1) فرهنگ عمومی
زبان
عربي زبان اصلي و انگليسي و ايتاليايي در شهرهاي بزرگ
نرخ باسوادي
90 ٪
قبايل
مهمترين اين قبايل عبارتند از؛ بربر و عرب 97% و باقي 3%؛ یونان ، مالت ،
ایتالیایی ها ، مصری ، پاکستانی ها ، ترک ها ، سرخپوستان ، و تونسی
ارتباطات
تعداد فرودگاه هاي مهم
60 فرودگاه
تعداد مشتركين تلفن هاي ثابت و همراه
483000 (2006)اشتراك تلفن ثابت و 3928 ميليون(2006)اشتراك تلفن همراه
تعداد كاربر هاي اينترنتي و كد اينترنتي كشور
232000 (2005)، LY.
2) اديان و مذاهب
مسلمان سني مذهب
97%، باقي 3%
3) رسانه های گروهی
ايستگاه هاي راديويي و تلوزيوني
ايستگاه هاي راديويي
اي ام 16، اف ام 3، موج كوتاه 3
ايستگاه هاي تلويزيوني
12 ايستگاه
4) گردشگری
ايمني تردد و شرايط جاده ها
بسياري از جاده هاي روستايي آسفالت نميباشند (مثال، جاده هاي خاكي ). همچنين،
بزرگراه هاي عمده در مسير خطوط ساحل دريا و خطوط جنوبي بزرگراه هاي تك بانده به
يكباره باريك ميگردند. اين جاده ها داراي بار ترافيكي سنگيني هستند و براي
رانندگي احتياط زيادي طلب ميكنند بويژه در شب و در طي فصول بارش برف وجود ذرات شن
و سنگ در جاده ها و نيز وجود حيوانات اهلي و وحشي در مسير جاده هاي بيرون شهر، كه
به يكباره از وسط جاده عبور مينمايند آن جاده را بمراتب خطرناك مينمايد. در ليبي
امكانات كمك رساني كنار جاده به حد نهايت محدود است و صرفاً به زبان عربي تكلم
مينمايند. در نواحي شهري و نزديك ورودي هاي شهر هاي عمده امكان بيشتر كمك رساني
به واسطه پليس و خدمات آمبولانس اورژانس مشاهده ميگردد، گرچه آنها عموماً جهت
رسيدگي به مصدومان شديد حوادث ضعيف عمل مينمايند. رانندگي در ليبي خطر ساز است و
ميزان تصادفات رانندگي بالاست اعمال قوانين راهنمايي رانندگي بندرت صورت ميگيرد.
در نتيجه، غالباً سخت است كه پيشبيني گردد كه ديگر رانندگان در خيابان هاي ليبي و
بزرگراه ها چطور عمل مي كنند
وزش باد و حركت شن هاي روان موجب كاهش ديد ميگردد. پياده روها در مناطق شهري
غالباً شرايط بدي دارند و داراي چاله هاي متعدد، لكن عابرين پياده مراقب خود باشند.
شهر هاى ليبي
مرزوق
از شهرهای کشور لیبی و مرکز ایالت فزان است که در جنوب غربی این کشور قرار و
دژی به تاریخ حدود 1310 (که اکنون ویرانه شده) دارد.
طبرق
شهر طبرق از شهرهای بندری لیبی در منطقه برقه بر کرانه دریای مدیترانه است.
در جریان جنگ جهانی دوم به واسطه تمرکز نیروهای نظامی متحدین اهمیت و شهرت فراوانی
داشت تا اینکه در 1941 نیروهای استرالیائی بر این شهر دست یافتند. اما دیری نگذشت
که رومل بیش از 8ماه این شهر را محاصره کرد حتی دیوارهای آن را در دسامبر 1942
ویران کرد ولی انگلیسیها براین شهر چنگ انداختند و تا اواخر 1942 در این شهر
ماندند.
بنغازی
شهر بنغازی یکی از دو پاییخت و دومین شهر بزرگ لیبی (ششصد و پنجاه هزار نفر
2001) و بندر مهمی در کرانه دریای مدیترانه و مرکز بازرگانی لیبی شرقی و مرکز ولایت
برقه میباشد. از سده 1500 تا 1911 بخشی از امپراتوری عثمانی بود، از 1911 زیر
فرمان ایتالیا قرار گرفت و این تسلط تا جریان جنگ جهانی دوم ادامه یافت. نیروهای
انگلیسی شهر بنغازی را از چنگ ایتالیهاییها خارج و آن را تصرف کردند. در 1951
پایتخت لیبی گشت. درست هنگامی که لیبی به استقلال کامل خود دست یافت. دارای چند
دانشکده از دانشگاه لیبی میباشد. بنغازی یکی از دو شهر عمده و دومین بندر بزرگ و
فعال لیبی، واقع در ایالت شرقی (سیرنائیک که در گذشته برقه خوانده میشد). این شهر
در جلگهی غربی به محاذات طرابلس، پایتخت لیبی، در نوار ساحلی کرانهی خلیج سدرة
قرار گرفته و بخشی از آن با برکههای کرانهی دریا (حور، لاغون) از خشکی جدا افتاده
است. موقعیت جغرافیایی آن چندان مناسب نیست، زیرا در معرض بادهای شمالی و غربی قرار
دارد. نواحی گرداگرد آن خشک و بایر است و از مناطق حاصلخیز جلگههای مرج و جبل اخضر
نیز دور است. بنغازی در محل مهاجرنشین یونانی ائوهسپریدیس (هسپریدیس) متعلق به قرن
پنجم قبل از میلاد بنا گردید، اما پس از فتح سیرنائیک به دست بطلمیوس سوم، ملقب به
ائوئرگتس، این شهر (به افتخار همسر بطلمیوس) برنیکخوانده شد. این اسم به صورت برنیق
تا قرون وسطی باقی بود.
نام امروزی این شهر، طبق روایات، از نام بن غازی (یا سیدی غازی)، زاهد مسلمان («مرابط»)،
که در نزدیکی شهر مدفون است، گرفته شده است. بنغازی از 986 تا 1329 جزو قلمرو
عثمانی بود. بنغازی در گذشته اهمیت چندانی نداشت. در قرون وسطی رو به افول نهاد و
احتمالاً از میان رفت. با مهاجرت طرابلس یهای زلیتن و مصراته به این مکان در اواخر
قرن هشتم، شهر امروزی پا گرفت. این مهاجران با درنه که قبلاً به دست اندلسیها در
سواحل سیرنائیک شرقی تأسیس شده بود روابط بازرگانی داشتند. رفته رفته مهاجران دیگری
از سایر بلاد عثمانی، خصوصاً اهالی جزیرهی کرت، که قبل یا بعد از تسلط یونانیان بر
جزیره (1897) گروه گروه به بنغازی کوچ میکردند، به طرابلس یها پیوستند. دیگر
مهاجران این شهر افراد قبایل یا واحههای منطقه برقه، یهودیان طرابلس ی تبار معدودی
از اروپاییان بودند.
بنغازی در اوایل قرن نوزدهم پنج هزار تن جمعیت داشت. این رقم در حدود 1900 به
پانزده هزار تن رسید، که شامل قریب یک هزار ایتالیایی و مالتی و یونانی و 2500 تن
یهودی بود. اما در 1911، که نیروهای ایتالیا در بنغازی پیاده شدند و شهر بخشی از
مستعمرهی ایتالیا گردید، ولایات عثمانی به شمار میرفت،از آن پس شهر عمدهی بخش
شرقی مستعمرات ایتالیا در لیبی شد و سرانجام در 1931 به اطاعت کامل این کشور درآمد.
در 1938 بنغازی 66800 تن جمعیت داشت که 22000 تن آن ایتالیایی بودند. تا 1942
پایگاه دریایی ایتالیا در شمال افریقا محسوب میشد. شهر در این سال بمباران شد، و
با ورود سپاه هشتم انگلیس، ایتالیاییها بنغازی و دیگر مناطق سیرنائیک را تخلیه
کردند. در جنگ جهانی دوم بنغازی خسارات فراوانی دید.
از 1943 به بعد، تحت حکومت نظامیان بریتانیایی اداره میشد. از سپتامبر 1969، یکی
از پایتختهای جمهوری عربی لیبی گردید. بنغازی در 1954 حدود 63000 تن جمعیت داشت که،
به جز معدودی یهودی و اروپایی، مسلمان بودند. شهر کهنه به شکل مستطیلی به طول هفتصد
و عرض سیصد متر و بر اساس طرحی نسبتاً منظم بنا گردیده است و دارای خیابانهای
باریک، خانههای خشت و گلی و مساجد متعدد از جمله جامعالکبیر است که به قرن دهم
تعلق دارد، و در قرن اخیر بازسازی شده است. در جنوب بنغازی کهنه، محلهی جدید
بزرگی بنا شده است که به سمت محلهی قدیمی برقه، که گرداگرد یکی از سربازخانههای
عثمانی پدید آمده بود، امتداد مییابد.
در 1938 بندر این شهر از فعالترین بنادر سیرنائیک بود و صنایع متعددی، از قبیل چرم
سازی، کفشدوزی، تهیهیوسایل خانگی، ساختمان سازی، و تهیهی کنسرو ماهی، در آن ایجاد
شد. صید ماهی، که در سرتالکبری (سدرة) و آبهای شور ساحل به دست یونانیها و
ایتالیاییها انجام میگرفت، امکانات شغلی اهالی را افزایش داد. شهر با راهآهن از
جنوب به سلوک (56 کیلومتر) و از غرب به مرج (108 کیلومتر) متصل میشود. جادهای که
خلیج سرتالکبری را دور میزند و همچنین راههایی که از فلات شمالی، یعنی قلب این
سرزمین میگذرند، همه به این شهر منتهی میشوند. بندر جدیدی در پناه یک موجشکن
ساخته شده و شهر از تأسیسات و خدمات شهری امروزی برخوردار گردیده است.
از بنغازی پوست و پشم صادر میشود. این شهر یکی از مراکز مهم بازرگانی و صنعتی لیبی
بر مسیر اصلی طرابلس طبرق است که یک چهارم مؤسسات صنعتی در آنجا متمرکز است و دارای
پالایشگاه نفت و تأسیسات تولید سیمان و آسفالت است. روغن زیتون، آبمیوه و کنسرو از
محصولات بنغازی است. صید ماهی و اسفنج در آنجا رونق دارد و از نواحی اطراف آن نمک
استخراج میشود. بنینه، که فرودگاه بینالمللی مهمی است، در 32 کیلومتری شرق بنغازی
واقع است. یکی از بزرگترین تأسیسات تصفیهی آب دریا در جهان، آب مشروب این شهر را
تأمین میکند. بخشی از دانشگاه لیبی نیز در بنغازی متمرکز است.
طرابلس
از شهرهای لیبی است که دارای انواعی سکونتگاه مي باشد.
سکونتگاه فقرا، در ناحیه ای که الحدبه خوانده میشود، از حلب های خالی نفت، تکههای
آهن ناصاف و کاغذ پاره و تکههای چوب پدید آمده است. در این منطقه وضع آب و فاضلاب
نامناسب و تراکم جمعیت بالا است. انوبهی جمعیت، ساکنان را مجبور ساخته است تا اوقات
فراغت خود را نه در خانه بلکه در کوچهها و زمین های خالی بگذرانند و در همان حال
نرخ جرم و فحشا بالااست. شیخ منطقه که احتمالاً دارای نوعی اقتدار اداری نیز بود،
از احترام چندانی برخوردار نبود، ساکنان از فقدان آرامش در محله شکوه میکردند و
تنش میان خانوادهها و در درون آن ها غالباً به جرو بحثهای همراه با زد و خورد میانجامید.
منطقهای که الهانی خوانده میشد، از نظر شرایط ظاهری به منطقه الحدبه شباهت داشت
ولی از نظر اجتماعی منسجمتر به نظر میرسید. شیخ منطقه یاور و مشاور محله بود و به
عنوان عامل ارتباط با شهر عمل میکرد. زندگی خانوادگی نسبتاً با ثبات بود و جرم
فحشا، مسئله ساز به شمار نمیرفت. ظاهراً منطقه الهانی به منطقه آلونکهای امیدوار
به آینده بدل شد. سومین سکونتگاهی که بدون ذکر توسط الکبیر توصیف شده است در بخش
جنوب مرکزی طرابلس قرار داشت. این سکونتگاه با منطقه طبقه متوسط توصیف شده توسط
ترمز مطابقت دارد. تراکم مساکن از حلب شهرها پائینتر بود و خانهها از مساکن یک
طبقه و تازهساز تشکیل میشد که برخی به شیوه اروپائی تزئین شده بود. منطقه دارای
آب و هوای آب آشامیدنی بود، ساکنان نسبتاً مرفه بودند و از اصول مشارکت و همسایگی
نسبتاً بالایی پیروی میکردند. این منطقه به نسبت الهانی و الحدبه شرایط زندگی بهتر
و میزان طلاق کمتر بود.
پایتخت و بزرگترین شهر لیبی که به زبان عربی طرابلس نام دارد. این شهر در لیبی
شمالی در طول دریای مدیترانه قرار گرفته. یک بندر طبیعی و جالب و یک مرکز کشتی سازی،
هم چنین مرکز داد و ستد برای محصولات کشاورزی است و صنایع آن شامل عملآوری غذا و
تولید صنایع دستی، قالی و کالاهای چرمی میباشد. شهر کهن مرکز طرابلس بوسیلهی
دیوارهای سنگی محصور گردیده. سیمای یک اطاق نصرت رومی که تاریخ سده صد میلادی دارد
و یک کاخ و یک باغ در سدهی 1500ساخته شده، از دههی 1970ساختمانهای بلند بزرگ در
این شهر ساخته شده است. طرابلس را فینقیها، احتمالاً در قرن 6ق-م برافراشتند. این
شهر در اصل اوئهآ نام داشت بعدها به طرابلس تغییر نام یافت که به معنای سه شهر است
و این نام باستانی یادآور این است که شهر طرابلس از سه شهر 1- اوئهآ،لپتیس 2-
ماگنا (اکنون لبدا) و 3- ساب راتا تشکیل شد. از نیمه سده 1500تا 1911طرابلس بخشی از
امپراتوری عثمانی بود که در سال 1911ایتالیا طرابلس را تصرف کرد و تا پایان 1945
آنرا در چنگ خود داشت.
تاریخ، در حدود قرن هفتم ق.م یکی از مستعمرات یونان باستان
و بعدها از مستعمرات روم بود. در سال 21هجری اعراب به فرماندهی عمروعاص آن را تصرف
کردند. از نیمه قرن شانزدهم تا سال 1911در جنگ امپراتوری عثمانی بود، با این حال در
این دوره کنترل و اداره واقعی شهر در دست دزدان دریایی بربر قرار داشت. این دزدان
دریایی بر کشتیهای آمریکایی حمله میکردند که در نتیجه در 1801جنگی در تریپول
درگرفت. از 1911تا اواخر جنگ جهانی دوم شهر طرابلس در اشغال ایتالیاییها و تا سال
1943مرکز فرماندهی قوای متحدین بود تا این که در این سال انگلیسیها شهر را فتح و
متحدین را بیرون کردند.
طرابلس (طرابلس ) لیبی، نقشه شهر و بندر در دهه 1920تهیه شد. از آنجا که آمار 1914،
سه سال بعد از الحاق طرابلس به ایتالیا تهیه شده، ترکیب جمعیت شهر به این گونه بوده
است. 19907نفر مسلمان، 14180نفر اروپایی و 10471نفر یهودی. جمعیت کل شهر در سال
1928جمعاً به 60000نفر بالغ میشد که 25000نفر آنها اروپایی بودند. با توجه به سبک
اروپایی حصار آتشبار در اوایل قرن نوزدهم، بافت معمول اسلامی شهر با جادههای حومهای
که از دروازهی جنوب شرقی شهر و مجاور کاخ منشعب میشدند در تضاد کامل بود.
شهر طرابلس ابتدا به صورت شهر باستانی اوییا در دوران فینیقیها شکل گرفته و سپس در
دوران استعمار کارتاژ و در سال 149قبل از میلاد تحت سلطه روم درآمد. بندرگاه اولیه
در انتهای شمال خلیج کنونی قرار گرفته و صخرههای مرتفع آن را محافظت میکردند، در
حالی که شهر در محل برپایی طاق نصرت مارکوس آرلیوس در سال 163میلادی قرار داشت. (اطلاعی
از طرح اولیه شهر در دست نیست).
علی رغم اهمیت اوییا، این شهر تحت الشعاع شهرهای سیراتا و پلتیس قرار گرفته است.
نام طرابلس از موقعیت مکانی سه شهر گرفته شده بود و این نام بعد از سالهای
644-643به وسیله فاتحان مسلمان، تأکید و تنها پسوند الغرب بدان افزوده شد تا از شهر
طرابلس در سوریه متمایز شود. مانند سایر بندرگاههای اسلامی مدیترانه از این پس
طرابلس دچار نشیب و فراز بسیار شد و دورههای شکوفایی را طی کرد و به همین دلیل نیز
بارها مورد یورش غارتگران قرار گرفت.
طی قرن هفتم، نیروی دریایی طرابلس در اوج فعالیتهای راهزنی دریایی بود و شهر
طرابلس هیچ گاه چندان بزرگ نبوده است. با اینهمه در سالهای 85-1784در اثر شیوع جدی
و بیسابقه طاعون یک چهارم جمعیت شهر، یعنی نزدیک به 10000نفر جان سپردند. محدوده
شهر قدیم و ترتیبات داخلی آن طی حکومت یوسف پاشا کارامانلی (1832- 1795) تکمیل و
حصار شهر نیز مرمت و مستحکم شد.2
بزرگترین شهر و مهمترین بندر و یکی از دو پایتخت کشور لیبی و مرکز ایالت طرابلس است
که بر کرانه دریای مدیترانه و در بخش شمال غربی مملکت قرار گرفته، آب و هوای طرابلس
شبه بیابانی و با حد متوسط ریزش پانزده اینچ باران سالانه که بالاترین میزان
بارندگی لیبی است. زمستانها معتدل و تابستانها گرم و خشک میباشد و به ندرت بالای
بیش از صددرجه فارنهایت در طول ساحل میرسد. اطراف شهر از لحاظ کشاورزی پیشرفت
فراوان کرده، زیتون، مرکبات، خرما، بادام، بادام زمینی، سیبزمینی، تنباکو و غلات
به عمل میآید. صنایع عمدهاش تولید روغن خوراکی، صابون، ماکارونی، نوشابه، آرد، تن،
ساردین، ماهی دودی، سینی و سبد دستساز، زینت آلات بیشتر نقرهای، قالی، قالیچه،
ظروف سفالین و پارچه و چرم و کفش میباشد.
طرابلس به واسطه موقع خاص خود حدود سه چهارم فعالیت بازرگانی لیبی را در دست دارد.
دارای راهآهن و یک بزرگراه ساحلی است که از نزدیکی کرانه دریا سواحل لیبی میان
تونس و مصر میگذرد. دارای یک فرودگاه بینالمللی پرفعالیت میباشد.
بناها و ویرانههایی از روزگار روم باستان و مساجد کوچک و بزرگ و خانههای غربی
بدون پنجره در این شهر به جا مانده است.
Other articles in this category |
---|
جمهوري ليبي در يك نگاه |
جغرافيا |
تاريخ |
فرهنگ |
اقتصاد |
سياست |
نظامي |
روابط با ايران |