بار دیگر درگیریهای قبیلهای به لیبی بازمیگردد تا به شکل جدیدی خود را نمایان سازد، این بار این درگیریها با گروه «داعش» سر باز کردهاند، از اینرو استان «سِرت» قرارگاه سرهنگ «معمر قذافی»، امروز به پناهگاه اصلی «داعش» تبدیل شده است، به این علت که گروه مذکور از شهر «درنه» در شرق لیبی، حرکت کرده تا به «سرت» که در مرکز واقع شده رسیده است و توانسته با گروههایی از قبیله های بزرگی که مؤید «قذافی» بودند، همپیمانی ایجاد کند و میزان زیادی از ساکنانِ مناطقی از لیبی را با خود همراه سازد.
در «سرت» بسیاری از جوانان از اهالی قبیلههای «قذاذفة» و «عمامرة» و «ورفلة» - بزرگترین قبیلههای لیبی- به گروه «دولت اسلامی» پیوستهاند و به نظر میرسد که آنها گمشدهشان را در همپیمانی با گروه داعش یافتهاند، چرا که این ائتلاف، قدرتشان را در مقابل دشمنان و رقیبان تاریخیشان در «مصراتة» افزایش میدهد. مصراته همان شهری است که نفوذ خود را در غرب لیبی بعد از انقلاب افزایش داده بود و بارزترین شرکت کننده در انقلاب لیبی محسوب میشد. همچنین این قبیلههایی که به گروه «داعش» منتسب شدهاند، نوع مبارزه آنها ازلحاظ درنده خویی کمتر از نیروهای ژنرال بازنشسته «حفتر»- همپیمان و مورد حمایت سازمانهای عربیای که با اسلامگرایان خصومت میورزند- نیست.
«مصراتة» گرایشهای «اخوانی» دارد و همان شهری است که انقلاب لیبی را پایهگذاری کرد. این شهر و همچنین «سرت» و قبیلههای هوادار «قذافی» که الآن با گروه سلفی جهادی «داعش» همپیمان شدهاند اکنون علیه «حفترِ» موردحمایت از طرف سازمانها و کشورهای عربی و غربی، متحد شدهاند. اما در عین حال نباید از این نکته مهم غافل شد که درگیریهای داخلی بین «مصراتة» از یک سو و قبیلههای «سرت» و «بنی ولید» که حامی «قذافی» بودند و مهمترین آنها «ورفلة»، «قذاذفه»، «عمامرة» و «فرجان»اند، از سوی دیگر وجود دارد و این نزاع تاریخی و قدیمی بوده است که پیوسته تجدید میشود. به طوری که انقلاب لیبی صورتی از این درگیری بین «مصراتة» انقلابگرِ ضد قذافی و قبیلههای «سرت» و «بنی ولید» که پشتیبان نظام حاکم بودند را به نمایش گذاشت.
این درگیری به پیش از صد سال قبل کشیده میشود، به این نحو که در دوران استعمار ایتالیا، زدوخوردهایی میان «سرت» و «مصراته»ای که برای تثبیت سلطهی خود در غرب لیبی تلاش میکرد، شکل گرفت. تا حدی که «مصراته» به «بنی ولید»- بزرگترین پناهگاه قبیلههای«ورفلة» لیبی- حمله کرد و در آنجا رهبر مشهور «ورفلة» به نام «بلخیر» توانست «مصراته» را شکست دهد و سرِ فرمانده آنها (رمضان سویحلی) را از تنش جدا کند. از آن روز دشمنی میان این دو شهر گاهی فروکش میکند و گاهی هم سر بر میآورد و در آخرین دور، درگیری بین آنها به این نحو بازسازی شد که «مصراته» بعد از سقوط طرابلس محاصرهای را بر «بنی ولید» و «سرت» تحمیل کرد و این دو شهر توانستند با اهالیِ قبیلهایِ تندخویشان که از شهر پشتیبانی میکردند برای چند ماه مقاومت کنند. (اما در نهایت، «سرت» به دست جنگاوران «مصراته» سقوط کرد و همین مصراتهای ها بودند که «قذافی» را کشتند.)
شایان ذکر است بیشترین منطقهای که در «سرت» در آن زمان پایداری کرد «منطقه شماره 2» بود. من در سفری که هنگام انقلاب به «سرت» و منطقه شماره 2 داشتم، دیدم که «سرت» و راه واصلِ «راس لانوف» به «اجدابیا» مملو از هزاران داوطلب قبیلهای بود که برای مصونیت این شهرها از حملههای انقلابیون به آنجا آمده بودند. (انقلابیون متشکل از قبیلههای شرق لیبی و «مصراته» در غرب لیبی بودند). در «سرت» و در منطقه شماره 2، که بزرگترین منطقه شهر بود و به پایداری اسطورهای در مقابل نیروهای «مصراتة» مشهور شده بود، پرچمهای سبز رنگ «قذافی» را مشاهده کردم. هر کس الان به این منطقه برود پرچمهای سیاه گروه «داعش» را که جایگزین پرچمهای سبز «قذافی» شدهاند، میتواند ببیند. علاوه بر قبیلههای «عمامرة» و «قذاذفه»، بیشتر ساکنان این منطقه از قبیله «ورفلة»اند که ریشههای آن به شهر «بنی ولید» باز میگردد، این قبائل در کنار پسر «قذافی» جنگیدند تا منطقهشان تقریباً ویران شد. همچنین این منطقه حامی اصلی نیروهای «داعش» در «سرت» به شمار میرود.
شاید متناقض جلوه کند که بیشتر ساکنان این منطقه وقتی شهرشان محاصره شد مقرر نکرده بودند که در کنار «قذافی» خواهند جنگید، به ویژه اینکه بسیاری از آنها از طرف حکومت «قذافی» در آن هنگام که حاکمیتش در معرض مبارزهطلبیهای کودتاگرانه در سال 93 قرار گرفته بود و نظامیان «ورفلة» در آن دست داشتند، تحت فشار قرار گرفته بودند. اما آنچه ملحق شدن مردم این منطقه به نیروهای «قذافی» را قطعی کرد، حمله خشونتبار نیروهای ناتو بود که قسمتهای بزرگی از منطقهشان را ویران کرد و بیشتر از 45 جوان از قبیله «ورفلة» را که برای نجات قربانیان حمله قبلی گرد آمده بودند را به قتل رساند.
این اتفاق شبیه رخدادهای شهرهای عربی دیگر مثل «رقة» در سوریه و «موصل» در عراق است. به این صورت که وقتی حملههای نیروهای همپیمان بینالمللی [پیمانی که آمریکا علیه تروریسم تشکیل داد] آغاز شد، نسبت همبستگی میان ساکنان سنی مذهب این شهرها با گروه «داعش» افزایش پیدا کرد.
پس از کشته شدن «قذافی» نیروهای انقلابی بر «سرت» چیره شدند و شبه نظامیانِ «مصراته» و نیز معتمد آنها، سازمان عفو بینالملل، مرتکب تجاوزاتی از جمله اعدام و کشتار بر پایه هویت قبیلهای شدند. بنابراین حرکتهای طردکنندهی «سرت» با این عنوان که قرارگاه «قذافی» بوده است ادامه پیدا کرد، تا دشمنیهای کوبنده با «مصراتة» را دوباره به خاطرشان بیاورد، و امروز نیز همپیمانی قبیلهها را با گروه «داعش» به خاطر خشم با «مصراتة»ای که پناهگاه بزرگ «اخوان المسلمین» شناخته شده است رقم بزند.
بسیاری از گروههای سلفی «انصار الشریعة» به گروه داعش گرویدهاند و هسته آن را تشکیل دادهاند، اما حتی «انصار الشریعة» هم از گرایشات قبیلهای تاثیر پذیرفته است. «محمود ورفلی» روزنامهنگار لیبییایی در این باره میگوید: بیشتر اعضای سلفی گروه «انصار الشریعة» که به شهر «مصراتة» انتساب دارند، بیعت با گروه «داعش» را رد کردهاند در حالیکه بیشتر اعضای «انصار الشریعة» در «سرت»، «درنة»، «بنغازی» و شهرهای دیگر با «داعش» بیعت کردهاند. این اختلاف بعد از سیطره مجموعهای از گروه «داعش» بر سازمانهای دولتی در «سرت» به روشنی آشکار شده است. «انصار الشریعه» نیز بیانیهای در رسانهها منتشر کرده، و در آن از هر گروهی که با «داعش» بیعت کند برائت جسته است.
روزنامه نگار لیبیایی «محمود ورفلی» میگوید: بیشتر اعضای موسسههای دولتی در «سرت» بعد از آنکه فرمهای معروف به«استتابة: توبه خواستن» را امضا کردند به «داعش» ملحق شدهاند، او اضافه میکند: «حداقل در یک منطقه از «سرت» 75 کارمند وجود دارند که برای کار تحت امر «داعش» به آن گروه پیوستهاند، و این افراد از کسانیاند که زمان «قذافی» در دستگاههای امنیتی داخلی و اداره صدورگذرنامه و ادارات پلیس مشغول کار بودهاند». به نظر میرسد بر خلاف ادعاهای منابع متعدد که میگویند بین «مصراتة» و جریان «اخوانی»اش، و «سرت» و قبیلههایش که با «داعش» بیعت کردهاند به خاطر وحدت قوایشان در مقابل نیروهای «حفتر» و نیز از بین بردن تمام درگیریهایشان، شاید تفاهمهایی به وجود آید اما باید منتظر درگیریهای جدیدی در «سرت» در روزهای آینده بود. فهم نقشه درگیریهای قبائل لیبی عهده دار تفسیر و توضیح کشمکشهایی است که در خلال انقلاب لیبی رخ داد و دوباره در غرب لیبی تحت عنوانهای مختلف بین «مصراتة» و «سرت» و «بنی ولید» در حال تکرار است. بنابراین آن قبیلهها ثابت هستند و آنچه تغییر میکند پرچمهای سیاسی است.
اندیشکده راهبردی تبیین