مصاحبه با "عبدالمنعم الهوني" از نمايندگان شوراي انتقالي ليبي در سفر به قاهره:

در ابتدا مي‌خواهيم ما را از آخرين تغيير و تحولات در عرصه نظامي ليبي مطلع كنيد؟
مخالفان در عرصه نظامي در سه جبهه كوه‌هاي غربي و مصراته و نزديكي‌هاي طرابلس پايتخت ليبي موفقيت‌هايي كسب كرده و پيش‌رويي‌هايي داشته‌اند، اما اين پيروزي‌ها براي ما چندان دلچسب و خوشايند نيست، چون در هر دو طرف شاهد از بين رفتن شهروندان و غيرنظاميان بي‌گناه هستيم و آرزو مي‌كرديم، اي كاش اين انسان عجيب و غريب بر سر عقل بيايد و تصميمي بگيرد كه مانع ريختن بيش از پيش خون‌ ملت ليبي و از بين رفتن منافع و ثروت‌هايشان شود و پس از 41 سال قرار داشتن در راس قدرت و ايجاد فساد و خرابي و براي جلوگيري از ريخته شدن خون‌ها راضي به كناره‌گيري از قدرت شود كه متاسفانه چنين نديديم.

با توجه به اين كه شما در سپتامبر 41 سال پيش در انقلاب فاتح در كنار قذافي بوديد،‌ آيا توصيه‌اي به وي داشته‌ايد يا خير؟
چرا در اولين روزهاي انقلاب تلاش كردم به او بفهمانم كه ملت ليبي در چه بحراني بسرمي برد و تنها راه خروج از بحران كناره‌گيري وي و خانواده‌اش از قدرت و خروج آن ها به شكلي امن از كشور است، اما غرور و تكبري كه به آن دچار شده بود، باعث شد ‌پيشنهاد مرا نپذيرد و حتي حاضر نشود در‌ اين‌باره با من گفتگو كند، بعد از آن چندين بار ديگر تلاش كردم، صحبت درباره اين موضوع را با وي از سر گيرم و حتي بارها با او تلفني تماس گرفتم، اما حاضر نشد با من صحبت كند.

اين حادثه دقيقا چه وقت روي داد؟
اين گفتگوها در اولين روزهاي انقلاب روي داد، روزهاي اول 17 فوريه تا اواخر آن ماه، پس از آن ارتباطم با رژيم قطع شد و به طور كامل درگير انقلاب شدم و ان شاء الله كه ارده ملت ليبي بر رژيم قذافي پيروز شود.

موضع كشورهاي همجوار به ويژه مصر در برابر انقلاب ليبي چگونه بود؟
مصر انقلاب بزرگي را توسط جوانان 25 ژانويه رقم زد و روشنگري بسياري در افكار و انديشه‌هاي جوانان عرب جهت ايجاد تغيير و تحول در جوامع‌ خود به وجود آورد، همچنين اين ملت با تمام توان و امكانات در كنار ملت ليبي ايستادگي كرد و در شرق نيازهاي هموطنان ما را برآورده ساخت، كمكي‌هاي بشردوستانه آن ها نيز هيچ‌گاه نه توسط ملت و نه دولت مصر متوقف نشد و آن ها هرچه در توان داشتند نيازهاي دارويي و غذايي ما را برآورده كردند و سنديكاي پزشكان مصر كمك‌هاي بسياري به ما كرد، حتي 70 پزشك مصري با مسئوليت خود به ليبي آمدند و در اولين روزهاي انقلاب عمليات‌هاي جراحي چندي در بيمارستان‌هاي صحرايي بر روي مجروحان انجام دادند، ما هيچ وقت اين از خودگذشتگي و كمك را فراموش نمي‌كنيم.

پيش از اين گفته بوديد كه قذافي مرتكب جنايات بيشماري در حق سياستمداران ليبي و عرب شد، اين گفته تا چه اندازه صحت دارد، فكر مي‌كنيد چه بر سر امام موسي صدر و همراهانش 30 سال پيش در ليبي آمده است؟
اكنون اطمينان داريم، امام موسي صدر توسط قذافي و به دستور مستقيم او به قتل رسيده و هركس مي‌خواهد در اين‌باره مطمئن شود، مي‌تواند از موسي كوسا، وزير خارجه‌اش پرس‌و‌جو كند و شكاف‌هاي اخير به وجود آمده در سران رژيم فجايعي را برملا ساخت كه كسي از آن ها جز خود قذافي و اطرافيانش خبر نداشتند و قضاياي بسيار وحشتناك و جنايتكارانه‌اي بودند كه در حق ملت ليبي و غير ليبي‌ها به اجرا گذاشته شدند، با برخي از افرادي كه از رژيم قذافي جدا شده بودند، ديدارهايي داشته‌ام آن ها طي اين ديدارها از فجايعي پرده برداشتند كه در باور هيچ‌كس نمي‌گنجد.

اما چه چيز موجب شد قذافي اقدام به كشتن روحاني چون امام موسي صدر كند، درحالي كه وي مهمان قذافي بود، آيا در پس اين قضيه هدفي سياسي نهفته بود؟
نه صرفا هدف سياسي نبود، ميان قذافي و امام موسي چه هنگام استقبال از وي و چه در زمان ديدارش از ليبي با همراهانش بحث و مناقشه‌هايي روي داد و همانطور كه مي‌دانيد، قذافي ادعا مي‌كند، به تمام مسائل و قضايا از جمله امور مذهبي و سياسي آگاه است و هنگام ديدار قذافي با امام موسي صدر،‌ قذافي به مسئله تشيع پرداخت و بر آن شك و شبهه‌هايي وارد كرد، پاسخ امام موسي صدر به قذافي بسيار محكم و قاطعانه بود و قذافي را به ناداني و جهالت در علوم اسلامي به طور كلي چه شيعه و چه سني متهم كرد، واكنش قذافي به اين سخنان توهين و ناسزا گفتن بود كه امام موسي صدر هم پاسخ وي را داد و او را به خيانت و مزدوري متهم كرد، همين موضوع خشم قذافي را برانگيخت و خواستار كشتن وي و همراهانش شد و عملا چند روز بعد آن ها را فراخواند و در حضور قذافي طي جنايتي كه در باور هيچ انساني نمي‌گنجد، او و همراهانش را كشت.
البته ارتكاب چنين جناياتي از خصوصيات قذافي حتي در سال‌هاي اخير بوده، ‌مثلا در سال 2003 دو نفر از نزديكان قذافي كه با سمت افسر در ارتش وي خدمت مي‌كردند،‌ به اين نتيجه رسيدند كه قذافي به دليل ارتكاب كارهاي غيراخلاقي موجب ننگ و رسوايي در قبيله آن ها شده، به همين دليل تصميم گرفتند او را بكشند و براي اين منظور توطئه‌اي تدارك ديدند، اما با كمال تاسف مقرر كردند، يكي از دوستان خود را در اين عمليات شركت دهند و هم او بود كه موجب برملا كردن توطئه‌شان نزد قذافي شد و نمي‌دانيد قذافي چه انتقام وحشتناكي از آن ها گرفت. او حتي تصاوير جنايات و شكنجه‌هاي خود را براي سربازان و نيروهاي نظامي‌اش منتشر مي‌كند تا آن ها از آن درس عبرت بگيرند.

اما آيا فكر نمي‌كنيد كه امام موسي صدر همچنان در قيد حيات است و در يكي از زندان‌هاي ليبي بسرمي‌برد؟
اينها تصوراتي است كه نزد برادران لبناني ما وجود دارد و اميدوارم حقيقت داشته باشد و ايشان در قيد حيات باشند، اما اطلاعاتي كه ما در اختيار داريم عنوان مي‌كند كه قذافي امام موسي صدر و همراهانش را به قتل رسانده است.

آيا منابع شما موثق هستند و دلايل و مداركي در اين‌باره وجود دارد؟
من به اين منابع اطمينان دارم و اين خبر را يكي از افسراني به من داد كه يكي از دوستان نزديكش شاهد اين جنايت بود.

بنابر اين امام موسي صدر و همراهانش كجا به خاك سپرده شدند، در صحرا يا در شهر؛ آيا اطلاعات دقيقي درباره اين مكان داريد؟
آن ها در جايي دفن شدند كه ما از آن بي‌اطلاع هستيم،‌ در يكي از مناطق سرت و هنگامي ‌كه ليبي آزاد شود، به دنبال مزار آن ها خواهيم گشت.

گزارش‌هايي خبري وجود داشت كه نشان مي‌دهد در اين اواخر گفتگوهايي ميان شوراي انتقالي با نمايندگان رژيم قذافي انجام شده آيا اين واقعيت دارد؟
به شما اطمينان مي دهم تا كنون هيچ تماس يا مذاكره و گفتگويي ميان شوراي انتقالي با نمايندگان قذافي يا سران رژيم وي انجام نشده، اما به واسطه طرف سوم مثل كشورهاي اروپايي يا آفريقايي نامه‌هايي رد و بدل شده است.

گزارش‌هايي منتشر شده كه در نيات واقعي نيروهاي بين المللي از جمله ناتو جهت غلبه بر نيروهاي قذافي شك و ترديد‌هايي مطرح و نشان مي‌دهد پيمان ناتو در صدد طولاني كردن جنگ است تا به اين طريق به اهداف مورد نظر خود در ليبي دست يابد چه در غير اين صورت مي‌توانست مثل رژيم صدام، حكومت قذافي را نيز به سرعت درهم بپيچد، ارزيابي شما از اين گزارش‌ها چيست؟
در ابتدا مي‌خواهم اين سوال را از شما بكنم كه مخالفان قذافي با اين امكانات نظامي چه كاري را مي‌توانند از پيش ببرند؛ اگر دخالت ناتو نبود، قذافي قتل عامي تمام عيار در ليبي انجام مي‌داد،‌ چه پيش از ورود ناتو به ليبي به سربازانش دستور داده بود، مي‌خواهد هنگامي كه در بنغازي مي‌ايستد، شهر طوقه را ببيند، اين حرف چه معنايي دارد،‌ غير از اين كه قذافي تصميم گرفته تمام اين مناطق را با خاك يكسان و مردمانش را قتل عام كند.
وقتي هم كه ما از برادران عربمان در همان ابتداي انقلاب خواستيم به ما كمك كنند‌ و خودم يادداشتي را براي اتحاديه عرب بردم و خواستار دخالت نظامي و سياسي و بكار بردن فشار عليه قذافي شدم، تا كشتاري رخ ندهد، هيچ پاسخي نشنيدم.

اما بسياري اعتقاد دارند، حملات ناتو بسيار ضعيف‌تر از آن چيزي است كه مخالفان انتظار آن را دارند؟
ما از ناتو خواستيم به ما در برابر حملات قذافي كمك كند، اما آن ها از نيروهايشان بر اساس طرح‌ها و برنامه‌هاي خود استفاده مي‌كنند كه اين مورد انتظار انقلابيون نيست، ما نيز نمي‌دانيم آن ها توان از بين بردن قذافي را دارند يا خير؛ خودشان كه مي‌گويند، ما شناختي از منطقه نداريم و بايد فرصت كافي به ما داده شود تا اطلاعات لازم از مواضع و پايگاه‌هاي قذافي به دست آوريم، اما همكاري خوبي ميان مخالفان كه از مواضع قذافي مطلع هستند، با ناتو وجود دارد و هم اكنون فكر مي‌كنم، تمركز حملات ناتو بر مواضع قذافي بيشتر شده و اين حملات تاثيرگذاري بيشتري دارد.

اظهاراتي وجود دارد مبني بر اين كه برخي ازكشورهاي عربي كمك‌هايي به رژيم قذافي مي‌كنند،‌ آيا اين گفته صحت دارد؟
تصور نمي‌كنم كشور عربي وجود داشته باشد كه به قذافي كمك كند، اما او از مزدوران آفريقايي و روسي و اوكرايني و صربي در برابر روزي 500 دلار استفاده مي‌كند، در مصراته دختران اوكرايني را ديديم كه در كنار نيروهاي قذافي مي‌جنگيدند.

آيا آمار و ارقامي از تعداد كشته‌شدگان از زمان آغاز انقلاب ليبي در 17 فوريه تاكنون در اختيار داريد؟
كشته‌شدگان دو طرف پا را از 35 هزار نفر فراتر نهاد، به عنوان مثال در شهر مصراته بيش از 3 هزار نفر كشته و 15 هزار نفر مجروح شدند، در ميان نيروهاي قذافي نيز گفته مي‌شود كه بيش از 5 هزار نفر كشته و 20 هزار نفر مجروح شده‌اند، اما اطمينان دارم، هنگامي‌كه جنگ به پايان برسد و كشته‌ها شمارش شوند، بالطبع تعداد بسيار فراتر از اين عدد خواهد بود.

چگونه بر سلاح دست مي‌يابيد، آيا از كشورهاي مجاور قاچاق مي‌شود يا از طريق ناتو در اختيار شما قرار داده مي‌شود؟
سلاح‌هايي را كه در اختيار داريم، در واقع غنيمت‌هايي است كه از نيروهاي قذافي طي درگيري‌ها گرفتيم، همچنين نيروهاي قذافي كه از ارتش جدا و به مخالفان ملحق مي‌شوند با خود سلاح‌هايي به همراه دارند و اين اتفاقاتي است كه هر روز رخ مي‌دهد،‌ اما منكر نمي‌شويم كه كمك‌هاي نظامي هم از برخي كشورهاي اسلامي دريافت مي‌كنيم اما اين كمك‌ها فراتر از هفت‌تير و تفنگ نيست.

اما رژيم قذافي اعلام كرد كه سلاح‌هايي از برخي كشورهاي عربي مانند قطر دريافت مي‌كنيد؟
آنچه قذافي ادعا كرده دروغي بيش نيست و تصاويري كه منتشر كرده كه تسليحاتي را نشان مي‌دهد كه بر روي آن ها نوشته ارسالي از قطر دروغ محض است، آيا به نظر شما اين منطقي است كه كشوري به مخالفان يك كشور سلاح تقديم كند و بر روي آن بنويسد از طرف قطر و آن را در انظار عامه قرار دهد،‌ واقعيت امر اين است كه قطر تا كنون غير از حمايت‌هاي معنوي و سياسي حمايت ديگر از ما انجام نداده است.

باتوجه به شناختي كه از قذافي داري، فرجام كار او را چگونه مي‌بيني؟
تصور مي‌كنم، اين ديكتاتور زندگي خون‌باري را پشت سر گذاشته و هنگامي كه تصميم گرفت، بر ملت خود فائق آيد و خون ليبي‌ها را بر زمين ريخت، چنين فرجامي نيز در انتظار او خواهد بود و به نظر من او به اواخر حكومت خود نزديك شده بويژه پس از اين كه حضور وي محدود به طرابلس و برخي از مناطق اطراف آن شده است.

منبع: خبرگزاری فارس