نوشته: پيتر سارپونگ (استاد فلسفه دانشگاه غنا)
ترجمه و تدوین: سيد كاظم مهرنيا
اشاره :
اين مقاله برگرفته از كتاب Ghanain Retrospect نوشته Peter Sarpong مي باشد.
عنوان دقيق مقاله Minor Deities مي باشد كه براي فهم بهتر مطلب، «الهه هاي
كوچك كشور غنا» ترجمه شده است. دراين نوشتار، نگارنده ابتدا الهه ها را به چهار
دسته تقسيم كرده وبراي هر گروه و طبقه اي، رب النوع آنان را معرفي نموده است. سپس
به رابطه ميان طلسم و بت پرستي پرداخته و اينكه ريشه اصلي الهه پرستي و بت پرستي،
طلسم بوده و درنهايت به مرور زمان، اين توجه به طلسم به نوعي فيتي ميشيم منجر شده،
اشاره داشته است. ازآنجائي كه در ميان آفريقائيان موضوع تناسخ روح امري غير قابل
انكار مي باشد لذا نگارنده بخشي از مقاله خود را به ماهيت الهه ها و نحوه تكوين و
شكل گيري و ريشه هاي تاريخي آن اختصاص داده است. مترجم در آخرين قسمت تحت عنوان
نظريه كه در شماره آتي و در ادامه همين نوشتار خواهد آمد به نقد وبررسي اين مقاله
خواهد پرداخت.
مقدمه :
درهمه كشورهاي آفريقايي وجود «خدايان كوچك» حقيقتي است انكار ناپذير كه همه ازآن
آگاهي دارند. اين خدايان در انواع مختلف از «خدايان بزرگ قبيله اي» تا «الهه هاي
كوچك شخصي» كه همه آنها دريكي از چهار گروه زير دسته بندي مي شوند:
الف) رب النوع هاي قبيله اي :
الهه مردم آشانتي «تانو ريور» نام دارد كه اين تانوها به صورت سنتي از درجات مختلف
برخوردارند و همه اين الهه ها عموماً توسط افراد يك قبيله مورد پرستش قرار مي
گيرند.
ب) رب النوع هاي محلي :
الهه هايي كه توسط مردم شهرهاي كوچك، محلات يا مناطق سنتي كوچك مورد پرستش قرار مي
گيرند، به آنها «الهه هاي محلي» مي گويند. درجات اين الهه ها و تعداد آنها بسيار
زياد است و هر محله اي براي خود چند الهه دارد.
ج ) رب النوع هاي خانوادگي :
به معبودهايي اطلاق مي شود كه به وسيله بخش هاي كوچكي از روستاها مورد توجه و پرستش
قرار مي گيرد و هر خانواده و يا گروه از هر طبقه اي يك الهه مخصوص به خودرا دارند.
د) رب النوع هاي شخصي :
معبودهايي هستند كه توسط افراد پرستيده مي شوند و به نوعي، اين معبودها شخصي محسوب
مي شوند و يك فرد ممكن است درعين حالي كه عضو جامعه، خانواده و يا قبيله خاصي هم
باشد ولي براي خود يك رب النوع شخصي هم داشته باشد و اين دو با هم منافاتي ندارد.
1- رابطه طلسم و بت پرستي :
در هر قبيله اي الهه هاي كوچك يك نام مشترك و يا عمومي دارند به غير از آن اسامي
متعدد و خاصي كه عنوان مي شود، به عنوان مثال، اهالي قبيله «كروبوها» خداي خود را
به عنوان «دزي مائوئي » مي نامند كه از نظر ريشه شناسي لغت، آن به معني «نگهبانان
جهان» است. مردم قبيله «آكان» خدايان كوچك خود را «ابوسم» مي نامند و اين لغت براين
معني حكايت دارد كه خداياني كه مورد پرستش قبيله آكان بودند، جنس آنها از سنگ بوده
است.
آخرين گروه از الهه هاي كوچك در بعضي وقت ها از سه گروه اول بطور مجزا مورد بررسي
قرار مي گيرد و اين بدين جهت مي باشد كه «خدايان كوچك» در يك مقياس نزولي منظمي
درجه بندي شده اند، مگر آن خداياني كه قابل رؤيت و دسترس نباشند و يا اينكه در
زماني اين خدايان با قدرتهاي ماورائي و مافوق بشري قابل تلفيق باشند.
فتي شيسم لغتي است كه از زبان پرتغالي وارد زبان انگليسي شده كه اصل آن «فتيكو» به
معني «طلسم» بوده است .اگرچه مطمئناً بعضي از عوامل و باورهاي مردمي در خلق و
پديداري اين الهه ها مستقيماً دخالت داشته اند ولي اين آسان نخواهد بود كه ريشه
اصلي اين الهه ها را در اعتقاد به اين طلسم ها بدانيم. مردم غنا معتقدند كه الهه ها
و رب النوع ها يك منشأ روحاني داشته و از عالم ارواح به اين جهان مادي آورده شده
اند و انسانها هرگز در خلق آنها هيچ نقشي نداشته اند، بلكه اين الهه ها پديداري و
حيات خود را مستقيماً از خالق بزرگ و قادر متعال دريافت كرده اند و از طرف او هم
حمايت و تقويت مي شوند. مردم آفريقا براي هريك از پديده هاي اطراف خود، الهه و رب
النوع مخصوص به خود را دارند، آنها براي رودخانه ها، درياها و صخره ها و حتي براي
خزنده ها و چهار پايان هركدام رب النوع اختصاصي دارند.
مردم آفريقا تصور مي كنند كه اين رب النوع ها از قدرتهاي ماورائي و متافيزيكي
برخوردار بوده و لذا ممكن است آنها آگاهي از نيروهاي خارق العاده و شگفت انگيز خود
استفاده نمايند و سبب خوشبختي و سعادت افرادي شوند و موجبات ضرر و زيان و بدبختي
عدة ديگر را فراهم آورند. اين رب النوع ها ممكن است از جنس مذكر و يا مؤنث باشند
ولي جنسيت آنها در ميزان نفوذ و تأثيرشان چيزي نمي كاهد. اگرچه اين رب النوع ها
مستقيماً از طرف خداي متعال خلقت خود را كسب كرده اند و از طرف او هم حمايت مي شوند
ولي آنها ممكن است قدرت خارق العادة خود را گاهي مستقلاً و بدون اراده قادر متعال،
مورد استفاده قرار دهند.
مردم آفريقا معتقدند كه اين الهه ها و رب النوع ها بطور قطع با ارواح مردگان تفاوت
داشته و بدين ترتيب، ممكن است اكثر پرستشگاهها و معابد ساختگي و جعلي باشد ولي در
عين حال به نظر مي رسد كه اكثر آفريقائيان علاقه وافري به اين معابد داشته و براي
اجابت درخواست خود براي آنها نذر و نياز مي كنند و هميشه آفريقائيان با ترس و
احترام از پرستشگاهها ياد مي كنند.
آنها معتقدند كه الهه ها و رب النوع ها نيازمند عبادت و اطاعت انسان ها هستند كه
درغير اين صورت اگر انساني از عبادت و اطاعت تخلف كردآن فرد متخلف و خاطي را بايد
به سختي مجازات كرد چراكه ممكن است عدم اطاعت فرد خاطي، موجبات خشم رب النوع ها را
فراهم آورد و آنها از نيروهاي خارق العادة خود استفاده كرده و موجبات تنبيه همه
افراد يك جامعه را بوجود آورند.
الهه هاي قبيله اي از نظر سلسله مراتب عبوديتي و اطاعتي جزو اولين دسته از الهه
هايي محسوب مي شوند كه از حق تقدم و اولويت برخوردارند و دومين درجه و مرتبه براي
الهه ها، متوجه الهه هاي مورد پرستش رئيس قبيله مي باشد.چراكه رئيس قبيله كسي است
كه بيشترين نفوذ و تأثير را دريك روستا و يا مجموعه اي كه زندگي مي كنند، دارد و
رؤساي قبايل كساني هستند كه نيازهاي زير مجموعه خود را به نحو احسن درك كرده و آن
را تأمين مي نمايند .پس اين اهميت براي الهه مورد پرستش رئيس قبيله، ازاينجا ناشي
مي شود.
2- ريشه ها و ماهيت
الهه ها
اين طور نيست كه همه الهه ها و رب النوع ها خيرخواه انسانها باشند و به انسانها
محبت و لطف كنند، بلكه بعضي الهه ها وجود دارند كه بسيار موذي بوده و موجبات شرارت
و شقاوت را براي انسانها فراهم مي كنند.
مردم آفريقا براي الهه هاي خود قرباني مي كنند و براي آنان هديه ها مي برند تا باشد
كه رب النوع هاي آنان با آنها مهرباني كرده و موجبات گشايش كارها را براي آنها
فراهم آورند و يا اينكه آنها را از اهداف شرور باز نگه دارد. مهمترين و بزرگترين
خدايان قبيله اي، معمولاً خدايان طبيعي هستند و در طبيعت اقامت دارند و اين خدايان
بر رودخانه ها، كوهها، صخره ها حكومت مي كنند.
«خدايان بومي» خداياني هستند كه معمولاً نيازها و خواسته هاي شخصي افراد را برآورده
كرده واين خدايان مورد توجه وپرستش عميق يك خانواده قرار مي گيرند وخانواده ها نسبت
به خدايان خود تعصب خاصي داشته وشديداً آنرا مورد تكريم وتقديس قرار ميدهند.
نظر به اينكه همواره حوادث طبيعي و مسائل پيچيده با انسانهاي همراه بوده و هست لذا
نبايد به طور آشكارا، آنان را از پرستش اينگونه رب النوع هاغ باز نگه داشت ،بلكه بايد
ريشه ها و علت اين حوادث را براي آنان تشريح نمود و
تا باشد كه آنان به رابطه علي
و معلولي حوادث پي برده و
دست از كار بيهوده خود بردارند .در
اينجا براي روشن تر شدن
حقايق مثالي ذكر مي شود:
روحي كه سبب پيدايش الهه «رودخانه هاي تانو» شده است، قطعاً اين الهه خود به
خود از رودخانه بوجود نيامده است بلكه اين اذهان، تصور و
تخيل مردم غنا سبب پيدايش
چنين تصور وگمان را شده است و
هنوز هم اين باور در
مردم غنا وجود دارد كه اگر به هدفي
معين دست يابند گوسفندي را براي تشكر از «خداي تانو» آنرا به روخانه تانو هديه
كند. پس اگر يك غنايي، وقتي به درياچه و
يا رودخانه اي نگاه مي كند قبل از هرچيز او الله
و رب النوع آن رودخانه و
درياچه را مي بيند و
يا تصور مي كند و
او به حقيقتي كه در وراي
آن رودخانه يا درياچه است را تصور مي نمايد، يعني او خداي درياچه و
رب النوع رودخانه
را مي بيند و
در گرفتاريها و
مشكلات به او توسل مي جويد و
از او استعانت مي طلبد.
پس اين طرز تلقي و
تفكر است كه سبب تكوين بسياري از الهه ها و
رب النوع ها را
در آفريقا خصوصاً كشور غنا شده است و
آنها معتقدند كه هر الهه و
رب النوع قادر است
مشكل خاصي را حل و
فصل نمايد لذا تعدد خدايان و الهه ها درآفريقا و
به اين جهت مي
باشد .
ديدگاه ديگري در رابطه با پيدايش الهه ها و ماهيت نشان وجود دارد كه مي گويد:
اعتقاد مردم غنا اين است كه روح سيال و سرگردان گاهي در
اجسامي كه قابليت پذيرش اين
روح را دارند، متمركز شده و
در اثر مرور زمان، آن روح با افراد تماس ايجاد كرده و
از طريق آن شئي كه ممكن است سنگ يا چوب باشد، با انسانها رابطه برقرار مي كند و
سبب
توجه افراد يك مجموعه به خود
مي شود و از
آن زمان به بعد آن الهه درخدمت آن افراد كه به خاصيت آن پي برده اند،
قرار مي گيرد.
همچنين مردم غنا بر
اين باورند كه همان گونه كه انسانها قادر به خلق رب النوع ها
و الهه ها نبوده و
نيستند، لذا در از
بين بردن و
مرگ اين الهه ها هم افراد انساني عاجز
و ناتوانند.
همه موجودات، حتي جانوران كوچك هم توانايي و
قابليت دريافت روح سيال را
دارند و پس از كسب روح سرگردان و
انسجام اين ارواح دراجسام خاص، آنها هم مي توانند
از خاصيت رب النوعي و
الهه اي برخوردار شوند.
درختان، گياهان، رودخانه ها، كوه
ها و
غيره درك چنين توانايي را دارند.
واقعيت اين است كه اغلب براي فهم اينكه چگونه اين ارواح سيال و
سرگردان، اين خاصيت
را پيدا مي كنند كه در اشياء خاصي متمركز شوند و
يا روندي كه اين فعل و
انفعالات صورت
مي گيرد، چگونه است و
يا اينكه چگونه بعضي الهه ها و
رب النوع ها از نظر درجه عبوديت
و اطاعت از امتيازات مختلف برخوردار مي شوند، كار بسيار مشكلي خواهد بود.
در پاسخ به اين اشكال، بعضي ها پاسخ مي دهند:
حقيقت اين است كه ارواح همه انسانها
يكسان نيستند، چنانكه ارواح پادشاهان و بزرگان قطعاً با ارواح آدمهاي عادي و
بردگان
تفاوت فاحشي دارد و
مي توان اين
گونه برداشت نمود كه ارواح انسانهاي بزرگ و
پادشاهان
وقتي كه در اجسامي حلول كرده و متمركز شوند قطعاً الهه و
رب النوعي كه بوجود خواند
آورد، ازنظر تقديس و
تكريم، جايگاهي والاتر و بالاتر از جايگاه الهه اي كه از روح
آدمهاي عادي و
بردگان تشكيل شده اند، برخوردارند و
همچنين، ارواح جانوران وگياهان از
نظر مرتبه و
درجه در پايين ترين حد و
اندازه خود قرار دارد و به همين جهت است كه بعضي
حيوانات در قبايل سمبل قدرت محسوب مي شوند .مثل فيل ها، انواع گوزنهاي جنگلي
آفريقايي، اسب هاي اصيل و
بزهاي كوهي كه اين جانوران درميان ديگر جانداران از قدرت
روحي برتري برخوردارند و درميان مردم آفريقا اين حيوانات مظهر قدرت به حساب مي
آيند.
سئوالي كه در
اينجا مطرح مي شود اين است كه عموماً اصل و
ريشه اين الهه ها از كجاست؟
يكي از بهترين پاسخ هايي كه در
اين رابطه ارائه مي شود اين است كه اين الهه ها و
رب
النوع ها اصالت شان به خداي قادر متعال بر مي گردد و
آن خالق عظيم الشأن اين رب
النوع ها را آفريد تا آنها واسطه عبوديت و
اطاعت و رابطه ميان خداي بزرگ و و
انسانها
باشند .اين پاسخ ريشه تاريخي بسياري از رب النوع ها مي باشد .اگرچه ممكن است كساني
باشند كه ريشه ها و
اصل اين الهه ها و
رب النوع ها را در
حوادث طبيعي و
نياز انسانها
توجيه كنند.
چنانكه «هوگو هوبر»
درنتيجه تحقيقاتي كه انجام داده است به اين
نتيجه رسيده و
چنين بيان مي دارد:
«جادوگر رئيس مذهبي قبيله «كوروبو» اولين كسي بود كه به خواص داروئي و
تأثيرات
درماني گياهي به
نام «ليانا»
كه شيره آن در درمان بسياري از بيماريها معجزه مي
كرد، پي برده و اين گياه را به عنوان سمبل قدرت و
مظهر تأثير گذاري و
ضمين كننده
حيات معرفي نمود و
از آنجا بود كه كساني كه از بيماري رنج مي برده و
بعداً با مصرف آن
شفا پيدا كرده لذا براي اين جادوگر كه راز اين گياه را
مي دانسته و
به آنها گفته و آن گياه كه اثر معجزه آسائي داشته، ارزش و
اهميت خاصي
قائل شدند، چندان
كه اين گياهان را به خانه هاي خود برده و براي آنها حرمت و
احترام
خاصي قائل شدند و
از آن
زمان به بعد اين توجهات اندك و
محدود، رفته رفته بيشتر شده تا
آنجا كه به صورت بت پرستي و الهه پرتي جلوه گري كرد.
اين فرضيه عكس العمل زيادي را با خود همراه داشته، چندان كه بعضي ها چنين
اشكال مي كنند كه اين توجه به درختان و
گياهان ممكن است به جهت تأثيرات مثبتي باشد
كه مستقيماً از شيره اين گياهان براي درمان بسياري از امراض در
آن زمان بكار گرفته
مي شد .ولي اين فرضيه در بيان اصل، ريشه و
ماهيت خدايان غير گياهي، مثل خداي طوفان، رودخانه، باد، صخره و
كوه ها ناتوان بوده و
غير قابل توجيه مي باشد.
دراين قسمت ازمقاله، نگارنده به
«قدرتهاي ملكوتي اين الهه ها» دراعتقاد مردم غنا را بررسي خواهد كرد و سپس به
«رابطه ميان كاهنان و
رب النوع ها» خواهد پرداخت وهمچنين نگارنده سعي دارد تا به
معرفي «الهه زمين» كه از قداست بسيار بالائي در
جامعه غنا برخوردار است را معرفي
نمايد و سرانجام نگارنده تحت عنوان «مشكلات ومسائل» مقاله خود
را به پايان مي برد.
ازآنجايي كه مطالب مطروحه در اين مقاله به بحث جدي نیازمند است و
در اين حجم نمي توان
به نقد تمامي ديدگاه نويسنده پرداخت، لذا مترجم تحت عنوان «نقد و
ملاحظه» به بررسی
اشکالات و کاستی های اين مقاله خواهد پرداخت.
قدرتهاي فوق طبيعي الهه ها
خدايان و رب النوع ها چيزي جز يك تصور شخصي يا تجسمي از بودن هستند كه با «قدرتهاي
متافيزيكي»[1] و
ماورائي در
ارتباط مي باشند و
لذا قادرند كه افرادي را ببخشند و
مورد
عفو و رحمت خويش قرار دهند و يا اينكه نيستي و
نابودي افراد ديگري را موجب شوند .به
هرحال الهه ها كسي را ازبين نمي برند مگر درموارد خاصي كه فرد يا افرادي قانوني را
نقض كرده باشند و
يا دست به شورش زده باشند و
يا اينكه حرمت و
قداست معابد را ناديده
بگيرند و يا از پرستش الهه ها امتناع نمايند، اين موارد موجب خشم الهه ها شده و سبب
نابودي افراد خاطي خواهند شد.
بعضي ها اين
گونه تصور مي كنند که قدرت خدايان و
اثرات آن يك موضوع عادي است و
حال
آنكه چنين نيست، اين الهه ها حتي قادرند كه آينده را پيش بيني كرده و
از شرور
جلوگيري كرده و
مانع شيوع بيماريهاي لاعلاج شوند و
همچنين اين الهه ها قادر خواهند
بود تا بدبختي را از جامعه دور كنند و
اينها واسطه ميان نياكان و
گذشتگان ما هستند و
رسالت آنها اين است كه مارا با چگونگي زندگي نياكانمان آشنا كرده و
جنبه هاي صلح
آميز را به ما آموزش دهند .البته رب النوع ها به
وسيله كاهنان كه نمايندگان رسمي آنان
مي باشند مي تواند در بيان واقعيت هاي گذشتگان به ما كمك نمايند و
يا اينكه از
حوادثي كه درآينده براي افراد يك جامعه اتفاق خواهد افتاد را بازگو نمايند.
انگيزه اصلي مردم غنا از پناه بردن به اين الهه ها ورب النوع ها از چند جهت ممكن
است باشد:
الف – آنها را درمقابل حوادث ومصيبت ها و
بلاهايي نظير فقر حفاظت كنند.
ب – محافظت از محصولات آنان و
عقيمي و نازايي را ازآنان دور نمايد.
ج – مصيبت ها را از آنان دور كند و معضلات وگرفتاريهاي آنها را حل نمايد.
د- عده اي براي كسب و
كار مطمئن و
آينده بهتر به الهه ها گرايش پيدا مي كنند.
ه – عده اي ديگر به جهت ارتكاب جرم به گناهي به الهه ها پناه مي برند تا باشد كه
خدايان برآنان خشم نكنند و
از انتقام آنان درامان باشند.
در سطوح بالاتر اجتماعي، خدايان به
عنوان يكي از مهمترين بخش از تأمين كننده رفاه يك
ملت و يا طبقه مورد توجه قرار مي گيرند و
در زمان جنگ توجه به الهه ها بيشتر مي شود
و آن به خاطر اين است كه از اين الهه ها درخواست كمك نمايند تا آنان را در مقابل
دشمن پيروز نمايد و همچنين از الهه ها درخواست مي كنند تا راه حل مناسب جهت پيروزي
بر دشمن را تجويز نمايد.
وقتي كه ملتي شكست مي خورد آن وقت است كه تمام چشمها و
همه اميدها به الهه ها دوخته
مي شود تا باشد كه آنها با كار خارق العاده خود سبب تسكين مردم شوند.
وقتي كه ملتي در
جنگ شكست مي خورد، مردم اين شكست را در نتيجه بي توجهي به الهه ها
تفسير مي كنند و معتقدند كه آنان با گناهي كه مرتكب شدند، سبب خشم الهه ها شده
و در نتيجه الهه ها از آنها حمايت نكرده و آنان در
جنگ با دشمن شكست خوردند
و يا وقتي
كه رئيس قبيله اي بيمار مي شود در درجه اول او فكر مي كند كه وي مرتكب چه گناهي شده
كه سبب ناخشنودي خدايان گرديده و لذا به اين بلا و گرفتاري دچار شده است و
لذا تمام
هم و غم آن رئيس قبيله اين است كه وي چگونه رضايت رب النوع ها را بدست آورد.
قطعاً همه حوادثي كه در اطرافشان رخ مي دهد اين
گونه تحليل مي شود كه خدايان از دست
آنها عصباني شده و
لذا بايد به هر قيمت كه شده رضايت و
خشنودي خدايان را به سوي خود
جلب نمايند و
به همين جهت است كه آنان معتقدند كه خدايان به لحاظ خدمات ارزشمند
و گرانبهايي كه براي آنها انجام مي دهند مستحق پرستش بوده و
بايد براي سپاسگزاري
ازآنها برايشان قرباني نمايند.
وظايف و
مسئوليت هاي كاهنان
با بررسي به
عمل آمده اين نتيجه حاصل مي شود كه مردم غنا يك ديدگاه سوداگرانه به
خدايان و رب النوع ها ي خود داشته اند و
گرچه اين ديدگاه بعدها از نظر كيفي و
تغييرات
شرائط محيط، دچار دگرگوني شده است.
به عنوان مثال در بعضي مواقع
«خدايان جنگ» به
«خدايان كشاورزي» تغيير ماهيت مي دادند
و اين تغييرات وقتي حاصل مي شد كه كشاورزان مالكيت آن رب النوع ها را بر
عهده مي
گرفتند و مردم مي بايست از طريقي درخواست هاي خود
را به الهه ها منتقل كرده و
جواب
آن را دريافت مي كردند و
در همين راستا بود كه حضور ساحران و
كاهنان ضروري به نظر رسيد
و از همين زمان به بعد كاهنان به
عنوان رابط و
واسطه عبوديت به شمار مي رفتند و
هر الهه
اي برخود يك كاهن و
رابط مذهبي مشخص برخوردار بود وبعضي الهه ها از چند كاهن و
راهبه
بهره مند بودند.
جنسيت كاهنان هيچ ارتباطي با جنسيت الهه ها نداشت و
ديدگاه الهه ها اغلب توسط كاهنان
براي مردم تبيين و
تشريح مي شد و
كاهنان با اقتباس از مهارت و
حرفه شان، سبب نفوذ
و تأثير روحاني چندي مي شدند.
كاهنان از آنجايي كه قائم مقام رب النوع ها بودند، گاهي از اين منظر بندگان را به
سوي خدا فرا مي خواندند و درخواست هايي را به آنها مي دادند.
مثلاً كاهنان گاهي پدر
خانواده اي را خدا مي خواندند و
چنين اظهار مي كردند كه «روح خداي ما مي خواهد با
دختر شما ازدواج كند و
شما به عنوان بهترين بنده خدا محسوب مي شويد چراكه رب النوع اين
افتخار را از ميان همه افراد جامعه به ما و
خانواده آنان اعطاء نموده است
و يا كاهنان
به عنوان واسطه رب النوع ها، از ميان انبوه جمعيتي كه براي كار و
خدمت در معابد مراجعه
مي كردند و
حتي گاهي اين افراد براي اين
كه در دستگاه رب النوع به
عنوان خدمتكار
پذيرفته شوند، قرباني مي كردند و
كاهنان از ميان همه مراجعين فقط عده اي را با شرائط
خاص جهت خدمت در
معابد انتخاب مي كردند و آنان را در
معابد براي مدتي تربيت كرده و
منتخبين پس از طي مراحل آموزشي به
عنوان خادمين معابد به
كار گرفته مي شدند.
نظر به
اينكه كاهنان واسطه ميان مردم و
رب النوع ها به حساب مي آيند، لذا اين افراد جزو
برجسته ترين افراد يك جامعه محسوب مي شوند و
آنان همواره از يك جايگاه رفيعي در نزد
مردم برخوردار بودند، چراكه مردم بايد خواسته هاي خودرا از طريق كاهنان به رب
النوع ها منتقل كرده و سپس كاهنان جواب را از الهه دريافت كرده و
آن را به مردم ابلاغ
نمايند.
كاهنان در زمان جنگ به
عنوان واسطه الهه ها، فرماندهي و
هدايت جنگ را بر
عهده دارند و
در
زمان صلح اگر نزاعي بين افراد در گرفت مرجع حل و فصل دعاوي، كاهنان خواهند بود،
چرا كه كلام كاهن چيزي جز پيام رب النوع و
الهه براي همه بندگان نيست و
از آنجايي كه
او به همه نيت ها و مصالح و مفاسد بشريت آگاه است لذا همه افراد بايد از او اطاعت
نمايند. كاهنان از نظر معيشت و
مخارج زندگي هيچ مشكي نداشته چراكه توده مردم با
اعطاء نذورات
و اهداء قرباني و
پرداخت هاي نقدي و
غير نقدي كاهنان را تأمين مي كنند و
از آنجايي كه
كاهنان از يك مقام روحاني در
جامعه برخوردارند نبايد براي تأمين معاش خود مثل ساير
افراد جامعه كارهاي عادي و
فيزيكي انجام دهند.
الهه زمين
زمين مستحق برخورداري از يك ذاكر مخصوصي است كه در
اينجا ازاين نوع ذاكر به
عنوان «الهه زمين» ياد مي گردد كه از نظر ماهيتي ارائه يك تعريف كامل و
دقيق از اين نوع
الهه كار بسيار مشكلي است .
الهه زمين، از
اين تصور مردم غنا نشأت مي گيرد كه اين الهه مي تواند از خراب شدن
محصولات كشاورزي و
باروري بيشتر كشت و
زرع نقش داشته باشد و توجه به اين الهه به جهت
نقش برجسته و
چشمگيري كه اين رب النوع زمين جهت كمك به پرباري محصولات كشاورزي دارد، به
وجود آمده است.
درميان بعضي قبايل، اين نوع رب النوع هاي زمين نقش هاي متفاوت و
گوناگوني را برعهده
دارند، به عنوان مثال يك «الهه زمين» مي تواند مانع خونريزي و
درگيري قبيله اي شود
و اراده اوست كه مي تواند زناي با محارم را ممنوع نمايد و
همچنين او قادر است روابط
جنسي ميان گياهان را تنظيم و اين امر موجب پربار محصولات كشاورزي خواهد شد
و از اين
جاست كه كشاورزان به اين نوع الهه اعتقاد فراوان دارند.
علت اعتقاد شديد مردم غنا به «الهه زمني» به اين جهت مي باشد كه مردم غنا عموماً
يك وابستگي خاصي نسبت به زمين و
حيات مادي دارند و دليل آن اين است كه آنها به جهات
آخرت و جهان ماوراء و
متافيزيك اعتقاد راسخي ندارند و
تا آنجا اين اعتقاد در روح اين
مردم رسوخ كرده كه وقتي آنان درمراسم مذهبي خود تجمع مي نمايند و
در هنگام نواختن طبل، اين شعار را با خود زمزمه مي كنند:
«اي زمين، خواه من زنده باشم يا مرده، به تو
وابسته ام».
اين ديدگاه مردم غنا به زمين و
حيات مادي از آنجا ناشي مي شود كه زمين محل آسايش
و زندگي است و
معتقدند كه اين زمين است كه غذا، آب، درختان و
همه احتياجات مادي
آنان را تأمين مي كند.
الهه زمين فقط يك سمبل ساده اي از خلاقيت و مظهر حاصلخيزي نيست بلكه او به
عنوان يك
الله خلاق و
بي نظير و
«تمام عيار» شناخته مي شود و
از اين نظر در
ميان مردم غنا
اين الهه تحت عنوان «الهه صاحب زنان» هم به حساب مي آيد.
ازديگر خصوصيات اين الهه اين است كه اين الهه فاقد جنبه هاي شخصي و
غير بشري بوده
و در عين حال زنده است و
مسئوليت كنترل زندگي انسانها را برعهده دارد.
الهه زمين يك
الهه عرفاني است و
از اين نظر بسيار دوست داشتني است، چراكه وي علت اصلي خوشبختي
و سعادت، سمبل خلاقيت و باروري و
مظهر حاصلخيزي و
نمادي از سلامتي در
جامعه به حساب مي
آيد.
اين الهه به همان اندازه كه از خصلت ها و
ويژگي هاي خوب برخوردار است به
همان اندازه هم از روحيه و
خصلت انتقام جويي بسيار قوي برخوردار مي باشد و
اگر كسي از
افراد قبيله به مقدسات توهين نمايد و
يا گناهي مرتكب شود و
شخصي خاطي خواه عاقل
باشد يا ديوانه، اين الهه آن فرد خاطي را به سختي عقوبت و
مجازات مي كند و
از اين نظر
اين رب النوع از
يك ابهت بسيار بالائي در
جامعه غنا برخوردار است و
همچنين از
ديگر خصلت
هاي بارز اين رب النوع اين است كه وي براي بيان عقايد خود هيچ راهبه، كاهن و واسطه
اي ندارد.
جداي ازآنچه كه گفته شد، در
كشور غنا موجودات ديگري هستند كه مي توان آنها را تحت
عنوان «خدايان كوچك» دسته بندي نمود.
خدايان كوچك موجوداتي هستند كه نه تماماً از
روح بوده و
نه تماماً از جسم كامل برخوردارند و
تصور مي شود كه اين موجودات دشمن
انسانها به حساب مي آيند و زيستگاه اين موجودات بيشتر در جنگل ها، مراتع، بيشه
زار ها و درياها مي باشد.
گفته مي شود كه بعضي از
اين موجودات درميان انسانها زندگي
مي كنند .با همه اين توصيفاتي كه گفته شد اين موجودات بسيار وحشتناك و
ترس آور
هستند.
مخلوفات خداوندي
مردم غنا براين باروند كه ارواح، مخلوقات خداوند هستند و
از همه جهات تحت سيطره
و سلطه او قرار دارند و
هر چه كه او بخواهد انجام مي دهند.
به عبارت ديگر خداوند از
طريق ارواح، خود
را به بشر عرصه داشته و
آنان نمايندگان و
فرزندان خدا در روي زمين
هستند و همچنين آنها مجري طرح ها و
برنامه هاي خداوند درميان مخلوقات به حساب مي
آيند. اعتقاد به خداوند از ديدگاه مردم غنا، نوعي انگاره سازي از وقایعي است كه با عنايت
به غربت و متفاوت بودن آنها از وقايع ديگر و
همچنين باتوجه به قابليت بالقوه اي كه
درخوشبختي و
بدبختي مردم دارند، گفته مي شود آن وقايع افعال يا يكي از مظاهر تجلي
ذات پروردگارند.
مسائل ومشكلات
مسلماً در ساختار فرضيه هاي اين نظريه ناهماهنگي و
يا تناقض هايي وجود دارد.
چطور مي
تواند خدايي كه خوب و
مهربان است، اراده خود را از طريق ارواحي جاري سازد كه ذاتاً
شرور است و
چگونه يك روح شرور و شقي مي تواند تجلي خداوندي باشد كه سراپا رحمت
وعطوفت است.
پاسخي كه براين سئوال مي توان داد اين است كه دستورات اخلاقي براي
مرادم غنا نهايتاً بر
پايه اصولي شكل گرفته اند كه از ديد مردم عادي پنهان مانده اند
و تجربه و
سنن محلي مانع تجلي آنها بوده است و
اين طور مطرح شد كه اعمال و اراده انسان
نمي تواند اين دستورات اخلاقي را تغيير دهد.
غنائي ها نيز مانند ساير آفريقايي ها درجهاني زندگي مي كنند كنترل آن بكلي از
دستشان خارج است و وقايعي در
آن رخ مي دهد كه ممكن است اكثر انتظار معقول آدمي را نقض
كند. خداوندي كه سمبل رحمت و مهرباني است چطور ممكن است كه در نيروهاي غير قابل
توجيه توسط عقل و
مناسبات اخلاقي تجلي پيدا كند.
اگر از مردم غنا سئوال شود كه علت ظهور بعضي پديده ها و
اتفاقات چيست؟ آنان در
نهايت
آنرا به خداوند نسبت مي دهند و
همچنين آنان هرگاه در رابطه با علت جوئي پديده هايي
كه از درك آن عاجزند و
مجبورند وضعيت ناخواسته اي را تحمل نمايند و
يا خود را در
مقابل
تناقض ها و
ابهامات فكري مي بينند، خود به خود خدا
را مسئول اين اتفاقات مي دانند.
به عبارت ديگر پايه فكري عقايد مردم غنا را دكترين هاي سازمان دهي شده مذهبي يا بحث
هاي خداشناسي تشكيل نمي دهد زيرا كه انسان غنايي هيچ دكترين سازماندهي شده تئولوژي
ندارد او خودرا تماماً به تجربه وابسته ساخته و
اين تجربه است كه به او مي گويد كه
او مي تواند سعادتمند باشد يا ازآن بي بهره است.
اين وظيفه پيام آوران الهي است كه
سعادت را به ارمغان بياورد و
در صورت عدول و
تخطي پيام آوران و واسطه ها از وظيفه اصلي، آنان همچون ساير واسطه ها قابل سرزنش خواهند بود.
نتيجه اي كه اين بحث مي توان گرفت اين است كه ارواح، گرچه به يك معني خداوند هستند، ولي خداوند صرفاً شامل اين ارواح به حساب نمي آيد.
نقد و ملاحظه
1- اعتقاد به خداوند در فرهنگ مردم آفريقا، همانگونه كه پيتر سارپونگ گفته اعتقادي
است كه بر اساس برداشت شخصي و
گروهي افراد آن جامعه كه از تجزيه و
تحليل حوادث و
پديده
هاي اطراف حاصل شده است و
به عبارت بهتر اعتقاد به خدا درآفريقا مبتني بر يك جهان
بيني و تئولوژي محكم استوار نيست.
2- بافت اجتماعي غنا به گونه سنتي و
نيمه متمدن مي باشد .بخش عطيمي از زندگي اجتماعي
آن توأم با آداب و
سنتي ديرينه است و
هنوز مراسم و
سنتهاي قديمي در اعياد و
جشنهاي ملي
– مذهبي كه برگزار مي گردد، در برخي موارد حتي قرباني كردن انسانها براي جلب رضايت
بتها و نشاندن خشم خدايان صورت مي گيرد.
البته اين امور بدور از چشم مأموران دولتي
اتفاق مي افتد چون دولت از انجام چنين مراسمي جلوگيري بعمل مي آورد.
3- موضوع تناسخ روح
مسأله تناسخ روح و
حلول از مسائل كهن فرهنگ بشري است و
اين بحث درآفريقا و
شبه قاره
هند جزو بحث هاي مهم مذهبي و
فلسفي است.
چنانچه «سامسارا» در آئين بودائي، آن پيدايش هاي (حيات وممات هاي )
پي در پي مداوم و
از قالبي به قالب ديگر رفتن است
كه آدمي را از وصول به «نيروانا» باز مي دارد. براي رهايي از اين مرگ و
زندگي هاي
مستمر بايد از درياي «سامسارا» يا از گردونه «سامسارا» گريخت كه به آن نجات و
رهائي گويند .از اين رو كسي كه به «نيروانا» مي رسد يعني از گردونه «سامسارا» رهائي مي يابد به مرحله كمال و
پذيرش رسيده است.
درآئين بودائي و
هند نتايج اعمال انسان در زمان حيات يا درآينده (يعني دريكي از
زندگي هاي پي در پي او) برخواهد گشت كه به آن كارما مي گويند.
ازآنجا كه
انسان دراين آفرنيش هاي مكرر تاوان اعمال گذشته خودرا پس مي دهد، در هر خلق جديدي
نسبت به خلق پيشين تصفيه و تزكيه مي شود.
درارتباط با اين مطلب، تناسخ مطرح مي شود كه حلول روح مرده به بدن آدميزاد ديگري است.
حتي ممكن
است كه روح به قالب حيوانات و
گياهان انتقال يابد كه بدان مسخ گويند.
خدايان نيز ممكن است به صورت آدمي تجسد يابند كه «كريشنا» هشتيمن مظهر و
تجلي «ويشنو» (ازخدايان تثليث هندو) است.
«ويشنوز خداي محافظ هند، براي اين كه مردم را
از شر شیطانی رهايي دهد به صورت «كريشنا» تجسد يافت.
البته موضوع «تناسخ روح» در
اسلام به هيچ وجه پذيرفته نيست و
در اسلام اعتقاد بر
اين
است كه خداوند پس از خلق انسان، بخشي از روح را دراو دميد
«و نفخت فيه من روحي» و
ازآنجا بود كه آدمي با روح جانان، جان گرفت چنانكه مولوي در دفتر دوم مثنوي مي
فرمايد: روح او باروح شد دراصل خويش پس از اين تن بود پيوند ميش،
كار آن دارد كه پش از تن بدست بگذرد تن ها كه نو حادث شده است،
چشم عارف راست گوئي احول است چشم او برگشت هاي اول است
و همچنين در روايت اسلامي آمده است: فان الله خلق آدم علي صورته «يعني انسان در
قدويست و عدالت مانند او (الله) خلق گرديده است و
مولانا گويد:
خلق ما برصورت خود كرد حق و
صف ما از وصف او گيرد سبق
.
به هرحال خلاقيت و
آفرينندگي در فرهنگ اسلامي به
صورت تمام و
كمال از ذات باري تعالي
و از علم مطلق خداوندي سرچشمه گرفته است و
حتي معجزات خداوندي (كه در داستان انبياء
تجلي كرده است)
متأثر از همين علم مطلق است و
طبيعي است كه هر
چقدر علوم انساني به
جلو مي رود تبيين پديده هاي جهان در حوزه معرفت شناسي آسان تر مي گردد.
منبع:
|
مطالب دیگر در این بخش | تاریخ انتشار |
قذافی رهبر سر به هوای لیبی؛ با امید مردمانش بر سر کار آمد و طغیان کرد |
۱۳۹۵/۸/۲ |
۱۳۹۵/۶/۱۷ |
|
۱۳۹۵/۵/۲۴ |
|
۱۳۹۵/۵/۱۶ |
|
۱۳۹۵/۲/۶ |
|
۱۳۹۵/۱/۲۵ |
|
۱۳۹۴/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۹۴/۹/۳۰ |
|
۱۳۹۴/۹/۳۰ |
|
۱۳۹۴/۹/۳۰ |
|
۱۳۹۴/۹/۹ |
|
۱۳۹۴/۸/۱۴ |
|
۱۳۹۴/۷/۲۷ |
|
۱۳۹۴/۷/۱۴ |
|
۱۳۹۴/۶/۲۱ |
|
تشکیل گروه ۵+۳؛ ترفند جدید کشورهای غربی برای مداخله نظامی در لیبی |
۱۳۹۴/۵/۱۳ |
اوباما و آفریقا؛ سفری برای جبران عقبماندگی تجاری در مقابل چین |
۱۳۹۴/۵/۱۳ |
۱۳۹۴/۴/۲۲ |
|
۱۳۹۴/۴/۸ |
|
۱۳۹۴/۴/۸ |
|
۱۳۹۴/۴/۷ |
|
۱۳۹۴/۴/۱ |
|
۱۳۹۴/۳/۲۰ |
|
واشنگتن پست: لیبی به پایگاه داعش در لیبی علیه آفریقا تبدیل میشود |
۱۳۹۴/۳/۲۰ |
۱۳۹۴/۳/۱۰ |
|
۱۳۹۴/۳/۵ |
|
۱۳۹۴/۳/۴ |
|
۱۳۹۴/۳/۳ |
|
۱۳۹۴/۲/۲۹ |
|
۱۳۹۴/۲/۲۲ |
|
۱۳۹۴/۲/۲۰ |
|
۱۳۹۴/۲/۲ |
|
۱۳۹۴/۱/۲۹ |
|
۱۳۹۴/۱/۲۶ |
|
۱۳۹۴/۱/۲۲ |
|
۱۳۹۳/۱۲/۲۳ |
|
از رقابتهای پنهانی مصر و عربستان تا جای خالی فلسطین در طرح دفاع مشترک عربی |
۱۳۹۳/۱۲/۲۰ |
۱۳۹۳/۱۲/۱۹ |
|
پس از سوریه و عراق آیا اکنون نوبت نابودی ارتش مصر رسیده است؟ |
۱۳۹۳/۱۲/۱۷ |
۱۳۹۳/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۹۳/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۹۳/۱۲/۱۲ |
|
۱۳۹۳/۱۲/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۱۲/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۱۲/۱۱ |
|
«بهار داعش» در شمال آفریقا؛غرب، بزرگترین برنده جنگ در آفریقاست |
۱۳۹۳/۱۲/۲ |
۱۳۹۳/۱۱/۲۶ |
|
۱۳۹۳/۱۱/۲۰ |
|
۱۳۹۳/۱۱/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۱۱/۱ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۳۰ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۳۰ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۲۹ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۲۷ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۲۰ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۲۰ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۱۴ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۱۰ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۷ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۶ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۶ |
|
۱۳۹۳/۱۰/۶ |
|
۱۳۹۳/۹/۲۳ |
|
۱۳۹۳/۹/۲۳ |
|
۱۳۹۳/۹/۱۶ |
|
۱۳۹۳/۹/۱۵ |
|
انتقاد آفریقای جنوبی از اقدامات رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی |
۱۳۹۳/۹/۹ |
۱۳۹۳/۹/۵ |
|
۱۳۹۳/۹/۲ |
|
عربستان ۲ میلیارد پوند در پروژه توسعه منطقه کانال سوئز سرمایه گذاری میکند |
۱۳۹۳/۹/۲ |
۱۳۹۳/۷/۲۹ |
|
هشدارکارشناسان درباره حمایت های مالی عربستان از افراطی گری در آفریقا |
۱۳۹۳/۷/۱۴ |
۱۳۹۳/۷/۱۴ |
|
۱۳۹۳/۷/۱۴ |
|
۱۳۹۳/۷/۶ |
|
۱۳۹۳/۷/۱ |
|
۱۳۹۳/۶/۳۰ |
|
۱۳۹۳/۶/۲۴ |
|
۱۳۹۳/۶/۱۶ |
|
۱۳۹۳/۶/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۶/۳ |
|
۱۳۹۳/۵/۲۵ |
|
خلع سلاح مقاومت، بدون خلع سلاح هستهای رژیم صهیونیستی پذیرفته نیست |
۱۳۹۳/۵/۱۹ |
۱۳۹۳/۵/۱۸ |
|
۱۳۹۳/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۵/۵ |
|
۱۳۹۳/۵/۴ |
|
تظاهرات ضدصهیونیستی هزاران الجزایری به درگیری با پلیس منجر شد |
۱۳۹۳/۴/۳۰ |
۱۳۹۳/۴/۳۰ |
|
۱۳۹۳/۴/۲۴ |
|
۱۳۹۳/۴/۱۸ |
|
۱۳۹۳/۴/۱۷ |
|
۱۳۹۳/۴/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۳/۱۱ |
|
۱۳۹۳/۳/۴ |
|
۱۳۹۳/۲/۲۹ |
|
۱۳۹۳/۲/۲۲ |
|
۱۳۹۳/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۳/۱/۲۶ |
|
۱۳۹۳/۱/۱۸ |
|
۱۳۹۳/۱/۱۵ |
|
آفریقا از جنگ داخلی در سودان جنوبی تا نسل کشی مسلمانان در آفریقای مرکزی |
۱۳۹۳/۱/۱۰ |
۱۳۹۲/۱۱/۶ |
|
۱۳۹۲/۱۰/۳۰ |
|
۱۳۹۲/۱۰/۲۳ |
|
احضار رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در مصر و نقش «بندر بن سلطان» |
۱۳۹۲/۱۰/۲۱ |
رفراندوم قانون اساسی؛ ترفندی برای مشروعیت بخشیدن به کودتا علیه مرسی |
۱۳۹۲/۱۰/۷ |
۱۳۹۲/۱۰/۴ |
|
کناره گیری رابرت موگابه از قدرت؛ تاثیر از ماندلا یا تضعیف جایگاه؟ |
۱۳۹۲/۱۰/۳ |
۱۳۹۲/۹/۲۵ |
|
۱۳۹۲/۹/۲۴ |
|
۱۳۹۲/۹/۲۳ |
|
۱۳۹۲/۹/۱۷ |
|
۱۳۹۲/۹/۱۲ |
|
۱۳۹۲/۹/۱۰ |
|
۱۳۹۲/۹/۶ |
|
۱۳۹۲/۸/۲۷ |
|
۱۳۹۲/۸/۲۱ |
|
۱۳۹۲/۸/۲۰ |
|
۱۳۹۲/۸/۱۵ |
|
۱۳۹۲/۸/۱۴ |
|
۱۳۹۲/۸/۱۳ |
|
هویت اسلامی، منصب وزیر دفاع و سیستم انتخاباتی چالشهای قانون اساسی مصر |
۱۳۹۲/۸/۶ |
۱۳۹۲/۷/۳۰ |
|
۱۳۹۲/۷/۱۶ |
|
۱۳۹۲/۷/۱۰ |
|
۱۳۹۲/۷/۹ |
|
۱۳۹۲/۷/۸ |
|
۱۳۹۲/۷/۲ |
|
۱۳۹۲/۷/۱ |
|
۱۳۹۲/۶/۲۵ |
|
۱۳۹۲/۶/۲۳ |
|
۱۳۹۲/۶/۱۸ |
|
۱۳۹۲/۶/۱۷ |
|
۱۳۹۲/۶/۹ |
|
۱۳۹۲/۶/۶ |
|
۱۳۹۲/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۲/۵/۲۸ |
|
۱۳۹۲/۵/۲۷ |
|
۱۳۹۲/۵/۲۶ |
|
۱۳۹۲/۵/۲۳ |
|
۱۳۹۲/۵/۱۵ |
|
۱۳۹۲/۵/۱۴ |
|
۱۳۹۲/۵/۱۳ |
|
۱۳۹۲/۵/۹ |
|
۱۳۹۲/۵/۶ |
|
۱۳۹۲/۴/۳۰ |
|
۱۳۹۲/۴/۲۹ |
|
۱۳۹۲/۴/۲۶ |
|
۱۳۹۲/۴/۲۵ |
|
۱۳۹۲/۴/۲۳ |
|
۱۳۹۲/۴/۱۹ |
|
مقایسهای بین دو اتحاد؛ از وفای ایرانیان به اسد تا خیانت شیوخ عرب به مرسی |
۱۳۹۲/۴/۱۷ |
۱۳۹۲/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۲/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۲/۴/۱۰ |
|
۱۳۹۲/۴/۵ |
|
۱۳۹۲/۴/۴ |
|
۱۳۹۲/۴/۲ |
|
۱۳۹۲/۴/۱ |
|
«نلسون ماندلا» از مبارزه با آپارتاید تا دست و پنجه نرم کردن با بیماری |
۱۳۹۲/۳/۲۰ |
۱۳۹۲/۳/۵ |
|
۱۳۹۲/۲/۲۹ |
|
۱۳۹۲/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۲/۲/۲۴ |
|
۱۳۹۲/۲/۱۰ |
|
۱۳۹۲/۲/۲ |
|
۱۳۹۲/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۲/۱/۲۶ |
|
۱۳۹۲/۱/۲۴ |
|
۱۳۹۲/۱/۲۰ |
|
۱۳۹۲/۱/۱۷ |
|
تونس در سال ۹۱؛ تداوم تنشهای سیاسی و سقوط اولین دولت پس از انقلاب |
۱۳۹۲/۱/۷ |
۱۳۹۱/۱۲/۲۷ |
|
مصر در سال ۹۱؛ از تصویب همهپرسی قانون اساسی تا درگیریهای خیابانی |
۱۳۹۱/۱۲/۲۶ |
۱۳۹۱/۱۲/۲۳ |
|
۱۳۹۱/۱۲/۲۱ |
|
۱۳۹۱/۱۲/۲۰ |
|
۱۳۹۱/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۹۱/۱۲/۱۲ |
|
۱۳۹۱/۱۲/۱ |
|
۱۳۹۱/۱۱/۲۹ |
|
۱۳۹۱/۱۱/۲۴ |
|
۱۳۹۱/۱۱/۱۸ |
|
۱۳۹۱/۱۱/۱۴ |
|
۱۳۹۱/۱۱/۳ |
|
۱۳۹۱/۱۱/۱ |
|
۱۳۹۱/۱۰/۲۶ |
|
۱۳۹۱/۱۰/۱۷ |
|
۱۳۹۱/۱۰/۱۲ |
|
۱۳۹۱/۱۰/۳ |
|
۱۳۹۱/۱۰/۲ |
|
۱۳۹۱/۹/۲۵ |
|
۱۳۹۱/۹/۲۲ |
|
۱۳۹۱/۹/۱۸ |
|
۱۳۹۱/۹/۱۶ |
|
۱۳۹۱/۹/۱۵ |
|
۱۳۹۱/۹/۱۲ |
|
۱۳۹۱/۹/۸ |
|
۱۳۹۱/۸/۳۰ |
|
۱۳۹۱/۸/۲۷ |
|
۱۳۹۱/۸/۲۰ |
|
۱۳۹۱/۸/۱۵ |
|
۱۳۹۱/۸/۱۰ |
|
۱۳۹۱/۸/۹ |
|
۱۳۹۱/۸/۸ |
|
۱۳۹۱/۸/۶ |
|
۱۳۹۱/۸/۳ |
|
الجزایر؛ کشوری جوان که سیاستمدارانی سالخورده بر آن فرمانروایی میکنند |
۱۳۹۱/۷/۳۰ |
۱۳۹۱/۷/۲۵ |
|
چرا تونس جرم شمردن عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را تصویب نمیکند؟ |
۱۳۹۱/۷/۲۳ |
۱۳۹۱/۷/۱۹ |
|
۱۳۹۱/۷/۱۶ |
|
۱۳۹۱/۷/۱۲ |
|
۱۳۹۱/۷/۱۰ |
|
۱۳۹۱/۷/۸ |
|
۱۳۹۱/۷/۳ |
|
۱۳۹۱/۷/۱ |
|
۱۳۹۱/۶/۲۹ |
|
۱۳۹۱/۶/۲۷ |
|
۱۳۹۱/۶/۱۹ |
|
۱۳۹۱/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۱/۶/۵ |
|
۱۳۹۱/۵/۱۸ |
|
۱۳۹۱/۵/۱۴ |
|
۱۳۹۱/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۱/۵/۹ |
|
آفريقا براي جلوگيري از سرقت سرمايه هاي خود بايد زيرساختهاي اقتصادي اش را تقويت کند |
۱۳۹۱/۵/۸ |
۱۳۹۱/۵/۷ |
|
۱۳۹۱/۵/۴ |
|
۱۳۹۱/۵/۲ |
|
۱۳۹۱/۵/۱ |
|
۱۳۹۱/۴/۲۷ |
|
۱۳۹۱/۴/۲۶ |
|
۱۳۹۱/۴/۲۴ |
|
۱۳۹۱/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۱/۴/۱۲ |
|
۱۳۹۱/۴/۱۱ |
|
۱۳۹۱/۴/۱۰ |
|
۱۳۹۱/۴/۴ |
|
۱۳۹۱/۴/۳ |
|
۱۳۹۱/۳/۳۱ |
|
۱۳۹۱/۳/۳۰ |
|
۱۳۹۱/۳/۲۴ |
|
۱۳۹۱/۳/۲۳ |
|
۱۳۹۱/۳/۲۲ |
|
انقلاب جاوید و قدرتمند ایران باید الگوی انقلابهای عربی باشد |
۱۳۹۱/۳/۲۱ |
۱۳۹۱/۳/۲۰ |
|
۱۳۹۱/۳/۱۷ |
|
۱۳۹۱/۳/۱۶ |
|
۱۳۹۱/۳/۱۰ |
|
۱۳۹۱/۳/۹ |
|
۱۳۹۱/۳/۸ |
|
۱۳۹۱/۳/۸ |
|
۱۳۹۱/۳/۷ |
|
۱۳۹۱/۳/۳ |
|
۱۳۹۱/۳/۲ |
|
۱۳۹۱/۲/۲۷ |
|
۱۳۹۱/۲/۲۷ |
|
۱۳۹۱/۲/۲۴ |
|
۱۳۹۱/۲/۲۰ |
|
۱۳۹۱/۲/۱۹ |
|
شورای عالی نظامی،اخوان المسلمون و احتمال تکرار سناریوی سال 1954 |
۱۳۹۱/۲/۱۸ |
۱۳۹۱/۲/۱۷ |
|
۱۳۹۱/۲/۱۶ |
|
۱۳۹۱/۲/۱۱ |
|
بهرهبرداری صهیونیستی از منازعات منطقهای و مناقشات دو جانبه- سودان |
۱۳۹۱/۲/۹ |
۱۳۹۱/۲/۵ |
|
۱۳۹۱/۲/۴ |
|
عقب نشيني سودان جنوبي از منطقه "هجليج" اقدامي واقعي يا تاكتيكي |
۱۳۹۱/۲/۲ |
۱۳۹۱/۱/۳۰ |
|
۱۳۹۱/۱/۲۹ |
|
۱۳۹۱/۱/۲۸ |
|
تجاوز سودان جنوبی به سودان با تحریک رژیم صهیونیستی صورت گرفت |
۱۳۹۱/۱/۲۷ |
۱۳۹۱/۱/۲۲ |
|
۱۳۹۱/۱/۲۰ |
|
۱۳۹۱/۱/۱۹ |
|
"خیرت الشاطر"، نامزد اخوان المسلمون برای انتحابات ریاست جمهوری مصر کیست؟ |
۱۳۹۱/۱/۱۵ |
۱۳۹۱/۱/۱۴ |
|
۱۳۹۱/۱/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۱۵ |
|
اسرار جدیدی از پرونده فعالیت سازمانهای خارجی در مصر برملا شد |
۱۳۹۰/۱۲/۱۴ |
۱۳۹۰/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۹ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۷ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۳ |
|
۱۳۹۰/۱۲/۱ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۲۵ |
|
افشای تلگراف محرمانه سفیر آمریکا با طنطاوی درباره جانشینی مبارک |
۱۳۹۰/۱۱/۲۴ |
۱۳۹۰/۱۱/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۱۹ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۸ |
|
۱۳۹۰/۱۱/۵ |
|
"سعدالکتانی" کاندیدای اخوان برای ریاست پارلمان مصر را بهتر بشناسیم |
۱۳۹۰/۱۱/۱ |
۱۳۹۰/۱۰/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۱۹ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۱۳ |
|
البرادعی: قانوناساسی مصر در حد قانون اساسی بورکینافاسو هم نیست |
۱۳۹۰/۱۰/۱۲ |
۱۳۹۰/۱۰/۱۰ |
|
مذاكرات محرمانه شوراي نظامي مصر با آمريكا درباره «كمپ ديويد» بود |
۱۳۹۰/۱۰/۶ |
۱۳۹۰/۱۰/۵ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۴ |
|
۱۳۹۰/۱۰/۳ |
|
۱۳۹۰/۹/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۹/۲۹ |
|
در آينده شاهد درگيري بزرگ ميان اخوانيها و نظاميان در مصر خواهيم بود |
۱۳۹۰/۹/۲۸ |
۱۳۹۰/۹/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۹/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۹/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۹/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۹/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۹/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۹/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۹/۹ |
|
۱۳۹۰/۹/۸ |
|
۱۳۹۰/۹/۷ |
|
۱۳۹۰/۹/۶ |
|
۱۳۹۰/۹/۵ |
|
۱۳۹۰/۹/۲ |
|
۱۳۹۰/۹/۱ |
|
۱۳۹۰/۸/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۸/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۸/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۸/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۸/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۸/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۸/۹ |
|
۱۳۹۰/۸/۴ |
|
۱۳۹۰/۸/۳ |
|
۱۳۹۰/۷/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۷/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۷/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۷/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۷/۱۹ |
|
۱۳۹۰/۷/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۷/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۷/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۷/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۷/۹ |
|
۱۳۹۰/۷/۵ |
|
۱۳۹۰/۶/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۶/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۶/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۸ |
|
۱۳۹۰/۶/۶ |
|
۱۳۹۰/۶/۶ |
|
۱۳۹۰/۶/۶ |
|
۱۳۹۰/۶/۶ |
|
۱۳۹۰/۶/۶ |
|
۱۳۹۰/۶/۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۳ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۲ |
|
۱۳۹۰/۶/۱ |
|
۱۳۹۰/۶/۱ |
|
۱۳۹۰/۶/۱ |
|
۱۳۹۰/۶/۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۲ |
|
جدال بين اسلام گرايان و ليبرال ها درباره هويت آينده مصر ادامه دارد |
۱۳۹۰/۵/۲۲ |
۱۳۹۰/۵/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۵/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۹ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۷ |
|
خشم امريکايي ها از ناتوانی نرمافزار "پیشگویی" پنتاگون در تشخیص ناآرامیهای مصر |
۱۳۹۰/۵/۱۷ |
۱۳۹۰/۵/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۵ |
|
آيا انتخابات پيش از موعد در مغرب تلاشي براي مهار کردن اعتراضات است؟ |
۱۳۹۰/۵/۱۲ |
انتقال دموکراتیک در مصر: پنج نکته مهم درباره اقتصاد و کمک های بین المللی |
۱۳۹۰/۵/۱۲ |
۱۳۹۰/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۵/۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۸ |
|
۱۳۹۰/۵/۵ |
|
۱۳۹۰/۵/۴ |
|
۱۳۹۰/۵/۳ |
|
۱۳۹۰/۵/۳ |
|
بررسی انقلابهای خاورمیانه و شمال آفریقا در مرکز پژوهشهای مجلس |
۱۳۹۰/۵/۳ |
۱۳۹۰/۵/۳ |
|
۱۳۹۰/۵/۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱ |
|
۱۳۹۰/۵/۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۴/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۹ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۹ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۴/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۸ |
|
۱۳۹۰/۴/۷ |
|
۱۳۹۰/۴/۷ |
|
۱۳۹۰/۴/۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۶ |
|
۱۳۹۰/۴/۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۵ |
|
۱۳۹۰/۴/۴ |
|
۱۳۹۰/۴/۲ |
|
۱۳۹۰/۴/۲ |
|
۱۳۹۰/۴/۲ |
|
۱۳۹۰/۴/۲ |
|
۱۳۹۰/۴/۲ |
|
۱۳۹۰/۴/۲ |
|
۱۳۹۰/۴/۲ |
|
۱۳۹۰/۴/۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۱ |
|
۱۳۹۰/۴/۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۳/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۲ |
|
عناصر و مولفه های تعیین کننده در روابط ایران و مصر پس از سقوط مبارک |
۱۳۹۰/۳/۲۲ |
۱۳۹۰/۳/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۲ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۳/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۳/۹ |
|
۱۳۹۰/۳/۹ |
|
نقش سیاستهای خزنده انگلستان در انحراف انقلابهای اسلامی ـ عربی |
۱۳۹۰/۳/۹ |
۱۳۹۰/۳/۹ |
|
۱۳۹۰/۳/۸ |
|
۱۳۹۰/۳/۸ |
|
۱۳۹۰/۳/۸ |
|
۱۳۹۰/۳/۸ |
|
۱۳۹۰/۳/۷ |
|
۱۳۹۰/۳/۷ |
|
۱۳۹۰/۳/۷ |
|
۱۳۹۰/۳/۷ |
|
۱۳۹۰/۳/۷ |
|
۱۳۹۰/۳/۷ |
|
۱۳۹۰/۳/۴ |
|
۱۳۹۰/۳/۴ |
|
تعويق انتخابات تونس چالشهاي سياسي و امنيتي اين کشور را تشديد مي کند |
۱۳۹۰/۳/۴ |
۱۳۹۰/۳/۴ |
|
۱۳۹۰/۳/۴ |
|
۱۳۹۰/۳/۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۳ |
|
۱۳۹۰/۳/۲ |
|
۱۳۹۰/۳/۲ |
|
۱۳۹۰/۳/۱ |
|
۱۳۹۰/۲/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۲۴ |
|
کشورهاي غربي در حمله به ليبي، اهداف استعماري را دنبال مي کنند |
۱۳۹۰/۲/۲۴ |
۱۳۹۰/۲/۱۹ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۴ |
|
دانشگاه دفاع ملی آمریکا: انقلاب ایران و تجربه های آن برای بهار اعراب_ بخش اول |
۱۳۹۰/۲/۱۴ |
۱۳۹۰/۲/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۲ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۲/۱۱ |
|
۱۳۹۰/۲/۸ |
|
۱۳۹۰/۲/۸ |
|
۱۳۹۰/۲/۸ |
|
۱۳۹۰/۲/۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۷ |
|
۱۳۹۰/۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۶ |
|
۱۳۹۰/۲/۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۵ |
|
۱۳۹۰/۲/۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۴ |
|
۱۳۹۰/۲/۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۳ |
|
۱۳۹۰/۲/۳ |
|
جریان شناسی احزاب مصری (1) پیشینه احزاب قبل و بعد از قیام 25 ژانویه |
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۳۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۹ |
|
آیا شروع روابط مصر با ایران از نشانههای تغییر در منطقه است؟ |
۱۳۹۰/۱/۲۹ |
۱۳۹۰/۱/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۹ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۸ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۸ |
|
نگاهی به تأثیر و تأثر فرهنگی و سیاسی ایران و مصر در قرن اخیر |
۱۳۹۰/۱/۲۸ |
۱۳۹۰/۱/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۵ |
|
سياستهاي صندوق بينالمللي پول و بانك جهاني در نسل كشي رواندا |
۱۳۹۰/۱/۲۵ |
۱۳۹۰/۱/۲۴ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۳ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۲ |
|
تحلیل واشنگتن پست از اوضاع متفاوت الجزایر با دیگر کشورهای عربی |
۱۳۹۰/۱/۲۲ |
۱۳۹۰/۱/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۱ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۲۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۸ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۵ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۴ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۱۰ |
|
۱۳۹۰/۱/۹ |
|
۱۳۹۰/۱/۹ |
|
۱۳۹۰/۱/۹ |
|
۱۳۹۰/۱/۹ |
|
۱۳۹۰/۱/۸ |
|
۱۳۹۰/۱/۸ |
|
۱۳۹۰/۱/۸ |
|
۱۳۹۰/۱/۸ |
|
۱۳۹۰/۱/۷ |
|
۱۳۹۰/۱/۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۶ |
|
۱۳۹۰/۱/۴ |
|
۱۳۹۰/۱/۴ |
|
۱۳۹۰/۱/۴ |
|
۱۳۹۰/۱/۳ |
|
۱۳۹۰/۱/۳ |
|
۱۳۹۰/۱/۲ |
|
۱۳۹۰/۱/۱ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۶ |
|
آيا جهانيان درباره شکل گيري جبهه متحد عليه ليبي، زمان در اختيار دارند؟ |
۱۳۸۹/۱۲/۲۶ |
۱۳۸۹/۱۲/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۲۱ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
بررسی رفتار سیاسی اخوان المسلمین در تحولات مصر و تحلیل نقش آفرینی آن در تحولات آتی |
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۹ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۸ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۷ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۶ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۵ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۴ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۳ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۳ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۳ |
|
۱۳۸۹/۱۲/۱ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۳۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۳۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۱ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۱ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۲۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۹ |
|
مردم مردم مصر در آخرين نظر سنجي درباره گرايش هاي اسلامي خود چه گفته اند؟ |
۱۳۸۹/۱۱/۱۹ |
۱۳۸۹/۱۱/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۹ |
|
آمريكايي دانستن انقلاب واقعي مردم مصر و تونس ظلم و اهانت به ملت ها است |
۱۳۸۹/۱۱/۱۹ |
۱۳۸۹/۱۱/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۲ |
|
آفران: دخالتهای فرانسه و آمریکا در تونس، قبل و بعد از انقلاب |
۱۳۸۹/۱۱/۱۲ |
۱۳۸۹/۱۱/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۹ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۷ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۶ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۵ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۴ |
|
آفران: معرفی کاندیداهاي تاثیرگذار انتخابات ریاست جمهوری آفریقای مرکزی |
۱۳۸۹/۱۱/۳ |
۱۳۸۹/۱۱/۳ |
|
۱۳۸۹/۱۱/۳ |
|
آفران: آيينه انتخابات هاي سال 2010 در آفريقا و تجسم آن در آينده |
۱۳۸۹/۱۱/۲ |
۱۳۸۹/۱۰/۳۰ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۳۰ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲۱ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲۰ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۹ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۸ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۶ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۵ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۴ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۲ |
|
۱۳۸۹/۱۰/۱ |
|
۱۳۸۹/۹/۳۰ |
|
۱۳۸۹/۹/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۹/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۹/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۹/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۹/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۹/۲۱ |
|
۱۳۸۹/۹/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۹/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۹/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۹/۹ |
|
۱۳۸۹/۹/۷ |
|
۱۳۸۹/۹/۶ |
|
۱۳۸۹/۹/۴ |
|
۱۳۸۹/۹/۱ |
|
۱۳۸۹/۸/۳۰ |
|
همكار افتخاري آفران: نگاهي به روابط ايران و الجزاير از ابتدای شکل گیری تاکنون |
۱۳۸۹/۸/۲۹ |
۱۳۸۹/۸/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۸/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۸/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۸/۲۰ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۸/۱۱ |
|
آفران: شرايط تانزانيا و مجمع الجزاير زنگبار پيش از برگزاري انتخابات |
۱۳۸۹/۸/۱۰ |
۱۳۸۹/۸/۹ |
|
۱۳۸۹/۸/۵ |
|
۱۳۸۹/۸/۴ |
|
۱۳۸۹/۸/۳ |
|
۱۳۸۹/۸/۲ |
|
۱۳۸۹/۷/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۷/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۷/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۷/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۷/۲۱ |
|
۱۳۸۹/۷/۲۰ |
|
محسن پاك آيين: بررسي علل قطع روابط زامبيا و جموري اسلامي ايران |
۱۳۸۹/۷/۱۹ |
۱۳۸۹/۷/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۷/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۷/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۷/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۷/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۷/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۷/۷ |
|
۱۳۸۹/۷/۶ |
|
۱۳۸۹/۷/۵ |
|
۱۳۸۹/۷/۴ |
|
۱۳۸۹/۷/۳ |
|
۱۳۸۹/۷/۱ |
|
۱۳۸۹/۶/۳۱ |
|
۱۳۸۹/۶/۳۱ |
|
۱۳۸۹/۶/۳۱ |
|
۱۳۸۹/۶/۳۰ |
|
۱۳۸۹/۶/۳۰ |
|
۱۳۸۹/۶/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۶/۲۹ |
|
آفران: تظاهرات مردم سومالي در اعتراض به اهانت به قرآن در امريكا |
۱۳۸۹/۶/۲۸ |
۱۳۸۹/۶/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۶/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۶/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۶/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۶/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۶/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۶/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۶/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۶/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۶/۹ |
|
۱۳۸۹/۶/۸ |
|
۱۳۸۹/۶/۷ |
|
۱۳۸۹/۶/۴ |
|
۱۳۸۹/۶/۳ |
|
۱۳۸۹/۶/۲ |
|
۱۳۸۹/۶/۱ |
|
۱۳۸۹/۵/۳۱ |
|
۱۳۸۹/۵/۲۸ |
|
آفران: رفراندوم قانون اساسي كنيا و تاثير آن بر انتخابات رياست جمهوري (2) |
۱۳۸۹/۵/۲۷ |
۱۳۸۹/۵/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۵/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۵/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۵/۲۱ |
|
آفران: سخنان رييس جمهور امريكا در افتتاحيه همايش رهبران جوان آفريقا |
۱۳۸۹/۵/۲۰ |
۱۳۸۹/۵/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۵/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۵/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۵/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۵/۱۳ |
|
آفران: سياست هاي ايالات متحده امريكا در آفريقا از نگاه جاني كارسون |
۱۳۸۹/۵/۱۲ |
۱۳۸۹/۵/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۵/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۵/۷ |
|
۱۳۸۹/۵/۶ |
|
۱۳۸۹/۵/۴ |
|
۱۳۸۹/۵/۳ |
|
۱۳۸۹/۴/۳۱ |
|
۱۳۸۹/۴/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۴/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۴/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۴/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۴/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۴/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۴/۲۲ |
|
آفران: رفراندوم قانون اساسي كنيا و تاثير آن بر انتخابات رياست جمهوري |
۱۳۸۹/۴/۱۷ |
۱۳۸۹/۴/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۴/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۴/۱۴ |
|
۱۳۸۹/۴/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۴/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۴/۹ |
|
۱۳۸۹/۴/۸ |
|
۱۳۸۹/۴/۷ |
|
آفران: اوضاع اسف بار آفريقاي مركزي و نقش فرانسه در پيدايش آن |
۱۳۸۹/۴/۶ |
آفران: پيروزي بر آپارتايد؛ اتحاد و قدرت سياه يا هوشمندي سفيد |
۱۳۸۹/۴/۲ |
۱۳۸۹/۴/۱ |
|
۱۳۸۹/۳/۳۱ |
|
۱۳۸۹/۳/۳۰ |
|
آفران: كنفرانس بازنگري اساسنامه ديوان كيفري بين المللي در اوگاندا |
۱۳۸۹/۳/۲۹ |
۱۳۸۹/۳/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۳/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۳/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۳/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۳/۲۰ |
|
آفران: سخنان معاون آفريقاي وزارت امور خارجه ايالات متحده به مناسبت روز آفريقا |
۱۳۸۹/۳/۱۹ |
۱۳۸۹/۳/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۳/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۳/۱۷ |
|
۱۳۸۹/۳/۱۶ |
|
آفران: همكاري آفريكوم و ديوان بين الملل كيفري، اجراي عدالت در آفريقا ؟! |
۱۳۸۹/۳/۱۳ |
۱۳۸۹/۳/۱۳ |
|
۱۳۸۹/۳/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۳/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۳/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۳/۹ |
|
۱۳۸۹/۳/۸ |
|
۱۳۸۹/۳/۴ |
|
۱۳۸۹/۳/۳ |
|
۱۳۸۹/۳/۲ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۷ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۵ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۳ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۲ |
|
۱۳۸۹/۲/۲۱ |
|
۱۳۸۹/۲/۱۹ |
|
۱۳۸۹/۲/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۲/۱۶ |
|
۱۳۸۹/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۲/۱۲ |
|
۱۳۸۹/۲/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۲/۹ |
|
۱۳۸۹/۲/۸ |
|
۱۳۸۹/۲/۶ |
|
۱۳۸۹/۲/۵ |
|
۱۳۸۹/۲/۴ |
|
الهه هاي كوچك كشور غنا |
۱۳۸۹/۲/۲ |
۱۳۸۹/۲/۱ |
|
۱۳۸۹/۲/۱ |
|
۱۳۸۹/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۹/۱/۲۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۲۶ |
|
۱۳۸۹/۱/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱/۲۴ |
|
۱۳۸۹/۱/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۱۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۱۵ |
|
۱۳۸۹/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۹/۱/۱۰ |
|
۱۳۸۹/۱/۹ |
|
۱۳۸۹/۱/۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۸ |
|
۱۳۸۹/۱/۸ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۶ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۶ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۳ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۴ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۴ |
|
۱۳۸۸/۱۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۱۱/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۱۱/۲۱ |
|
۱۳۸۸/۱۱/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۱۱/۱۳ |
|
۱۳۸۸/۱۱/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۱۱/۸ |
|
آفران: انتخابات رياست جمهوري سودان و تحولات سياسي اخير اين كشور |
۱۳۸۸/۱۱/۵ |
آفران: نشست كارشناسان و شخصيت هاي برجسته مصري درباره ديوار فولادي مصر |
۱۳۸۸/۱۰/۲۲ |
۱۳۸۸/۱۰/۲۰ |
|
۱۳۸۸/۱۰/۲۰ |
|
۱۳۸۸/۱۰/۱۹ |
|
۱۳۸۸/۱۰/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۱۰/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۱۰/۹ |
|
آفران: مراسم سوگواري دهه اول محرم سال 1431 هجري قمري در نيجريه |
۱۳۸۸/۱۰/۷ |
۱۳۸۸/۱۰/۳ |
|
۱۳۸۸/۱۰/۲ |
|
۱۳۸۸/۱۰/۱ |
|
آفران: اعلام آمادگي مجدد موريتاني براي عضويت در سازمان فرانكفون |
۱۳۸۸/۹/۲۵ |
۱۳۸۸/۹/۱۹ |
|
۱۳۸۸/۹/۱۸ |
|
۱۳۸۸/۹/۱۶ |
|
آفران: چه كسي عامل ربودن كارمندان اسپانيايي در موريتاني است؟ |
۱۳۸۸/۹/۱۱ |
۱۳۸۸/۹/۸ |
|
۱۳۸۸/۹/۱ |
|
آفران: گزارش مدير برنامه خاورميانه بنياد كارنگي با تكيه بر نقش مصر در منطقه |
۱۳۸۸/۸/۳۰ |
۱۳۸۸/۸/۲۹ |
|
آفران: بررسي روابط ايران و لسوتو در حاشيه ديدارهاي مقامات دو كشور |
۱۳۸۸/۸/۲۳ |
۱۳۸۸/۸/۱۹ |
|
۱۳۸۸/۸/۱۹ |
|
۱۳۸۸/۸/۱۷ |
|
آفران: سخنراني شيخ ابراهيم زاكزاكي در مراسم ولادت حضرت مهدي (عج) |
۱۳۸۸/۸/۱۷ |
۱۳۸۸/۸/۱۶ |
|
۱۳۸۸/۸/۹ |
|
۱۳۸۸/۸/۶ |
|
۱۳۸۸/۷/۲۴ |
|
۱۳۸۸/۷/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۷/۸ |
|
۱۳۸۸/۷/۸ |
|
۱۳۸۸/۷/۷ |
|
۱۳۸۸/۷/۶ |
|
۱۳۸۸/۷/۴ |
|
۱۳۸۸/۷/۱ |
|
۱۳۸۸/۷/۱ |
|
آفران: افشاي گزارش همكاري سفارت آمريكا در حمله به گروه شيعيان |
۱۳۸۸/۶/۲۸ |
۱۳۸۸/۶/۲۴ |
|
۱۳۸۸/۶/۲۲ |
|
۱۳۸۸/۶/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۶/۸ |
|
آفران: جانشين آينده رئيس جمهور مصر، جمال مبارك يا عمر سليمان؟ |
۱۳۸۸/۶/۷ |
۱۳۸۸/۵/۲۵ |
|
۱۳۸۸/۵/۲۴ |
|
۱۳۸۸/۵/۲۲ |
|
۱۳۸۸/۵/۱۷ |
|
۱۳۸۸/۵/۷ |
|
۱۳۸۸/۵/۴ |
|
۱۳۸۸/۵/۱ |
|
۱۳۸۸/۴/۳۱ |
|
۱۳۸۸/۴/۲۳ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۱۰ |
|
۱۳۸۸/۴/۹ |
|
۱۳۸۸/۴/۶ |
|
آفران: بيانيه رئيس جمهور آفريقاي جنوبي در نشست مجمع عمومي سازمان ملل |
۱۳۸۸/۴/۵ |
۱۳۸۸/۴/۳ |
|
۱۳۸۸/۴/۲ |
|
۱۳۸۸/۳/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۳/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۳/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۳/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۳/۲۰ |
|
۱۳۸۸/۳/۱۷ |
|
۱۳۸۸/۳/۱۷ |
|
۱۳۸۸/۳/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۳/۹ |
|
۱۳۸۸/۳/۹ |
|
۱۳۸۸/۳/۹ |
|
۱۳۸۸/۳/۹ |
|
۱۳۸۸/۳/۹ |
|
۱۳۸۸/۳/۹ |
|
۱۳۸۸/۳/۹ |
|
۱۳۸۸/۳/۶ |
|
۱۳۸۸/۳/۵ |
|
۱۳۸۸/۳/۵ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۴ |
|
۱۳۸۸/۳/۳ |
|
۱۳۸۸/۳/۳ |
|
۱۳۸۸/۳/۳ |
|
۱۳۸۸/۳/۳ |
|
۱۳۸۸/۳/۳ |
|
۱۳۸۸/۳/۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۳۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۳۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۳۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۳۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۳۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۳۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۲۰ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
انتخابات دمکراتيک مرحله چهارم پارلمان حزبي و مجالس استاني آفريقاي جنوبي |
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۴ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۹ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۸ |
|
۱۳۸۸/۲/۷ |
|
۱۳۸۸/۲/۷ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۶ |
|
۱۳۸۸/۲/۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۵ |
|
۱۳۸۸/۲/۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۳ |
|
۱۳۸۸/۲/۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۲ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۲/۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۹ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۷ |
|
۱۳۸۸/۱/۲۴ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۸ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۲ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۱۱ |
|
۱۳۸۸/۱/۵ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۸ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۷ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۶ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۶ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۵ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۵ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۵ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۴ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۳ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۲ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۱ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۲۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۹ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۷ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۶ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۳ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۲ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۹ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۹ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۷ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۷ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۴ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۳ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱ |
|
۱۳۸۷/۱۲/۱ |
|
۱۳۸۷/۱۱/۲۸ |
|
۱۳۸۷/۱۱/۱۸ |
|
۱۳۸۷/۱۱/۸ |
|
۱۳۸۷/۱۱/۸ |
|
۱۳۸۷/۱۱/۶ |
|
۱۳۸۷/۱۱/۶ |
|
۱۳۸۷/۱۰/۳۰ |
|
۱۳۸۷/۱۰/۲۰ |
|
۱۳۸۷/۱۰/۱۷ |
|
۱۳۸۷/۱۰/۱۲ |
|
۱۳۸۷/۱۰/۸ |
|
۱۳۸۷/۱۰/۸ |
|
۱۳۸۷/۱۰/۷ |
|
۱۳۸۷/۹/۳۰ |
|
۱۳۸۷/۹/۱۱ |
|
۱۳۸۷/۹/۱۰ |
|
۱۳۸۷/۹/۹ |
|
۱۳۸۷/۹/۸ |
|
۱۳۸۷/۹/۸ |
|
۱۳۸۷/۹/۷ |
|
۱۳۸۷/۹/۷ |
|
۱۳۸۷/۹/۶ |
|
۱۳۸۷/۹/۶ |
|
۱۳۸۷/۹/۵ |
|
۱۳۸۷/۹/۲ |
|
۱۳۸۷/۹/۱ |
|
۱۳۸۷/۸/۳۰ |
|
۱۳۸۷/۸/۱۹ |
|
۱۳۸۷/۸/۱۹ |
|
۱۳۸۷/۸/۱۹ |
|
۱۳۸۷/۸/۱۹ |
|
۱۳۸۷/۷/۲۳ |
|
۱۳۸۷/۷/۲۳ |
|
۱۳۸۷/۷/۲۳ |
|
۱۳۸۷/۷/۲۳ |
|
۱۳۸۷/۷/۲۳ |
|
۱۳۸۷/۷/۸ |
|
۱۳۸۶/۲/۲۹ |
|
۱۳۸۶/۲/۱ |
|
۱۳۸۵/۱۲/۲۳ |