باشد.
جلسات عمومي و اجتماعات در محدوده قانون مجاز هستند.
اصل 55
شهروندان طبق تعاريف قانوني حق تشكيل انجمنها و جوامع را دارند. تأسيس
انجمنها و جوامعي كه فعاليت آنها به ضرر نظام اجتماعي يا پنهاني و يا داراي ماهيت
نظامي باشد ممنوع است.
اصل 56
ايجاد و تأسيس سنديكاها و اتحاديهها براساس اصل دمكراسي مورد حمايت قانون
است و داراي شخصيت حقوقي خواهند بود. قانون تمهيدي خواهد انديشيد تا سنديكاها و
اتحاديهها طرحها و برنامههاي اجتماعي و برنامههايي كه كارايي را افزايش ميدهد،
رفتار اجتماعي بين اعضاء را تحكيم ميبخشد و سرمايههاي آنها را حراست و حفظ
مينمايد، را انجام دهند.
آنها مسئول پاسخگويي اعضاي خود در مورد رفتارشان در مسير انجام فعاليتهايشان براساس
اصول اخلاقي هستند و بايستي از حقوق و آزاديهاي اعضاي خود براساس تعريفي كه قانون
در اين مورد ارائه كرده، دفاع نمايند.
اصل 57
هرگونه توهين به آزادي افراد و يا تعدي به زندگي خصوصي شهروندان و هرگونه
تجاوز به حقوق و آزاديهاي عمومي كه قانون اساسي و قانون آنها را تضمين كرده است،
جرم محسوب ميشود و تعقيب جزائي اين تعديها شامل مرور زمان نميشود. حكومت بايستي
به قربانيان چنين اهانتهايي غرامت عادلانه بپردازد.
اصل 58
دفاع از سرزمين مادري يك وظيفه مقدس به شمار ميرود و انجام خدمت سربازي بر
طبق قانون اجباري است.
اصل 59
حراست، تحكيم، تقويت و حفظ دستاوردهاي اجتماعي يك وظيفه ملي به شمار
ميرود.
اصل 60
حراست از اتحاد ملي و حفظ اسرار حكومت از وظايف هر شهروند به شمار
ميرود.
اصل 61
پرداخت ماليات و عوارض عمومي بر طبق قانون يك وظيفه به شمار ميرود.
اصل 62
شهروندان حق رأي، كانديداتوري و بيان عقايدشان در همهپرسيها را براساس
مقررات قانوني دارند. مشاركت آنها در امور اجتماعي و عمومي يك وظيفه ملي محسوب
ميشود.
اصل 63
هر فردي حق دارد كه مراجع عمومي را به صورت كتبي و با امضاي خود مورد خطاب
قرار دهد. خطاب قرار دادن مراجع عمومي نبايستي به نام گروهها انجام گيرد ولي
ارگانهاي انتظامي و اشخاص حقوقي از اين امر مستثني ميباشند.
بخش چهارم:حق حاكميت قانون
اصل 64
حق حاكميت قانون، اساس، مبنا و اصل حكومت به شمار ميرود.
اصل 65
حكومت بايستي تابع قانون باشد. استقلال و مصونيت هيئت قضات دو ركن اساسي حفظ
و حراست از حقوق و آزاديهاست.
اصل 66
مجازات يك امر شخصي است كه قانون آن را تعيين و اجراء مينمايد و تنها يك
محاكمه قضايي ميتواند مجازات را اعمال نمايد. مجازات تنها در مواردي اعمال ميشود
كه قانون تعيين و تجويز نمايد.
اصل 67
هر خوانده تا زماني كه گناهش در يك دادگاه قانوني كه در آن به او حق دفاع
داده ميشود ثابت نشده باشد، بيگناه است، يعني اصل بر برائت شخص است. هر شخص متهم
بايستي مجال دفاع از خود را داشته باشد.
اصل 68
طرح دعوي و اعتراض قانوني حق مسلم همه است و هر شهروندي حق مراجعه به دادگاه
صالحه را دارد. حكومت بايستي دسترسي به ارگانهاي قضائي و سرعت در رسيدگي به دعاوي
را تضمين و تأمين نمايد.
وضع هرگونه قانوني كه مصونيت اقدامات يا تصميمات هيئت قضات را خدشهدار نمايد،
ممنوع است.
اصل 69
حق دفاع به وسيله شخص و يا وكيل وي بايستي تضمين و تأمين شود. قانون بايستي
براي شهرونداني كه توانايي مالي ندارند، وسايل و امكانات رسيدن به عدالت و دفاع از
حقوقشان را فراهم نمايد.
اصل 70
تمام دعاوي كيفري بايستي با حكم ارگانهاي قضائي پيگيري شود مگر در مواردي كه
قانون استثناء كرده باشد.
اصل 71
هر شخصي كه توقيف و يا بازداشت ميشود بايستي از علت بازداشت و يا توقيف خود
مطلع شود. او حق دارد با هر كسي كه صلاح ميداند تماس بگيرد و وضعيت خود را اطلاع
دهد و به طريقي كه قانون مشخص كرده طلب كمك نمايد.
او بايستي خيلي سريع از اتهاماتي كه به وي نسبت داده شده مطلع شود.
هر كسي ميتواند در مورد تدابير اتخاذ شده كه باعث محدوديت آزادي وي ميشود در
دادگاههاي صالحه اقامه دعوي نمايند. قانون بايستي از اين حق حمايت نمايد به نحوي كه
ظرف مدت معيني تصميم عادلانهاي راجع به بازداشت و يا توقيف گرفته شود و يا دستور
آزادي شخص صادر گردد.
اصل 72
احكام بايستي به نام مردم صادر و اجراء شوند. بعلاوه خودداري از اجراي احكام
يا ايجاد موانع در مورد كاركنان دولت جرم محسوب ميشود و از نظر قانون قابل پيگيري
است. در اين مورد كساني كه اين احكام در مورد آنها صادر شده اين حق را دارند كه در
يك دادگاه صالحه اقامه دعوي نمايند.
فصل اول:رئيس دولت
اصل 73
رئيس جمهور رئيس دولت است. او بايستي بر حاكميت مردم تأكيد نمايد، به قانون
اساسي و برتري و تفوق قانون احترام بگذارد، اتحاد ملي و دستاوردهاي اجتماعي را
حراست نمايد و حدود اختيارات و مسئوليتها را بين اولياء امور به نحوي حفظ كند كه هر
يك از مقامات نقش خود را در جامعه انجام دهد.
اصل 74
اگر خطري اتحاد ملي و يا امنيت سرزمين مادري را تهديد نمايد و يا نقش اساسي
مؤسسات و سازمانهاي دولتي مخدوش شود، رئيس جمهور بايستي براي روبرو شدن با اين خطر
دست به اقدامات فوري بزند و بيانيهاي براي مردم صادر نمايد و طي 60 روز پس از
پذيرش آنها همهپرسي در مورد اقدامات اضطراري ترتيب دهد.
اصل 75
رئيس جمهور بايستي مصريالاصل باشد و از پدر و مادر مصري بوده و از حقوق
سياسي و مدني بهرهمند باشد سن او نبايستي كمتر از 40 سال باشد.
اصل 76
مجلس عوام بايستي رئيس جمهور را كانديد و يا معرفي نمايد و اين كانديداتوري
به رأي مردم گذاشته ميشود.
نامزدي و يا كانديداتوري براي رياست جمهوري بايستي با پيشنهاد حداقل يك سوم اعضاي
مجلس عوام انجام گيرد. نامزدي كه حداقل دو سوم آراي اعضاي مجلس را به خود اختصاص
دهد، براي رأيگيري به مردم معرفي ميشود. اگر اين اكثريت بدست نيامد، دو روز پس
از رأيگيري اول، اين روند تكرار ميشود. نامزدي كه آراء اكثريت مطلق اعضاي مجلس را
بدست ميآورد براي رأيگيري به مردم معرفي ميشود.
هنگامي كه كانديدا اكثريت مطلق آراء مأخوذه از آراء عمومي را بدست آورد، رئيس جمهور
كشور خواهد بود.
اگر كانديدا اكثريت آراء را بدست نياورد، مجلس كانديداي ديگري را پيشنهاد خواهد كرد
و همان روند در مورد اين كانديدا و انتخابش به عنوان رئيس جمهور طي ميشود.
اصل 77
مدت رياست جمهوري 6 سال ميلادي است كه از تاريخ اعلام نتايج رأيگيري آغاز
ميشود.
انتخاب مجدد او براي دورههاي متوالي ديگر بلامانع است.
اصل 78
مراحل انتخاب رئيس جمهور جديد 60 روز قبل از انقضاي دوره رياست جمهوري قبلي
انجام ميشود. رئيس جمهور جديد بايستي حداقل يك هفته قبل از انقضاي دوره رياست
جمهوري قبلي انتخاب شود. اگر اين دوره به هر دليلي بدون انتخاب رئيس جمهور جديد
منقضي شود، رئيس جمهور قبلي تا انتخاب رئيس جمهور جديد به انجام وظايف خويش ادامه
خواهد داد.
اصل 79
رئيس جمهور قبل از آغاز فعاليتش بايستي در مقابل مجلس عوام سوگند زير را ياد
نمايد:
«من به خداوند متعال سوگند ياد ميكنم كه نسبت به نظام جمهوري وفادار باشم، به
قانون اساسي و قانون احترام بگذارم، حامي منافع مردم به طور كامل باشم و از استقلال
و تماميت ارضي سرزمين مادري حراست نمايم».
اصل 80
حقوق رئيس جمهور را قانون تعيين مينمايد. هيچگونه اصلاح حقوق در دوره
رياست جمهوري، قابل اعمال نيست.
رئيس جمهور حق دريافت حقوق و يا دستمزد ديگري را ندارد.
اصل 81
رئيس جمهور در طول تصدي سمت خود حق ندارد به مشاغل ديگري چون كار آزاد، يا
فعاليتهاي صنعتي، تجاري و مالي بپردازد. همچنين وي حق هيچگونه معامله املاك و يا
فروش و معاوضه املاك را ندارد.
اصل 82
در موردي كه رئيس جمهور به خاطر موانع موقتي قادر به انجام وظايف خود نباشد،
بايستي اختياراتش را به معاون خود تفويض نمايد.
اصل 83
در صورت استعفاء، رئيس جمهور بايستي استعفاي خود را به مجلس عوام تقديم
نمايد.
اصل 84
در صورت خالي ماندن پست رياست جمهوري و يا ناتواني موقت رئيس جمهور در انجام
وظايف، سخنگوي مجلس عوام بايستي وظايف رياست جمهوري را موقتاً به عهده بگيرد. در
مواردي كه مجلس عوام در چنين مواقعي منحل شده باشد، رئيس دادگاه عالي وظايف رياست
جمهوري را به عهده خواهد داشت مشروط بر آنكه براي رياست جمهوري كانديدا نشده باشد.
مجلس عوام بايستي خالي بودن پست رياست جمهوري را اعلام نمايد.
رئيس جمهور بايستي در طي حداكثر يك دوره 60 روزه از تاريخي كه پست رياست جمهوري
خالي مانده است، انتخاب شود.
اصل 85
هرگونه اتهام عليه رئيس جمهور به دليل خيانت و يا ارتكاب جرم و جنايت بايستي
با پيشنهاد حداقل يك سوم اعضاي مجلس عوام صورت گيرد. در صورت تصويب اكثريت دو سوم
اعضاي مجلس عوام، اعلام جرم عليه رئيس جمهور صورت خواهد گرفت.
رئيس جمهور بايستي از انجام وظايف خويش از تاريخ صدور اعلام جرم معلق شود. معاون
رئيس جمهور وظايف رئيس جمهور را موقتاً تا تصميمگيري در مورد احضار به دادگاه به
عهده خواهد گرفت.
رئيس جمهور بايستي براساس قانون در يك دادگاه ويژه محاكمه شود. قانون همچنين بايستي
آيين دادرسي را تعيين و نوع مجازات را تعريف نمايد. در صورت اثبات گناهكاري رئيس
جمهور، او بايستي بدون توجه به مجازاتهاي ديگر از پست خود بركنار شود.
فصل دوم:قوه مقننه
مجلس مردمي
اصل 86
مجلس عوام داراي قدرت قانونگذاري است و عهدهدار وظيفه تصويب سياست كلي
حكومت، طرح كلي توسعه اقتصادي و اجتماعي و طرح كلي بودجه دولت است. مجلس بايستي
براساس قانون اساسي اقتدار اجرايي را كنترل و به عهده داشته باشد.
اصل 87
قانون بايستي در مورد نحوه تقسيم كشور به حوزههاي انتخابي تصميمگيري
نمايد. تعداد اعضاي انتخابي مجلس عوام حداقل 350 نفر است كه از آن ميان حداقل نيمي
از آنها بايستي از ميان كارگران و كشاورزان باشند كه مستقيماً از طريق آراء مخفي
انتخاب ميشوند.
تعريف كارگران و كشاورزان با قانون است.
رئيس جمهور مجاز به انتخاب تعدادي از اعضاء مجلس كه متجاوز از 10 نفر نيستند،
ميباشد.
اصل 88
قانون بايستي شرايط حاكم بر انجام وظايف اعضاي مجلس عوام و قوانين مربوط به
انتخابات و همهپرسي را تعيين نمايد. يك ارگان قضايي بر روند انتخابات نظارت خواهد
داشت.
اصل 89
كارمندان دولت و بخش عمومي ميتوانند كانديداي مجلس عوام شوند مگر در مواردي
كه قانون استثناء كرده باشد.
عضو مجلس عوام بايستي خود را كاملاً وقف وظايف نمايندگياش نمايد و طبق قانون شغل
يا سمت قبلي وي ميتواند براي او حفظ شود.
اصل 90
نمايندگان مجلس عوام قبل از آغاز فعاليتشان سوگندنامه زير را قرائت
مينمايند:
«به خداوند متعال سوگند ياد ميكنم كه صميمانه پشتيبان و حامي امنيت ملي، حسن شهرت
نظام، منافع ملي بوده و به قانون و قانون اساسي وفادار باشم».
اصل 91
نمايندگان مجلس عوام طبق قانون حقوق دريافت ميدارند.
اصل 92
مدت نمايندگي مجلس عوام پنج سال از آغاز كار مجلس است.
انتخابات مجلس عوام بايستي 60 روز قبل از انقضاي مجلس قبلي صورت گيرد.
اصل 93
مجلس عوام بايستي صلاحيت اتخاذ تصميم در مورد اعتبار عضويت اعضاي مجلس را
داشته باشد. در صورت اعتراض و بحث و مذاكره در مورد اعتبارنامه نمايندگاني كه به
مجلس معرفي شدهاند و ارجاع آن به دادگاه ديوان عالي كشور توسط سخنگوي مجلس، اين
دادگاه داراي صلاحيت رسيدگي به اين اعتراض و منازعه خواهد بود.
اعتراض به اعتبارنامههاي نمايندگان بايستي طي 15 روز به دادگاه ديوان عالي كشور
ارجاع شود و بررسيهاي دادگاه بايستي طي 90 روز پس از ارجاع اعتراضات به دادگاه
ديوان عالي كشور خاتمه و تكميل شود.
نتيجه بررسيها و تصميم دادگاه به مجلس عوام ارائه ميشود و مجلس بايستي طي 60 روز
از تاريخ ارائه نتيجه بررسيها در مورد اعتراض به اعتبارنامهها تصميم نهايي را
اتخاذ نمايد.
نمايندگان در صورتي اعتبار خود را از دست خواهند داد كه دو سوم اعضاي مجلس به آن
رأي داده باشند.
اصل 94
اگر كرسي نمايندهاي قبل از پايان مدت نمايندگي وي خالي باشد، طي 60 روز پس
از اطلاع مجلس از اين امر، جانشيني براي وي انتخاب خواهد شد.
مدت نمايندگي نماينده جديد تا پايان دوره خواهد بود.
اصل 95
در طول دوره نمايندگي، هيچ يك از نمايندگان حق خريد و فروش و اجاره اموال
دولتي را ندارند و همچنين حق انعقاد قرارداد با دولت به عنوان سرمايهگذار،
واردكننده و يا پيمانكار را ندارند.
اصل 96
عضويت هيچ يك از اعضاء مجلس عوام نبايستي سلب شود مگر در مواردي چون از دست
دادن اعتماد به نفس جايگاه و شأن نمايندگي، يا سلب يكي از شرايط نمايندگي، يا از
دست دادن مقام انتخابي خود به عنوان نماينده كارگران و يا كشاورزان و يا در صورت
عدم انجام تعهدات نمايندگي. عضويت در مجلس عوام زماني اعتبار خود را از دست خواهد
داد كه حداقل دو سوم اعضاي مجلس به آن رأي داده باشند.
اصل 97
مجلس عوام به تنهايي ميتواند استعفاي اعضا را بپذيرد.
اصل 98
افكار و عقايد نمايندگان در مجلس و يا كميتههاي مربوطه در مورد انجام
وظايفشان نبايستي سانسور شود.
اصل 99
به جز در حين ارتكاب جرم، نمايندگان مجلس عوام را نميتوان بدون اجازه مجلس
تحت تعقيب كيفري قرار داد.
اگر مجلس جلسه نداشته باشد، سخنگوي مجلس مجوز لازم را صادر ميكند. در جلسه بعدي
مجلس بايستي، اين موضوع به اطلاع نمايندگان برسد.
اصل 100
محل مجلس عوام در قاهره است. اما مجلس ميتواند در شرايط استثنائي به
درخواست رياست جمهور و يا اكثريت نمايندگان مجلس در شهر ديگري تشكيل شود.
هرگونه جلسه مجلس در غير از محل تعيين شده غيرقانوني است و تصميمات متخذه از درجه
اعتبار ساقط است.
اصل 101
رئيس جمهور قبل از دومين پنج شنبه ماه نوامبر براي تشكيل مجمع عادي سالانه
از مجلس، دعوت خواهد كرد.
در صورت عدم دعوت، مجلس با توجه به قانون اساسي در تاريخ مذكور جلسه سالانه خود را
تشكيل خواهد داد.
جلسه مجمع عادي حداقل به مدت هفت ماه ادامه خواهد داشت.
رئيس جمهور بايستي اختتام مجمع عادي را اعلام نمايد. اين مورد تا تصويب بودجه عمومي
دولت انجام نخواهد شد.
اصل 102
رئيس جمهور ميتواند مجلس عوام را براي تشكيل جلسه فوقالعاده در موارد
ضروري و يا با درخواست كتبي اكثريت نمايندگان دعوت نمايد.
رئيس جمهور بايستي توقف جلسه فوقالعاده را اعلام نمايد.
اصل 103
مجلس عوام در اولين جلسه عادي سالانه خود سخنگوي مجلس و دو نائب سخنگو را
انتخاب خواهد كرد. اگر به هر دليلي يكي از اين پستها خالي بماند، مجلس عوام جانشيني
براي اين سمتها تا پايان دوره تصدي نمايندگي شخص قبل انتخاب خواهد كرد.
اصل 104
مجلس عوام بايستي خطمشي خود را براي انجام وظايف در قالب قانون تعيين
نمايد.
اصل 105
مجلس مردمي به تنهايي صلاحيت حفظ نظم درون مجلس را دارد و سخنگوي مجلس
بايستي اين وظيفه را به عهده داشته باشد.
اصل 106
جلسات مجلس عوام علني است. رئيس جمهور يا دولت يا نخستوزير و يا بيست تن از
نمايندگان ميتوانند تقاضاي غيرعلني بودن مجلس را ارائه نمايند. مجلس بايد تصميم
بگيرد كه دستور جلسه را در جلسه علني و يا در جلسه غيرعلني مورد بحث قرار دهد.
اصل 107
جلسات مجلس در صورتي رسميت مييابد كه اكثريت نمايندگان حضور داشته باشند.
تصميمات مجلس با رأي اكثريت مطلق اعضاي حاضر در جلسه قابل اجراست مگر در مواردي كه
اكثريت ويژهاي موردنظر باشد. در مورد هر ماده از پيشنويس قانون جداگانه رأيگيري
ميشود. در صورت تساوي آراء موضوع مورد بحث بايستي رد شود.
اصل 108
رئيس جمهور در موارد ضروري و استثنائي و با اجازه مجلس عوام اين حق را دارد
كه تصميماتي با الزام قانوني صادر نمايد. اجازه مجلس داراي محدوديت زماني است و
موضوعات چنين تصميماتي بايستي اعلام شود و زمينهاي كه باعث اتخاذ تصميم شده نيز
بايستي اعلام شود. اين تصميمات بايستي در اولين جلسه پس از پايان دوره مجاز به مجلس
عوام ارائه شود. اگر اين تصميمات ارائه نشوند و يا مورد تصويب مجلس قرار نگيرند،
الزام قانوني آنها لغو ميشود.
اصل 109
رئيس جمهور و هر يك از اعضاي مجلس عوام حق پيشنهاد قوانين را دارند.
اصل 110
پيشنويس قانون بايستي براي بررسي و مطالعه و ارائه گزارش مربوطه به يكي از
كميتههاي مجلس ارجاع شود. پيشنويس قوانيني كه نمايندگان مجلس پيشنهاد ميكنند
نبايستي به اين كميتهها ارجاع شود مگر اينكه اول به كميته ويژه ارجاع گردد و اين
كميته پيشنويس قانون را بررسي و مطالعه خواهد كرد و سپس به مجلس ارجاع ميكند و
مجلس در مورد آن تصميمگيري مينمايد.
اصل 111
هر پيشنويس قانون كه به وسيله نمايندگان پيشنهاد شده و مجلس آن را رد كند،
قابل طرح مجدد در همان جلسه نخواهد بود.
اصل 112
رئيس جمهور حق اعلان رسمي و يا اعتراض به قوانين را دارد.
اصل 113
اگر رئيس جمهور به پيشنويس قانوني كه به وسيله مجلس تصويب شده اعتراض داشته
باشد، ميتواند آن را ظرف 30 روز به مجلس برگرداند.
اگر پيشنويس قانون در طي اين مدت به مجلس برگردانده نشود، اين پيشنويس، قانون
محسوب خواهد شد و اعلام ميشود.
اگر پيشنويس قانون در طي مدت تعيين شده به مجلس بازگردانده شود و مجدداً با رأي
اكثريت دو سوم مجلس تصويب شود، اين پيشنويس قانون محسوب و اعلان ميشود.
اصل 114
مجلس عوام بايستي طرح كلي توسعه اقتصادي و اجتماعي را تصويب نمايد. طريقه
تهيه طرح و ارائه آن به مجلس عوام را قانون تعيين مينمايد.
اصل 115
پيشنويس بودجه عمومي دولت حداقل دو ماه قبل از آغاز سال مالي تقديم مجلس
ميشود. پيشنويس بودجه عمومي دولت در صورتي معتبر است كه مجلس آن را تصويب كرده
باشد.
هر فصل از بودجه عمومي بايستي جداگانه رأيگيري شود و به صورت قانوني اعلام شود.
مجلس عوام در صورتي ميتواند دست به اصلاح بودجه عمومي بزند كه با تصويب و تأييد
دولت باشد. در صورتي كه بودجه قبل از آغاز سال جديد مالي تأييد نشود، بودجه عمومي
قبلي در طي مرحله تصويب بودجه قابل كاربرد است.
قانون نحوه تهيه بودجه و سال مالي را تعيين ميكند.
اصل 116
براي انتقال سرمايهاي از يك سرفصل بودجه به سرفصل ديگر و يا گنجاندن هرگونه
هزينه ديگر در بودجه، تصويب مجلس عوام ضروري است. اين تغييرات بايستي قانوني باشند.
اصل 117
قانون بايستي مقررات تنظيم بودجهها و حسابهاي سازمانها و مؤسسات عمومي را
تعيين نمايد.
اصل 118
حساب نهايي بودجه دولت بايستي در طي دورهاي كمتر از يك سال از تاريخ انقضاي
سال مالي به مجلس عوام ارائه و تقديم شود.
هر سرفصل بودجه بايستي جداگانه به رأي گذاشته شود و به صورت قانوني صادر شود.
گزارش سالانه مؤسسه مركزي حسابداري و مشاهدات آن بايستي به مجلس عوام ارائه شود.
مجلس حق دارد كه از سازمان مركزي حسابداري هرگونه اطلاعات و يا گزارشات مربوطه را
بخواهد.
اصل 119
تحميل، اصلاح و يا لغو مالياتهاي عمومي در صورتي قابليت اجرا دارد كه به
صورت قانوني تصويب شده باشد.
هيچ كس از پرداخت ماليات معاف نيست مگر در مواردي كه قانون صراحت داشته باشد.
هيچ كس نبايستي ماليات اضافي بپردازد مگر در مواردي كه قانون تعيين كرده باشد.
اصل 120
قواعد اساسي مربوط به جمعآوري وجوه عمومي و روش پرداخت آنها را قانون تنظيم
مينمايد.
اصل 121
مقام اجرائي نبايستي در قراردادهاي قرضه يا وام شركت كند و يا در پروژههايي
وارد شود كه منتج به صرف هزينه از محل سرمايههاي عمومي و از خزانه دولت در دوره
بعدي گردد مگر اينكه با تصويب و تأييد مجلس عوام باشد.
اصل 122
قوانين حاكم بر اعطاء حقوق، مستمري، خسارات، يارانه و پاداش از خزانه دولت و
همينطور مواردي غير از اينها و مقاماتي كه مسئوليت اعمال آنها را دارند بايستي به
واسطه قانون مشخص شود.
اصل 123
قوانين و روشهاي اعطاء امتيازات انحصاري مربوط به سرمايهگذاري منابع طبيعي
و تسهيلات همگاني را قانون تعيين ميكند و همچنين موارد واگذاري رايگان مستغلات،
واگذاري اموال منقول دولت و قوانين و مقررات تنظيم چنين روندهايي بايستي تعريف
شوند.
اصل 124
هر يك از اعضاي مجلس عوام حق پرسش و سؤال از نخستوزير و يا هر يك از
معاونين يا وزيران مربوطه را دارد. نخستوزير، معاونين او، وزراء و اشخاصي كه
نماينده آنها هستند بايستي پاسخگوي سؤالات نمايندگان مجلس باشند.
نماينده مجلس ميتواند در هر زمان از سؤال خود صرفنظر كند و اين سؤال نبايستي تحت
عنوان استيضاح در همان جلسه مطرح شود.
اصل 125
هر يك از نمايندگان مجلس عوام ميتواند در حيطه صلاحيت خود نخستوزير، هر يك
از معاونين، يا وزراي مربوطه را استيضاح كند.
مباحث مربوط به استيضاح بايستي حداقل 7 روز پس از طرح آن انجام شود مگر در مواردي
كه ضرورت ايجاب كند كه تصميم آن با مجلس و با موافقت دولت خواهد بود.
اصل 126
نخستوزير در قبال سياست كلي دولت در مقابل مجلس عوام مسئول است. هر وزير
مسئول امور وزارتخانه خود است.
مجلس عوام ميتواند رأي عدم اعتماد به نخستوزير و يا هر يك از معاونين و هر يك از
وزرا و يا معاونين آنها بدهد.
رأي عدم اعتماد در صورتي داده ميشود كه استيضاح صورت گرفته باشد و يا اينكه يك دهم
نمايندگان مجلس خواهان رأي عدم اعتماد باشند.
مجلس بايستي پس از حداقل سه روز از تاريخ طرح عدم اعتماد، اتخاذ تصميم نمايد.
رأي عدم اعتماد به وسيله اكثريت نمايندگان معتبر است.
اصل 127
مجلس عوام با پيشنهاد يك دهم نمايندگان مسئوليت نخستوزير را تعيين خواهند
كرد. چنين تصميمي بايستي تصميم اكثريت نمايندگان مجلس باشد. اين امر ممكن است پس از
استيضاح خطاب به دولت و پس از حداقل سه روز از تاريخ ارائه اتخاذ شود.
در صورتي كه چنين مسئوليتي تعيين شود، مجلس بايستي اركان موضوع، نتايج حاصله و
دلايل را به رئيس جمهور گزارش كند.
رئيس جمهور طي 10 روز اين گزارش را به مجلس باز ميگرداند. اگر مجلس آن را يكبار
ديگر تاييد نمايد، رئيس جمهور ميتواند موضوع را به همهپرسي بگذارد. چنين همهپرسي
بايستي طي 30 روز از تاريخ آخرين تاييد و ابرام مجلس انجام شود. در اين مورد جلسات
مجلس بايستي تعطيل شود.
اگر نتيجه همهپرسي در حمايت از دولت باشد، مجلس بايستي آن تصميم را كنلميكن تلقي
نمايد، در غير اين صورت رئيس جمهور استعفاي كابينه (هيئت دولت) را قبول خواهد كرد.
اصل 128
اگر مجلس به نخستوزير يا معاونين او، يا وزراء و يا معاونين آنها رأي عدم
اعتماد بدهد، بايستي از كار خود استعفاء دهند.
در صورتي كه نخستوزير در برابر مجلس عوام مسئول شناخته شود، استعفاي خود را به
رئيس جمهور تقديم ميكند.
اصل 129
حداقل 20 تن از نمايندگان مجلس عوام ميتوانند براي اطمينان از سياست دولت
در مورد يك مسئله عمومي، تقاضاي بحث در مورد آن مسئله را بنمايند.
اصل 130
نمايندگان مجلس عوام بايستي بتوانند عقايد خود را در مورد مسائل عمومي در
مقابل نخستوزير يا هر يك از معاونين وي يا وزراء بيان كنند.
اصل 131
مجلس عوام ميتواند يك كميته ويژه تشكيل دهد و يا به منظور يافتن حقايق و
اطلاع مجلس از موقعيت مالي، اداري و يا اقتصادي آنها و يا هدايت بازرسيهاي مربوط به
هر يك از موضوعات فوق به هر يك از كميتههاي مجلس براي بررسي فعاليتهاي هر يك از
مؤسسات عمومي و اداري يا هر يك از ارگانهاي اداري يا اجرائي يا هر يك از پروژههاي
عمومي مأموريت دهد.
در صورت تشكيل چنين كميتهاي، اين كميته ميتواند و حق دارد هرگونه شواهد ضروري را
جمعآوري نمايد و تمام افرادي را كه نياز دارد احضار نمايد. تمامي ارگانهاي اداري و
اجرائي بايستي به تقاضاهاي اين كميته پاسخ دهند و تمام اسناد و مدارك مورد نياز را
بدين منظور در اختيار اين كميته قرار دهند.
اصل 132
در جلسه افتتاحيه جلسه عمومي مجلس عوام، رئيس جمهور بايستي سياست عمومي دولت
را اعلام نمايد و ممكن است بيانات ديگري نيز در مقابل مجلس ايراد كند.
مجلس حق دارد كه بيانيه رئيس جمهور را مورد بحث قرار دهد.
اصل 133
پس از تشكيل كابينه و در جلسه افتتاحيه جلسه عمومي مجلس عوام، نخستوزير
برنامه دولتش را ارائه ميدهد.
مجلس عوام صلاحيت بررسي چنين برنامهاي را دارد.
اصل 134
نخستوزير، معاونينش، وزراء و معاونين آنها ممكن است اعضاي مجلس عوام باشند.
آنهايي كه عضو مجلس عوام نيستند ميتوانند در نشستها و جلسات كميته مجلس حضور
يابند.
اصل 135
نخستوزير و وزراء حق دارند كه در نشستهاي مجلس و كميتههاي آن در هر زمان
كه از آنها تقاضا شده باشد صحبت كنند. آنها ميتوانند به انتخاب خود از مقامات
عاليرتبه درخواست كمك و همكاري نمايند. در هنگام رأيگيري، نخستوزير حق رأي ندارد
مگر اينكه عضو مجلس باشد.
اصل 136
رئيس جمهور نميتواند مجلس را منحل نمايد مگر در صورت ضرورت و براساس
همهپرسي از مردم. در چنين مواردي، رئيس جمهور طي تصميمي پايان كار مجلس را اعلان
مينمايد و طي 30 روز همهپرسي انتخابات مجلس را برگزار ميكند. اگر اكثريت كلي
رأيدهندگان انحلال مجلس را تاييد نمايند، رئيس جمهور تصميم انحلال مجلس را اعلان
خواهد كرد.
تصميم انحلال مجلس شامل دعوت انتخابكنندگان براي انجام انتخابات جديد مجلس عوام طي
مدتي كه نبايستي متجاوز از 60 روز از تاريخ اعلان نتايج همهپرسي باشد، ميشود.
مجلس جديد طي 10 روز پس از اتمام انتخابات تشكيل ميگردد.
فصل سوم: قوه مجريه
مبحث اول- رئيس جمهور
اصل 137
رئيس جمهور داراي قدرت اجرائي است و بايستي براساس قانون اساسي از اين قدرت
استفاده نمايد.
اصل 138
رئيس جمهور همراه با كابينه سياست كلي دولت را پيريزي ميكند و بر انجام آن
طبق قانون اساسي نظارت خواهد داشت.
اصل 139
رئيس جمهور يك يا چند نائب رئيس را منصوب مينمايد، صلاحيت و حوزه فعاليت
آنها را تعريف كرده و يا آنها را از سمت خود عزل مينمايد.
قوانين مربوط به مسئول شناختن رئيس جمهور بايستي قابل اعمال و كاربرد به معاون رئيس
جمهور هم باشد.
اصل 140
معاون رئيس جمهور قبل از انجام وظايفش بايستي در مقابل رئيس جمهور سوگند ياد
كند: «من به خداوند متعال سوگند ياد ميكنم كه به نظام جمهوري وفادار باشم و به
قانون اساسي و قوانين كشور احترام بگذارم و از منافع مردم و ملت حمايت نموده و از
استقلال و تماميت ارضي سرزمين مادري حراست نمايم».
اصل 141
رئيس جمهور نخستوزير، معاونين، وزراء و معاونين آنها را منصوب مينمايد و
آنها را از سمتهايشان عزل ميكند.
اصل 142
رئيس جمهور حق دارد كه هيئت دولت را براي تشكيل جلسه دعوت نمايد و در جلسات
آنها حضور يابد. او همچنين ميتواند رياست جلسات را به عهده بگيرد و حق درخواست
گزارش از وزراء را دارد.
اصل 143
رئيس جمهور مسئولين نظامي و كشوري و نمايندگان ديپلماتيك را منصوب كرده و يا
آنها را براساس مقررات قانون عزل مينمايد. او همچنين بايستي استوارنامه نمايندگان
ديپلماتيك كشورهاي خارجي را بپذيرد.
اصل 144
رئيس جمهور بايستي مقررات و آئيننامههاي ضروري براي انجام و اجراي قوانين
را به نحوي كه باعث تغيير، تأخير و يا معافيت آنها از اجراء نگردد صادر نمايد. او
براي صدور اينگونه مقررات حق تفويض اختيارات به ديگران را دارد.
مرجع صدور اين مقررات را قانون تعيين ميكند.
اصل 145
رئيس جمهور مقررات و آئيننامههاي كنترلكننده را صادر ميكند.
اصل 146
رئيس جمهور تصميمات ضروري براي تأسيس و تشكيل ادارات و خدمات عمومي را اتخاذ
مينمايد.
اصل 147
در غياب مجلس عوام، رئيس جمهور در موارد ضروري اقدام به اتخاذ تصميم
مينمايد كه اين تصميمات لازمالاجرا هستند.
چنين تصميماتي بايستي طي 15 روز از تاريخ صدور به مجلس عوام ارائه شود، در صورتي كه
مجلس دوره تعطيلات خود را ميگذراند و يا منحل شده باشد، اين تصميمات در اولين جلسه
بازگشايي ارائه ميشود. اگر اين تصميمات به مجلس ارائه نشوند اعتبار قانون بدون
آنها با لحاظ اثر عطف بماسبق شدن، از بين خواهد رفت. اگر اين تصميمات به مجلس ارائه
شوند اما به تصويب مجلس نرسند، به اعتبار قانون عطف به ماسبق از درجه اعتبار ساقط
خواهند شد مگر اينكه اعتبار اين تصميمات توسط مجلس دوره قبلي تصويب شده باشد، يا
اعتبار آنها به نحو ديگري تثبيت گردد.
اصل 148
رئيس جمهور ميتواند بنا بر توصيه قانون دولت اضطراري اعلان نمايد. چنين
اعلاني بايستي طي 15 روز به مجلس عوام ارائه شود تا در مورد آن تصميم مقتضي اتخاذ
شود.
در صورتي كه مجلس عوام منحل شده باشد، اين موضوع در اولين جلسه مجلس جديد مطرح
ميشود.
دولت اضطراري در تمام موارد بايستي داراي مدت زمان كوتاهي باشد و قابل تمديد نخواهد
بود مگر اينكه مجلس تصويب نمايد.
اصل 149
رئيس جمهور حق اعطاء بخشودگي و يا تخفيف مجازات را دارد. عفو عمومي تنها با
توجه به قانون داده ميشود.
اصل 150
رئيس جمهور فرمانده عالي نيروهاي مسلح است. او اختيار اعلام جنگ پس از تصويب
مجلس عوام را دارد.
اصل 151
رئيس جمهور معاهدات را منعقد مينمايد و همراه با توضيحات مناسب به مجلس
عوام ارائه ميدهد. اين معاهدات پس از انعقاد، تأييد و انتشار بر طبق رويه
سازمانيافته اعتبار قانوني خواهند داشت.
بنابراين معاهدات صلح، پيمانهاي بين دول، قراردادهاي تجاري و دريايي و تمام معاهدات
و پيمانهايي كه مستلزم اصلاحات در قلمرو كشور و يا در ارتباط با حقوق حاكميت است و
يا اينكه در ارتباط با خزانه دولت و نه بودجه است بايستي تصويب مجلس عوام را داشته
باشد.
اصل 152
رئيس جمهور در مورد موضوعات مهم منافع عالي كشور ميتواند خواستار همهپرسي
از مردم شود.
مبحث دوم – دولت
اصل 153
دولت عاليترين ارگان اداري و اجرائي كشور است. دولت از نخستوزير، معاونين
او، وزراء و معاونين آنها تشكيل شده است. نخستوزير بايستي بر كار دولت نظارت داشته
باشد.
اصل 154
وزراء يا معاونين وزراء بايستي مصري باشند و سن آنها نبايستي كمتر از 35 سال
باشد و داراي حقوق كامل مدني و سياسي باشند.
اصل 155
قبل از آغاز به كار و انجام وظايف، اعضاي هيئت دولت بايستي در مقابل رئيس
جمهور قسمنامه زير را ياد كنند:
«من به خداوند متعال سوگند ياد ميكنم كه به نظام جمهوري وفادار باشم، به قانون
اساسي و قوانين كشور احترام بگذارم، از منافع مردم به طور كامل حمايت نموده و از
استقلال و تماميت ارضي سرزمين مادري حراست نمايم».
اصل 156
هيئت دولت بايستي به ويژه وظايف زير را انجام دهد:
الف) هدايت و انجام سياستهاي كلي كشور با همكاري رئيس دولت و كنترل امور مطابق با
قوانين و آراء جمهوري
ب) مديريت، هماهنگي و پيگيري كار وزارتخانهها و ادارات مختلف آنها و مؤسسات و
سازمانهاي عمومي
ج) صدور تصميمات اجرائي و اداري مطابق با قوانين و نظارت بر اجراي آنها
د) تهيه پيشنويس قوانين و لوايح
ذ) تهيه پيشنويس بودجه عمومي كشور
ر) تهيه پيشنويس طرح كلي و سراسري كشور
ز) پيمانكاري و اعطاء وام براساس مقررات قانون اساسي
ژ) نظارت بر اجراي قانون، حفظ امنيت كشور و حمايت از حقوق شهروندان و منافع كشور
اصل 157
وزير رئيس عالي اجرايي وزارتخانه متبوع خويش است. او بايستي تعهدات خود در
مورد اجراي سياستهاي وزارت در محدوده سياست كلي كشور را انجام دهد و بايستي بر
انجام آنها متعهد باشد.
اصل 158
وزير در مدت تصدي سمت خود نبايستي شغل ديگري داشته باشد و يا مشاغلي چون
امور مالي و صنعتي و تجاري داشته باشد و نبايستي اموال دولتي را خريد يا اجاره
نمايد و يا حق فروش به يا معامله اموال خود با دولت را ندارد.
اصل 159
رئيس جمهور و مجلس عوام حق دارند وزيري را كه در اجراي وظايفاش مرتكب جرم
شده است به محاكمه بكشند.
تصميم مجلس عوام براي مجازات يك وزير بايستي براساس پيشنهاد حداقل يك پنجم
نمايندگان باشد. هيچ اعلام جرمي صادر نميشود مگر اكثريت دو سوم نمايندگان مجلس
عوام با آن موافق باشند.
اصل 160
هر وزيري كه اعلام جرمي عليهاش صادر شود بايستي از كار معلق شود تا زماني
كه در مورد وي تصميمگيري شود.
پايان سمت وي نبايستي مانع از اقدام قانوني و يا تعقيب بر عليه وي باشد.
محاكمه وزير، رويههاي قضايي و ضمان و وثيقه و اعلام جرم يا اتهام بايستي طبق
مقررات قانون صورت گيرد.
اين مقررات و قوانين شامل معاونين وزراء نيز ميشود.
مبحث سوم – ادارات داخلي كشور
اصل 161
جمهوري عربي مصر به واحدهاي اداري تقسيم ميشود كه عبارتند از استانداريها،
شهرها و بخشها و اينها شخصيتهاي حقوقي هستند. ساير واحدهاي اداري كه بنا بر نياز
منافع عمومي به وجود ميآيند نيز داراي اين شخصيت حقوقي خواهند بود.
اصل 162
شوراهاي محلي مردمي به تدريج در سطح واحدهاي اداري با انتخاب مستقيم نيمي از
اعضاء از ميان كشاورزان و كارگران به وجود ميآيند. در مورد انتقال تدريجي قدرت و
اختيارات به شوراهاي محلي مردمي بايستي قانون وضع شود.
روساء و نايبهاي روساي شوراها از ميان اعضاء انتخاب ميشوند.
اصل 163
قانون بايستي طريقه تشكيل شوراهاي محلي مردمي، صلاحيتهاي آنها، منابع مالي،
ضمانتهايي براي اعضاي آن، ارتباط اين شوراها با مجلس عوام و ارتباط آنها با دولت و
همينطور نقش آنها در تهيه و اجراي طرحهاي توسعه در كنترل فعاليتهاي گوناگون را
تعيين كند.
مبحث چهارم- شوراهاي تخصصي ملي
اصل 164
شوراهاي تخصصي ملي در سطح ملي تشكيل ميشوند تا بتوانند به طراحي سياست
عمومي كشور در تمامي زمينههاي فعاليتهاي ملي مساعدت نمايند. اين شوراها بايستي تحت
نظارت رئيس جمهور باشند.
تشكيل و عملكرد هر يك از شوراها بايستي به واسطه يك حكم رياست جمهوري تعريف شوند.
فصل چهارم:قوه قضائيه
اصل 165
قوه قضائيه بايستي مستقل باشد. اين قوه از طريق دادگستريها با صلاحيتهاي
گوناگون اداره ميشود. اين دادگاهها براساس قانون به صدور احكام مبادرت ميكنند.
اصل 166
قضات بايستي مستقل از هر قوه ديگر به جز قانون باشند. هيچ مرجعي نميتواند
در موارد قضائي و قضاوت دخالت نمايد.
اصل 167
قانون بايستي سازمان قضائي و صلاحيت آنها را تعيين نمايد و نحوه تشكيل آن و
شرايط و معيارهاي انتصاب و انتقال اعضاي آن را سازماندهي نمايد.
اصل 168
جايگاه و مقام قضات غيرقابل خدشه است و قانون بايستي اقدامات انضباطي در
مورد آنها را تنظيم نمايد.
اصل 169
جلسات دادگاهها علني است مگر اينكه دادگاهي تصميم بگيرد براي حفظ شئونات
اخلاقي و نظم عمومي دادگاه را غيرعلني برگزار نمايد. در تمام موارد احكام بايستي در
جلسات عمومي اعلام شوند.
اصل 170
مردم بايستي در حفظ عدالت بر طبق قانون و محدوده قانوني همكاري نمايند.
اصل 171
قانون بايستي سازمان دادگاههاي امنيت كشور را برقرار كند و صلاحيتهاي آنها و
شرايط اجرا و عملكرد آنها و افرادي كه در اداره آن مشغول ميشوند را مشخص نمايد.
اصل 172
شوراي كشور بايستي يك سازمان قضائي مستقل باشد و صلاحيت اتخاذ تصميم در
اختلافات اداري و موارد انتظامي را داشته باشد. ساير صلاحيتهاي آن را قانون تعيين
ميكند.
اصل 173
يك شوراي عالي كه به وسيله رئيس جمهور تعيين ميشود به امور سازمانهاي قضائي
نظارت خواهد داشت. قانون بايستي شكلگيري، صلاحيتها و مقررات آن را تعيين نمايد.
شوراي عالي درخصوص پيشنويس قوانيني كه ناظر بر امور سازمانهاي قضائي است مشورت
ميكند.
فصل پنجم:دادگاه عالي قانون اساسي
اصل 174
دادگاه عالي قانون اساسي يك ركن قضائي مستقل در جمهوري عربي مصر است و
جايگاه آن در قاهره است.
اصل 175
دادگاه عالي قانون اساسي يگانه مسئول كنترل قضائي قوانين و مقررات با توجه
به قانون اساسي است و بايستي تفسير متون قانوني را به نحو مقرر در قانون به عهده
داشته باشد.
اصل 176
قانون طريقه تشكيل دادگاه عالي قانون اساسي را مشخص مينمايد و شرايط اجراي
آن به وسيله اعضاي دادگاه، حقوق و مصونيتهاي آن را تعيين ميكند.
اصل 177
مقام و جايگاه اعضاي دادگاه قانون اساسي غيرقابل خدشه است. دادگاه براساس
تدابير قانوني به امور اعضاي خود رسيدگي ميكند.
اصل 178
احكام صادره دادگاه عالي قانون اساسي در موارد قانون اساسي و تصميمات مربوط
به تفسير متون قانون بايستي در روزنامه رسمي منتشر شود. قانون بايستي اعتبار و
قابليت اجراي تصميمات مربوط به موارد عدم رعايت قانون اساسي را تعيين نمايد.
فصل ششم:دادستان سوسياليست
اصل 179
دادستان يا مدعيالعموم مسئول اتخاذ روشهايي است كه حقوق مردم، امنيت جامعه
و نظام سياسي، حفظ دستاوردهاي سوسياليسم و تعهد رفتار اجتماعي را تضمين كند. قانون
بايستي صلاحيتهاي ديگر مدعيالعموم را تعيين نمايد. دادستان بايستي به وسيله مجلس
عوام براساس آنچه كه قانون در نظر گرفته است كنترل و نظارت شود.
فصل هفتم:نيروهاي مسلح و شوراي دفاع ملي
اصل 180
كشور داراي يك نيروي مسلح است كه متعلق به همه مردم است. وظايف آنها حفظ
كشور، حراست از كشور و امنيت ارضي و حمايت از دستاوردهاي سوسياليستي نبرد عمومي
است.
هيچ سازمان يا گروهي نميتواند تشكيلات نظامي يا نيمهنظامي داشته باشد.
قانون بايستي شرايط خدمت و ارتقاء نيروهاي مسلح را تعيين نمايد.
اصل 181
تجهيز كلي بايستي براساس تجويز قانون صورت بگيرد.
اصل 182
شورايي به نام «شوراي دفاع ملي» بايستي تحت رياست رئيس جمهور ايجاد شود. اين
شورا امور مربوط به روشهاي تأمين امنيت و حفظ كشور را به عهده دارد. قانون بايستي
ساير صلاحيتهاي اين شورا را تعيين نمايد.
اصل 183
قانون بايستي هيئت قضات نظامي را سازمان دهد و صلاحيتهاي آن را در محدوده
اصول قانون اساسي تعيين نمايد.
فصل هشتم:پليس
اصل 184
نيروي انتظامي ركن انضباطي كشوري است و رياست عالي آن با رئيس جمهور است.
نيروي انتظامي بايستي در خدمت به مردم در حفظ صلح و امنيت و آرامش شهروندان، حفظ
نظم، امنيت و اخلاق عمومي باشد و بايستي در چارچوب قانون و با روش قانوني وظايف خود
را انجام دهد.
Other articles in this category |
---|
مصر در یک نگاه |
جغرافیا |
تاريخ |
فرهنگ |
اقتصاد |
سیاست |
نظامی |
روابط با ایران |