1) فرهنگ عمومی
آموزش
نرخ باسوادي
46.4 %
نظام آموزشی کشور مالی میراث بر جای مانده از زمان استعمار است و اهداف استعماری از
جمله تقویت پایههای وابستگی و بهرهبرداری از آن ملت را دنبال میکند. مدرسه اسرای
شهر کای یکی از نخستین مدارس کشور مالی که در سال ۱۸۸۶ گشایش یافت نماد هدف فوق
است. رؤسای قبایل و سران مجبور بودند پسران خود را به این مدارس بفرستند تا آنها
تحت آموزشهای استعمار تربیت شوند و پس از جانشینی به جای پدران خود متحدان خوبی
برای فرانسه باشند. هدف مدارس و مؤسسات آموزشی زمان استعمار فقط پرورش کارکنان نظام
اداری بود. تدریس فقط به زبان فرانسه صورت میگرفت و دانشاموختگان، کارمندان
دستگاههای دولتی میشدند.
در زمان استقلال (۱۹۶۰م.)، تعداد ۵۰ هزار دانشآموز در ۱۰۱۷ کلاس تحت آموزش قرار
داشتند و نرخ سوادآموزی ۶/۹ درصد بود. اولین هدف مقامات پس از استقلال افتتاح
کلاسهای جدید و تشویق زبانهای مادری در روند آموزش بود. در ۱۷ سپتامبر ۱۹۶۲ اصلاح
تعلیم و تربیت در کشور به تصویب رسید و هدف آن عبارت بود از انطباق تحصیلات با
واقعیات جامعه، امکان پذیرش تعداد تبیشتر دانشآموز در نظام آموزشی و آماده کردند
آنها برای فعالیت به عنوان یک شهروند مفید. هدف تعلیم و تربیت زدودن تفکر استعماری
و ارزش گذاری مجدد به فرهنگ آفریقایی تعریف شد. در سال ۱۹۷۶ نرخ مدرسه روها 29.1
درصد (35.9درصد پسر و ۲۲ درصد دختر) بود. در سال ۱۹۸۳ نرخ مدرسه روها در مقطع
ابتدایی از 21.46 درصد (در سال ۷۹-۱۹۷۸) به 16.65 درصد کاهش یافت و در مقطع
راهنمایی نیز از 13.91 درصد به 5.21 درصد کاهش یافت. علت این کاهش در واقع عدم وجود
کلاس درس و معلم کافی بود. در سال ۱۹۸۴ برای هر هزار کودک در سن مدرسه فقط پنج کلاس
درس وجود داشت. کلاسهای موجود نیز قدیمی و فرسوده و مواد آموزشی بسیار کمیاب بود.
در سال ۱۹۸۴ دولت وامی برای ساخت دو مرکز تربیت معلم (سالانه ۳۶۰ معلم) اخذ نمود.
شغل معلمی جاذبه ندارد و معلم کافی موجود نیست. تعداد دانش آموزان در کلاسها زیاد
و اکثر مدارس چند نوبته کار میکنند. خانوادههای سنتی هنوز هم فرستادن فرزندان خود
به مدارس دولتی (فرانسه زبان) را مساوی با از دست دادن فرهنگ آنها میدانند. بسیاری
از آنها ترجیح میدهند فرزندان خود را به مدارس عربی اسلامی و یا کلاسهای حفظ قرآن
بفرستند.
در کنار مدارس فرانسه زبان، مدارس عربی نیز فعالیت دارند که تمام مواد درسی آنها به
زبان عربی تدریس میشود و آموزش تا سطح دیپلم متوسطه ادامه دارد. خانوادههای سنتی
و مذهبی فرزندان خود را به این مدارس میفرستند. در سال ۱۹۹۶ دولت مالی دیپلم مدارس
عربی را برای ورود به دانشگاه، اخذ بورس تحصیلی و ورود به دستگاه اداری از رسمیت
انداخت و استدلال نمود که فرد برای ورود به دانشگاه و دستگاه اداری نیاز به تسلط بر
زبان فرانسه دارد. اما مدارس عربی همچنان به کار خود ادامه میدهند و
فارغالتحصیلان آنها با مشکل مضاعف بیکاری روبرو هستند.
در کنار دو نوع آموزش فوق، کلاسهای سنتی حفظ قرآن در مساجد، خانهها و محلهها
وجود دارد و کودکانی که توان تقبل هزینههای دو نظام آموزشی دولتی و عربی را ندارند
به این کلاسها میروند. اینها معمولاً فقرا و ضعیفان جامعه هستند که برای امرار
معاش پس از پایان کلاس در خیابانها به تکدیگری میپردازند و این امر یک عادت و
امری پذیرفته شدهاست. دانشآموزان چنین مدارسی با گرسنگی و مشکلات کمبود لباس و
مواد درسی آشنا هستند و بسیاری از آنها پس از چند سال مدرسه رفتن و عدم فراگیری
سواد از مدرسه رانده میشوند و راه شهر را در پیش گرفته تا بر تعداد کودکان خیابانی
و بزهکار شهرها بیافزایند.
برنامه سواد آموزی رضایت بخش نیست. پس از استقلال پنج سال در روند آموزش توقف پدید
آمد. در سپتامبر ۱۹۶۵ کنفرانس یونسکو در تهران برگزار شد و مالی، ایران و الجزایر
برای اجرای تجربه سواد آموزی عملی برگزیده شدند. در فوریه- مارس ۱۹۶۶ یونسکو در
باماکو سمیناری برای آغاز کار برگزار نمود و طرح به «مرکز ملی سواد آموزی» سپرده شد
که بعدها به «انستیتو سواد آموزی کاربردی و زبانشناسی کاربسته» تبدیل و در سال
۱۹۷۵ به اداره کل تبدیل شد. در ۲۶ می۱۹۶۷ طی حکمی کاربرد زبانهای محلی
(بامبارایی، مالینکه، پل، سونقوی و تماچک) در تعلیم و تربیت مجاز شد.
نتیجه طرح آنچنان که پیشبینی میشد نبود و کندی نظام اداری و عدم وجود انگیزه در
مسؤولان موجب عدم موفقت طرح شد اما یک اثر مثبت داشت افزایش انتشار نشریات به
زبانهای محلی که موجب میشد افراد آنچه را به زبان محلی فرا گرفتهاند فراموش
نکنند.
اقوام و زبان
زبان فرانسه ( رسمي ) و زبان بامبارا
قبايل
مهمترين قبايل عبارتند از
ماندينگ 52 %، فولاني 11 %، ساراكوله 7 %، ميانكا 4 %، سونگاي 7 %، طوراق 5 % و
ديگر قبايل 14 %
گروههای زبانی
کشور مالی دارای 10زبان ملی است که در میان اقوام مختلف مورد استفاده قرار
میگیرد اما فرانسه زبان رسمی و اداری کشور است.
در این کشور سه خانواده زبانی متمایز را میتوان برشمرد
۱- خانواده زبانی «نیجر- کنگو» شامل
- گروههای ماندینگ، آتلانتیک غربی و ولتائیک
- گروه ماندینگ شامل زبانهای
بامبارایی، مالینکه و خاسونکه
- گروه آتلانتیک غربی شامل یک زبانt پل (که در میان چوپانان نژاد پل تکلم میشود)
- گروه ولتائیک شامل زبانهای بوبو، دوگون و سنوفر؛
۲- خانواده «نیل و صحرایی» شامل یک زبان
سونرای (که در امپراتوری سونقوی از قرن پانزدهم در منطقه تکلم میشود)؛
۳- خانواده «آفریقایی- آسیایی» (هامیتو- سامی) شامل زبانهای مور، تماچک (نام قوم
طوارق از این زبان است).
در میان زبانهای فوق چهار زبان هیچ ارتباطی با هم ندارند بامبارایی، پل، سونقوی و
تماچک. اما زبان بامبارایی بدلیل غنای مجموعه لغات و ساده بودن ساختار آن بسیار
مورد استفاده قرار میگیرد. بامبارایی بسیار با زبان دیولا که در ساحل عاج و
بورکینافاسو تکلم میشود، با زبان ماندیکا (زبان رایج در گینه، گامبیا، لیبریا و
سیرالئون) شباهت دارد و در اکثر ادارات کشور کارکنان در ارتباطات شخصی خود از آن
استفاده مینمایند. زبانهای فوق به غیر از تماچک هیچکدام دارای خط نوشتاری نیستند
اما اخیراً تلاشهایی بعمل آمده تا زبان بامبارایی با الفبای لاتین به نگارش درآید.
در غرب آفریقا زبان پل بسیار کم رواج دارد. زبان سونرای علاوه بر کشور مالی در نیجر
و شمال بنین تکلم میشود. زبان تماچک با لهجه بربر توسط گروههای طوارق و بلا در
استانهای تمبوکتو و گائل تکلم میشود. تماچک دارای خط نوشتاری بنام تیفینار است و
به عنوان زبان ارتباطی ناحیه صحرا در کشور مالی، نیجر، الجزایر و لیبی تکلم میشود.
اکثر مالیاییها به بیشتر از یک زبان و برخی اهالی موپتی به زبانهای متعددی گفتگو
میکنند.
درصد گروههای قومی
• بامبارا ۳۳ درصد
• پل ۱۰ درصد
• سنوفر ۹ درصد
• سونرای ۷ درصد
• مالینکه ۶ درصد
• طوارق ۵ درصد
• دوگون ۴ درصد
• غیره (سوننکه، مور، عرب، خاسونکه و...)
درصد تکلم به زبانهای موجود
• فرانسه (زبان رسمی و اداری)
• بامبارایی ۳۸ درصد
• پل ۱۴ درصد
• سونرای ۶ درصد
• دوگون ۵ درصد
ارواح و عقول
در آداب و سنن مالی ارواح و عقول نقش مهمی دارند. در این فرهنگ هر حیوان،
گیاه یا جسم بی جانی دارای روح است. جهان از دو دنیای موازی و درگیر با زندگی
روزمره ساخته شدهاست؛ دنیای پیدا و دنیای نهان.
هنوز هم مراسم سنتی به هنگام صید، کاشت، برداشت یا در موقعیتهای خاص برگزار
میشود. در طی این مراسمها از انواع ارواح تقاضای حمایت و کمک و یا دور کردن نحسی
و شر مینمایند. اکثر اقوام و حتی خانوادهها طلسمها و مهرههای جادویی خاص خود
دارند.
در واقع اسلام موجب حذف کامل آداب روح پرستی نشده است.
طوارق شمال مالی مسلمانترین گروه قومی در این سرزمین به شمار میروند اما هرگز
طلسم را از خود جدا نمیکنند. حتی در برخی مکانهای مقدس اسلامی آداب روح پرستی
اجرا میشود. گفته میشود که در کلبه مقدس کانگابا که در آن اشیاء مقدسی از مکه
آورده شدهاند نگهداری میشود هر هفت سال یکبار گریوهای مانده برای خاکروبی میآیند
و پس از خواندن وردهای جادویی، سقف کلبه خود بخود جدا شده و بر زمین قرار میگیرد
تا نظافت شود. در این مراسم آدابی به کار میرود که هیچ همخوانی با تعلیمات اسلام
ندارد. در واقع در این کشور اسلام و روحپرستی نوعی همزیستی با هم یافتهاند. در
شهر گائو افراد معتقد به هوله (نوعی الهه ثانوی رابط میان انسان و خدا)ها هستند که
میتوانند در قالب انسان یا یک برده درآیند و آینده جهان را هدایت نمایند.
سونقویها به یاد میآورند که اولین امپراتورشان «سنی علی بر» یک دالی یعنی استاد
غیبگویی و پیشگویی بود. وقایع نگاران عرب وی را مسلمان پایبندی نمیدانند. او فاتحی
دهشت آور بود که تمام نمازهای روزانه را یکباره به جا میآورد. علمای تمبوکتو هم او
را متهم به خیانت میدانستند. امروزه اساتید جادوگری هنوز فعالیت دارند. هنوز هم
گروههای سری وجود دارد که شاگردان پس از طی سالها آموزش و تهذیب سخت به آنها راه
مییابند. گروههای سری جادوگری کومو در قوم بامبارا به ویژه در منطقه بلدوگو هفت
دوره آموزشی دارد که هر دوره هفت سال تمام به طول میانجامد به نحوی که اگر جوانی
تمرین جادوگری را از هفت سالگی آغاز کند طی چهل و نه سال بر جادوگری و غیبگویی مسلط
میشود و فقط پس از پنجاه و شش سالگی میتواند استاد اعظم شود.
ارتباطات
تعداد فرودگاه هاي مهم
9 فرودگاه
2) اديان و مذاهب
اسلام ( 90% )، مسيحيت ( 4 % )، مذاهب ديگر (6درصد)
مذاهب و آداب
تاریخ کشور مالی از قرن یازدهم میلادی با اسلام آمیخته شدهاست. مهمتریم
شخصیتهای تاریخ مالی مربوط به تاریخ اسلامی این کشور است. المراودین تحت لوای
اسلام امپراتوری غنا را در سال ۱۰۷۶م. منقرض نمودند. کانکان
موسی امپراتور معروف مالی شهرت خود را مدیون سفر حجی است که در سال ۱۳۲۵م. انجام
داد. در این سفر شصت هزار باربر از جمله پانصد برده وی را همراهی میکردند که هر
کدام استوانهای از طلا به وزن دو و نیم کیلوگرم حمل میکردند. وی با اهدای پنجاه
هزار دینار به سلطان مصر و توزیع بیست هزار سکه طلا میان محرومان، قاهره و مکه را
حیرت واداشت.
در قرن نوزدهم نیز دولت پل در ماسینا و امپراتوری الحاج عمر با اعلام جهاد
علیه بیدینان و کافران بنیانهای اسلام در این سرزمین را تحکیم نمودند. الحاج عمر
رهبر فرقه تیجانیه در غرب آفریقا بود و در روستای دگیمبره نزدیک شهر باندیاگارا دفن
است و مدفن وی زیارتگاه مؤمنان بسیاری است که به زیارت «امیرالمؤمنان» خود میآیند.
وی بسال ۱۸۶۴ از دنیا رخت بربست.
در کشور مالی روستایی نیست که مسجد نداشته باشد ولو بسیار محقر با تسطیح قطعهای
زمین و ساخت برجی گلی و قرار دادن تخم شتر مرغ روی این مناره. مسجد با عظمت و
تاریخی شهر جنه شاهکار معماری سودانی است. در هر روستا و محلهای کودکان آموزش قرآن
میبینند. در این کشور فرقههای افراطی حضور چندانی ندارند، فقط وهابیت حضور اندکی
دارد. در مکتبخانهها طلبهها قرآن را حفظ میکنند. این طلبهها از هفت سالگی با
سفر از شهری به شهر دیگر با تکدیگری امرار معاش مینمایند. هنوز هم آداب و سنن
قدیمی در کنار آداب و سنن اسلامی اجرا میشود. تمامی اقوام (به غیر از تعدادی بت
پرست) به خدای یگانه اعتقاد دارند. قوم سونقوی خدا را ایرکه مینامند و دسترسی به
آن را فقط از طریق واسطهها و ارواح میسر میدانند. قوم سنوفو خدا را «کولوکیاییر»
مینامند و معتقدند خداوند پس از آفرینش جهان به استراحت پرداخت و امور را به ارواح
و عقول سپرد. دوگونها خدا را «آما یا آمو» مینامند که جهان را از طریق رقابت سیال
نر و سیال ماده که از وی صادر میشود اداره مینماید.
3) گردشگری
شهر هاى اين كشور
باماکو Bamako
پایتخت و بزرگترین شهر کشور جمهوری مالی با 1161000نفر جمعیت، بر کرانهی
رودخانه نیجر در آفریقای غربی و در شمال شرقی مرز گینه قرار گرفته، ترمینال راهآهن
به بندر داکار، سنگال میباشد. پلی بر روی رودخانه نیجر در 1960 برای ارتباط ایجاد
گشت.
مؤسسات علمی و فرهنگی و آموزشی چندی در شهر باماکو دایر است. روزگاری باماکو پایتخت
سودان فرانسه بود. چون مالی استقلال یافت باماکو پایتخت این کشور گردید. بازار عمده
فروش گاو و هسته کولا و محل فعالیت صنایعی از قبیل مصنوعات چوبی، فلزی، طلاکاری،
نقرهکاری و چرمسازی و عاج و دارای فرودگاه بینالمللی است. از صادرات آن می توان
به بادام زمینی، روغنهای گیاهی، صابون از صادراتش میباشد.
گائو
شهر گائو پایتخت امپراتور سونقای آفریقای غربی بود و اینک پایتخت کشور
جمهوری مالی است. قدرت این امپراتوری در سده 1400 و 1500 به اوج عظمت خود رسید.
گائو مرکز مهم داد و ستد و جایی بود که بازرگانان، نمک، مس، اسب و پارچه را با طلا
و دانه های کولا مبادله می کردند.
بسیاری از مورخان بر این عقیده اند که گائو در اوایل سده هشتم میلادی برپا بود. اما
این شهر تا حدود 1000 میلادی از رشد چندانی برخوردار نبود. پس از این تاریخ است که
شاهان این سامان تغییر کیش داده به اسلام گرویدند.
در 1325 گائو بخشی از امپراتوری، زیر فرمان فرمانروا مانساموسی بود. گائو در 1375
استقلال خود را بازیافت و فرمانروای گائو سانی علی بود که امپراتوری سونقای را
برافراشت و گائو مرکز آموزش های دینی مسلمین شد.
در 1591 گروه های موروکائی بر امپراتوری سونقای تاختند و این امپراتوری را ویران و
شهر گائو را تصرف و اشغال کردند. اما هجوم درهم شکست و داد و ستد طلا و پیشرفت شهر
گائو آغاز شد. تعداد گوناگون کوچکی از مناطق به زیر فرمان گائو درآمد اما در 1899
فرانسه بر این سامان دست یافت.
ملاکا Melaka
شهر ملاکا در مالایاست که در جنوب شرقی کرانه شبه جزیره مالایا و در 201
کیلومتری شمال غربی سنگاپور قرار دارد. ملاکا در منطقه ای فلفل خیز و برنج خیز قرار
دارد. در سده 1400 این شهر از اهمیت بسیار تجاری و بندری در جنوب شرقی آسیا
برخوردار بود. در 1511 پرتغالی ها برآن دست یافتند و انگلیسی ها در 1824 بر این شهر
مسلط شدند. امروزه ملاکا در ردیف بندرهای مهم آسیایی است.
Other articles in this category |
---|
جمهوري مالي در يك نگاه |
جغرافيا |
تاريخ |
فرهنگ |
اقتصاد |
سياست |
روابط با ايران |